تلنگر...
دو سوره در قرآن، با کلمه “وَيل” شروع شده ؛
“ويل” يکي از شديد ترين تهديد هاي قرآن است،
و آن دو آيه اينها هستند :
ويل للمطففين
وای بر کم فروشان …
ويل لکل همزه لمزه
وای بر عيبجويان طعنه زننده …
اولی در مورد مال مردم ؛
و دومی در مورد آبروی مردم …
مراقب_هر_دو_باشيم…
علی اکبر حضرت زهرا(س)
بین بچه ها اختلاف افتاده بود. فشار دشمن هم روز به روز بیشتر می شد. من روحانی اردوگاه بودم . هر چه تلاش کردم اختلاف ها را کم کنم نتوانستم . بعثی ها آزاد باش چهار آسایشگاه را کردند یک ساعت . جیره آب وغذایمان را هم کم کردند. بعضی ها مریض شدند.
یک شب دلم شکست . دست به دامن حضرت زهرا(س) شدم و ازش کمک خواستم . خواب دیدم در بیابانی سرگردانم. خسته و ناامید بودم. گریه ام گرفت. بانویی نورانی آمد، پرسید«چرا گریه می کنی» گفتم «گرفتار و خسته ام». گفت «نگران نباش ، فردا علی اکبرم را به کمکت می فرستم». از خواب پریدم . نیمه شب بود. بعضی ها از صدای گریه ام بیدار شده بودند. پرسیدند«چی شده؟»
چیزی نگفتم و خوابیدم . فردا ، نزدیکی های ظهر شنیدم چند اسیر را به اردوگاه آورده اند. می گفتند یکی شان آقای ابوترابی است . آن موقع حاج آقا را نمی شناختم . وقتی دیدمش ، با اشتیاق دستم را در دست هاش گرفت و از وضع اردوگاه پرسید. همه چیز را برایش تعریف کردم . خلاصه کلی با هم حرف زدیم . در آخر پرسیدم «می شه نام کوچک شما رو بدونم؟»
گفت «علی اکبر».
یاد خوابم افتادم. حال عجیبی بِهِم دست داد. با خودم می گفتم آیا حاج آقا تعبیر خواب من است .
خیلی نگذشت که اوضاع را درست کرد.
خاطره ای از: حسین مروتی
طلاقی که سلطان محمد خدابنده را شیعه کرد
جَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ/ با بهترين شيوه با آنان مجادله کن نحل/125
روزی سلطان محمد خدابنده بر همسر خود خشمگین شد و در یک جمله او را سه طلاقه کرد، ولیکن خیلی زود پشیمان شد؛
لذا علماء اهل سنت را گردآورد و نظر آنها را جهت این مشکل پرسید.
آنها گفتند: چاره نیست جز اینکه فرد دیگری با او ازدواج کند و او را طلاق دهد تا پس از آن، شما بتوانید باز او را به زوجیت خود درآورید.
سلطان گفت: این کار بر من بسیار گران است، آیا در این مسأله هیچ قول دیگری ندارید؟ گفتند: نه
آنگاه یکی از وزرای سلطان گفت: در شهر حلّه عالمی است که چنین طلاقی را باطل میداند، خوب است سلطان آن عالم را احضار کند و شاید مشکل را حل کند.
عالمان سنّی گفتند: علامه حلی، مذهب باطلی دارد و رافضیان افرادی بیخرد و کم عقل هستند و اصلاً در شأن سلطان نیست که چنین مرد سبک سر و بی عقلی را به حضور بپذیرد.
سلطان گفت: احضار او بی فائده نیست.
چون علامه حاضر شد، قبل از حضور او، علماء مذاهب چهارگانه اهل سنّت در نزد سلطان حاضر بودند.
