اهمیت گفتن و نوشتن "ان شاءالله"
روزي امام صادق (علیه السلام) به خدمتكاران دستور داد، براي كاري نامه اي بنويسند.
آن نامه نوشته شد و آن را به نظر آن حضرت رساندند، حضرت آن را نامه خواند، ديد در آن، ان شاءالله (بخواست خدا) نوشته نشده است.
به تنظيم كنندگان نامه، فرمود:
چگونه اميد دارید كه مطلب اين نامه به پايان برسد و نتيجه بخش باشد،با اينكه در آن “ان شاء الله” ننوشته ايد!
نامه را با دقت بنگريد، در هر جاي آن كه لازم است و"ان شاء الله” نوشته نشده، “ان شاء الله” بنويسيد…
پیوست:
گروهى از يهود چيزى از پيامبر صلى الله عليه و آله پرسيدند ، حضرت فرمود : فردا بياييد تا جوابتان را بدهم . و اِن شاء اللّه نگفت.
پس تا چهل روز از آمدن جبرئيل عليه السلام نزد پيامبر جلوگيرى شد. به طوری که پیامبر سخت اندوهگین گردید.
پس از آن، بر پيامبر فرود آمد و گفت :«هرگز در مورد چيزى مگوى كه:
من آن را فردا انجام خواهم داد!
مگر اینکه در ادامه بگویی: مگر اینکه خداوند بخواهد…
و چون فراموش كنى، پروردگارت را به ياد آور و بگو: اميد كه پروردگارم مرا به راهى كه نزديك تر از اين به صواب است، هدايت كند»
منابع:
اصول کافی، باب التكاتب، حديث 4، ص 671- ج 2.
تفسیر العیاشی:14/324/2
"رحمت واسعه"
پدر آیت الله سید محمد تقی مدرسی نقل می کند:
عصر عاشورای سال ۶۱ هجری ، شیطانک ها دیدند که ابلیس سرکرده ی آنان، به سر و صورت می زند و می گرید.
گفتند: امروز که تو باید خوشحال باشی از چه رو پریشانی و گریان؟
گفت: اشتباه بزرگی کردم که این جماعت را واداشتم که حسین را بکشند.
گفتند:چطور؟ مگر تو نمی خواستی این جمع به ظاهر مسلمان ، راهی جهنم شوند؟ و مگر نشدند؟
گفت:چرا چنین شد ولی از این نکته غفلت کرده بودم که با این کار ، باب رحمت الهی به روی مردم باز می شود هرکس به نحوی خود را در دستگاه امام حسین علیه السلام جای می دهد و از شفاعت او بهره مند می گردد.
السلام علیک یا ابا عبدالله (ع) یا باب رحمه الله الواسعه
اجازه نداریم از پیش خود سخنی بگوییم
حسین بن روح که نائب سوم حضرت ولی عصر[عجل الله تعالی فرجه الشریف] در زمان غیبت صغری بود روزی دعایی برای مردم نقل کرد.
چند روز بعد یکی از شیعیان نزد او رفت. می خواست بپرسد که آیا این دعا از خودش است یا از امام نقل کرده،قبل از اینکه چیزی بگوید
حسین بن روح گفت:
اگر از آسمان سقوط کنم و پرندگان مرا بربایند یا باد مرا به دور دست ها بیندازد، به مراتب برایم بهتر و دوست داشتنی تر از آن است که بخواهم مطلبی را به دروغ به امام و دین خدای متعال نسبت دهم و از پیش خود سخنی بگویم.
بحارالانوار،العلامة المجلسی، ج 44،ص274
شکم پرستی،یکی از بزرگترين دامهای شيطان
شيطان نزد پيامبران الهى مى آمد و بيشتر از همه با حضرت يحيى انس داشت .
روزى حضرت يحيى به او گفت :
من از تو سؤالى دارم .
شيطان در پاسخ گفت :
مقام تو بالاتر از آن است سؤال تو را جواب ندهم ، هر چه مى خواهى بپرس من پاسخ خواهم داد.
