گناه نابخشودنی انقلابینمایان
شهید چمران :
کسانی که بیایند نهادهای انقلابی را تیول خود کنند، و خود را فقط و فقط پردهدار انقلاب بنامند و دیگران را بیرون کنند، آنگاه خود هم نمیتوانند از انقلاب دفاع کنند، به علت ضعف مدیریت و خودخواهی و عدم وتجربه و عدم تقوی دچار شکست بشوند، در این صورت چه گناه بزرگی مرتکب شدهاند؟
کسانی که تحت نام اسلام و انقلاب میخواهند سنگ گروه خود را به سینه بزنند، کسانی که میخواهند منافع گروهی خود را به قیمت همه انقلاب و اسلام تأمین کنند، و در این راه از ساقط کردن کشور و نابودی انقلاب و ضربه زدن به اسلام باکی نداشته باشند، راستی که خطایی بزرگ و نابخشودنی است.
حماسه عشق و عرفان، ص۱۰۱
همســـردارے بہ سبڪ حضرتـــ زهـــرا(سلام علیها)
امام علے علیہ السلام فرمودند :
بہ خدا ســـوگند هیـچ گاه فاطمـــه علیهاالسلام را بہ خشـــم نیاوردم و او را بر کارےڪه میل نداشت
وادار نڪردم تا روزے ڪہ خداوند او را برد و او نیز هیـــچ گاه مرا بہ خشـــم نیـــاورد و از فرمـــان مـــن سرپیچے نکـــرد
و هرگاه ڪہ بہ او مے نگریســـتم نگرانـــے ها و غـــم ها از مـــن زدوده مے شد . .
کشـــف الغمة،ج۱،ص۳۶۳
روانشناسی لبخند
ﺭﻭﺍﻧﺸﻨﺎﺳﺎﻥ ﻣﻴﮕﻮﻳﻨﺪ :
ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﺷﺨﺼﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭﯼ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪﯼ ،ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﻋﺸﻘﺖ ﺭﺍ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﻨﺪ …
ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﺩﺷﻤﻨﺖ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪﯼ ،ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﻗﺪﺭﺗﺖ ﺭﺍ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﻨﺪ …
ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﺷﺨﺼﯽ ﮐﻪ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺗﺮﮐﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ، ﺭﻭﺑﺮﻭﺷﺪﯼ ،ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﭘﺸﯿﻤﺎﻧﯽ ﮐﻨﺪ …
ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﺍﯼ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪﯼ ،ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﭘﺎﺳﺨﺖ ﺭﺍ ﺩﻫﺪ …
ﺍﯾﻦ ﺭﻣﺰ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﺗﻮﺳﺖ …
ﻭﺑﻪ ﻗﻮﻝ ﺳﻬﺮﺍﺏ ﺳﭙﻬﺮﯼ؛ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﺎ ﻫﻤﻪﯼ ﻭﺳﻌﺖ ﺧﻮﯾﺶﻣﺤﻔﻞ ﺳﺎﮐﺖ ﻏﻢ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻧﯿﺴﺖﺣﺎﺻﻠﺶ ﺗﻦ ﺑﻪ ﺟﺰﺍ ﺩﺍﺩﻥ ﻭ ﺍﻓﺴﺮﺩﻥ ﻧﯿﺴﺖﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻭ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻥ ﻧﯿﺴﺖﺯﻧﺪﮔﯽ ﺟﻨﺒﺶ ﺟﺎﺭﯼ ﺷﺪﻥ ﺍﺳﺖﺍﺯ ﺗﻤﺎﺷﺎﮔﺎﻫﻪ ﺁﻏﺎﺯ ﺣﯿﺎﺕ …
ﺗﺎ ﺑﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﯿﺨﻨﺪﺩ ….”
اگر عمدا ساعت را کوک نکنیم و نماز صبحمون قضا شود آیا مرتکب معصیت شده ایم؟
پنج چیز به درد اموات میخورد...
حجت الاسلام عالی:
اینکه بعد از دفن میت تلقین بعد از دفن را بگویند و مدتی سر قبر بنشینند. البته تلقین قبل از دفن هم داریم که میخوانند.