هنگامی که علامه(ره) وارد مجلس شد، بدون هیچ ترس و واهمهای نعلین خود را به دست گرفت و داخل در جمع شد و با صدای بلند گفت: السلام علیکم و آنگاه یک راست به سمت سلطان رفته و درکنار سلطان نشست. علماء سنی حاضر در مجلس گفتند: آیا ما به شما نگفتیم که شیعیان افرادی سبک سر و بی خرد هستند؟
سلطان گفت: درباره اعمال او از خودش سؤال کنید. آنها به علامه گفتند: چرا سلطان را سجده نکردی و آداب و تشریفات را انجام ندادی؟
ماجرای درخواست حضرت زهرا(س) از شهید ابراهیم هادی برای خواندن روضه
شب بود. ابراهیم در جمع بچه های یکی از گردان ها شروع به مداحی کرد.صدای ابراهیم به خاطر خستگی و طولانی شدن مجالس گرفته بود!
بعد از تمام شدن مراسم، یکی دو نفر از رفقا با ابراهیم شوخی کردند و صدایش را تقلید کردند. بعد هم چیزهایی گفتند که او خیلی ناراحت شد.
آن شب قبل از خواب ابراهیم خیلی عصبانی بود و گفت: من مهم نیستم، این ها مجلس حضرت را شوخی گرفتند. برای همین دیگر مداحی نمی کنم!
هر چه می گفتم: حرف بچه ها را به دل نگیر، آقا ابراهیم تو کار خودت را بکن، امافایده ای نداشت.
آخر شب برگشتیم مقر، دوباره قسم خورد که: دیگر مداحی نمی کنم!
قبل از اذان صبح احساس کردم کسی دستم را تکان می دهد چهره ی نورانی ابراهیم بالای سرم بود. من را صدا زد و گفت: پاشو الان موقع اذانه.
بعد از نماز و تسبیحات، ابراهیم شروع به خواندن دعا کرد. بعد هم مداحی حضرت زهرا علیها سلام!!
اشعار زیبای ابراهیم اشک چشمان همه ی بچه ها را جاری کرد. من هم که دیشب قسم خوردن ابراهیم را دیده بودم از همه بیش تر تعجب کردم! ولی چیزی نگفتم.
بعد از خوردن صبحانه به همراه بچه ها به سمت سومار برگشتیم. بین راه دائم در فکر کار های عجیب او بودم. ابراهیم نگاه معنی داری به من کرد و گفت: می خواهی بپرسی با اینکه قسم خوردم، چرا روضه خواندم؟! گفتم: خب آره، شما دیشب قسم خوردی که… پرید تو حرفم و گفت: چیزی که می گویم تا زنده ام جایی نقل نکن.
بعد کمی مکث کرد و ادامه داد: دیشب خواب به چشمم نمی آمد، نیمه های شب کمی خوابم برد. یکدفعه دیدم وجود مقدس حضرت صدیقه ی طاهره علیها سلام تشریف آوردند و گفتند: نگو نمی خوانم، ما تو را دوست داریم. هرکه گفت بخوان تو هم بخوان. دیگر گریه امان صحبت کردن به او نمی داد. ابراهیم بعد از آن به مداحی کردن ادامه داد.
کتاب سلام بر ابراهیم – ص۱۹۰
برای برادران خود پرده پوشی کنید.
حضرت محمد صلی الله علیه و آله از امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام پرسیدند:
اگر مردی را در حال ارتکاب فحشایی گناهی دیدی چه میکنی؟
مولا امیرالمؤمنین پاسخ دادند:
او را میپوشانمرسول الله پرسیدند:
اگر دوباره او را در حال ارتکاب گناه دیدی چه؟ مولا باز هم جواب دادند:
او را میپوشانم.
رسول الله سه مرتبه این سوال را پرسیدند و مولا امیرالمؤمنین هر سه بار، همان پاسخ را دادند.
حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرمودند: جوانمردی جز علی نیست.
آنگاه رسول الله رو به اصحاب کردند و فرمودند:
برای برادران خود پرده پوشی کنید.
مستدرک الوسائل ، ج ۱۲ ، ص ۴۲۶
درمحضراستاد
حاج اسماعیل دولابی: هر وقت کسی شما را اذیت کرد ویا از کسی ناراحت شدید،نمیخواهد به کسی بگویید.
بلکه استغفار کنید، هم برای خودتان، هم برای کسی که شما رااذیت کرده است. و بگو بیچاره کار بدی کرده است، اگر فهم داشت نمیکرد.
