تلخ ترین صحنه تاریخ
تلخ ترین صحنه تاریخ آنجاست که مرجعیت را به دار می کشند چون هشدارهایش برای نفوذدشمن را توهم و خیانت می دانند.
۱۱ مرداد سالروز به دار آویختن شهید شیخ فضل الله نوری
رهبرانقلاب خطاب به زوجین: اصل، شما دو نفر هستید؛ همهی دنیا فرع شمایند
مواظب باشید چیزهایی که شما را از هم گلهمند و بیزار میکند، از شما سر نزند.
درست نگاه کنید ببینید شوهر شما یا زن شما روی چه چیزهایی خیلی حساس است، از آنها اجتناب کنید. بعضیها بیاعتنایی میکنند.
مثلاً فرض بفرمایید که زن از یک عادتی که مرد دارد بدش میآید، این مرد هم بیاعتناست و آن عادت را باز تکرار میکند. این بد است.
همینطور زنها. فرض بفرمایید زنهایی هستند که هوسهای شخصی خود را ـ فلان چیز را بخریم، فلان جا برویم و… ـ بر راحتی و آسایش شوهر ترجیح میدهند. چه لزومی دارد؟
اصل کار، شما دو نفر هستید. همهی دنیا فرع شمایند. همدیگر را داشته باشید، با همدیگر مهربان باشید.
۷۱/۹/۲۴
برنامه ریزی در زندگی!
امام رضا عليهالسلام فرمودند:
إجتَهِدوا أن يَكونَ زَمانُكُم أربَعَ ساعاتٍ: ساعَةً مِنهُ لِمُناجاةِ اللّه ِ و ساعَةً لِأمر المَعاشِ و ساعةً لِمُعاشَرَةِ الإخوانِ و الثِّقاتِ و الَّذينَ يُعَرِّفُونَ عُيُوبَكُم و يَخلِصونَ لَكُم فِي الباطِنِ و ساعَةً تَخلُونَ فِيها لِلَذّاتِكُم و بِهذِهِ السّاعَةِ تَقدِروُن عَلَى الثَّلاثِ ساعاتٍ.
بكوشيد كه زمانتان را به چهار بخش تقسيم كنيد:
1. زمانى براى مناجات با خدا ؛
2. زمانى براى تأمين معاش؛
3. زمانى براى معاشرت با برادران و معتمدانى كه عيبهايتان را به شما مىشناسانند و در دل شما را دوست دارند؛
4.و ساعتى براى كسب لذّتهاى حلال؛
و با بخش چهارم توانايى و نیروی انجام وظایف سه بخش دیگر را تامین كنید.
فقهالرّضا عليهالسلام، ص۳۳۷.
مانعِ رسیدن ما به شادی عمیق چیست؟
استاد پناهیان:
اگر میخواهیم به شادی عمیق برسیم، نباید شادیهای سطحی برای ما عمده و مهم باشد، زیرا تا وقتی انسان اسیر شادیهای سطحی باشد به شادیهای عمیق نمیرسد.
بعضیها رسماً میگویند: «اسلام با شادی مخالف است!» و منظورشان هم برخی از مظاهر شادیهای سطحی-مثل رقص و پایکوبی- است.
دین میخواهد انسان عمیقاً شاد باشد؛ در این صورت دیگر مهم نیست که تظاهرات شادی داشته باشد و بزن و بکوب راه بیندازد! لذا دین زیاد توصیه به شادیهای سطحی نمیکند و حتی برخی از آنها را-بهخاطر ضرری که دارد- ممنوع کرده است.
البته گاهی شادیهای سطحی برای بعضیها لازم است چون غیر از این راه دیگری نیست که فرد را از غم و اندوه بیرون بیاورد؛ مثلاً لازم است یک لطیفه بشنود یا یک برنامه طنز ببیند تا حواسش از اندوهی که دائماً درگیر آن است پَرت شود. اما کسی که خودش نشاط و شادی عمیق دارد، این شادیهای سطحی حتی میتواند او را ناراحت و افسرده کند.
تفریح دلِ انسانهای برجسته به شادیهای سطحی نیست. مثلاً امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: وقتی خسته شدید با کلمات حکمتآمیز خستگیتان را برطرف کنید(نهجالبلاغه/حکمت91) کسی که اهل تفکر است، نیاز به خیلی از تفریحات مردم ندارد؛ او از تفکر لذت میبرد.
