نهی از توهین به مقدسات اهل سنت
امام خامنه ای(حفظه الله):
هیچکس خیال نکند که گسترش شیعه و اعتقاد تشیّع و استحکام ایمان شیعی به این بدوبیراه گفتن و به این [طرز] حرف زدن است؛
نخیر؛ اینها عکس، عمل میکند.
وقتی شما بدوبیراه گفتید، دُور او یک حصاری کشیده می شود از عصبانیت، از احساسات،
و دیگر حرفِ حق هم برایش قابل تحمّل نیست.ما حرف حسابی خیلی داریم،
حرف منطقی خیلی داریم،
حرفهایی که هرکسی که صاحب فکر است اگر بشنود، آنها را قبول میکند، خیلی [از این حرفها] داریم؛
بگذارید این حرفها شنیده بشود، بگذارید این حرفها امکان نفوذ در دلهای طرف مقابل را پیدا کند.
وقتی شما فحش دادی، وقتی بدوبیراه گفتی، یک سدّی کشیده میشود و این حرف اصلاً شنیده نمیشود، گوش نمیکنند؛
آنوقت گروههای خبیث و وابسته و مزدور و پولبگیر از آمریکا و سیا -مثل داعش و جبهةالنّصره و امثال اینها- با استفادهی از یک مشت آدمهای عامیِ نادانِ غافل، این اوضاع را به راه میاندازند که ملاحظه کردید در عراق و در سوریه و در جاهای دیگر به راه انداختند؛
این کارِ دشمن است.
دشمن ، منتظر فرصت است؛
دشمن از هر فرصتی استفاده میکند.
رهبر انقلاب، ۳۰ شهریور ۹۵
صبر بر بداخلاقی همسر
مرحوم شیخ جعفر کاشف الغطاء از بزرگترین فقیهان عالَم تشیّع بوده است، در حدّى که علماى بزرگ شیعه از قول او نقل کرده اند که فرموده بود: اگر تمام کتابهاى فقهى شیعه را در رودخانه بریزند و به دریا برود و شیعه دیگر یک ورق فقه دستش نباشد، من از اول تا آخر فقه شیعه را در سینه ام دارم، همه را بیرون مى دهم تا دوباره بنویسند. مرجع هم شده بود.
اهل علم و اصحاب سرّش فهمیدند که همسرش در خانه بداخلاقى مى کند، ولى خیلى هم خبر از داستان نداشتند.
این قدر در مقام جستجو برآمدند تا به این نتیجه رسیدند که این مرد بزرگ الهى، این فقیه عالى قدر گاهى که به داخل خانه مى رود، همسرش حسابى او را کتک مى زند.
یک روز چهار پنج نفر جمع شدند و خدمتش آمدند گفتند: آقا ما داستانى شنیده ایم از خودتان باید بپرسیم، آیا همسر شما گاهى شما را مى زند؟!
فرمود : بله، عرب است، قدرتمند هم هست، قوى البنیه هم هست، گاهى که عصبانى مى شود، حسابى مرا مى زند. من هم زورم به او نمى رسد.
گفتند: او را طلاق بدهید.گفت: نمى دهم.گفتند: اجازه بدهید ما زنهایمان را بفرستیم، ادبش کنند.گفت: این کار را هم اجازه نمى دهم.گفتند: چرا؟
گفت: این زن در این خانه براى من از اعظم نعمتهاى خداست، چون وقتى بیرون مى آیم و در صحن امیر المومنین مى ایستم و تمام صحن، پشت سر من نماز مى خوانند، مردم در برابر من تعظیم مى کنند؛
گاهى در برابر این مقاماتى که خدا به من داده، یک ذرّه هوا مرا برمى دارد، همان وقت مى آیم در خانه کتک مى خورم، هوایم بیرون مى رود! این چوب_الهى است، این باید باشد.
