وقتی اجل فرا برسد...!
روزی ابوحنیفه، پیشوای حنفی ها، از امام صادق علیه السلام پرسید:
چرا حضرت سلیمان در میان آن همه پرندگان، محل آب را از هدهد جویا شد؟
امام علیه السلام فرمود: چون هدهد آب را در زیر زمین می بیند همانگونه که شما روغن را در شیشه می بینید.
ابوحنیفه روبه اصحاب خود کرده و خندید!
امام فرمود:چرا می خندی؟
گفت:بدین جهت که بر تو پیروز شدم.
امام فرمود :چگونه پیروز شدی؟
گفت:پرنده ای که آب را در زیر زمین می بیند چگونه دام را در میان خاک نمی بیند که به دام گرفتار می گردد؟!
امام علیه السلام فرمود:آیا نمی دانی وقتی که قضا و قدر آمد، چشم را می پوشاند و انسان واقعیت ها را به خوبی درک نمیکند وخطرات را متوجه نمیشود؟.
بحار،ج 14، ص 116 و ج 64، ص 21.
سخت ترين چيز در عالم
حواريون به عيسي گفتند:
اي معلم خوب به ما بياموز كه سخت ترين چيزها در عالم چيست؟
فرمود: سخت ترين چيز خشم خداوند بر بندگان است.
گفتند: به چه وسيله مي توان از خشم خداوند در امان بود؟
فرمود: به فرو بردن خشم خود
پرسيدند: منشأ خشم چيست؟
پاسخ داد:
الكبر و التجبر و المحقرة الناس
خود بزرگ بيني، گردن كشي و تحقير مردم.
بحار الانوار: ج 14، ص 287.
درمحضراستاد
آیت الله بهجت (ره) :
خداوند، بلاها را بدون مصلحت و ملاک نمی فرستد، و برای رفع آنها دعا لازم است. خداوند سبحان میفرماید:
《فَلَوْلا إِذْ جَاءَهِمْ بَأسُنَا تَضَرَّعُوا》؛
“پس ای کاش آن هنگام که سختیای از سوی ما برای آنها میآمد، تضرع و زاری مینمودند” ‘سوره ي انعام/٤٣’
یعنی بأس و سختی و فشار، بأس ما و از طرف ما است و ما آن را برای شما فرو میفرستیم برای این که به درگاه ما تضرع کنید و به ما روی آورید و از ما درخواست کنید و دعا نمایید.
چرا چنین نیستید؟!
تصویر شهید مورد علاقه رهبر انقلاب
اوایل بهمن ماه ۱۳۷۷ بود و بعد از ماه مبارک رمضان. همراه «مسعود ده نمکی» و فرزندانم سعید و مصطفی – که آن موقع هفت، هشت سال بیشتر نداشتند – خدمت مقام معظم رهبری بودیم
آقا در بین صحبت هایش فرمود:
تصویر شهیدی در اتاق من هست که بسیار زیباست و خیلی به آن علاقه دارم…
وقتی پرسیدم متعلق به کدام شهید است؟
ایشان فرمود که نامش را نمی دانم. سپس به آقا میثم فرزندش گفتند که برود و آن عکس را بیاورد.
دقایقی بعد که صحبت ها درباره عظمت شهدا گل انداخته بود، آقا گفتند:
حتما باید شما اون عکس رو ببینید…
سپس رو به میثم کرد و مجددا گفتند: برو اون عکس شهید رو از اطاق من بیار…
که آقا میثم رفت و سرانجام عکس را آورد.
کارت پستال کوچکی بود از شهیدی با بادگیر آبی، که بر زمین تفتیده شلمچه آرام گرفته بود.
آن عکس را قبلا دیده بودم. عکسی بود که «موسسه میثاق» منتشر و پخش کرده بود. زیر آن هم نام شهید را نزده بودند….
عکس را که آورد، آقا با احترام و ادب خاصی آن را به دست گرفت و رو به ما نشان داد. همان طور که آن را جلوی چشم ما گرفته بود، فرمود:
شما به چهره این شهید نگاه کنید، چقدر معصوم و زیباست … الله اکبر … من این را در اطاق خودم گذاشته ام و به آن خیلی علاقه دارم..