«مـرنج و مـرنجـان»
آیت الله مجتهدی (ره):
موعظه ی حاج شیخ حسنعلی نخودکی رو گوش بدید ، یه کتاب هست:
«مرنج و مرنجان»
گفتن مرنجانش راحته، من یه کاری کنم که شما از دست من ناراحت نشین ، مالِ شما رو نخورم، غیبت شما رو نکنم ، بی احترامی نکنم
ولی مرنج رو چیکار کنم ، اون آقا به من اهانت کرده چیکار کنم، فرمودند که: «خودت رو کسی ندون!»
علت اینکه ماها می رنجیم اینه که خودمونو کسی میدونیم، یکی صبح به آیت الله خوانساری فحش داد، آیت الله خوانساری همینطوری بهش نگاه کرد، نزدیک ظهر گفت: اجازه می فرمایید به نماز بروم، اجازه نماز گرفت بره مسجد، ابداَ ناراحت نشد.
آیت الله حائری فرمودند همه کلاس ها را با آیت الله خوانساری رفتم ولی یه کلاس عقبم، آیت الله خوانساری عصبانی نمیشن ولی من عصبانی میشم.
حجاب یعنی...
دختری یک تبلت خریده بود.
پدرش وقتی تبلت را دید پرسید:
وقتی آنرا خریدی اولین کاری که کردی چی بود؟
دختر گفت: روی صفحه اش را با برچسب ضدخش پوشاندم و یک کاور هم برای جلدش خریدم.
پدر: کسی مجبورت کرد اینکار را بکنی؟
دختر: نه!
پدر: به نظرت با این کارت به شرکت سازنده اش توهین شد؟
دختر: نه پدر، اتفاقا خود شرکت توصیه میکند که از کاور استفاده کنیم.
پدر: چون تبلت زشت و بی ارزشی بود اینکار را کردی؟
دختر: اتفاقا چون دلم نمیخواهد ضربه ای بهش بخوره و از قیمت بیفته این کار را کردم.
پدر: کاور که کشیدی زشت شد؟
دختر: به نظرم زشت نشد؛ ولی اگه زشت هم میشد، به حفاظتی که از تبلتم میکنه می ارزه.
پدر نگاه با محبتی به چهره دخترش انداخت، و فقط گفت:
“حجاب” یعنی همین”
حکم زمین مسجد پس از ویرانی
سوال: اگر ساختمان مسجد ویران شود آیا زمین آن همچنان حکم مسجد را دارد؟
پاسخ:
اگر مسجدی ویران شود، زمین آن از مسجد بودن خارج نمی شود و احکام مسجد (در برخی موارد) بر آن جاری است، و همچنین اگر تمام روستا یا شهری که مسجد در آن است، خراب شود، مکانی که مسجد بوده همچنان عنوان مسجد را دارد.
آیت الله خامنه ای: خراب کردن مسجد، آن را از مسجد بودن خارج نمی کند و از این رو آثار شرعی مسجد را خواهد داشت، مگر مسجدی که خراب و متروک شده و به جای آن بنای دیگر ساخته شده، یا به خاطر متروک ماندن، آثار مسجد بودن از آن محو گردیده و امیدی هم به بازسازی دوباره آن نیست.
برگرفته از کتاب «رساله مصور»، ج2، ص 201.
جواب جالب بهلول
شخص ثروتمندی خواست بهلول را در میان جمعی به سُخره بگیردبه بهلول گفت: هیچ شباهتی بین من و تو هست؟
بهلول گفت: البته که هست
مرد ثروتمند گفت: چه چیز ما به همدیگر شبیه است؟
بهلول جواب داد:
دو چیز ما شبیه یکدیگر است،
یکی جیب من و کله تو که هر دو خالی است
و دیگری جیب تو و کله من که هر دو پر است …
هر جا انديشه ای نقل و انتقال شود فضا، فضای وحقيقی است چرا بگوييم مجاز؟!