دومین کاری که باید انجام بدهند این است که بدهیهای میت را بپردازند چه بدهیهای مالی و غیر مالی. حج هم بدهی مالی و هم غیر مالی است. پس بدهیهای میت را شروع به انجام دادن بکنند و پرداخت کنند یا خودشان این کار را بکنند یا اجیر بگیرند. برای میت ثانیهها خیلی سخت میگذرد.
سومین هدیه مستحبات است
چهارمین هدیه این است که انسان طوری رفتار کند که برای پدر و مادر خدا بیامرزی بخرد. روایت داریم که از گناهان کبیره است که بچهها کاری بکنند که برای پدر و مادر نفرین بخرند
پنجمین هدیه سر زدن به قبور آنها است. وقتی اموات تازه فوت کردهاند بیشتر به هدیهها نیاز دارند مثل شب اول قبر که بیشتر به هدیه نیاز دارند
بیانات حجت الاسلام عالی ،برنامه سمت خدا
پنج چیز به درد اموات میخورد...
حجت الاسلام عالی:
اینکه بعد از دفن میت تلقین بعد از دفن را بگویند و مدتی سر قبر بنشینند. البته تلقین قبل از دفن هم داریم که میخوانند.
دومین کاری که باید انجام بدهند این است که بدهیهای میت را بپردازند چه بدهیهای مالی و غیر مالی. حج هم بدهی مالی و هم غیر مالی است. پس بدهیهای میت را شروع به انجام دادن بکنند و پرداخت کنند یا خودشان این کار را بکنند یا اجیر بگیرند. برای میت ثانیهها خیلی سخت میگذرد.
سومین هدیه مستحبات است
چهارمین هدیه این است که انسان طوری رفتار کند که برای پدر و مادر خدا بیامرزی بخرد. روایت داریم که از گناهان کبیره است که بچهها کاری بکنند که برای پدر و مادر نفرین بخرند
پنجمین هدیه سر زدن به قبور آنها است. وقتی اموات تازه فوت کردهاند بیشتر به هدیهها نیاز دارند مثل شب اول قبر که بیشتر به هدیه نیاز دارند
بیانات حجت الاسلام عالی ،برنامه سمت خدا
باطل همیشه سوار بر حق میشود و با نیروی حق حرکت میکند
استادمطهری:
باطل به طفيل حق پيدا مىشود و با نيروى حق حركت مىكند؛ يعنى نيرو مال خودش نيست، نيرو اصالتاً مال حقّ است و باطل با نيروى حق حركت مىكند.
كفى كه روى آب هست، نيروى كف نيست كه او را حركت مىدهد، اين نيروى آب است كه او را حركت مىدهد. معاويه اگر پيدا مىشود و آنهمه كارهاى باطل مىكند، آن نيروى اجتماعى را معاويه به وجود نياورده و ماهيّت واقعى آن نيرو «معاويهاى» نيست و جامعه در بطن خودش ماهيّت «معاويهاى» ندارد! باز هم پيغمبر(ص) است، باز هم ايمان است، باز هم معنويّت است، ولى معاويه بر روى اين نيرو سوار شده است.
يزيد هم كه امام حسين(ع) را كشت گفت: «قتل الحسين بسيف جدّه» يعنى حسين با شمشير جدّش پيامبر كشته شد! اين يک معناى درستى دارد، يعنى از نيروى پيامبر(ص) استفاده كردند و او را كشتند، چون براى تحريک مردم مىگفتند: «يا خيل الله ارْكبى و بالجنّة أبشرى» اى سواران الهى! سوار شويد و بهشت بر شما بشارت باد!
استاد مطهری، نبرد حق و باطل، ص47
درمحضراستاد
آیت الله مجتهدی تهرانے (ره):
بنشین و فڪر ڪن خداوند متعال چقدر به ما نعمت داده است خودش می فرماید: نمی توانید نعمت های من را بشمارید
یڪی از بزرگترین نعمـت خـداوند این است که ما هـر چه گناه مۍڪنیم او مۍپوشاند، اگـر مثلاً در پیشـانی مـا یڪ ڪنتور بود و هر یک گناه یک شماره می انداخت دیگر مـا آبـرو نداشتیم من نمۍتوانستیم زندگـے بڪنیم.