ناگهان یاد کلامی از دوست عزیزم «حسین بهزاد» افتادم.
چندی قبل از آن، حسین همان عکس را نشانم داد و نکته بسیار مهمی را تذکر داد. آن شهید جوان با سربند خود لوله اسلحه اش را بسته بود و …
به آقا گفتم:
آقا، یک نکته مهمی در این عکس هست که مظلومیت او را بیشتر می رساند…
آقا نگاه عمیقی به عکس انداخت و با تعجب پرسید که آن نکته چیست؟ که حرف حسین بهزاد را گفتم:
این بسیجی، با سربند خود لوله اسلحه اش را بسته که گرد و خاک وارد لوله اسلحه نشود. یعنی این شهید هنوز به خط و صحنه درگیری نرسیده و با اسلحه اش هنوز تیر شلیک نکرده است…
با این حرف، آقا عکس را جلوتر برد و در حالی که نگاهش را به آن عزیز دوخته بود، با حسرت و با حالتی زیبا فرمود:
« الله اکبر … عجب … سبحان الله … سبحان الله »
(خاطره از حمید داوود ابادی )
ظاهرا کسی نام این شهید را نمی دانست…در گلزار شهدا، نمایشگاه عکسی از شهدای کشورمان برپا بوده است.که مادر شهید ثناییمقدم به تصاویر شهدا نگاه میکند و به یک عکس خیره میشود و ناگهان فریاد میزند: این هادی منه…. این هادی منه… .
شهید هادی ثناییمقدم یازدهم تیرماه ۱۳۵۱ در شهرستان لنگرود به دنیا آمد…
این نوجوان بسیجی روز ۲۳ دیماه سال ۱۳۶۵ در منطقه عملیاتی «شلمچه» به شهادت رسید اما پیکرش هیچگاه بازنگشت…
علت کنارگذاشتن صدقه برای امام زمان(ع)
وقتے آقا بدنیا آمدند، ابلیس فریاد بلندے بہ آسمان کشید… کہ تا آن زمان اینطور فریاد نزده بود.
همه فرماندهان ابلیس جمع شدند و جویاے علت شدند.
ابلیس گفت :
آخرین حجّت خدا بہ دنیا آمد با ظهور او مرگ مےرسد،
هر کدام از شیاطین پیشنهادے دادند، یکے گفت در کودکے او را بکشیم.
ابلیس گفت : اگر او را بکشیم خودمان هم نابود مےشویم
(لولاالحجه لساخت الارض باهلها)….
و بہ نتیجہ نرسیدند تصمیم گرفتند کہ سلامتے حضرت را به خطر بیندازند.
منتهى الامال، شیخ عباس قمے، ج۱، ص۱۸
تکریم فرزند
ادیسون، به خانه بازگشتو یادداشتی به مادرش داد و گفت: این را آموزگارم داد؛ به من گفت: فقط مادرت بخواند.
مادرش در حالی که اشک در چشم داشت برای کودکش خواند:
فرزند شما یک نابغه است و این مدرسه برای او کوچک است؛ آموزش او را خود برعهده بگیرید.
سالها گذشت و مادرش هم از دنیا رفته بود؛
روزی ادیسون(که اکنون بزرگترین مخترع قرن بود)، در خانه، خاطراتش را مرور می کرد. برگه ای در میان شکاف دیوار او را کنجکاو کرد؛ آن را درآورد و خواند…
نوشته بود: کودک شما کودن است؛ از فردا او را به مدرسه راه نمیدهیم!
ادیسون بسیار گریست.
او بعدها در خاطراتش نوشت:
توماس ادیسون، کودک کودنی بود که توسط یک مادر قهرمان، به نابغه قرن تبدیل شد …
مزدقرائت زیارت عاشورا
مزد دادن امام زمان عليه السلام براى خواندن زيارت عاشورا
حاج سيد احمد (رحمة اللّه عليه) براى جنسی نوشت كه روز جمعه در مسجد سهله در حجره نشسته بودم. ناگاه سيد موقّر معمّمى بر من داخل شد كه قباى فاخرى و عباى قرمزى پوشيده بود، نظرى كرد به آنچه در زاويه حجره بود كمى از كتب و ظروف و فرشى بود فرمود:
براى حاجت دنيا كفايت مى كند تو را و تو هر روز صبح به نيابت صاحب الزمان عليه السلام زيارت عاشورا مى خوانى و خرجى هر ماهت را از من بگير كه محتاج احدى نباشى و قدرى پول به من داد و گفت:
اين كفايت يك ماه تو را مى نمايد.
