قیام حجت الاسلام شیخ یونس استاد سرایی رشتی(ره)
خرداد ۱۲۹۹ ش سر آغاز قیام روحانی انقلابی، شهید حجت الاسلام شیخ یونس استاد سرایی رشتی ملقب به میرزا کوچک خان جنگلی در گیلان
رهبرانقلاب(حفظه الله):
میرزا کوچکخان یک روحانی بوده است… در اینکه طلبه بوده، در اینکه روحانی بوده، هیچ شکّی نیست؛[حتی تصویرش در لباس روحانیت موجود است] در حوزهی خودِ رشت، بزرگانی هم در آن وقت بودهاند [مانند شهید ملا محمد خمامی رشتی، مجتهد بزرگ مشروعه خواه گیلان و از اصحاب خاص مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری که چند ماه قبل از بردار شدن شیخ فضل الله، توسط عوامل جریان انگلیسی مشروطه در گیلان ترور شد] که از آنها استفاده می کرده، در این هیچ تردیدی نیست… بنابراین منشأ حرکت میرزا کوچک خان یک منشأ صددرصد دینی و اعتقادی است.
۱۳۹۱/۰۸/۲۹
مقاومت حسینوار
شهید حسینعلی یارینسب، بیسیمچی گردان حنظله حاج همت رو خواست.
حاجی اومد پای بیسیم و گوشی رو گرفت. صدای ضعیف و پر از خش خش رو از آن سوی خط شنیدم که میگفت:
احمد رفت، حسین هم رفت. باطری بیسیم داره تموم میشه. عراقیها عنقریب میان تا ما رو خلاص کنن.
منم خداحافظی میکنم.
حاج همت همونطور که به پهنای صورت اشک میریخت، گفت:
بیسیم رو قطع نکن… حرف بزن. هر چی دوست داری بگو، اما تماست رو قطع نکن.
صدای بیسیمچی رو شنیدم که میگفت:
سلام ما رو به امام برسونید. از قول ما به امام بگید: همونطور که فرموده بودید حسینوار مقاومت کردیم، ﻣوﻧﺪﻳﻢ و ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﺟﻨﮕﻴﺪﻳﻢ.
۳۰۰ تن از رزمندگان گردان حنظله درون یکی از کانالها به محاصرهی نیروهای عراقی در میان. چند روز و صرفا با تکیه بر ایمان خودشون به مبارزه ادامه میدن و به مرور همگی توسط دشمن و با عطش به شهادت میﺭﺳﻨﺪ.
شهیدحسینعلی یارینسب
مادرپرخاشگر...
دهخدا مادری داشت عصبی و پرخاشگر طوری که دهخدا بخاطر مادرش ازدواج نکـرده بــود و پیـر پسر مـجردی بـود در کنار مادرش زندگی میکرد.
نیمه شبی مادرش او را از خواب شیرین بیدار کـرد و آب خواست. دهخدا رفت ولیوانی آب آورد مادرش لیوان را بر سر دهخدا کوبـید و گفت آب گرم است. سر دهخدا شکست و خونی شد. به گوشهای از اتاق رفت و زار زار گریست.
گفت خدایامن چه گناهی کردهام بخاطر مادرم بر نفسم پشت پا زدهام. من خود، خودرا مقطوع النسل کردم، این هم مزد من که مادرم به من داد خدایا صـبـرم را تمام نکن و شکیبایی ام را از من نگیر.
گریست وخوابید شب در عالم رؤیا دید نـوری سـبز از سـر او وارد شـد و در کـل بـدن او پیچید و روشنش کـرد . صدایی به اوگفت برخیز درپاداش تحمل مادرت ما به تو علم دادیم.
از فـردای آن روز دهخـدا شـاهکار تاریخ ادبیات ایران را که جامع ترین لغت نامه و امثال وحکم بود را گـردآوری کـرد و نامش بـرای همیشه و بدون نسل ، در تاریخ جاودانه شد.
تربیت عملی علامه طباطبایی(ره)
بدرالسادات طباطبایی،دختر مرحوم علامه طباطبایی ره:
در تمام عمری که از خداوند گرفتیم یکبار مادر و پدرم به ما نگفتند
که جوراب نازک نپوشید
یا چادرتان را پایین تر بیاورید
یا با مردها شوخی نکنید
بلکه مادرم به نوعی رفتار می کرد که این گونه تربیت شدیم
و لذا رفتار مادر روی ما اثر گذاشته است.