یا اگـر به جـاے شماره انداختن بوے ظاهـری قرار داده بود دیگر ڪسی طرف دیگری نمی رفت؛ «لَوْ تَکاشَفْتُم مٰا تَدافـَنْتُم» اگر از گناهان یکدیگر باخبـر مےشُدید، یڪدیگـر را دفـن نمۍڪردید.
شهید بهشتی: آنکه زمستان را از پشت شیشه و گرسنگی را در کتابها خواند نمی تواند نماینده شایسته ای باشد.
شهید بهشتی: آنکه زمستان را از پشت شیشه و گرسنگی را در کتابها خواند نمی تواند نماینده شایسته ای باشد.
مفهوم برکت
آیت الله مجتهدی(ره) :
از پیامبر(صلی الله علیه وآله) پرسیدند: برکت در مال یعنی چه؟
درپاسخ، پیامبر مثالی زد و فرمود:
گوسفند در سال یکبار زایمان می کند وهر بار هم یک بره به دنیا می آورد.
سگ در سال دو بار زایمان میکند و هربار هم حداقل ۷-۶ بچه.به طور طبیعی شما باید گله های سگ را ببینید که یک یا دو گوسفند در کنار آن است.
ولی در واقع برعکس است. گله های گوسفند را می بینید و یک یا دو سگ درکنار آنهاچون خداوند برکت را در ذات گوسفند قرار داد و از ذات سگ برکت را گرفت.
در تمام عمر حتی یک گله سگ را ندیده ایم.اما گله های گوسفند فراوانی را دیده ایم!
و این در حالی است که در هر ثانیه میلیونها گوسفند ذبح می شوند!
مال حرام اینگونه است:«فزونی دارد ولی برکت ندارد»
پیروی اعضای خانواده در تشخیص اعلم
سوال: آیا در تشخیص مجتهد اعلم می توان از اعضای خانواده پیروی کرد؟
پاسخ:
در تقلید، پیروی از یکدیگر درست نیست و هر کس در این امر مستقل است؛ لذا افراد خانواده در صورتی می توانند در تقلید از یک مجتهد جامع الشرایط از سرپرست تبعیت کنند که به صحت و درستی تحقیق او در انتخاب اعلم اطمینان داشته باشند.
توجه:
در جایی که عمل به فتوا باعث سختی و مشقت برای افراد دیگری که در یک منزل هستند می شود (مثل جایی که مرجع شوهر گوش دادن به همه انواع موسیقی را حرام می داند و مرجع همسرش فقط گوش دادن به موسیقی مطرب و لهوی را حرام می داند) برای مراعات حال شوهر بهتر است به احتیاط در آن مورد عمل شود؛ ولی در هر صورت شوهر نیز نباید همسر و فرزندانش را برای همراهی تحت فشار قرار دهد؛ بلکه می تواند به آرامی از محیط خارج شود تا صدای موسیقی را نشوند.
منبع: امام، استفتائاتف، ج 1، س 24؛ بهجت، استفتائات، ج 1، س 83؛ خامنه ای، سیستانی و مکارم: استتفا؛ سبحانی، احکام جوانان، م 10؛ صافی، جامع الاحکام، ج 1، س 7.
برگرفته از کتاب «رساله مصور»، ج 1، ص 61.
ﺟﺎﺩﻩ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﻧﯿﺴﺖ ...
ﺟﺎﺩﻩ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﻧﯿﺴﺖ !!!!
ﭘﯿﭽﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ” ﺷﮑﺴﺖ ” ..
ﺩﻭﺭ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻧﯽ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ” ﺳﺮﺩﺭﮔﻤﯽ” ..
ﺳﺮﻋﺖ ﮔﯿﺮ ﻫﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ “ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻣﻨﻔﯽ ” …
ﻭﭼﺮﺍﻍ ﻗﺮﻣﺰ ﻫﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ “ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ ” !!!!!