وقتی استغفار میکنی اگر قلبت حاضر نیست استغفار کند با زبان استغفار کن،آن وقت یکدفعه دلت نرم میشود. اگر دو سه مرتبه این کار را کردی،دیگر غم نمیتواند شما را بگیرد. چون راهش را بلد هستی.
استغفار “امان گاه” انسان است ،یعنی پناهگاه، وقتی گفتی استغفراللهدر پناه خدا هستی.و کجا امن تر و آرامش بخش تر از آغوش خدا…..
فضلیت تسبیحات حضرت زهرا(سلام الله علیها)
روزی حضرت فاطمه زهرا (س) نزد رسول خدا رفت و تقاضای خدمت کاری کرد.
پیامبر در پاسخ او فرمود: به جای خادم، هدیه ای به تو می دهم که از همه دنیا ارزشمندتر باشد.
هنگامی که برای خواب آماده شدی، سی و چهار مرتبه «اللّه اکبر» و سی و سه بار «الحمدللّه » و سی و سه مرتبه «سبحان اللّه » بگو.
از آن روز فاطمه همیشه این ذکر را تکرار می کرد و این ذکر به نام «تسبیحاتِ حضرت زهرا (س) » شهرت یافت.(1)
زراره می گوید: امام صادق(ع) فرمود: “تسبیحات فاطمة زهرا(س) مصداق ذكر كثیر است كه در قرآن آمده: “اذكروا الله ذكراً كثیراً".(2)
امام باقر (ع) فرمود: “اگر چیزی بهتر از تسبیحات حضرت زهرا بود، پیامبر آن را به فاطمه می آموخت.(3)
امام صادق (ع) فرمود: “تسبیح زهرا (س) در هر روز بعد از هر نماز محبوب تر است نزد من از خواندن هزار ركعت نماز مستحبی .(4)
امام صادق (ع) فرمود : “هر كس هنگام خواب تسبیحات فاطمة زهرا (س) را بگوید، از جمله ذاكران خواهد بود.(5)
پی نوشت:
1.من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص ۲۱۱، ح ۳۲
2. وسائل الشیعه، ج۴، باب ۱۸ از ابواب تعقیب، ص ۱۰۲۲.
3. همان، ص ۱۰۲۴.
4.همان.ص ١٠٢٤
5. همان . ص ١٠٢٦
در زمستان تخمه آفتاب گردان بخورید
از ابتلا به بیماریهای ویروسی و سرماخوردگی پیشگیری میکند، باعث تسکین آلرژی میشود، در رفع مشکلات ریوی وتسکین سرفه هنگام ابتلا به سرماخوردگی مؤثر است.
چند نکته تربیتی از منظر روایات
1- هدیه را اول به دختر بدهید.
2- با طفل خود بازی کودکانه کنید.
3- فرزندان خود را ببوسید. پس همانا برای هر بوسیدن درجه ای در بهشت است.
4- با سلام کردن به فرزندتان به او شخصیت دهید.
5- کودک را در کارهای کودکانه خود تمسخر نکنید. کارهایش را احمقانه نخوانید.
6- فرزند را زیاد امر و نهی نکنید تا جرات پیدا کند و در بزرگسالی نافرمان شود و زیر بار هر دعوت حیوانی و شیطانی نرود.
7- به فرزندان خود شخصیت بدهید.
8- به وعده خود وفا کنید.
9- در کودکان عشق و علاقه به نماز را ایجاد کنیم.
10- لوس کردن، کودکان را موجوداتی ضعیف و بی اراده بار می آورد.
11- کودک را تحقیر نکنید.
12- برای کودکان خود دعا کنید. به خصوص پدران.
13- تذکرات را با ملایمات بیان کنید تا سدی بین والدین و فرزندان نشود.
14- اگر کودک در خانه مورد احترام باشد، کمتر از اوامر پدر و مادر سرپیچی می کند.
روحیه زنان را با تبعیض از بین نبرید...
زن در میدان کربلا نقش مرد را کامل میکند و جهاد او را به اتمام می رساند. برای آنکه زن بتواند این رسالت را به دوش بگیرد و برای تحمل سنگینی آن آماده شود، باید او را پرورش داد.