آیت الله جوادی آملی :
بهترين راه تبليغ آن است كه انسان در جان شنونده اثر كند (قولوا في انفسهم قولاً بليغاً) اين اصل اول كه ما بايد تلاش كنيم در جان مردم اثر كنيم. اگر ما بخواهيم در جان مردم اثر بگذاريم بايد جانانه سخن بگوييم؛ حرف از جان ما بربيايد تا در جان بنشيند.
اول ذيقعده تا دهم ذيحجّه اين چهل شبانه روز فرصت اربعين گيری است با اینکه در تمام دوران سال فرصت چلّهنشينی و چلّه گيری هست اما اين چهل شبانه روز به صورت ويژه استثنا شده است، اين جريان اربعين «من اصبح لله اربعين صباحاً» يا «مَنْ أَخْلَصَ لِلَّهِ أَرْبَعِينَ صَبَاحاً فَجَّرَ اللهُ يَنَابِيعُ الْحِكْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَى لِسَانِه» یعنی اگر كسی چهل شبانه روز مواظب بود و بيراهه نرفت، راه كسی را نبست و كاری كه خدا از او می خواهد را انجام داد آنگاه چشمههاي حكمت از قلب او می جوشد.
اگر به ما گفتند اربعين كليمي را فراموش نكنيد به این دلیل است که این بهترين فرصت است كه ما در مسائل توحيد تلاش و كوشش كنيم چيزي نصيبمان بشود. پس از این مرحله است که سخن ما در جان دیگران اثرگذار خواهد بود.
اگر مانند حضرت که در تمام اين چهل شبانه روز مهمان ذات اقدس الهی بود، خوابی نداشت، غذايی نداشت، آبی نداشت فقط مناجات می کرد، باشیم، می توانیم به مردمی که گرفتار این فضا های حقيقی و نه مجازی هستند کمک کنیم، چراکه هر جا انديشه ای نقل و انتقال شود فضا، فضای حقيقی است چرا بگوييم مجاز؟!
بعضي از علما بودند در بعضي از منطقه ها كار يك امامزاده را می كردند، مردم وقتی اينها را می ديدند بوی خوبی استشمام می كردند، بنابراين اگر در تمام مدت این فرصت زرّين اربعين گيری، حداقل چهل شبانهروز جامعه ما، رسانه های ما، رفتار و گفتار ما، به گونه ای باشد که نه خلاف بگوييم نه خلاف عمل كنيم، جامعه ، فرهنگ و دين ما را رشد ميدهد.
دیدار با اساتيد حوزه علميه دفتر تبليغات اسلامی تهران ۹۶/۰۵/۰۳
چگونه کنترل ذهن خود را بدست آوریم؟
1. گفتوگوهای درونیتان را با احساسات خوشبختی، قدرت و موفقیت همراه سازید.
2. به افکار منفی اعتنا نکنید. به آرامی از کار کردن به این نوع افکار اجتناب ورزید و آنها را با افکار شادیبخش و سازنده جایگزین سازید.
3. از واژههائی که حس توانائی، قدرت خوشحالی و موفقیت را در ذهن آنان برمیانگیزاند، استفاده کنید.
4. قبل از شروع هر کاری، بهطور مشخصی در ذهنتان نتایج موفقیتآمیز آن را تجسم کنید. اگر با ایمان تمرکز کنید، مسلماً با نتایج شگرفی روبهرو میشوید.
در معالجه مفاسد اخلاقیه
حضرت امام خمینی سلام الله علیه:
هان اى عزيز، از خواب بيدار شو.
از غفلت تنبه پيدا كن و دامن همت به كمر زن،
و تا وقت است فرصت را غنيمت بشمار،و تا عمر باقى است و قواى تو در تحت تصرف تو استو جوانى برقرار استو اخلاق فاسده بر تو غالب نشده و ملكات رذيله بر تو چيره نگرديده،چاره اى كن و دوايى براى رفع اخلاق فاسده و قبيحه پيدا كن و راهى براى اِطفاء[خاموش کردن] نائره[اتش سوزان] شهوت و غضب پيدا نما.