ﺍﻣﺎ ﺍﮔﺮ ﯾﺪﮐﯽ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ” ﺍﺭﺍﺩﻩ” ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ ،،
ﻣﻮﺗﻮﺭﯼ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ “ﺍﺳﺘﻘﺎﻣﺖ” ،
ﻭ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺍﯼ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ” ﺍﻣﻴﺪ ” ..
ﺑﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﺭﺳﯿﺪ ﮐﻪ «ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ»نام دارد ..
ویژگیهای جهیزیه حضرت زهرا سلاماللهعلیها
رهبرفرزانه انقلاب:
مهریهی فاطمهی زهرا چه بود؟ جهیزیهی فاطمهی زهرا چه بود؟ عروسیاش چگونه بود؟ همان چند قلمِ ارزانقیمتی بود که در کتابها نوشتهاند و ضبط کردهاند: یک تکه حصیر، یک تکه لیف خرما، یک دست رختخواب و یک دستاس ، یک کوزه، یک کاسه… با پول امروز، پول یک قطعه از لباسی که یک زن متوسط امروز میپوشد، شاید نبود!
درحالیکه پیغمبر نه اینکه نمیتوانست، پیغمبر میتوانست، اگر یک اشاره میکرد کسانی حاضر بودند با کمال میل و علاقه، پولهای زیاد بیاورند بریزند به پای این دختر و پسر، اما پیغمبر نخواست این را… آن رفتار فقیرانه اینها تعمد بود، این برای این بود که دیگران یاد بگیرند.
امثال ما دهانمان میچاید (از عهده آن برنمیآییم) که بخواهیم زندگی خود را به نزدیک آنها تشبیه کنیم، نه از شما توقع داریم، نه از خودمان توقع داریم؛ اما آن قلّه است، هرچه ممکن است باید به آن نزدیک شد و در آن جهت حرکت کرد.
۷۲/۹/۱۷ و ۷۵/۶/۳ و ۸۲/۶/۱۸
ادعیه هدیه جبرئیل امین به حضرت عیسی مسیح(علیه السلام) در دهه اول ذى الحجة
امام محمّد باقر(علیه السلام):
جبرئيل عليه السّلام از جانب خداوند جليل براى حضرت عيسى عليه السّلام پنج دعا را به هديه آورد و گفت: يا عيسى! اين پنج دعا را در دهۀ اوّل ماه ذى الحجة بخوان.
به درستى كه هيچ عبادتى نزد حق تعالى محبوبتر نيست از عبادت كردن در اين دهه!
أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ، بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَ هُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ/گواهى مىدهم كه نيست معبود حقى جز خداى كه يگانه است و شريك ندارد پادشاهى از آن اوست و ستايش او را سزد،و خوبى و نيكى به دست قدرت اوست و او بر هر چيزى تواناست.
أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ أَحَداً صَمَداً لَمْ يَتَّخِذْ صَاحِبَةً وَ لَا وَلَداً.
گواهى مىدهم كه خدايى جز ذات يگانۀ پروردگار نيست كه شريك ندارد، يكتا و بىنياز است، همسر و فرزند نگيرد.
أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ، أَحَداً صَمَداً لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ/گواهى مىدهم كه معبود حقى جز پروردگار يگانه نيست كه شريك ندارد،يكتا و بىنياز است، فرزند ندارد و فرزند نبوده و احدى همتايش نيست.
أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ،
يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ هُوَ حَيٌّ لَا يَمُوتُ بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَ هُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ.
گواهم كه معبود حقى جز خداى يگانه نيست كه شريك ندارد، از اوست ملك و پادشاهى و ستايش و حمد سزاوار است،
زنده مىكند و مىميراند و او زنده است، نميرد، خير به دست اوست و او بر هرچيز تواناست.
حَسْبِيَ اللَّهُ وَ كَفَى سَمِعَ اللَّهُ لِمَنْ دَعَا لَيْسَ وَرَاءَ اللَّهِ مُنْتَهًى، أَشْهَدُ لِلَّهِ بِمَا دَعَا وَ أَنَّهُ بَرِيءٌ مِمَّنْ تَبَرَّأَ وَ أَنَّ لِلَّهِ الْآخِرَةَ وَ الْأُولَى/خدا مرا بس است و كافى است، از هركه دعا كند او مىشنود. وراى خدا نهايتى نيست،گواهى مىدهم براى خدا بدانچه دعوت كرده و به اينكه او برى است از هركه تبرى مىجويد و اينكه آخرت و دنيا از خداست.