ما نمی توانیم با زن آنگونه که برخی از مردم برخورد میکنند، مواجه شویم. فی المثل نباید پس از زایمان، اگر کودک دختر بود، همه خانه را ناراحتی فرابگیرد؛ نباید زن را در خانه خوار و ذلیل کرد؛ نباید برادر را بر خواهران مسلط کرد؛ نباید روحیه زن را تضعیف کرد.
بسیاری اوقات زنان زیر فشار شوهران هستند. در برخی مناطق با زن به مثابه ابزار تولیدمثل برخورد می شود. در مناطق دیگر او را ابزاز لذت جویی یا تابلویی هنری میدانند که مرد میخواهد آنرا همیشه در برابر چشمان خود قراردهد. با این برخوردها روحیه زن را از او میگیریم، گوهر وجودی او را می گیریم و به او ثابت می کنیم که نمیتواند رسالتی را بعهده داشته باشد و هیچ امتیازی جز بهره جنسی و زیبایی و خدمت کردن به مرد ندارد.
بدین ترتیب، ما با این روش روحیه زن را از بین می بریم، در حالیکه رسول خدا’ص’ می فرمود: “بهترین فرزندان شما دختران هستند.” پیامبر’ص’ دست فاطمه’س’ را می بوسید….
کتاب سفر شهادت امام حسین’ع’ پیشرو اصلاحگری، بند ۱۷۴
چه کسانی بر گردن خدا حق دارند؟
وقتی خداوند متعال در قیامت اعلام میکند:
هر کسی که بر گردن من حق دارد، بلند شود.
همه تعجب میکنند.
از سوی خدا خطاب میآید:
هر کسی هنگام نزاع از خود بخشش نشان داده، تا مسأله اصلاح شود، بر گردن من حقی دارد.
قرآن میفرماید:
فَمَنْ عَفا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ لا يُحِبُّ الظَّالِمين (شوری، آیه ۴۰)
خدا میفرماید:
“اجرت بر من است".
درمحضراستاد
استاد پناهیان:
داشتنِ اعتقاداتِ خوب موجب نمیشود آدم در معرض امتحانات سخت الهی قرار نگیرد. ایمان و اعتقادات دینی به سلامت روح انسان کمک میکنند، اما جای تهذیب نفس و تزکیه را نمیگیرند.
بعضیها پس از مؤمن شدن، در مرحلۀ خودسازی کم میآورند و آخر سر، خودشان را بر خدایی که میپرستند ترجیح میدهند.
وحدت ملت رتمهم بشمارید
رهبر فرزانه انقلاب(حفظه الله):
بگذاريد مردم با سلايق مختلف، در كنار هم زندگی آرامی داشته باشند. ما هر چه داريم از وحدت ملت داريم!
تلنگر....
پرنده هايي که روي شاخه نشستند، هرگز ترس از شکستن شاخه ندارند…
زيرا اعتماد آنها به شاخه ها نيست، بلکه به بالهايشان است…
هميشه به خودت اعتماد داشته باش، خودت را باور کن!
هميشه خودت را نقد بدان، تا ديگران تو را به نسيه نفروشند…
سعي کن استاد تغيير باشي، نه قرباني تقدير…
“در زندگيت به کسي اعتماد کن که به او ايمان داري نه احساس”
و هرگز، به خاطر مردم تغيير نکن! اين جماعت هر روز تو را جور ديگري مي خواهند…
مردم شهري که همه در آن مي لنگند، به کسي که راست راه مي رود مي خندند…
مااز کدام دسته ایم؟
ابان بن تغلب مي گويد:
امام صادق (علیه السلام) فرمود: انسانها چهار دسته هستند.
گفتم: فدايت گردم، آن چهار دسته كيانند؟
فرمود:
1- انساني كه ايمان دارد، ولي قرآن به او داده نشده است.
2- انساني كه قرآن به او داده شده، ولي ايمان ندارد.
3- انساني كه هم قرآن به او داده شده و هم ايمان دارد.
4- انساني كه نه قرآن دارد و نه ايمان.