كه علماء اخلاق و اهل سلوك از براى اين مفاسد اخلاقى فرموده اند اين است كه هر يك از اين ملكات زشت را كه در خود مى بينى،در نظر بگيرى و برخلاف آن تا چندى مردانه قيام و اقدام كنى و همت بگمارى برخلاف نفس تا مدتى،و بر ضد خواهش آن رذيله رفتار كنى
و از خداى تعالى در هر حال توفيق طلب كنى كه با تو اعانت[یاری] كند در اين مجاهده، مسلماً بعد از مدت قليلى آن خلق زشت رفع شده و شيطان و جُندَش[لشگرش] از اين سنگر فرار كرده جنود رحمانى به جاى آنها برقرار مى شود.
راه غلبه بر هوای نفس برخلاف خواهش نفس قدم زدن است تا آرام آرام نفس را در تسلط عقل در آوری.
چهل حدیث/ص24و25
خدمت به خلق
امام صادق – علیهالسلام - به مردی گفت:
چرا ما را تحقیر میکنی؟ آن مرد گفت: پناه میبرم به خدا از اینکه شما یا امری از امور شما را سبک بشمارم. پس حضرت به او فرمود:
وای بر تو، آیا ندای آن شخصی را که نزدیک جحفه از تو کمک خواست که او را به اندازة یک میل (برابر 2 کیلومتر) بر مرکبت سوار نمایی و او به خدا سوگند یاد کرد که خسته و وامانده شده است؛ نشنیدی؟ به خدا سوگند! تو حتی سرت را بلند نکردی و او را تحقیر کردی.
هر کس مؤمنی را خوار کند ما را تحقیر کرده و حرمت الهی را شکسته است
«وسائل الشيعه، ج 8، ص 592
پادشاهی که شخصاً به دنبال حل مشکلات مردم می رفت
پذیرش مسئولیت حکومت، وظائف رهبران دادگر را دو چندان می کند و آنان برای انجام وظیفه شب و روز نمی شناسند. علی (ع) نیز چنین بود. آن حضرت برای اجرای عدالت و احقاق حق مظلومان روزها در کوچه ها قدم می زد و در هوای گرم و سوزان به دنبال درمان درد بیچارگان می گشت.
روزی از روزهای گرم تابستان، امیرمؤمنان علی در سایه دیواری انتظار می کشید. سعید بن قیس همدانی که از آنجا عبور می کرد، امام را مشاهده کرد و نزدیک آمد و پرسید: یا امیر! در این روز گرم چرا از منزل بیرون آمده و اینجا نشسته ای؟ حضرت فرمود: بیرون آمده ام تا مظلومی را یاری کنم و به فریاد درمانده ای برسم.
در همان وقت، زنی جوان آشفته حال و مضطرب خود را به امام رساند و عرضه داشت: یا امیرالمؤمنین! شوهرم به من ستم کرده و سوگند خورده که مرا کتک بزند. با من تشریف بیاورید تا مشکل مرا حل کنید! آن حضرت با او همراه شد و زیر لب زمزمه می کرد: به خدا قسم! حق مظلوم را خواهم گرفت. سپس از زن پرسید: خانه ات کجاست؟…
امام هنگامی که به منزل وی رسید، در زد. جوانی با تن پوشی رنگارنگ بیرون آمد. علی ـ علیه السلام ـ بر وی سلام کرد. آن گاه با احترام و ملایمت به جوان فرمود: از خدا بترس! چرا همسرت را ترسانده و از منزل بیرون کرده ای؟ او با عصبانیت فریاد زد: این ماجرا به تو مربوط نیست. حالا که تو را آورده، او را آتش خواهم زد!
غرور و خودخواهی و خشم در وجود جوان شعله کشیده و جلوی چشمان حقیقت بین او را گرفته بود. امام احساس کرد که منطق و موعظه بر حال او تأثیری ندارد. به همین جهت، شمشیر کشید و با صلابت تمام به جوان گفت: من تو را به آرامی امر به معروف و نهی از منکر می کنم، اما تو از صفات زشت و رفتار ناپسند خود دست بر نمی داری! توبه کن وگرنه تو را به شدت مجازات می کنم.
