بصیرت کجاست؟....
ﭼﻮﻥ ﺣﺠﺎﺝ ﺑﻦ ﻳﻮﺳﻒ ﻭﺍﺭﺩ ﻣﻜﻪ ﺷﺪ ﻭ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﺯﺑﻴﺮ ﺭﺍ ﺑﺪﺍﺭ ﻛﺸﻴﺪ، ﺷﺒﺎﻧﻪ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﻋﻤﺮ ﭘﻴﺶ ﺣﺠﺎﺝ ﺭﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ:
ﺩﺳﺘﺖ ﺭﺍ ﺑﺪﻩ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻋﺒﺪﺍﻟﻤﻠﻚ ﺑﻴﻌﺖ ﻛﻨﻢ ﻛﻪ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ:
“ﻣَﻦ ﻣﺎﺕَ ﻭَ ﻟَﻢ ﻳَﻌﺮِﻑ ﺍِﻣﺎﻡَ ﺯَﻣﺎﻧﻪ ﻣﺎﺕَ ﻣﻴﺘﻪَ ﺟﺎﻫِﻠﻴﻪ”
ﻫﺮ ﻛﺲ ﺑﻤﻴﺮﺩ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻰ ﻛﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻧﺶ ﺭﺍ ﻧﺸﻨﺎﺧﺘﻪ ﻣﺮﺩﻥ ﺍﻭ ﻣﺮﺩﻥ ﺟﺎﻫﻠﻴﺖ ﺍﺳﺖ.
ﺣﺠﺎﺝ ﭘﺎﻯ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺴﻮﻯ ﺍﻭ ﺩﺭﺍﺯ ﻛﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ:
ﺩﺳﺘﻢ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺍﺳﺖ، ﭘﺎﻳﻢ ﺭﺍ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﻛﻦ،
ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﮔﻔﺖ: ﻣﺮﺍ ﺍﺳﺘﻬﺰﺍﺀ ﻣﻴﻜﻨﻰ؟
ﺣﺠﺎﺝ ﮔﻔﺖ: ﺍﻯ ﺍﺣﻤﻖ ﺑﻨﻰ ﻋﺪﻯ ﻣﮕﺮ ﻋﻠﻰ ﺑﻦ ﺍﺑﻴﻄﺎﻟﺐ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻧﺖ ﻧﺒﻮﺩ؟
ﭼﺮﺍ ﺑا اﻭ ﺑﻴﻌﺖ ﻧﻜﺮﺩﻯ ﻭ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺁﻣﺪﻩ ﺣﺪﻳﺚ: ﻣﻦ ﻣﺎﺕ ﻭ ﻟﻢ ﻳﻌﺮﻑ… ﻣﻴﺨﻮﺍﻧﻰ،
ﺑﺨﺪﺍ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺍﻳﻦ ﺣﺪﻳﺚ ﻧﻴﺎﻣﺪﻩ ﺍﻯ ﺑﻠﻜﻪ ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﭼﻮﺑﻪ ﺩﺍﺭﻯ ﻛﻪ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﺯﺑﻴﺮ ﺑﺎﻟﺎﻯ ﺁﻧﺴﺖ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻯ.
قصه های اسلامی و تکه های تاریخی
راه داشتن حضورقلب درنماز
از علامه طباطبايى (ره) پرسيدند:
چه كنیم تا در نماز حضور قلب داشته باشیم…؟
ايشان فرمودند : اگر مى خواهى در نماز حضور قلب داشته باشى ، كم حرف بزن…!
استفاده از زنان برای تجارت پر سود
نابودی عفت و حیا؛استفاده از زنان برای تجارت پر سود
آیا هر عقیده ای باید محترم شمرده شود؟
استاد مطهری:
در فلسفه اروپایی لازمه احترام به حیثیت ذاتی انسان این دانسته شده است که خواسته ها و تمایلات و پسندها و انتخابهای هر انسانی باید محترم شمرده شود. پس هر عقیده ای که انتخاب کرد محترم است ولو آن عقیده سخیف ترین و موهن ترین و متناقض ترین عقاید با شأن و مقام انسان باشد (مثل گاوپرستی هندوها).
از نظر ما انسان از آن نظر محترم است که به سوی هدف تکاملی طبیعی حرکت می کند، پس تکامل محترم است. هر عقیده ای که -ولو زاییده انتخاب خود انسان باشد- نیروهای کمالی او را راکد کند و در زنجیر قرار دهد احترام ندارد.
