پاسخ جالب رهبر انقلاب به یک شبهۀ مشهور در مورد تربیت فرزند
بعضیها میگویند که شما میگویید فرزند زیاد [داشته باشید]، خب اگر [فرزندان] زیاد شدند در خانه، تربیتشان نمیتوانیم بکنیم؛ این حرف غلط است. تربیت فرزندان، تربیت تکتک فرزندان نیست، تربیت محیط خانواده است.
محیط خانواده که خوب بود، چه بچّه یکی باشد چه پنجتا باشد، فرقی نمیکند، خوب تربیت میشوند. بهطور طبیعی، بهطور غالب خوب تربیت میشوند.
۹۵.۹.۱۵
22 ذی الحجه شهادت میثم تمار(رحمة الله)
دراین روز در سال 60هجری میثم تمار به دلیل وفاداری به امام حسین (علیه السلام) به دست ابن زیاد به دار آویخته شد و به شهادت رسید.
ابومسلم میثم تماربن یحیی التمار عجمی چون خرما فروش بود ملقب به تمارشد. از یاران و صحابی با وفا و دوستان و شیعیان خاص حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) بود صاحب علم منایا و بلایا بود و دارای علم تفسیروایمانی کامل بود. او زاهد وعابد بود و شب ها به قیام وروزها را به روزه می گذراند. دارای بیانی فصیح بود ونزد رسول خدا مقامی جلیل داشت. ابن زیاد ملعون این بزرگوار را به شهادت نرساند مگر به خاطرمصاحبت وولای امیرالمومنین (علیه السلام) آن حضرت نیز علاقه وافری به اوداشت، حتی گاهی اوقات از مسجد جامع خارج می شد ودرمغازه میثم می نشست و با او صحبت می کرد و گاهی که حضرت میثم را برای کاری می فرستاد و برای میثم خرما می فروخت. (1)
میثم ازامیرالمومنین (علیه السلام) وازامام حسن (علیه السلام) وامام حسین (علیه السلام) علم را فراگرفته بود تا اینکه آن بزرگوار را گرفتند و به دار زدند با اینکه دست و پای او را قطع کرده بودند امام فضائل و مناقب امیرالمومنین (علیه السلام) را می گفت تا او را به شهادت رساندند. 7نفراز خرما فروشان کوفه شبانه او را از دار پایین آورده بدن او را درمحل فعلی قبر شریف دفن نمودند.
2- خروج ابراهیم مالک اشتر برای جنگ با ابن زیاد
هنکامی که کوفه را جناب مختار از قتله حضرت سید الشهدا (علیه السلام) پاک کرد دراین روز ابراهیم بن مالک اشتربا 12000یا به روایت ابن نما با کمتراز 20000نفربا جنگ با ابن زیاد از کوفه خارج شد ومختاربه مشایعت او رفت. لشکر ابراهیم تا کنار نهرخارزدرپنج فرسخی موصل رفت وآن مکان را لشکر گاه کرد. عبیدالله به موصل آمد و آنجا را با سی هزاریا هشتاد هزار سواره تصرف کرد و آماده جنگ با لشکر ابراهیم شدند. سرانجام بعد از چند روز جنگ وفرارلشکر عبید الله بن زیاد درروز عاشورای سال 67 هجری عبیدالله به دست ابراهیم بن مالک اشترنخعی به درکات جحیم شتافت وسراو را برای مختارفرستادند. (2)
3- منازل امام حسین (علیه السلام) تا کربلا: ثعلبیه
دراین روز امام حسین (علیه السلام) به همراه اهل بیت واصحابشان به منزل ثعلبیه رسیدند که یکی از دهات مخروبه بود. (3) بنا برنقلی دراین منزل عبدالله بن سلیم ومذری بن مشهل که هردو از بنی اسد بودند از مکه به طرف امام حسین (علیه السلام) می آمدند که کسی را ملاقات کردند که خبر از شهادت جناب مسلم وهانی داد ولی مشهوراین است که خبردر منزل زباله به حضرت رسید.