صدای بلند امام به گوش همسایه ها رسید و مردم در آن حوالی جمع شدند و به احترام حضرت سر تعظیم فرود آوردند. جوان عصبانی که تا آن لحظه مولای متقیان را نمی شناخت، به خود آمد و متوجه شد که به چه شخصیت عظیمی جسارت کرده است. از خواب غفلت بیدار شد و ترس تمام وجودش را فرا گرفت. او در حالی که خود را به پای حضرت علی انداخته بود، عرضه داشت: یا امیر! من خطا کردم، مرا ببخش! دیگر همسرم را اذیت نمی کنم و او را با احترام تمام خشنود خواهم ساخت. امام علی جوان را عفو کرد و به زن نیز توصیه کرد که با اعمال و رفتار ناشایست موجبات خشم همسرش را فراهم نیاورد.
منبع:
الاختصاص/ص۱۵۷
نظر رهبر انقلاب دربارهی سوغاتی حجاج
رهبرفرزانه انقلاب:
بعضیها قبل از اینکه سفر #مکه بروند، سوغاتیهای سفر را در اینجا میخرند - کار خوبی است - نگه میدارند؛ بعد که برگشتند، همانهائی را که در بازار شهر خودشان تهیه کردهاند، به عنوان #سوغاتی میدهند. هدیهی سفر است دیگر، خوب است. این کار، خیلی کار خوبی است.
بعضیها به عنوان چیز متبرک، از آنجا سوغاتی میآورند؛ تبرکی ندارد.
این جانمازهایی که در سنندج و کردستانِ خودمان میبافند، به مراتب از جانمازهایی که از آنجا میآورند، بهتر است. برادر خودتان را تقویت کنید.
۱۳۹۰/۰۷/۱۱
چگونگی حفظ کانون خانواده
امام خامنه ای(حفظه الله) :
مبادا با گلهها، با دلخوریها، با افزونطلبی و پُرتوقعیها، با بیمحبتیها، و گاهی با دخالتهای دیگران، کانون خانواده سست بشود.
هم دختر و هم پسر سعی کنند که این عُلقهی زوجیت را حفظ کنند. این، با اطمینان و با محبت متقابل حفظ میشود.
زن به مرد تحمیل نکند و زور نگوید؛ مرد هم به زن زور نگوید و افزونطلبی نکند.
مثل دو رفیق و مثل دو شریک، با هم صمیمی باشند، تا این کانون خانواده حفظ بشود.
خصلتهایی که خدا دوست دارد
امام جعفر صادق علیہ السلام:
هر گاه خـداوند بنده ای را دوست بدارد، بہ او الهام مےکند کہ بہ هشت خصلت عمل نماید:
_ چشم پوشیدن از (صحنہ هاے) حــرام
_ تـرس از (نافرمانی) خــداوند
_ شـرم و حیــا
_ عهد و پیمان
_ صبر و شکیبایے
_ (رعـایت) امانتدارے
_ صدق و راستے
_ و سخاوتمندے و بخشندگے
احادیث الطلاب ۲۷۴۸
تلنگر....
این ســـــه چیز را نـــــادیده بگیـــــریم . . .‼️
شـــــنیدم
گفتنـــــد
میـــگویند.
«مواظـــــب باشیم براســـــاس این چـــــیزها مطلبـــــی رو ارائه ندهیـــــم.
مخصـــــوصا تو فــضای مجــــازی چــــون فردا در روز قـــــیامت باید پاســــخگو باشیــــم».
الله متعــــال در قـــرآن مـــــیفرماید:
« چیـــــزی را که بــــدان عــــلم نداری دنبال نکــــن زیـــــرا گـــوش و چشــــم و قلــــب ،همــــه مورد پرســــش واقع خواهــــند شد».
اقتدا به امام با ندانستن شماره رکعت نماز امام
سوال: اگر مأموم نداند امام در رکعت چندم است، آیا می تواند اقتدا کند؟
پاسخ:
اگر امام ایستاده باشد و مأموم نداند که در کدام رکعت است، می تواند اقتدا کند، ولی باید حمد و سوره را به قصد قربت بخواند و اگر بعد بفهمد که امام در رکعت اول یا دوم بوده، نمازش صحیح است.
آیت الله مکارم: می تواند اقتدا کند و حمد و سوره را به قصد قربت بخواند و نمازش صحیح است؛ به شرط اینکه نماز ظهر یا عصر باشد که حمد و سوره را امام آهسته می خواند.
برگرفته از کتاب «رساله مصور»، ج1.