حضرت يحيى : دوست دارم دامهايت را كه به وسيله آنها فرزندان آدم شكار كرده و گمراه مى كنى ، به من نشان دهى .
شيطان : با كمال ميل خواسته تو را بجا مى آورم .
شيطان در قيافه اى عجيب و با وسايل گوناگون خود را به حضرت نشان داد و توضيح داد كه چگونه با آن وسايل رنگارنگ فرزندان آدم را گول زده و به سوى گمراهى مى برد.
يحيى پرسيد:
آيا هيچ شده كه لحظه اى به من پيروز شوى ؟
گفت : نه ، هرگز! ولى در تو خصلتى هست كه از آن شاد و خرسندم .
فرمود: آن خصلت كدام است ؟
شیطان : تو پرخور و شكم پرستى ، هنگامى كه افطار مى كنى زياد مى خورى و سنگين مى شوى بدين جهت از انجام بعضى نمازهاى مستحبى و شب زنده دارى باز مى مانى.
يحيى گفت :
من با خداوند عهد كردم كه هرگز غذا را به طور كامل نخورم و از طعام سير نشوم ، تا خدا را ملاقات نمايم .
شيطان گفت :
من نيز با خود پيمان بستم كه هيچ مؤمنى را نصيحت نكنم ، تا خدا را ملاقات كنم .
بدين وسيله حضرت يحيى يكى از مهمترين دامهاى شيطان را از خود دور نمود.
بحارالانوار،ج14،ص172
مستجاب نشدن دعای چهارکس
امام صادق (علیه السلام) :
1_ کسی که در خانه بنشیند و بگوید : خدایا روزی مرا برسان ، که خدا به او میگوید : آیا دستور ندادم که پی روزی بروی و تلاش کنی.
2_ مردی که مغلوب زنش شده است ، که خداوند می گوید : آیا اختیار او را به دست تو واگذار نکردم ؟
3_ فردی که دارای مال و ثروت باشد و آن را تباه کند و گوید : خدایا روزیم را برسان که خداوند میفرماید : آیا دستور ندادم که میانه رو باش و اسراف نکن ، سپس این آیه را خواند : بندگان خدا کسانی هستند که هنگام انفاق اسراف نمی کنند و بخل هم نمی ورزند بلکه میان این دو راه میانه را میگرند.
4_ مردی که پول داشته و آن را قرض داده بدون آنکه سندی بگیرد خداوند میفرماید : مگر تو را دستور ندادم که شاهد بگیری ؟
بحارالانوار جلد ۱۰۳ صفحه ۱۲ حدیث 53
حکم برهنه شدن هنگام سینه زنی
برهنه شدن در سینه زنی به شرط اینکه نامحرم نباشد اشکال دارد؟
پاسخ:
شایسته است عزاداری به شیوه مرسوم و سنتی که با لباس انجام می گرفته برگزار گردد.
بهلول و مرد شیاد
گویند روزی بهلول سکه طلایی در دست داشت و با آن بازی می کرد .
مرد شیادی که شنیده بود بهلول دیوانه است ، جلو آمد و گفت : اگر این سکه را به من بدهی ، در عوض ده سکه که به همین رنگ است به تو می دهم .
بهلول چون سکه های او را دید ، دانست که سکه های او مسی است و ارزشی ندارد .
بهلول گفت :
به یک شرط قبول می کنم .
بشرط آنکه سه مرتبه مانند الاغ عرعر کنی .
مرد شیاد قبول کرد و شروع به عرعر کرد .
بهلول به او گفت :
تو که خر هستی فهمیدی سکه های من طلاست و مال تو از مس ! چگونه می خواهی ، من که انسان هستم ، این مطلب را ندانم .
مرد شیاد ، پا به فرار گذاشت.