پس حواريون گفتند: يا روح اللّه! چه ثواب دارد كسى كه اين كلمات را بگويد؟
حضرت عيسى(علیه السلام) فرمود:هركه دعاى اوّل را صد مرتبه بخواند عمل هيچيك از اهل زمين بهتر از عمل او نباشد، در آن روز و در قيامت حسنات او زياده از همه كس باشد؛
و هركه دعاى دويّم را صدبار بخواند چنان باشد كه دوازده مرتبه تورات و انجيل را خوانده باشد و ثواب آنها را به او دهند.
و هركه دعاى سوّم را صد مرتبه بخواند حق تعالى بنويسد براى او به اين دعا ده هزار هزار حسنه و محو كند از او ده هزار هزار گناه و بلند كند از براى او در بهشت ده هزار هزار درجه و فرود آيد از آسمان هفتاد هزار ملك كه دستها برداشته باشند و صلوات فرستند بر كسى كه اين كلمات را به اين عدد خوانده است.
پس عيسى گفت: اى جبرئيل آيا ملائكه صلوات فرستند بر غير پيغمبران؟
جبرئيل گفت كه هر كه ايمان آورده به آنچه پيغمبران از جانب خدا آوردهاند و تغييرى ندهد شريعت ايشان را، حق تعالى ثواب پيغمبران به او عطا مىفرمايد؛
و هركه دعاى چهارم را صد مرتبه بخواند، آن دعا را استقبال نمايد ملكى و بالا برد به سوى حق تعالى، پس خدا نظر كند به سوى گويندۀ آن دعا به رحمت و هركه را خدا نظر رحمت به او كند هرگز شقى و بدعاقبت نشود.
پس حضرت عيسى گفت: يا جبرئيل ثواب دعاى پنجم چيست؟
جبرئيل گفت: اين دعاى من است و حق تعالى مرا رخصت نداده است كه ثواب آن را بگويم!!!
بعضی علمای بالله فرموده اند كه اگر کَسی هرروز هريك از اين دعاها را ده مرتبه بخواند دور نيست كه عمل به اين روايت كرده باشد
و اگر هرروز هريك را صد مرتبه بخواند بهتر خواهد بود.(یک مرتبه آن هم نیکوست)
برای دیگران هم ارسال کنیم تا دیگران هم این ادعیه عرشی را در این دهه بخوانند و خودمان هم در این دهه نورانی و غیر این دهه بخوانیم و غفلت و تنبلی نکنیم که از قافله جا خواهیم ماند!
منابع:
اقبال الاعمال سید بن طاووس ص 323؛ زادالمعاد
مفاتيح الجنان، ص 251
بهترین نوع ازدواج از نگاه رهبرمعظم انقلاب
رهبر معظم انقلاب حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی) میفرمایند :
اسلام مرد را قوام و زن را ریحان میداند. این نه جسارت به زن است نه جسارت به مرد. نه نادیده گرفتن حق زن است نه نادیده گرفتن حق مرد؛ بلکه درست دیدن طبیعت آنهاست.
ترازوی آنها هم اتفاقا برابر است؛ یعنی وقتی جنس لطیف و زیبا و عامل آرامش و آرایش معنوی محیط زندگی را در یک کفه میگذاریم، و این جنس مدیریت و کارکرد و محل اتکا بودن و تکیهگاه بودن برای زن را هم در کفهی دیگر ترازو میگذاریم، این دو کفه با هم برابر میشود. نه آن بر این ترجیح دارد و نه این بر آن.