بچه ای که باکرامت امام سجاد زنده شد
تجلیل دکتر شریعتی از علامه طباطبایی
علامه طباطبایی یکی از همین کسان – که من همیشه حس میکردم – است؛ یک مدرس بزرگ، یک فیلسوف و یک مرد متفکر بزرگ اسلامی است؛ در قم هم هست؛ یک آدم منفرد هم هست؛ دم و دستگاه و هیچی هم ندارد. این در برابر شخصیتهای بزرگی مثل «هانری کوربَن» یا استادان بزرگ و شرقشناس و کرسیدار سوربُن که قرار میگیرد، روح موفق و مسلط خودش را بر آن خارجی کاملاً نشان میدهد. چرا؟ برای اینکه این آقا خالی از محتوای خودش نشده. این آقای طباطبایی یا امثال او که دچار شخصیتزدگی نشدند، پُرند؛ از چی؟ از همه تاریخ خودش. آنجا که نشسته همه فرهنگ اسلامی در درون او موج میزند، همه نوابغ فلسفه و عرفان و کلام و ادب اسلام در اندیشه او به صورت خودآگاه وجود دارد. دریایی از چهارده قرن تفکر و علم و ذوق و ایمان و فداکاری و حماسه و معنویت – که در این فرهنگ و تاریخ عظیم اسلام است – در درون او منعکس است.
مجموعه آثار دکتر شریعتی، شماره ۲۵
استجابت دعا از طریق سکوت!
حضرت آیت الله بهاء الدینی فرمودند:
من سیزده ساله بودم، سیدی در کوه خضر می نشست که به او می گفتند:
سید سکوت.
بیست سال بود که حرف نمی زد.
من با بعضی بچه ها رفته بودیم کوه خضر و او را دیدیم. شخصی از روستائی آمد گفت:مریض داریم او را دعا کنید!
سید با حرکات دست و اشاره به او تفهیم کرد که مریض خوب شد، بعد معلوم شد که مریض خوب شده است! همچنین میدانست ما بچه ها گرسنه هستیم.
با اشاره دست به ما بچه ها فهماند که در فلان منطقه پائین کوه دارند اطعام می کنند، بروید بخورید، ما رفتیم پائین به همان مکانی که آدرس داده بود، دیدیم در یک باغی آش پخته اند و به مردم می دهند.
پس از بیان این مطلب آیت الله بهاالدینی فرمودند:
بزرگان هم به او سر می زدند.
عرض شد : آقا این سید سکوت را که فرمودید بزرگان هم پیش او می رفتند، چه سرّی داشت؟!
استاد فاطمی نیا در جلسه ای فرمودند:
خدمت آیت الله بهاالدینی رسیدم. گفتم آقا راز مقام و رتبه سید سکوت چه بود؟
آقا دستشان را بردند به طرف لبشان و فرمودند: در آتش(گناهان زبان) را بسته بود.
خدا شاهد است الان مردم خیلی دست کم گرفته اند آبرو بردن را….
زندگی مبارزاتی امام موسی کاظم(ع)
خیال میکنیم امام کاظم(ع) یک آقای بیسر و صدایِ سر به زیر بود…
گلایه عابر پیاده از علامه طباطبایی
نجمه سادات طباطبایی، دختر علامه(ره):
یک بار آشنایی ایشان را در خیابان دیده بود و سلام کرده بود، پدرم به جواب سلام اکتفا کرده و احوالپرسی نکرده بودند. شخصی مزبور ناراحت شده و گله کرده بود که حاج آقا سنگین جواب داده اند.
بعداً پدرم برای رفع سوء تفاهم توضیح دادند که هر وقت از خانه بیرون می آیند تا مقصد، نمازنافله می خوانند و ما تا آن هنگام از این موضوع خبر نداشتیم.
مجله زن روز، شماره 892
گریه جبرائیل بر مصائب حضرت زینب(س)
روایت شده است که پس از ولادت حضرت زینب(س) ، امام حسین(ع) که در آن هنگام کودک سه چهار ساله بود، به محضر رسول خدا(ص) آمد و عرض کرد: خداوند به من خواهرى عطا کرده است .
پیامبر(ص) با شنیدن این سخن ، منقلب و اندوهگین شد و اشک از دیده فرو ریخت . حسین(ع) پرسید: براى چه اندوهگین و گریان شدى ؟
پیامبر(ص) فرمود: اى نور چشمم ، راز آن به زودى برایت آشکار شود.