کتاب نفس؛ شیخ حسین انصاریان،
ص 328
رهبر انقلاب: با همت بلند و ابتکار و اقدام، حرکت پر شتاب را ادامه دهید
فرمانده معظم کل قوا در دیدار فرماندهان و مسئولان نیروی دریایی ارتش:
حضرت آیت الله خامنهای ظهر امروز (سهشنبه) در دیدار فرماندهان و مسئولان نیروی دریایی ارتش، هفتم آذر را روز افتخار و سربلندی نیروی دریایی و روزی نمادین برای تجلیل از فداکاریهای آن خواندند و خاطرنشان کردند: عملیات شجاعانه نیروی دریایی علیه ارتش بعثی عراق در ۷ آذر سال ۵۹، تأثیری ماندگار بر جنگ گذاشت و آن شجاعت، ابتکار، برنامهریزی و اقدام، تسلط دشمن را بر دریا به صفر رساند.
فرمانده کل قوا با تأکید بر لزوم زنده نگهداشتن عملیات ۷ آذر و یاد شهیدان دلاور آن، افزودند: شهادت در راه خدا خسارت نیست، بلکه غنیمت است و به تعبیر دقیق امام راحل، ملتی که شهادت دارد اسارت ندارد.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به اهمیت نیروی دریایی افزودند: نیروی دریایی در خط مقدم دفاع از کشور است و مناطق مهمی همچون مکران، دریای عمان و آبهای آزاد را فراروی خود دارد و حضور در آبهای آزاد همچون گذشته باید ادامه یابد.
ایشان با تأکید بر لزوم افزایش تواناییهای نیروی دریایی در تجهیزات و توان رزمی و لزوم استفاده از امکانات بخشهای مختلف نظام در برطرف کردن کمبودها، گفتند: رشد و تحرک خوبی در نیروی دریایی آغاز شده و امروز نیروی دریایی بسیار پیشرفتهتر و تواناتر از ۲۰ سال قبل است، اما این سطح از پیشرفت قانعکننده نیست و در همه بخشها باید با عزم و روحیه، همت بلند، ابتکار و اقدام، حرکتِ پر شتاب دنبال شود.
۹۶/۹/۷
حریم عشق
حضرت داوود به خداوند گفت: همنشین من در بهشت کیست؟ به نظر میرسید که همنشین او در بهشت یک پیامبر یا عابد یا زاهد باشد.
به داوود خطاب شد که همنشین تو در بهشت یک زن خانهدار است.
تعجب حضرت داوود (ع) موجب شد به خانه آن زن برود و دقالباب کند.
زن از خانه بیرون آمد تا حضرت را دید گفت: آیا در مورد من وحى آمده که به خانه من آمدهاى؟
حضرت داوود (ع) فرمود: آرى، در فضیلت تو وحی بر من رسیده است.
زن گفت : گمان کنم وحی در مورد من نباشد، شاید زنى همنام من باشد، چون من لیاقت آن را ندارم.
حضرت داوود فرمود: آن زن تو هستى.
زن گفت : به خدا کارى که مرا به چنین موفقیت رسانده باشد از خود نمى بینم. حضرت داوود به او فرمودند: اندکى از زندگى خود را برایم بگو.
زن گفت: هر درد و زیان و رنجى به من مىرسد صبر مىکنم و صبر کردم حتى از خدا نخواستم آن را برطرف سازد و براى صبرم پاداشی نخواستم و همواره شکر خدا را نمودم من راضی به رضای خدا هستم و هیچ وقت از خدا ناراضی نبودم.
حضرت فرمودند : به همین خاطر به چنین مقامى رسیدى…..
تلنگر....
ﻟﻘﻤﺎﻥﺣﮑﯿﻢﮔﻮﯾﺪ:
ﺭﻭﺯﯼ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﮐﺸﺘﺰﺍﺭﯼ ﺍﺯﮔﻨﺪﻡ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩبوﺩﻡ ؛
ﺧﻮﺷﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﺍﺯﮔﻨﺪﻡ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺗﮑﺒﺮ ﺳﺮﺑﺮ ﺍﻓﺮﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺧﻮﺷﻪ ﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺗﻮﺍﺿﻊ ﺳﺮﺑﻪ ﺯﯾﺮ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ،
ﻧﻈﺮﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺧﻮﺩ ﺟﻠﺐ کرﺩﻧﺪ.
ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻟﻤﺲ کرﺩﻡ، ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺗﻌﺠﺐ ﻧﻤﻮﺩﻡ؛
ﺧﻮﺷﻪ ﻫﺎﯼ ﺳﺮ ﺑﺮﺍﻓﺮﺍﺷﺘﻪ ﺭﺍﺧﺎﻟﯽ ﺍﺯ ﺩﺍﻧﻪ ﻭ ﺧﻮﺷﻪ ﻫﺎﯼ ﺳﺮﺑﻪ ﺯﯾﺮ ﺭﺍ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺩﺍﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﮔﻨﺪﻡ ﯾﺎﻓﺘﻢ .
ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﮔﻔﺘﻢ : ﺩﺭ ﮐﺸﺘﺰﺍﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻧﯿﺰ ﭼﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭﻧﺪ ﺳﺮﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﻻ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﻧﺪ،
ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺧﺎﻟﯽ ﺍﻧﺪ ..
مستحاضه و نماز قضا
سوال: آیا زن مستحاضه مى تواند نماز قضا بخواند؟ آیا براى انجام آن باید کارهایى را که براى نماز ادا لازم شده، انجام دهد؟
آیات عظام امام، خامنه اى، سیستانى، فاضل و نورى: آرى، مى تواند نماز قضا بخواند و باید براى هر نماز، کارهایى را که براى نماز ادا واجب است، به جا آورد.[1]
آیات عظام تبریزى و وحید: خیر، باید نماز قضا را به تأخیر اندازد تا پاک شود؛ مگر آنکه وقت آن تنگ شود. در این صورت باید براى هر نماز کارهایى را که براى نماز ادا واجب است، به جا آورد.[2]
آیه اللّه صافى: بنابر احتیاط واجب باید نماز قضا را به تأخیر اندازد تا پاک شود؛ مگر آنکه وقت آن تنگ شود. در این صورت باید براى هر نماز کارهایى را که براى نماز ادا واجب است، به جا آورد.[3]
آیه اللّه مکارم: آرى، مى تواند نماز قضا بخواند؛ ولى بنابر احتیاط واجب براى هر نماز باید یک وضو بگیرد.[۴]
تبصره :
کسانى که معتقدند زن مستحاضه مى تواند نماز قضا بخواند، گفته اند: بهتر است نماز قضا را پس از پاک شدن از خون به جا آورد.[۵]
———————-
[۱]. توضیح المسائل مراجع، م ۴۳۲ و دفتر: خامنه اى.
[۲]. تبریزى، توضیح المسائل مراجع، م ۴۳۲ و وحید، توضیح المسائل، م ۴۳۸
[۳]. توضیح المسائل مراجع، م ۴۳۲٫
[۴]. توضیح المسائل مراجع، م ۴۳۲٫
[۵]. العروه الوثقى، ج ۱، الاستحاضه، م ۱۹٫
پاداش پنهان کردن کارهای خوب و بد
حضرت على بن موسى الرضا عليه السلام فرمودند:«اَلْمُسْتَتِرُ بِالْحَسَنَةِ لَهُ سَبْعُونَ ضِعْفا وَالْمُذيعُ لَهُ واحِدٌ وَالْمُستَـتِرُ بِالسَّيِّئَةِ مَغْفُورٌ لَهُ
وَالْمُذيعُ لَها مُخْذُولٌ؛»
كسى كه خوبی های خود را پنهان دارد، هفتاد برابر پاداش مى بيند. و كسى كه آن را آشكار كند، يك پاداش دارد. و كسى كه گناه خود را پوشيده دارد، گناهش بخشيده مى شود. و كسى كه آن را علنى و افشا كند، خوار و ذليل خواهد شد.
بحارالانوار،ج۶۷،ص۲۵۱
خدایا...
من همانم که گاه خندانم، و گاهی گریان.
گاه شکرگزارم، و گاهی در حال گله کردن.
گاه بنده توام، و گاهی بنده خویش!