منابع:
1- بحارالانوار: ج 41 ص 268. میثم تمار: 19.
2- بحارالانوار: ج 45 ص 384-380. تاریخ طبری: ج 4 ص 548.
3- الامام حسین واصحابه: ج 1 ص 166.
حکم شرعی هاشور ابرو
اهمیت حجامت درکلام اهل بیت(ع)
رسول اکرم (ص) در حدیث شب معراج میفرمایند: «وقتی به آسمان هفتم صعود کردم هیچ ملکی از من گذر نکرد مگر این که گفت: ای محمد حجامت کن و امتت را به حجامت و خوردن سیاهدانه و قُسط امر بفرما.»
(بحار ج ۶۲ ص ۳۰۰ باب ۸۹)
پیامبر اکرم(ص): «پنج چیز را از سنتهای پیامبران الهی معرفی کردهاند که عبارتند از : حیا، حلم، حجامت، مسواک و عطر زدن.» (کافی ج ۶ ص ۴۸۴)
امام علی (ع): «به درستی که حجامت بدن را سالم و عقل را نیرومند میگرداند.»
(بحار ج ۶۲ ص ۱۱۴ و ج ۱۰ ص ۸۹)
امام رضا (ع): «رسول خدا فرمودند: اگر در چیزی شفا وجود داشته باشد پس در تیغ حجّام است یا در شربتی عسل.»
(وسائل ج۱۷ ص ۵۴ )
پیامبر اکرم (ص): «جبرئیل چندان مرا به انجام حجامت دعوت کرد که پنداشتم گویی حجامت واجب است.»
(بحارالانوار ج ۶۲ ص۱۲۶ )
رسول اکرم (ص): «شفای امت من در سه چیز است: آیهای از کتاب خدا، جرعهای از شربت عسل و نیشتر حجامت.»
(بحارالانوار ج۹۲ ص۱۷۶)
پیامبر اکرم (ص): «به درستیکه که حجامت شفاست.»
(بحارالانوار ج ۶۲ ص ۱۳۵).
حوریان زیباترند یا زنان مومن بهشتی؟!
در باب ویژگی های حوریان بهشتی از حضرت محمد (ص) نقل شده است که فرموده اند:
اگر یک حوریه سر از دریچه بهشت بیرون کند و به دنیا نظر اندازد، اگر در شب تاریک باشد، عالم از نور صورت او منور می شود، چرا که نور او از ماه شب چهارده روشن تر است و از بوی معطر او تمام اهل دنیا استفاده می کنند، بلکه عده ای نیز از بوی خوش آنان مدهوش می گردند
و هرگاه حوریه ای به صورت شوهرش بخندد، چنان نوری از دندان های او ظاهر می شود که در و دیوار بهشت از آن نورانی می گردد، اما جالب است با توجه به این حدیث و چنین ویژگی های از حوریان بهشتی که در نوع خود کم نظیر می باشند، زنان دنیا، در جایگاهی برتر از حوریان قرار دارند!(1)
در روایتی آمده است که روزی ام سلمه، همسر پیامبر (ص) عرض کرد: یا رسول الله؛ اگر ما زنان دنیا وارد بهشت شویم، آیا بر حورالعین فضیلتی داریم؟
حضرت فرمودند: وَالذی نَفسی بِیده! اِنَ فَضل المَخدومِ عَلی الخادِم کَفضل القَمَر لَیلَة البَدر عَلی سائر الکَواکب؛
قسم به کسی که جان من در دست اوست! حوریان بهشتی خادم شما زنان دنیا می باشند و فضیلت و برتری شما نسبت به آنان، مانند ماه است در شب چهارده بر سایر ستارگان، یعنی شما مانند ماه هستید و آنان همچون ستارگان، و در روایتی دیگر در باب برتری زنان دنیا بر حوریان آمده است، هنگامی که زنان بهشتی در مقابل حوریان قرار می گیرند، دلایل برتری خود را این گونه می شمارند:
ما نمازگزارانیم و شما نماز نخوانده اید؛
ما روزه گیرانیم و شما روزه نگرفته اید؛
ما وضو گرفتگانیم و شما وضو نگرفته اید؛
ما صدقه دهندگانیم و شما صدقه نداده اید؛