تا اینکه روزى جبرائیل نزد رسول خدا(ص) آمد، در حالى که گریه مى کرد، رسول خدا(ص) از علت گریه او پرسید، جبرائیل عرض کرد: این دختر (زینب) از آغاز زندگى تا پایان عمر همواره با بلا و رنج و اندوه دست به گریبان خواهد بود؛ گاهى به درد مصیبت فراق تو مبتلا شود، زمانى دستخوش ماتم مادرش (و سپس پدرش امیر مومنان) و سپس ماتم مصیبت جانسوز برادرش امام حسن(ع) گردد و از این مصایب دردناک تر و افزون تر اینکه به مصایب جانسوز کربلا گرفتار شود، به طورى که قامتش خمیده شود و موى سرش سفید گردد.
پیامبر (ص) گریان شد و صورت پر اشکش را بر صورت زینب(س) نهاد و گریه سختى کرد، زهرا(س) از علت آن پرسید. پیامبر(ص) بخشى از بلاها و مصایبى را که بر زینب(س) وارد مى شود، براى زهرا(س) بیان کرد.
حضرت زهرا(س) پرسید: اى پدر! پاداش کسى که بر مصایب دخترم زینب(س) گریه کند چیست؟ پیامبر اکرم(ص) فرمود: پاداش او همچون پاداش کسى است که براى مصایب حسن و حسین گریه مى کند.
دِلبَــرترینِ عالَـم...
میلاد امیرالمومنین(علیه السلام) مبارک
جرعه ای ازکلام شهید
شهید سید مرتضی آوینی
عجب تمثیلی است اینکه علی مولود کعبه است؛
یعنی باطن قبله را در امام پیدا کن! اما ظاهرگرایان از کعبه نیز تنها سنگهایش را میپرستند!
سالگردرحلت سید احمد خمینی(ره)
سید احمد خمینی(ره):
هر کس بین اطاعت از مقام معظم رهبری و امام راحل تفاوت قائل باشد، در خط آمریکاست.
میخواستند مرا در مقابل آیت الله خامنهای قرار دهند توی دهانشان زدم.
۲۵ اسفند سالگرد ارتحال یادگار امام راحل حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینی رضوان الله تعالی علیهما
بیانات رهبرانقلاب درباره شهید آقامهدی باکری
فرمانده! ۲۵ دقدم به راست، ۴۰ قدم به جلو
وقتی حضرت زهرا(س) راه برون رفت از میدان مین و محاصره دشمن را به شهید برنسی نشان میدهد.
فرماندهان جنگ نظامی در عین تلاشهای خودشون، نگاهشون به آسمان بود، نه به قدرتهای پوشالی…
به مناسبت ۲۳ اسفند، سالروز شهادت شهید عبدالحسین برنسی
سالروز ارتحال آیت الله مجاهد سید ابوالقاسم کاشانی
سالروز ارتحال آیت الله مجاهد سید ابوالقاسم کاشانی،رهبر نهضت اسلامی ملی صنعت نفت/۲۳ اسفند ۱۳۴۰ ش
این«جبهۀ ملی»(الگو های اصلاحطلبان فعلی)، از میرزای شیرازی و شیخ فضل الله نوری تا آقای کاشانی …که برای اسلام کار کردند را بد گفتند! آن روزنامه جبهۀ ملی را پیدا بکنید و ببینید که در آن میرزای شیرازی را متهم کرده به دروغگویی! شیخ فضل الله را این قدر فحش داده! مگر جرم شیخ فضل الله و کاشانی چه بود؟ جرمشان این بود که می گفتند قانون باید اسلامی باشد. جرم شیخ فضل الله این بود که احکام قصاص غیر انسانی نیست، انسانی است. جرم اینها همین است که اینها عقیدهشان این است که باید اسلام در ایران پیاده بشود. و شما میگویید که احکام غرب مترقی است. در تمام طول سلطنت رضا شاه و محمدرضا شاه سبّ به اسلام در کار نبوده، اما «جبهۀ ملی» سبّ اسلام کرده است!
۶۰/۳/۲۵
وقتی انگلیس از قهرمان ملی ما تقدیر میکند ...
از شهید محمد علی صفا، بهترین شکارچی تانک در دنیا چه میدانید؟
پروفسوری که از آیتالله العظمی خوانساری اجازه اجتهاد داشت
پروفسور فیض در حوزه علمیه قم و نجف به تحصیل دروس سطح خارج فقه و اصول نزد آیات عظام محمد کاظم شیرازی و سیدابوالقاسم خویی مرجع مشهور شیعه مشغول شد و از آیتالله العظمی محمدتقی خوانساری، آیت الله العظمی محمد فیض و آیت الله شیخ عباسعلی شاهرودی اجازه اجتهاد را اخذ کرد.
پروفسور علیرضا فیض،روز یکشنبه (12 اسفندماه) در سن 93 سالگی دار فانی را وداع گفت.