خدای همیشگی ام!
من مبتلا به گاه و بی گاههای همواره ام.
بیماری که همیشه به نسخه طبیب خویش عمل نمی کند!
اسیر خویشتنم؛
و گاه و بی گاههای اسارت گونه ام مرا در برگرفته است…
معبود آزاده ام!
بندهای گاهها و بی گاههای زندان تنم را از هم جدا كن!
مرا به آغوش خویش دعوت كن!
که تشنه ترینم به آن …
تمام این گاه و بی گاههای مدامم را، ببخش
به حق بزرگی و مهربانیت …
الهی آمین
نزد امام زمان چه جایگاهی داریم ؟
حسن بن جهم نقل می کند:
به امام رضا(علیه السلام) گفتم:مرا از دعا فراموش می کنید ؟
حضرت فرمود: «گمان میکنی که من فراموشت میکنم ؟»
اندکی در خودم اندیشیدم و با خود گفتم:
او برای شیعیانش دعا می کند و من نیز از شیعیانش هستم.
آن گاه گفتم: نه،فراموشم نمی کنید.
فرمود: از کجا دانستی؟
گفتم: من از شیعیان شما هستم
و شما برای شیعیان دعا می کنید.
فرمود:«آیا متوجه چیز دیگری جز این شدی؟»
گفتم: خیر
فرمود:«هر گاه خواستی بدانی نزد من چه جایگاهی داری، ببین من نزدت چه جایگاهی دارم.»
اصول کافی /جلد4/ص 270
هر کسی بین شیعه و سنی اختلاف بیاندازد جاهل و مغرض است
امام خمینی(ره):
بین شیعه و سنی نباید تفرقه باشد. باید وحدت کلمه را حفظ کنید.
ائمه اطهار ما سفارش کردند به ما که بپیوندید با هم و با هم اجتماعمان را حفظ کنیم و کسی که این اجتماع را بخواهد که بهم بزند، یا جاهل است و یا مغرض و نباید به این حرف گوش بکنند. برادران سنی ما نباید به یک تبلیغاتی که از طرف دشمنان اسلام می شود ترتیب اثر بدهند. ما با آنها برادر هستیم.
صحیفه نور جلد ۵ صفحه ۳۸
بیانات امام خمینی(ره) در جمع گروهی از طلاب ٬ روحانیون و کارکنان هواپیمائی و شرکت نفت .۱۳۵۷/۱۱/۱۷
منبع شایعات درمورد مسلمانان
عیدالزهراخرافه ای برای ایجادتفرقه بین شیعه و سنی
9ربیع سالروز ولایت امام زمان و روز شادمانی همه مسلمانان است.. نه روز پخش کینه و دشمنی
صبردربرابر حرف مردم...
امیرالمؤمنین علی (علیه السلام):
«إِنْ کُنْتَ عَالِماً عَابُوکَ وَ إِنْ کُنْتَ جَاهِلًا لَمْ یُرْشِدُوکَ وَ إِنْ طَلَبْتَ الْعِلْمَ قَالُوا مُتَکَلِّفٌ مُتَعَمِّقٌ وَ إِنْ تَرَکْتَ طَلَبَ الْعِلْمِ قَالُوا عَاجِزٌ غَبِیٌ وَ إِنْ تَحَقَّقْتَ لِعِبَادَةِ رَبِّکَ قَالُوا مُتَصَنِّعٌ مُرَاءٍ وَ إِنْ لَزِمْتَ الصَّمْتَ قَالُوا أَلْکَنُ- وَ إِنْ نَطَقْتَ قَالُوا مِهْذَارٌ وَ إِنْ أَنْفَقْتَ قَالُوا مُسْرِفٌ وَ إِنِ اقْتَصَدْتَ قَالُوا بَخِیلٌ وَ إِنِ احْتَجْتَ إِلَى مَا فِی أَیْدِیهِمْ صَارَمُوکَ وَ ذَمُّوکَ وَ إِنْ لَمْ تَعْتَدَّ بِهِمْ کَفَّرُوکَ فَهَذِهِ صِفَةُ أَهْلِ زَمَانِک»
حضرت امیر علیهالسلام بعد از توصیه فرزند خود به بیاعتنایی نسبت به حرف مردم، میفرماید:
تو چه توقعی از مردم داری؟!