و رفت رو به در مسجد و من به زمين چسبيده بودم و زبان من بند آمده بود و هر چه خواستم تكلّم بنمايم نتوانستم و حتى نتوانستم برخيزم تا سيد خارج شد و همين كه بيرون رفت گويا قيودى از آن بر من بود و باز شد و شرح صدرى پيدا كردم پس برخاستم و از مسجد خارج شدم آنچه تفحص كردم اثرى از آن آقا نديدم.
داستان های شگفت انگیز از زیارت عاشوراوتربت سیدالشهدا
منع ازرفاقت با پنچ دسته...
امام سجاد علیه السلام فرمودند:
فرزندم با پنج کس همنشینی و رفاقت مکن:
1. از همنشینی با دروغگو پرهیز کن؛ زیرا او همه چیز را بر خلاف واقع نشان می دهد، دور را نزدیک و نزدیک را به تو دور می نمایاند.
2. از همنشینی با گناهکار و لاابالی بپرهیز، زیرا او تو را به بهای یک لقمه یا کمتر از آن می فروشد.
3. از همنشینی با بخیل برحذر باش، که او از کمک مالی به تو آنگاه که بسیار به آن نیازمندی، مضایقه می کند.
4.از همنشینی با احمق ( کم عقل ) اجنتاب کن، زیرا او می خواهد به تو سودی رساند؛ ولی به زیان تو می انجامد.
5.از همنشینی با « قاطع رحم » ( کسی که با خویشاوندان قطع رابطه نموده است ) بپرهیز، که او در سه جای قران لعن و نفرین شده است. حتّی کسانی که دارای اراده قوی هم باشند به نصّ روایت ناخودآگاه از رفیق بد تأثیر می پذیرند، چه رسد به کودکان و نوجوانان که به طریق اولی باید آنان را از مصاحبت با افراد منحرف و فاسد منع کرد.
مجموعه ورام، ج 2، ص 15
جرعه ای از کلام شهید
می گفتی : « ذکر ظاهری ارزشی ندارد . ذکر باید عملی باشد .
خدا را به خاطر نعمت هایی که به ما داده عملا” شکر کنید . »
یک شب ، بعد از مراسم احیا تا صبح مردم را از امام زاده یحیی تا خانه هایشان رساندی .
آن قدر این مسیر را رفتی و آمدی تا خیالت راحت شد که دیگر هیچ کس باقی نمانده است .
می گفتی : « این شکر است . خدا به من ماشین داده ؛ این طوری شکرش را به جا می آورم .
شهید حسن ترک
سخت ترين چيز در عالم
حواريون به عيسي گفتند:
اي معلم خوب به ما بياموز كه سخت ترين چيزها در عالم چيست؟
فرمود: سخت ترين چيز خشم خداوند بر بندگان است.
گفتند: به چه وسيله مي توان از خشم خداوند در امان بود؟
فرمود: به فرو بردن خشم خود
پرسيدند: منشأ خشم چيست؟
پاسخ داد: الكبر و التجبر و المحقرة الناس
خود بزرگ بيني، گردن كشي و تحقير مردم.
بحار الانوار: ج 14، ص 287.
حکم ساختن حسینیه در حیاط مسجد
سوال : آیا در حیاط مسجد می توانند حسینیه بسازند؟
پاسخ :
آیت الله خامنه ای، مکارم و سیستانی: جایز نیست.