بهترین دخترهای عالم، حضرت_زهرا (علیهاالسلام)بود. بهترین پسرهای عالم و بهترین دامادها هم، حضرت_امیرالمؤمنین (علیه السلام)بود. ببینید اینها چگونه ازدواج کردند؟
هزاران جوانِ زیبا و با اصل و نسب و قدرتمند و محبوب به یک تار موی علی بن ابیطالب(علیه السلام) نمیارزند. هزاران دختر زیبا و بااصل و نسب هم به یک تار موی حضرت زهرا(علیهاالسلام)نمیارزند. آنهایی که هم از لحاظ معنوی و الهی آن مقامات را داشتند، هم بزرگان زمان خودشان بودند.
ایشان دختر پیامبر(صلی الله علیه و آله)بود. رئیس جامعه اسلامی. حاکم مطلق. او هم که سردار درجهی یک اسلام بود. ببینید چطوری ازدواج کردند؟ چه جور مهریه ی کم، چه جور جهیزیه ی کم. همه چیز با نام خدا و با یاد او. اینها برای ما الگو هستند. همان زمان هم جاهلانی بودند که مِهریّهی دخترانشان بسیار زیاد بود مثلاً هزار شتر. آیا اینها از دختر پیامبر(صلی الله علیه و آله) بالاتر بودند؟ از آنها تقلید نکنید. از دختر پیامبر(صلی الله علیه و آله) تقلید کنید، از امیرالمؤمنین(علیه السلام) تقلید کنید.
مراسم خطبه عقد زوج های جوان؛۷۸/۱۲/۲۲
هفته_ازدواج
نماز دهه اول ماه ذی الحجه
از شب اول ماه تا شب عید قربان، هر شب میان نماز مغرب و عشا این دو رکعت نماز را بخواند که باعث شریک شدن در ثواب اعمال حاجیان بیت الله الحرام است:
در هر رکعت سوره حمد و سوره قل هو الله را میخوانی، پس از آن آیه ۱۴۲ سوره اعراف خوانده میشود: وَ وَاعَدْنَا مُوسَیٰ ثَلَاثِینَ لَیلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیلَةً وَ قَالَ مُوسَیٰ لِأَخِیهِ هَارُونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ
مفاتیح الجنان
شرح ماجرای ازدواج علی(ع) و فاطمه(س)از زبان امام رضا(ع)
حضرت رضا(ع) فرمود:
پدرم از پدرش جعفر بن محمّد و آن حضرت از پدر خود از جدّ بزرگوار خویش(ع) نقل فرمود که:
حضرت على(ع) فرمود:
تصمیم به ازدواج گرفتم، ولى جرأت نمىکردم، این مطلب را به حضرت رسول(ص) عرض کنم و مدتى این موضوع شب و روز در فکرم بود تا اینکه روزى بر حضرت رسول(ص) وارد شدم و آن حضرت فرمودند: اى علی!
عرض کردم:
بفرمایید اى رسول خدا!
فرمود: آیا میل و رغبتى به ازدواج دارى؟
عرض کردم: رسول خدا خود داناتر است و گمان بردم حضرت یکى از زنان قریش را به عقد من درآورندو من از اینکه فرصت ازدواج با فاطمه را از دست دهم، نگران بودم و متوجّه نشدم که چه شد که حضرت مرا صدا زدند و در خانه امسلمه به خدمتشان رسیدم.
وقتى به من نگاه کردند، چهرهشان درخشید، تبسّمى فرموده به گونهاى که سفیدى دندانهایشان را که مىدرخشید دیدم،
حضرت به من فرمودند: اى على! مژده! چرا که خداوند مسأله ازدواج تو را که فکر مرا مشغول کرده بود، خود به عهده گرفت.
گفتم: قضیه چیست یا رسول اللّٰه!؟
حضرت فرمودند:
جبرئیل با سنبل و قرنفل بهشتى نزد من آمد و آنها را به من داد، من آن دو را گرفتم و بوییدم و گفتم: اى جبرئیل! این سنبل و قرنفل را به چه مناسبت آوردهاى؟
او گفت: خداوند تبارک و تعالى ملائکه ساکن بهشت و نیز سایر ساکنین آن را امر فرموده که تمام بهشتها را با تمام درختها و رودخانهها و میوهها و قصرهایش آذین بندند و به بادهاى بهشتى دستور داده تا با بوى انواع عطر بوزند و حورالعین را به خواندن سورههاى «طه»، «طس»، «شورى» و سورههایى که با «طسم» شروع مىشود امر فرمود و به یک منادى
دستور داد که چنین جار بزند:
اى ملائکه من و اى ساکنین بهشت من! شاهد باشید که فاطمه دختر محمّد را به عقد على بن ابىطالب در آوردم و به این کار راضى و خشنودم، این دو از یک دیگرند.