مردم اینگونهاند که؛
اگر تو انسان عالمی باشی، به تو حسد میبرند و برای اینکه تو را از چشم دیگران بیاندازند، درصدد عیبجویی و خردهگیری از تو برمیآیند.
اگر مطلبی را ندانی و بخواهی از دیگران استفاده کنی، همّت ندارند که تو را راهنمایی و ارشاد کنند.
اگر به دنبال دقایق و ظرایف علمی باشی، طعنه میزنند که آدم بیکاری است که در پی چنین مسایلی است؛
اگر طلب علم را رها کنی، تو را کودن و کماستعداد میخوانند.
اگر نسبت به انجام عبادات اهتمام داشته باشی، میگویند: این، آدمِ ظاهرساز و ریاکاری است.
اگر سکوت پیشه کنی، میگویند: لال است؛
و اگر صحبت کنی، میگویند: چه قدر پرحرف است.
اگر پول خرج کنی، میگویند: آدم ولخرجی است، اگر اقتصاد داشته باشی، تو را بخیل مینامند.
اگر به پولشان نیاز داشته باشی و از آنها درخواست کمک کنی، رابطهشان را با تو قطع میکنند؛
اگر نسبت به آنها بیاعتنا باشی، حتی ممکن است تو را کافر و خارج از دین معرفی کنند!
آری مردم اینچنیناند.
بحارالانوار، ج 74، ص 234
استغفار یک دعاست، یک خواستن است
رهبر انقلاب(حفظه الله):
توجه کنید که همینطور آدم به زبان بگوید: استغفرالله، استغفرالله، استغفرالله
اما حواسش این طرف و آن طرف باشد، این فایدهای ندارد؛ این استغفار نیست.
استغفار یک دعاست، یک خواستن است؛
باید انسان حقیقتاً از خدا بخواهد و مغفرت الهی و گذشت پروردگار را بطلبد:
من این گناه را کردهام؛ پروردگارا! به من رحم کن، از این گناه من بگذر.
اینطور استغفار کردنی نسبت به هر یک از گناهان،
مسلماً غفران الهی را پشت سر خواهد داشت؛
خدای متعال این باب را باز فرموده است.
۱۳۸۶/۰۶/۲۳
حکایت
حكيمي به دهی سفر کرد؛
زنی که مجذوب سخنان او شده بود از حكيم خواست تا مهمان وی باشد.
حكيم پذیرفت و مهیای رفتن به خانهی زن شد.
کدخدای دهکده هراسان خود را به حكيم رسانید و گفت :
این زن، هرزه است به خانهی او نروید !حكيم به کدخدا گفت :
یکی از دستانت را به من بده !!!
کدخدا تعجب کرد و یکی از دستانش را در دستان حكيم گذاشت.
آنگاه حكيم گفت :
حالا کف بزن !!!
کدخدا بیشتر تعجب کرد و گفت:
هیچ کس نمیتواند با یک دست کف بزند ؟!
حكيم لبخندی زد و پاسخ داد :
هیچ زنی نیز نمی تواند به تنهایی بد و هرزه باشد، مگر این که مردان دهکده نیز هرزه باشند.
گناهی که شیطان هم از آن بیزار است
امام جعفر صادق (ع) فرمودند :
اگر کسى سخنى را بر ضد مۆمنى نقل کند و قصدش از آن ، زشت کردن چهره او و از بین بردن وجهه اجتماعى اش باشد و بخواهد او را از چشم مردم بیندازد، خداوند او را از ولایت خود خارج مى کند و تحت سرپرستى شیطان قرار مى دهد؛ ولى شیطان هم او را نمى پذیرد!