چرا امام حسین(ع) اهلبیت خود را هم به کربلا آوردند؟
جمع بندی درباده هشت سال دفاع مقدس
رهبرفرزانه انقلاب(حفظه الله):
درباره دوران دفاع مقدس یک جمع بندیهایی وجود دارد که جلوِ چشم همه و مایه عبرت است. یکی از این جمعبندیها - که بارها هم گفته شده ولی هر چه بیشتر تکرار شود بهتر است - این است که:
در برههای از زمان، تقریباً تمام قدرتهای سرپاىِ دنیا علیه ایران اسلامی دست به هم دادند و در جبههی ارتش عراق قرار گرفتند، برای این که اگر بتوانند بخشی از ایران را جدا کنند و یا نیروهایشان را تا مرکز کشور ما برسانند - صریحاً گفتند که این کار را خواهیم کرد! - و یا منابع نفتی ایران را در جنوب کشور و خلیج فارس تصرّف کنند و یا فشار اقتصادی را طوری بر ملت ما وارد کنند که طاقت خود را از دست بدهد. خلاصه این که با ده راه و از ده جهت کاری کنند که حکومت اسلام و قرآن سرنگون شود. این هدف آنها بود.
یک روز و دو روز هم این کار انجام نگرفت؛ بلکه هشت سال طول کشید و با همین شدّت و یکپارچگی جناحهای مختلف، علیه نظام اسلامی تلاش کردند.
نتیجه همه اتّحادشان این شد که نه یک وجب از خاک ایران را توانستند جدا کنند و نه توانستند نظام انقلابی را تضعیف نمایند و نه توانستند بخشی از منابع ایران را بگیرند و نه توانستند ایران اسلامی را دچار اضطراب فکری و عقیدتی کنند؛ بلکه به عکس، ایران مستحکمتر، حکومت ثابتتر، مردم علاقهمندتر و افکار دارای رشد بیشتر شد و همه چیز صددرصد در جهت خلاف میل و اراده دشمن پیش رفت. این یک عبرت و تجربه است.
۷۴/۰۶/۲۹
ثواب شرکت درمجالس عزا
چندین سال پیش فرزند مرحوم علامه ی امینی ، هنگامی که علامه را درخواب می بیند از ایشان سؤال می کند؛ کدام یک از اعمالتان موجب نجات شما شد ؟ کتاب الغدیر یا سایر تألیفات شما یا تأسیس بنیاد و کتابخانه ی امیرالمؤمنین (ع) ؟ علامه ی تأمّلی نموده و می فرماید : فقط زیارت اباعبدالله الحسین علیه السلام
ایشان به علامه می گوید شما می دانید اکنون روابط ایران وعراق تیره شده و راه کربلا بسته شده است برای زیارت چه کنیم ؟ علامه در پاسخ می فرماید :
« در مجالس و محافلی که جهت عزاداری امام حسین علیه السلام بر پا می شود شرکت کنید تا ثواب زیارت امام حسین علیه السلام را به شما بدهند .»
طوبای کربلا ، ص111
اثر گناه فقط در خود انسان ظاهر نمی شود...
آیت الله مشکینی:
اثر گناه فقط در خود انسان ظاهر نمی شود، گناه انسانی در محیطش هم اثر دارد، گناه انسان در فرزندانش اثر دارد، گناه انسانی در فرشته ها اثر دارد، گناه انسانی در زراعت اثر دارد، گناه انسانی در جوّ اثر دارد.
انسان گناه می کند و خیال می کند در جای خلوتی گناه کرد و تمام شد و رفت! گناه شما در همه چیز اثر می گذارد، در نسلتان اثر می گذارد، در محیطتان اثر می گذارد.
آیه شریفه می گوید: «ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ اَيْدِي النّاس(روم، 41)»(فساد گناهان مردم در صحراها و دریاها ظهور پیدا می کند.)
اگر کسی یک گناهی بکند، فوری یک نقطه سیاهی در قلب او پیدا می شود، یک تیرگی و ظلمتی در آیینه روح او می نشیند، غباری در آیینه قلب او می نشیند و قلب او کدر می شود و از آن طرف فرشته ها گناهان او را می نویسند و به ملالی می برند، شاید فرشته های دیگر هم مطلع شوند و از طرف دیگر این گناه در نسل او اثر سوء می گذارد، در روح او اثر می گذارد.