سپس تبارک و تعالى به ملکى از ملائکه بهشت به نام راحیل که در بلاغت هیچ یک از ملائکه به پاى او نمىرسند امر فرمود که خطبه بخواند، او نیز خطبهاى خواند که اهل آسمان و زمین چنین خطبهاى نیاورده بودند، سپس به یک منادى دستور داد تا چنین جار بزند:
اى ملائکه من و اى ساکنین بهشت من! به على بن ابىطالب حبیب محمّد و فاطمه دختر محمّد تبریک بگویید، چه اینکه من براى آنان خیر و برکت قرار دادم.
راحیل گفت: برکت تو بر آن دو بیشتر از آنچه ما در بهشت و منزلت براى آنان مشاهده کردیم نیست؟
خداوند فرمود:
اى راحیل! از جمله برکت من بر آن دو این است که آنان را بر محبّت خودم، با هم همراه مىکنم و حجّت خود بر مردم قرارشان مىدهم و قسم به عزّت و جلالم که از آن دو، نسل و فرزندانى به وجود خواهم آورد که در زمین گنجینهداران و معادن حکمت خود قرارشان خواهم داد، بعد از پیامبران، آنان را حجّت بر مردم قرار مىدهم.
پس مژده بده اى علىّ! که من نیز، همچون خداى رحمان، دخترم فاطمه را به ازدواج تو درآوردم و آنچه را که خداوند براى او پسندید، من نیز پسندیدم.
حال دست همسر خود را بگیر که تو از من نسبت به او سزاوارترى، جبرئیل به من خبر داد که بهشت و اهل آن، مشتاق شما دو نفرند و اگر خداوند تبارک و تعالى نمىخواست از نسل شما حجّتى بر خلق برگزیند، خواسته بهشت و اهل بهشت را در مورد شما دو نفر اجابت مىفرمود، پس تو چه خوب برادر و چه خوب داماد و چه خوب همدمى هستى و رضایت خدا براى تو کافى است و از رضایت هر کس دیگر بهتر است.
حضرت على(ع) گفت:
«رَبِّ أَوْزِعْنِیأَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ اَلَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَ»؛
پروردگارا! مرا بر آن دار که شکر نعمتى که به من دادى، به جاى آرم، حضرت رسول(ص) نیز آمین گفتند.
عیون اخبار الرضا(ع)
تدابیر مختلف خداوند برای بندگان
نبیّ اکرم صلّی الله علیه و آله به نقل از جَبْرَئِيلَ (علیه السلام) فرمودند که خدای تبارك و تعالى می فرماید:
برخى از بندگان مؤمن من هستند كه مى خواهند عبادتى را انجام دهند ولى منصرفشان مى كنم، تا عجب و خود بينى به ايشان راه نيابد و فاسدشان نکند،و عدّه ای از بندگان مؤمن من، سلامتى ايمان شان صرفاً با فقر است، به طورى كه اگر غنى(و دارا) شوند ايمانشان فاسد مى شوديا بعضى ديگر هستند كه سلامتى ايمان آنها فقط با ابتلاء به بيمارى تأمين می گردد، لذا اگر جسمشان سالم شود، فاسد الايمان مى شوندو به عكس جمعى از اهل ايمان مى باشند كه تنها در صورت سالم بودن (مریض نبودن) ايمانشان سالم مى ماند، از اين رو اگر آنها را مبتلا به بيمارى كنم ايمانشان فاسد مى گردد،بنا بر اين با علم به قلوب و دلهاى بندگان، بين ايشان تدبير مى كنم، چون من عالم و *خبير* هستم.
(خبیر یعنی کسی که اسرار و باطن افراد را با جزئیات کامل و بدون کاستی میداند.)
علل الشرائع ج ۱ ص ۱۲