الکافی ج2، ص 358
عسکری یاعسگری
بکار بردن صحیح واژهها و اسامی ضرورتی است که گاهی با سهلانگاری و بیتوجهی به اشتباهات بزرگی منجر میشود، یکی از این اشتباهات که بطور مداوم با آن مواجه هستیم بیان و یا نگارش “عسگری” به جای “عسکری” است .
آنچه به اهمیت رعایت صحیح نویسی وصحیح گویی در این لفظ می افزاید برداشتهای غلط معنایی از این دوعبارت است که دستمایه دشمنان دین وامامت امام عصر علیه السلام قرار گرفته وبدینوسیله این غلط اصطلاحی ولغوی را به دایره موضوع اعتقادی کشانده است.
شنیده می شود که گفته اند حسن عسگری عقیم بوده وفرزندی نداشته است وعبارت عسگری که لقب ایشان است به معنای عقیم و بی دانه می باشد فلذا همین شهرت به عقیم بودن دلیل بر عدم وجود فرزندی برای اوست. تاریخ گواه است که «عسکري» از مشهورترين القاب آن حضرت است؛ همان طور که امام هادي(عليه السلام) را به اين لفظ لقب داده اندو عسکر محله اي بوده در شهر سامرا که لشکرگاه و محل توقف سپاه خلفاي عباسي در آنجا قرار داشت.
خلفاي عباسي براي زيرنظر داشتن فعاليتهاي فرهنگي، علمي و سياسي امام هادي(عليه السلام) ، آن حضرت را در سال 236هـ .ق. از مدينه به سامرا انتقال و در محله عسکر سکونت دادند.
چون امام حسن علیه السلام و پدر بزرگوارش امام هادي (ع) در محله عسکر قرارگاه سپاه در شهر سامرا زندگي مي كردند و به عسکري لقب يافتند.(1)
واین لقب مشترک بین آن حضرت و پدرشان امام هادی(عليه السلام) می باشد وانها را عسکريین گفته اند.اگر بنا بود این لفظ به (گاف) نوشته یا تلفظ گردد می بایست امام هادی نیز عقیم می بود واز نعمت فرزند محروم تلقی می شد.از سوی دیگر عسکر لفظی عربی است و به معنای لشکر است.عسکری اسم منسوب است و منسوب به عسکر است و اصولا در زبان عربی حرف گاف وجود ندارد.پس آنچه صحیح است عسکری(با کاف) است نه عسگری.(با گاف).در به وجود آمدن شایعه عقیم بودن حضرت عوامل مختلفی چون خلفای عباسی،جعفر کذاب،وفردی به نام زبیری(2)…تاثیری به سزا داشت.
این شایعه وعوامل حکومتی عباسی باعث گردیدند که عده قلیلی ازمسلمانان معتقد باشند که امام حسن عسکری فرزندی دارد و اوست مهدی موعود و غایب است. ولی طرفداران این عقیده، خیلی کم بودند، چنانکه نعمانی که در زمان غیبت صغری می زیسته می نویسد: این جمعیت کمی که در این عقیده پا بر جا ماندند همانهایی هستند که علی بن ابیطالب درباره شان می فرماید: «در پیمودن راه حق از کمی نفرات وحشت نکنید».
منابع:
1-صدوق، علل الشرایع، قم، مکتبة الطباطبائى، ج 1، باب 176، ص 230
صدوق، معانى الأخبار، تهران، مکتبة الصدوق بحارالانوار، ج 50، ص 113
اهمیت نماز اول وقت
ابوهاشم نقل می کند که : خدمت امام حسن عسکری علیه السلام رسیدم، آن حضرت مشغول نوشتن نامه ای بود، همین که وقت نماز رسیده، نامه را رها کرد و به نمــاز پرداخت،
دیدم قلم خود به خود روی کاغذ حرکت کرد و بقیه نامه را نوشت تا به آخـر رسید، من با مشاهده این معجزه به سجده افتادم، و امام علیه السلام وقتی نمـاز را به پایان رسانید ، قلم را به دست گرفت و به مردم اجازه ملاقات داد.
احادیث الطلاب ص ۹۹۸
بحار الانوار،ج ۵۰ ،ص ۳۰۴