به واسطه ژن های او، کروموزم های نطفه او، در فرزندانش اثر می گذارد و به وسیله همین گناه گاهی خدا به باران دستور می دهد نبارد، گاهی به زمین دستور می دهد نرویاند، گاهی به نسیم دستور می دهد نوزد، گاهی به میکروب های مضر دستور داده می شود که به این جامعه حمله کنند و مسائل وبا و طاعون ایجاد بشود، گناه چنین اثراتی دارد، اما انسان خیال می کند یک گناهی کرد و تمام شد، گناه اثرهای خاص دارد و ما برخی از آثار آن را در این جا برشمردیم و توبه، همه این آثار را پاک می کند.
منبع: پرتو سخن- شماره 635- 21 تیر 91
وقایع روز سوم محرم سال 61هجری
"عمر بن سعد” یك روز پس از ورود امام علیه السلام به سرزمین كربلا یعنی روز سوّم محرم با چهار هزار سپاهی از اهل كوفه وارد كربلا شد.
امام حسین علیه السلام قسمتی از زمین كربلا كه قبر مطهرش در آن واقع ميشد را از اهالی نینوا و غاضریه به شصت هزار درهم خریداری كرد و با آنها شرط كرد كه مردم را برای زیارت راهنمایی نموده و زوّار او را تا سه روز میهمان كنند.
در این روز “عمر بن سعد” مردی بنام “كثیر بن عبداللّه” ـ كه مرد گستاخی بود ـ را نزد امام علیه السلام فرستاد تا پیغام او را به حضرت برساند.
كثیر بن عبداللّه به عمر بن سعد گفت: اگر بخواهید در همین ملاقات حسین را به قتل برسانم؟ ولی عمر نپذیرفت و گفت: فعلاً چنین قصدی نداریم.
هنگامی كه وی نزدیك خیمه هارسید، “ابو ثمامه صیداوی” (همان مردی كه ظهر عاشورا نماز را به یاد آورد و حضرت او را دعا كرد) نزد امام حسین علیه السلام بود. همینكه او را دید رو به امام عرض كرد: این شخص كه مي آید، بدترین مردم روی زمین است.
پس سراسیمه جلو آمد و گفت: شمشیرت را بگذار و نزد امام حسین علیه السلام برو. گفت: هرگز چنین نميكنم.
ابوثمامه گفت: پس دست من روی شمشیرت باشد تا پیامت را ابلاغ كنی. گفت: هرگز!
ابوثمامه گفت: پیغامت را به من بسپار تا برای امام ببرم، تو مرد زشتكاری هستی و من نميگذارم بر امام وارد شوی.
او قبول نكرد، برگشت و ماجرا را برای ابن سعد بازگو كرد. سرانجام عمر بن سعد با فرستادن پیكی دیگر از امام پرسید: برای چه به اینجا آمده ای؟
حضرت در جواب فرمود:
“مردم كوفه مرا دعوت كرده اند و پیمان بسته اند، بسوی كوفه ميروم و اگر خوش ندارید بازميگردم…
عمر سعد فرموده ی امام را به ابن زیاد نوشت. ابن زیاد بعد از خواندن نامه گفت:اکنون که چنگال ما به او(حسین علیه السلام) بند شده،امید نجات دارد و هنگام خلاصی نیست!
سپس به عمربن سعد نوشت: به حسین پیشنهاد کن خودش و تمام یارانش با یزید بیعت کنند تادر مورد آنها تصمیم گیری کنیم..!
منابع:
ارشاد، شیخ مفید، ج2، ص84.
مستدرك الوسایل، ج14، ص61؛ مجمع البحرین، ج5، ص461.
تاریخ طبری، ج5، ص410.
در کربلا چه گذشت،تالیف مرحوم شیخ عباس قمی
اهمیت صبوری در زندگی
باید بدانیم كه اصلاً زندگی دنیا بدون سختی امكان ندارد و چارهاي جز صبر بر سختیها وجود ندارد؛
هم چنانكه قرآن میفرماید: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِي كَبَدٍ» يعني اصلاً زندگی انسان توأم با رنج است؛ از همينرو آدمي نباید از رنج بترسد و از آن فرار کند.