از روز اول که مسجد را وقف می کنند می توانند بخشی یا طبقه ای را مسجد و بخش یا طبقات دیگر را برای امور دیگری درنظر بگیرند. ( الوقوف علی حسب ما یوقفها أهلها ) و آنچه را جزء مسجد نمی کنند حکم مسجد ندارد پس می توان بخشی را حسینیه و یا حتی سرویس بهداشتی کرد و بخش دیگر را مسجد به شرط این که مسجد را آلوده نکند. ولی اگر بعد از وقف و ساخته شدن مسجد می خواهند بخشی از آن را تغییر دهند یا طبقه ای به عنوان غیر مسجد به آن اضافه کنند در مواردی که مزاحم نمازگزاران نباشد و در شأن مسجد باشد مانند حسینیه و کتابخانه و بسیج و مراسم عزاداری و کلاس درس، اشکال ندارد ولی در هر حال حکم مسجد را دارد؛
ولی ساخت یا تبدیل به خانه عالم و خانه خادم یا محلی برای بانوانی که عذرشرعی دارند، جایز نیست.
استفتا از سایت مراجع عظام
امام مهدی (عج)، منتقم از دشمنان و قاتلان امام حسین علیه السلام...
امام صادق علیه السلام فرمودند:
لَمّا کانَ مِنْ اَمْرِ الحُسَیْنِ علیه السلام ما کانَ ضَجَّتِ المَلائِکَةُ اِلَی اللهِ بِالبُکاء وَ قالَتْ یُفْعَلُ هذَا بِالحُسَیْنِ علیه السلام صَفیِّکَ وَابْنِ نَبیِّکَ قالَ فَاقامَ اللهُ لَهُمْ ظِلِّ القائِمِ(عجل الله تعالي فرجه) وَ قالَ بِهذَا اَنْتَقِمُ لِهذا.
آنگاه که اصحاب امام حسین علیه السلام شهید شدند و ایشان تنها ماند، فرشتگان بسوی خدا ضجّه زدند و گریه کردند و گفتند: پروردگارا؛ با حسین علیه السلام پسر پیغمبرت صلی الله علیه و آله و سلم چنین رفتار کنند؟؟
پس خداوند نور حضرت قائم (عجل الله تعالي فرجه) را به آن ها عرضه کرد و فرمود:
با مهدی(عجل الله تعالي فرجه) انتقام او را میگیرم.
اصول کافی جلد ١ صفحه ٤٦٥
توصیه رهبر انقلاب درباره قصهگویی و کار هنری برای کودکان
سعی کنید در این قصّهگویی و در این کار هنری، اوّلین چیزی را که در کودک ایجاد میکنید، ایمان باشد.
هیچ چیز، معادل ایمان نیست. شما از این بچه، هرچه بخواهید بسازید، باید در او ایمان به وجود آورید.
بدترین ضربهای که امپراتوری خبری و هنری زد، این بود که شبکهی عظیم فساد در دنیا را در این سالهای متمادی راه انداخت - که متأسفانه در دورهی پهلوی، پَرش ما را هم گرفت - هُرهُری مذهبی و بیایمانی را رواج داد که انسان در دل و جان خودش، به هیچ ستونی متّکی نباشد!
سعی کنید بچهها را با ایمان کنید؛ ایمان به خدا، ایمان به حقیقتِ مطلق و ایمان به اسلام.
اگر این بچهها با ایمان پرورش پیدا کردند و شما توانستید بذر ایمان را در دلشان بکارید، در آینده میشود از آنها هر شخصیت عظیمی ساخت و برای هر کاری مناسبند.
۱۳۷۷/۰۲/۲۳
اگه مؤمن باشی بعد از مرگ به وادیالسلام میری
حَبه العرنی روایت میكند:
روزی امیرمؤمنان در وادی السلام ایستاد و شروع كرد به زمزمه کردن، گویی با كسی سخن میگفت.
به احترام آن حضرت مدتی ایستادم تا خسته شدم، پس نشستم، تا حوصلهام سر رفت،
به حضرت گفتم: ای امیرمؤمنان! از طول قیام شما نگران شدم، ساعتی استراحت بفرمایید.
پس عبای خود را روی زمین پهن كردم تا بر روی آن بنشینند.
حضرت فرمودند: صحبتهای من چیزی جز گفتوگو و انس گرفتن با مؤمن نمیباشد.