ما زحمت خانه داری و شوهرداری را تحمل کرده ایم و شما تحمل نکرده اید؛
ما بچه های خود را نُه ماه در شکم نگاه داری کرده ایم و شما چنین نکرده اید؛
و ما، درد تولد به دنیا آوردن فرزندمان را احساس کرده ایم و در آن لحظه مرگ خود را به چشم دیدیم، ولی شما احساس درد و ناراحتی نکرده اید،
و نقل شده است زنان دنیا در بهشت به قدری زیبایی پیدا می نمایند که حوریان بهشتی چون از برای خدمت گذاری آنان می آیند، با توجه به آن صورت زیبایی که دارند، از خجالت در پیش آنان سر بلند نمی کنند و از خجالت عرق از پیشانی آنان می ریزد، و اگر زنان دنیا از بهشت توجهی به دنیا بنمایند، از نور صورت آنان، نور خورشید مضمحل و نابود می گردد و اگر آنان آب دهان خود را به دریاهای تلخ دنیا بیاندازند، تمام دریاها شیرین و گوارا می گردد.(2)
پی نوشتها:
1- اسرار معراج: 267- 272.
2- آمال الواعظین، ج3: 263- 267.
تمام کمالات در نماز نهفته است ...
جایگاه ولایت از نظر حضرت زهراء
حضرت فاطمه زهراء در بیان جایگاه پیامبر(ص) و امیرمؤمنان علی(ع) نسبت به امت میفرماید:
ابَوا هِذِهِ الاْمَّهِ مُحَمَّدٌ وَ عَلىُّ، یُقْیمانِ اَودَّهُمْ، وَ یُنْقِذانِ مِنَ الْعَذابِ الدّائِمِ إنْ اطاعُوهُما، وَ یُبیحانِهِمُ النَّعیمَ الدّائم إنْ واقَفُوهُما.
حضرت محمّد(ص) و على(ع)، پدر این امّت هستند، چنانچه از آن دو پیروى كنند، آنان را از انحرافات دنیوى و عذاب همیشگى آخرت نجات میدهند؛ و از نعمتهای متنوّع و وافر بهشتى بهرهمندشان میسازند.
بحارالانوار: ج23، ص259، ح8
عجز انسان از شناخت ذات خدا
امام علی علیه السلام:
سپاس خداوندي را كه سخنوران از ستودن او عاجزند و حسابگران از شمارش نعمتهاي او ناتوان و تلاشگران از اداي حق او درمانده اند.
خدايي كه افكار ژرف انديش، ذات او را درك نميكنند و دست غوّاصان درياي علوم به او نخواهد رسيد.
پروردگاري كه براي صفات او حدّ و مرزي وجود ندارد و تعريف كاملي نميتوان يافت و براي خدا وقتي معيّن و سر آمدي مشخّص نميتوان تعيين كرد.
مخلوقات را با قدرت خود آفريد و با رحمت خود بادها را به حركت در آورد و به وسيله كوهها اضطراب و لرزش زمين را به آرامش تبديل كرد.
نهج البلاغه، خطبه ۱
مناظره امام کاظم (علیه السلام)
روزی هارون الرشید، خلیفه مقتدر عباسی به امام کاظم (علیه السلام) گفت چرا اجازه می دهید مردم شما را به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نسبت بدهند؟
به شما بگویند فرزندان پیامبر، با اینکه فرزندان علی (علیه السلام) هستید، نه فرزندان پیامبر؟
البته مسلم است شخص را به پدرش نسبت می دهند و مادر به منزله ظرف است و نسل را پدر تولید می کند نه مادر.
امام کاظم (علیه السلام) در پاسخ فرمود خلیفه، اگر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) زنده شود و دختر تو را خواستگاری کند به او می دهی؟
گفت سبحان الله، چرا ندهم، البته که می دهم و بدینوسیله بر عرب و عجم افتخار می کنم.