اگر انسان به اين نكته توجه داشته باشد كه همه مردم ابتلائاتی دارند، تحمل مشكلات و گرفتاريها برايش آسانتر ميشود.
طبق بعضي روایات ترفیع درجه مؤمن متوقف بر صبر بر مصائب و گرفتاريها است؛
از همينرو خداوند مشكلاتي را برایش به وجود میآورد، تا او با صبر بر آنها به مقامات عالیتري نايل شود.
یکی از اصحاب امام صادق صلواتاللهعليه نقل ميكند:
روزی خدمت امام عليهالسلام نشسته بوديم. كسي آمد و از سختیها و گرفتاریهای زندگیاش گلايه کرد.
حضرت ابتدا در پاسخ او فرمودند: صبر کن! انشاءالله خدا برایت فرجی میرساند.
اما بعد از مقداري تأمل پرسيدند: وضع زندان كوفه چگونه است؟۴
عرض كرد: جای بسيار بدی است؛ محلي بسيار تنگ، کثیف و متعفن است كه زندانیان آن در بدترين حالات گرفتارند.
امام عليهالسلام هم به او فرمودند: توجه داشته باش! تو در واقع در زندان هستي؛ آيا توقع داری در زندان به تو خوش بگذرد؟
مگر نشنیدی که دنیا زندان مؤمن است؟ دنیا همین است؛ توقع نداشته باشيد مثل بهشت باشد.
در بعضي از روایات نقل شده است: بلا به اندازه ایمان است؛ هر کس ايمانش قویتر و محکمتر باشد، بلایش بیشتر است.
در روایت ديگري امام صادق صلواتالله علیه فرمودند:
«مزد و پاداش فراوان با بلای زیاد توأم است و خدا هیچ مردمی را دوست نمیدارد، مگر آنکه آنها را مبتلا میکند.»
نمونه ی بسیار روشن آن انبیا و اولیای خدا هستند از جمله سیدالشهدا علیه السلام که سخت ترین بلاها و مصیبتها رو دیدند وبا صبر و تسلیم در برابر خدا به بالاترین درجات رسیدند.
گزيدهاي از سخنان حضرت آيتالله مصباحيزدي
راه افزایش حافظه
امام رضا علیه السلام:
برای افزایش حافظه هر روز صبح ناشتا هفت مثقال مویز بخورید.
«بحارانوار، ج۵۵، ص۲۶۸»
درمحضراستاد
آیت الله بهجت (ره) :
ای کاش هیچ بودنِ عالم امکان را درک می کردیم، و برای هیچ، این قدر ارزش و اعتبار قائل نمی شدیم، و بر سر هیچ، این همه با هم نزاع نمی کردیم!
وقایع دوم محرم سال60هجری
امام حسین علیه السلام در روز پنجشنبه دوم محرم الحرام سال 61 هجری به كربلا وارد شد.
چون به کربلا رسید پرسید: نام این سرزمین چیست؟ گفتند: غاضریه.
پرسید: نام دیگری دارد؟ گفتند: نینوا.
فرمود: نام دیگر چه؟ گفتند: ساحل فرات.
فرمود: اسم دیگر هم دارد؟ گفتند: كربلا.
آنگاه اشک در چشمان حضرت حلقه زد و فرمود: سرزمین محنت و رنج!
سپس فرمود: بایستید و پیش نروید. به خدا كه محل فرود آمدنمان و سرزمین ریخته شدن خونمان همین جاست…
اینجاست كه حرمت ما را میشكنند، مردانمان و كودكانمان را میكشند. قبور ما در همینجا زیارتگاه خواهد شد. جدم رسول خدا ـ صلی الله علیه و اله و سلم ـ همین خاك را به من وعده داده و وعده او خلاف نیست…
در این روز “حر بن یزید ریاحی” ضمن نامه ای “عبیداللّه بن زیاد” را از ورود امام علیه السلام به كربلا آگاه نمود.
در این روز امام علیه السلام به اهل كوفه نامه ای نوشت و گروهی از بزرگان كوفه ـ كه مورد اعتماد حضرت بودند ـ را از حضور خود در كربلا آگاه كرد.