گفتم: آیا آنها نیز با یكدیگر چنین گفتوگویی دارند؟
فرمود: آری، اگر پرده از مقابل دیدگانت كنار برود، خواهی دید كه آنها، حلقه حلقه نشسته و با یكدیگر سخن میگویند.
پرسیدم آیا ارواح مؤمنان در اینجا گرد آمدهاند یا پیكرهای آنها؟
فرمودند: ارواح مؤمنان،
و ادامه دادند: هیچ مؤمنی در هیچ بقعهای از بقعههای روی زمین از دنیا نمیرود جز این كه به روحش گفته میشود: به وادی السلام بپیوند، به راستی آن جا بقعهای از بهشت برین میباشد.
منابع:
كافی، ج 3، ص 243
مرآه العقول،ج 14،ص 218
راه نابودی گناهان
امام علی علیه السلام :
الحَمدُ للّه ِ الّذي جَعلَ تَمْحيصَ ذُنوبِ شِيعتِنا في الدُّنيا بمِحْنتِهِم، لِتَسْلَمَ بِها طاعاتُهُم ويَسْتَحِقّوا علَيها ثَوابَها .
سپاس و ستايش خدايى را كه رنج و گرفتارى پيروان ما را مايه زدوده شدن گناهان آنان در دنيا قرار داد تا با اين رنجها و بلاها طاعاتشان سالم ماند و سزاوار پاداش آن شوند.
بحار الأنوار : 67/232/48
بیحجابی زن،از بیغیرتی مرد است!
غيرت یعنی تغییر حالت دگرگوني نفساني يک مرد، از اينکه ببيند يا متوجه شود که نواميس خانوادگي او مثل مادر، خواهر، همسر و دختر او يا حتی نواميس ديگران در معرض بهره وري حرام قرارگيرد…
وقتي از زنان بد حجاب سئوال مي شود كه چرا حجابت را رعايت نمي كني؟
مي گويند؛ همسرم راضي به این امر است !
در صورتي كه حجاب جزء واجبات است نه جزء حقوق زن و مرد نسبت به يكديگر كه با رضايت همسر، زن بتواند بدحجاب در محافل عمومي ظاهر شود!!
دراسلام غیرت بسیار مورد توجه قرار گرفته شده است.
امروزه در جامعه در بعضی خانواده ها دیده می شود که بعضی آقایان با نوامیسشان که پوشش نامناسبی دارند در کوچه و مکانهای مختلف تردد دارند و نسبت به پوشش و رفتار اهل و عیال و نوامیس خود کاملا بی تفاوت هستند…
زيرا نگاههايشان دنبال نواميس مردم است و نگاه هاي مردان ديگر هم به دنبال نواميس آنها…
امام علی (علیه السلام) :
خداوند لعنت کند کسی را که غیرت ندارد.
و نیز فرمودند:
کسی که غیرت ندارد قلبش واژگون است.
امام صادق(علیه السلام):
زنی که خود را زینت و خوشبو نماید و از خانه اش خارج شود و شوهرش به این کار راضی باشد، هر قدمی که این زن برمی دارد، برای شوهرش در جهنم خانه ای بنا می شود.
کافی،ج۵ ص ۵۳۶
وسایل،ج ۱۴ ص 174
وقتی اجل فرا برسد...!
روزی ابوحنیفه، پیشوای حنفی ها، از امام صادق علیه السلام پرسید:
چرا حضرت سلیمان در میان آن همه پرندگان، محل آب را از هدهد جویا شد؟
امام علیه السلام فرمود: چون هدهد آب را در زیر زمین می بیند همانگونه که شما روغن را در شیشه می بینید.
ابوحنیفه روبه اصحاب خود کرده و خندید!
امام فرمود:چرا می خندی؟
گفت:بدین جهت که بر تو پیروز شدم.
امام فرمود :چگونه پیروز شدی؟
گفت:پرنده ای که آب را در زیر زمین می بیند چگونه دام را در میان خاک نمی بیند که به دام گرفتار می گردد؟!