امام فرمود پیامبر هرگز از من خواستگاری نمی کند و من نیز دخترم را به او تجویز نمی کنم.
هارون گفت چرا؟
امام فرمود چون پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) پدربزرگ من است.
هارون گفت احسنت، آفرین، پس چگونه خود را فرزند پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می دانید با اینکه پیامبر فرزند پسری نداشت و نسل از پسر است، نه از دختر.
شما فرزند دختر هستید که فرزند دختر نسل به شمار نمی رود.
امام فرمود تو را به حق قبر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و کسی که در آن مدفون است سوگند، مرا از پاسخ این سؤال معذور بدار.
هارون گفت غیر ممکن است، باید بر گفتار خود دلیل بیاوری و اثبات کنی که شما فرزندان رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) هستید.
تا از قرآن دلیل بیان نکنید، عذرتان پذیرفته نیست و شما به همه علوم قرآن آشنایید.
امام فرمود حاضری پاسخ این پرسش تو را بدهم؟
هارون گفت بگو.
امام فرمود:
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ، وَ مِنْ ذُرِّيَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَيْمانَ وَ أَيُّوبَ وَ يُوسُفَ وَ مُوسی وَ هارُونَ وَ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنينَ وَ زَکَرِيَّا وَ يَحْیی وَ عيسی»
«و از فرزندان او (ابراهیم)، داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون و این چنین نیکوارن را پاداش می دهیم، هم چنین زکریا و عیسی».
آنگاه امام علیه السلام پرسید پدر حضرت عیسی (علیه السلام) کیست؟
هارون گفت حضت عیسی (علیه السلام) پدر نداشت.
امام فرمود در این آیه خداوند از طرف مادر حضرت عیسی (علیه السلام)، حضرت مریم (سلام الله علیها) که فاصله زیاد با حضرت ابراهیم (علیه السلام) دارد، در عین حال حضرت عیسی (علیه السلام) را از فرزندان حضرت ابراهیم (علیه السلام) شمرده است.
هم چنین ما نیز از طرف مادرمان حضرت فاطمه (سلام الله علیها)، فرزند پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) هستیم.
منابع:
1. سوره انعام، آیات 84 و 85
2. بحارالانوار، جلد 48، صفحه 127
3. بحارالانوار، جلد 96، صفحه 240
رهبرانقلاب:راه حل مساله میانمار،ورود عملی دولتهای مسلمان است
بيانات مهم رهبر انقلاب اسلامي درباره فاجعه ميانمار
ساعتی پیش در ابتدای درس خارج فقه :
این مسألهی حقیقتاً فاجعهآمیز میانمار حقیقتاً یک حادثهی کمنظیر است. جلوی چشم کشورهای اسلامی، دولتهای اسلامی، جلوی چشم یک میلیارد و نیم مسلمان، جلوی چشم مجامع جهانیِ مدعی و دولتهای ریاکارِ دروغگویِ مدعیِ حقوق بشر، یک دولت بیرحمی جمع مردم بیپناه را میکشند، آتش میزنند، خانههایشان را ویران میکنند، بیرون میکنند. حقیقتاً حادثهی عجیبی است این و هیچ عکسالعملِ به معنای واقعی کلمه هم مشاهده نمیشود.
راه چاره این است که دولتهای مسلمان عملاً وارد بشوند. نمیگوییم لشگرکشی کنند به آنجا، اما فشار سیاسی بیاورند، فشار اقتصادی بیاورند…. در مجامع جهانی علیه آنها فریاد بکشند.
جمهوری اسلامی این افتخار را برای خودش باید حفظ کند که علناً، صریحاً علیه ظلم حرف بزند، چه این ظلم در مناطق اشغالشدهی به وسیلهی صهیونیستها باشد، چه در کشور یمن و بمباران مردم یمن باشد، چه در بحرین باشد، چه در هر نقطهی دیگری و چه در میانمار.
باید نسبت به اینها جمهوری اسلامی موضع شجاعانه و صریح خودش را اتخاذ کند.