حضرت نامه را به “قیس بن مسهّر” دادند تا عازم كوفه شود،اما ستمگران پلید این سفیر جوانمرد امام علیه السلام را دستگیر كرده و به شهادت رساندند.
زمانی كه خبر شهادت قیس به امام علیه السلام رسید، حضرت گریست و اشك بر گونه مباركش جاری شد و فرمود:
“اللّهُمَّ اجْعَلْ لَنا وَلِشِیعَتِنا عِنْدكَ مَنْزِلاً كَریما واجْمَعْ بَینَنا وَبَینَهُمْ فِی مُسْتَقَرٍّ مِنْ رَحْمَتِكَ، اِنَّكَ عَلی كُلِّ شَیيءٍ قَدیرٌ؛
خداوندا! برای ما و شیعیان ما در نزد خود قرارگاهِ والایی قرار ده و ما را با آنان در جایگاهی از رحمت خود جمع كن، كه تو بر انجام هر كاری توانایی..
منابع:
اللهوف، ص35.
مقتل الحسین مقرّم، ص 184.
بحارالانوار، ج44، ص381.5
عدم توانایی مالی درانجام نذر
سوال:
اگر شخصی نذری کرده باشد به صورت شرعی ، مثلا محرم هر سال یک گوسفند قربانی کند ولی بعد از چند سال توانایی خرید نداشته باشد ،آیا باید قرض یا وام بگیرد یا تکلیفی ندارد؟
پاسخ:
آیت الله خامنه ای: اگر صيغه مخصوص نذر را ـ كه در رسالههاى عمليه ذكر شده است ـ نخواندهايد، عمل به آن لازم نيست.
آیت الله مکارم : اگر توانايى ندارند، ساقط مى شود و اگر بتوانند وام یاقرض را به راحتى ادا كنند، وام یا قرض بگيرند.
آیت الله فاضل: اگر در بعضی از سال ها قدرت مالی برانجام نذر نداشته باشد واجب بودن نذر در آن سال ساقط می شود و ادا کردن نذر واجب نیست و لازم نیست برای انجام نذر قرض یا وام بگیرد.
آیت الله سیستانی: لازم نیست و اگر قدرت نداشته باشد نذر منحل می شود.
آیت الله وحید: هر سالی که قدرت و تمکن مالی ندارد در آن سال چیزی به عهده او نیست.
استفتا از سایت مراجع عظام
بخشی از زيباييهاي وقايع کربلا
_زيباترين خواهش يک زن { همراه کردن زهير با امام حسين (عليه السلام) توسط همسرش}
_ زيبا ترين بازگشت { توبه حر و الحاق به سپاه امام حسين (عليه السلام)}
_زيباترين وفا داري { نخوردن آب در شط فرات ابالفضل (عليه السلام) }
_زيبا ترين جنگ { نبرد حضرت علي اکبر (عليه السلام) با دشمن}
_زيبا ترين واکنش { پرتاب کردن سر و هب توسط مادرش به طرف دشمن}
_زيبا ترين پاسخ {احلي من العسل جناب قاسم ابن الحسن(عليه السلام)}
_زيبا ترين هديه {تقديم عون و محمد به امام حسين (عليه السلام) توسط مادرشان حضرت زينب (سلام الله عليها)}
_ زيبا ترين نماز { نماز ظهر عاشورا در زير باران تير}
_زيبا ترين جانثاري { حائل قرار دادن دستها ، توسط عبدالله ابن حسن (عليه السلام) و دفاع از عمو }
_ زيبا ترين سخنراني { سخنراني امام سجاد (عليه السلام) و حضرت زينب (سلام الله عليها) در کاخ ظلم }
و از همه زيبايي ها زيباتر جمله « ما رأيتُ الا جميلاً » که حضرت زينب (سلام الله عليها) حيدر وار بيان کرد. وقتی که یزید با کنایه از ایشان پرسید:خب , چه دیدی؟ و خانم جواب دادند: غیر از زیبایی چیزی ندیدم…