امام علیه السلام فرمود:آیا نمی دانی وقتی که قضا و قدر آمد، چشم را می پوشاند و انسان واقعیت ها را به خوبی درک نمیکند وخطرات را متوجه نمیشود؟…
بحار،ج 14، ص 116 و ج 64، ص 21.
داستانی از حجت الاسلام قرائتی در مورد قمه زنی(با استناد به آیه قرآن)
حجت الاسلام قرائتی:
در یکی از شهرها با وجود توصیه های مبلغین بزرگوار مبنی بر پرهیز از قمهزنی، مردم به خاطر اعتقادات خود دست برنمی داشتند. به ما گفتند به آنجا برویم و آنها را از این کار باز داریم. ایام ماه محرم بود و چون اعلام کرده بودند فلانی می آید و مردم ما را در تلویزیون دیده بودند، در مسجد جمع شدند.
وقتی وارد شدم گفتند: آقای قرائتی آمدهای برای قمهزنی بگویی.
گفتم: شغل من چیست؟
گفتند: تو معلم قرآن هستی.
گفتم: به عنوان معلم قرآن قبولم دارید؟
گفتند: بله قبولت داریم، ولی حرف قمه نزنی، فقط قرآن بگو.
من روی تخته نوشتم: «بسم الله الرحمن الرحیم - یا ایها الذین آمنوا لا تقولوا راعنا و قولوا انظرنا» (سوره بقره آیه ۱۰۴)؛
«ای کسانی که ایمان آورده اید! “راعنا” نگویید، بلکه بگویید: “انظرنا".» و بعد توضیح دادم که:
«یا ایها الذین آمنوا» یعنی: ای مؤمنین.
«لا تقولوا راعنا و قولوا انظرنا» یعنی: راعنا نگویید بلکه انظرنا بگویید. راعنا نگویید یعنی چه؟ این قصهای دارد و قصه اش این است که: پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم در حال سخنرانی بود، یک نفر از پای سخنرانی گفت: راعنا، یعنی مراعات ما را هم بکن.
یعنی آرامتر صحبت کن یا به این طرف و آن طرف نگاه کن.
این کلمه راعنا مثل کوکو است که هم می شود آن را با سیب زمینی درست کرد و هم با سبزی.
«راعنا» را هم می شود از ریشه «رعی» گرفت و هم از ریشه «رعن». اگر از «رعی» گرفته شود به معنای «مراعات ما را بکن» است، ولی اگر از ریشه «رعن» گرفته شود، رعونت به معنای خر کردن است! و «راعنا» یعنی «خرمان کن.»!
وقتی که مسلمانان می گفتند «راعنا» هدفشان مقدس بود و معنای «مراعاتمان کن» را اراده می کردند، ولی یهودیها از این کلمه استفاده کرده و گفتند: مسلمانها به پیغمبرشان میگویند خرمان کن. در اینجا آیه نازل شد که: «یا ایها الذین آمنوا لا تقولوا راعنا و قولوا انظرنا»؛ «ای کسانی که ایمان آورده اید، “راعنا” نگویید بلکه “انظرنا” بگویید.»
یعنی کلمهای را که دشمن از آن سوء استفاده می کند به کار نبرید.
بعد از این که این آیه را تفسیر کردم، گفتم: شما که قمه می زنید هدفتان مقدس است و به عشق امام حسین علیه السلام این کار را می کنید، ولی تلویزیون کشورهای اروپایی این کار شما را دوازده مرتبه نشان داده و گفته است که شیعه ها دچار مرض خودآزاری هستند. دشمن از این کار شما چنین سوء استفاده می کند.
این کار امروز شما مثل همان «راعنا» گفتن مسلمانان صدر اسلام است که دشمن از آن سوء استفاده می کرد و قرآن کریم با آیه مورد بحث به مسلمانان آن روز و امروز هشدار می دهد که: از هر کاری که دشمن از آن سوء استفاده میکند پرهیز کنید. پس، چون امروز دشمنان از قمه زنی شما سوء استفاده می کنند، شما دیگر قمه نزنید.
گفتند: حالا فهمیدیم و دیگر قمه نمیزنیم.
منبع: مجله مبلغان، شماره ۳۹، به گزارش خبرگزاری صدا و سیما