۹۶/۶/۲۱
پاداش همسران صبور
پیامبر (ص) فرمودند :
خدا عذاب قبر را از سه دسته از زنان بر می دارد و در روز قیامت با فاطمه دختر رسول خدا (ص) محشور خواهند شد:
زنی که بر غیرت شوهرش شکیبایی کند.
و زنی که در برابر بد اخلاقی شوهرش شکیبایی کند
و زنی که مَهرش را به همسرش ببخشد .
خداوند به هریک از آنان ثواب هزار شهید می دهد.
ارشاد القلوب /۱۷۵
درمحضراستاد
امام خامنه ای (حفظه الله) :
اگر زن در جامعه به علم و معرفتی که آیین الهی برای انسانها در نظر گرفته برسد، تربیت فرزندان بهتر و گرههای زندگی آسانتر باز خواهد شد.
تعریف آزادی درکلام شهیدآوینی
شهید سید مرتضی آوینی:
آن آزادی که می گویند،«رهایی از هر تقید و تعهدی» است و این آزادی که ما می گوییم نیزآزادی از هر «تعلق» است.
تفاوت در آنجاست که ما حقیقت انسان را در خلیفة اللهی او می جوییمو بنابراین، انسان کامل و عبدالله را مشترک معنوی می دانیم،
اما آنان بندگی خدا را نیز از خودبیگانگی می دانند.
کتاب رستاخیز جان / صفحه ۱۷
وصیت خواجه نصیرالدین طوسي
علامه حسن زاده می فرماید:
بنده حدود سی سال پیش صحبتی داشتم با یک ریاضیدان معروف تا که بحث کشید به یک شکل هندسی قطاع .
من از او، به خاطر غرض الهي كه در نظرم داشتم ، سؤال كردم : عزيز من ! از اين شكل چند حكم هندسي مي توان استفاده كرد ؟
گفت : شايد هفت تا ده تا حكم .
گفتم : مثلاً بيست تا چطور ؟
گفت : شايد. ممكن است .
گفتم : دويست تا چطور ؟ به من نگاه مي كرد كه آيا دويست حكم هندسي مي توان از آن استنباط كرد و توقّف كرد.
گفتم : دويست هزار چطور ؟
خيال مي كرد كه من سر مطايبه و شوخي دارم و به مجاز حرف مي زنم . بعد به او گفتم : آقا ! اين خواجه نصیرالدین طوسي كتابي دارد به نام كشف القناع عن اسرار شّكل القَطّاع .
و جناب خواجه از اين شكل ، چهارصد و نود و هفت هزار و ششصد و شصت و چهار حكم هندسي استنباط كرده ؛ يعني قريب نيم ميليون. شَکل هَندسي قَطّاع ؛
بعد به او گفتم : اين خواجه نصير طوسي كه راجع به يك شكل هندسي ، يك كتاب نوشته و قريب پانصد هزار حكم از آن استنباط كرده ، شما آن كتاب و خود خواجه را مي شناسي ؟
گفت : نخير.
بعد راجع شخصيت خواجه صحبت كرديم و به او گفتيم
اين خواجه وقتي كه در بغداد حالش دگرگون شد و ديد دارد از اين نشانه به جوار الهي ارتحال مي كند، وصیت كرد:
مرا از كنار امام هفتم ، باب الحوائج الي الله ، از اين معقل و پناهگاه بيرون نبريد و در عيبه به خاك بسپارند و روي قبر در پيشگاه امام هفتم ؛ مثلاً نوشته نشود، آيت الله علاّمهاين امام است ، حجه الله . قرآن ناطق و امام ملك و ملكوت است .
گمراه کردن شیعیان چه فایده ای برای شیطان دارد؟
پاشوازگلیمش درازتر کرده بود
روزی شاه عباس از راهی میگذشت. درویشی را دید که روی گلیم خود خوابیده است و چنان خود را جمع کرده که به اندازه ی گلیم خود درآمده. شاه دستور داد یک مشت سکه به درویش دادند.