آنكس كه ايمان دارد ولي قرآن به او داده نشده مانند ميوه اي است كه شيرين است ولي بو ندارد.
آنكس كه قرآن به او داده شده ولي ايمان ندارد، مانند برگ درخت موْرد (درختي شبيه درخت انار که برگهايش هميشه سبز است) بويش خوش است، ولي مزه اش تلخ است.
و آن كسي كه هم قرآن به او داده شده و هم ايمان، مانند ترنج (بالنگ) است كه هم خوش بو است و هم خوشمزه است.
و آن كس كه نه قرآن به او داده شده و نه ايمان، مانند حنظله(هندوانه بوجهل) است كه بوي خوش ندارد و مزه اش نيز تلخ است!
منابع:
علل الشرايع ، ج 1,ص 233,
بحار ، ج 46 ، ص 225
عاقبت تکبر
روزی حضرت عیسی (ع) از صحرایی می گذشت.
در راه به عبادت گاهی رسید که عابدی در آنجا زندگی می کرد. حضرت با او مشغول سخن گفتن شد.
در این هنگام جوانی که به کارهای زشت و ناروا مشهور بود، از آنجا گذشت. وقتی چشمش به حضرت عیسی (ع) و مرد عابد افتاد، پایش سست شد و از رفتن باز ماند.
همان جا ایستاد و گفت: خدایا من از کردار زشت خویش شرمنده ام. اکنون اگر پیامبرت مرا ببیند و سرزنش کند، چه کنم؟! خدایا عذرم را بپذیر و آبرویم را مبر.
مرد عابد تا آن جوان را دید سر به آسمان بلند کرد و گفت:
خدایا! مرا در قیامت با این جوان گناه کار محشور نکن. در این هنگام خداوند به پیامبرش وحی فرمود که به این عابد بگو:
ما دعایت را مستجاب کردیم و تو را با این جوان محشور نمی کنیم، چرا که او به دلیل توبه و پشیمانی اهل بهشت است و تو به دلیل غرور و تکبرت ، اهل دوزخ!
تلنگر...
ﮔﺎﻫﯽ ﺧﺪﺍ…
ﺑﺎ ﺩﺳﺖِ ﺗﻮ…
ﺩﺳﺖِ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﺶ ﺭﺍ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ…!
ﺑﺎ ﺯﺑﺎﻥ ﺗﻮ،
ﮔﺮﻩ ﮐﺎﺭ ﺑﻨﺪﻩ ﺍﯼ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯿﮑﻨﺪ…!
ﺑﺎ ﺍﻧﻔﺎﻕ ﺗﻮ،
ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺍﯼ ﺭﺍ ﺳﯿﺮ ﻭ ﻋﺮﯾﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﻣﯿﭙﻮﺷﺎﻧﺪ…!
ﺑﺎ ﻗﺪﻡ ﺗﻮ،
ﻣﺸﮑﻠﯽ ﺭﺍ ﺣﻞ ﻣﯿﮑﻨﺪ…!
ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺳﺘﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﯾﺎﺭﯼ ﻣﯿﮕﯿﺮﯼ،
ﺑﺪﺍﻥ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺩﺳﺖِ ﺩﯾﮕﺮ ﺗﻮ،
ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﺧﺪﺍﺳﺖ …
مقید باشید جمعه ها غسل کنید
یکی از غسل های مستحبی غسل جمعه است.
حتما مقید باشید جمعه ها به حمام رفته و غسل جمعه بکنید.
حالا اگر به خاطر غسل جنابت به حمام می روید، نیت غسل جمعه را هم در آن داخل بکنید و حتی نیت غسل توبه و غسل نشاط را هم در آن داخل کنید و یک باره غسل کنید.
یکی از آثار غسل جمعه این است که بدن انسان در قبر نمی پوسد. شیخ صدوق رحمةاللهُ که مزار ایشان در ابن بابویه می باشد، یکی از کسانی بود که غسل جمعه را واجب می دانست. البته در زمان ما اکثر مراجع مستحب می دانند، ولی ایشان واجب می دانست.
” آیت الله مجتهدی (ره)”