درویش شرح ماجرا را برای دوستان خود گفت. در میان آن جمع درویشی بود که به فکر افتاد او هم از انعام شاه نصیبی ببرد، پس سر راه شاه پوست تخت خود را پهن کرد و به انتظار بازگشت شاه نشست.
وقتی که مرکب شاه از دور پیدا شد، روی پوست خوابید و برای اینکه نظر شاه را جلب کند هریک از دست ها و پاهای خود را به طرفی دراز کرد بطوریکه نصف بدنش روی زمین بود. در این حال شاه به او رسید و او را دید و فرمان داد تا آن قسمت از دست و پای درویش را که از گلیم بیرون مانده بود قطع کنند.
شخصی سوال کرد که : شما در راه رفتن درویشی را در یک مکان خفته دیدید و به او انعام دادید. اما در بازگشت درویش دیگری را خفته دیدید سیاست فرمودید، چه سری در این کار هست ؟
شاه فرمود: درویش اولی پایش را به اندازه ی گلیم خود دراز کرده بود .اما درویش دومی پایش را از گلیمش بیشتر دراز کرده بود!
میلادنورمبارک
امام کاظم علیه السلام :
منْ اَتاهُ اَخُوهُ الْمُؤْمِنُ فِى حاجَةٍ فَاِنَّما هِىَ رَحْمَةٌ مِنَ اللّهِ ساقَهَا اللّهُ فَاِنْ فَعَلَ ذلِكَ فَقَدْ وَصَلَهُ بِوِلايَتِنا وَ هِىَ مَوْصُولَةٌ بِوِلايَةِ اللّهِ عَزَّوَجَلِّ؛
وقتى برادر مؤمنى نياز خود را به مؤمنى عرضه مى كند
اين عرضه نعمتى است از خداوند ، كه بسوى او فرستاده شده است پس اگر مؤمن نياز او را بر طرف نمايد
اين كار او را به ولايت ما مى رساند و او به ولايت خدا متّصل است.
بحارالأنوار: ج 74، ص 313
خجسته میلاد هفتمین پیشوای خیر و خوبی
هفتمین قافله سالار کاروان صبر و شکیبایی
امام موسی کاظم علیه السلام مبارک باد.
تلنگر....
ﺍﻧﮕﺸﺘﻬﺎﯼ ﺩﺳﺘﻤﺎﻥ ﯾﮑﯽ ﮐﻮﭼﮏ ، ﯾﮑﯽ ﺑﺰﺭﮒ، ﯾﮑﯽ ﺑﻠﻨﺪ، ﯾﮑﯽ ﮐﻮﺗﺎﻩﯾﮑﯽ ﻗﻮﯼ، ﯾﮑﯽ ﺿﻌﯿﻒ.
ﺍﻣﺎ ﻫﯿﭽﮑﺪﺍﻡ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺭﺍ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ …
ﻫﯿﭽﮑﺪﺍﻡ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺭﺍ ﻟﻪ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ
ﻭ ﻫﯿﭽﮑﺪﺍﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺗﻌﻈﯿﻢ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ
ﺁﻧﻬﺎ ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﯾﮏ ﺩﺳﺖ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ ﻭ ﮐﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ
ﮔﺎﻩ ﻣﺎ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺑﻮﺩﯾﻢ , ﻟﻬﺶ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﭘﺎﯾﯿﻨﺘﺮ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﯿﭙﺮﺳﺘﯿﻢ.
ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪﻧﻪ ﮐﺴﯽ ﺑﻨﺪﻩ ﻣﺎست،ﻧﻪ ﮐﺴﯽ ﺧﺪﺍﯼ ﻣﺎ
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﻧﮕﺸﺖ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪﺁﻓﺮﯾﺪ
ﺑﺎﻫﻢ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﻭ ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻢﺁﻧﮕﺎﻩ ﻟﺬﺕ ﯾﮏ ﺩﺳﺖ ﺑﻮﺩﻥ ﺭﺍ ﻣﯿﻔﻬﻤﯿﻢ ..