یادداشتهای استاد مطهری، ج1، ص77
حوادث و نشانه های قبل از ظهور امام زمان(عج)
ﺷﻴﺦ ﻣﻔﻴﺪ ﻗﺪﺱ ﺳﺮﻩ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ «ﺍﺭﺷﺎﺩ» ﻣﻰ ﻧﻮﻳﺴﺪ: ﺭﻭﺍﻳﺎﺗﻰ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻋﻠﺎﻣﺖ ﻫﺎﻳﻰ ﺑﺮﺍﻯ ﻭﻗﺖ ﻇﻬﻮﺭ ﻗﺎﺋﻢ (ﺍﺭﻭﺍﺣﻨﺎ ﻓﺪﺍﻩ) ﺑﻴﺎﻥ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺍﺯ ﺣﻮﺍﺩﺛﻰ ﻛﻪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻗﻴﺎﻡ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﭘﻴﺶ ﻣﻰ ﺁﻳﺪ ﺧﺒﺮ ﺩﺍﺩﻩ، ﻭ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎﻳﻰ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺁﻥ ﺩﻟﺎﻟﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﻋﻠﺎﻣﺖ ﻇﻬﻮﺭ ﻣﻰ ﺑﺎﺷﺪ ﺫﻛﺮ ﮔﺮﺩﻳﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺑﻌﻀﻰ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﻣﻰ ﻛﻨﻴﻢ:
1.ﺳﻔﻴﺎﻧﻰ ﺧﺮﻭﺝ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ، ﺣﺴﻨﻰ ﻛﺸﺘﻪ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ، ﻣﻴﺎﻥ ﺑﻨﻰ ﻋﺒﺎﺱ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺳﻠﻄﻨﺖ ﻭ ﺭﻳﺎﺳﺖ ﺩﻧﻴﻮﻯ ﺍﺧﺘﻠﺎﻑ ﻣﻰ ﺍﻓﺘﺪ، ﺧﻮﺭﺷﻴﺪ ﺩﺭ ﻧﻴﻤﻪ ﻣﺎﻩ ﺭﻣﻀﺎﻥ، ﻭ ﻣﺎﻩ ﺩﺭ ﺁﺧﺮ ﺁﻥ ﺑﺮﺧﻠﺎﻑ ﺭﻭﺵ ﻋﺎﺩﻯ ﮔﺮﻓﺘﮕﻰ ﭘﻴﺪﺍ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ، ﺯﻣﻴﻦ ﺩﺭ ﺑﻴﺪﺍﺀ ﻓﺮﻭ ﻣﻰ ﺭﻭﺩ، ﻭ ﺩﺭ ﺳﺮﺯﻣﻴﻦ ﻣﻐﺮﺏ ﻭ ﻣﺸﺮﻕ ﻓﺮﻭﺭﻓﺘﮕﻰ ﻫﺎﻯ ﺩﻳﮕﺮﻯ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ، ﺧﻮﺭﺷﻴﺪ ﺍﺯ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻇﻬﺮ ﺗﺎ ﻋﺼﺮ ﺑﻰ ﺣﺮﻛﺖ ﻣﻰ ﻣﺎﻧﺪ، ﻭ ﺍﺯ ﺳﻤﺖ ﻣﻐﺮﺏ ﻃﻠﻮﻉ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ.
2.ﻧﻔﺲ ﺯﻛﻴﻪ ﺩﺭ ﭘﺸﺖ ﻛﻮﻓﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﻫﻔﺘﺎﺩ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﺻﺎﻟﺢ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﻮﺩ، ﻣﺮﺩﻯ ﻫﺎﺷﻤﻰ ﺑﻴﻦ ﺭﻛﻦ ﻭ ﻣﻘﺎﻡ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﻮﺩ
3.ﺩﻳﻮﺍﺭ ﻣﺴﺠﺪ ﻛﻮﻓﻪ ﺧﺮﺍﺏ ﺷﻮﺩ، ﭘﺮﭼﻤﻬﺎﻯ ﺳﻴﺎﻩ ﺍﺯ ﺧﺮﺍﺳﺎﻥ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﻮﺩ، ﺳﻴﺪ ﻳﻤﺎﻧﻰ ﺧﺮﻭﺝ ﻛﻨﺪ , ﻣﻐﺮﺑﻰ ﺑﺮ ﻣﺼﺮ ﭼﻴﺮﻩ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺑﺮ ﺷﺎﻣﺎﺕ ﺳﻴﻄﺮﻩ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﻨﺪ، ﻟﺸﻜﺮ ﺗﺮﻙ ﺩﺭ ﺟﺰﻳﺮﻩ ﻭ ﻟﺸﻜﺮ ﺭﻭﻡ (ﻳﻬﻮﺩﻳﺎﻥ) ﺩﺭ ﺭﻣﻠﻪ ﻳﻌﻨﻰ ﻓﻠﺴﻄﻴﻦ ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻳﺪ.
حقوق بشرآمریکایی بدون روتوش
این دو واکنش بعد از زدن هواپیمای مسافربری ایران همان آمریکا بدون روتوش است.
جرج بوش پدر: من هرگز از طرف آمریکا عذرخواهی نمیکنم. من اهمیتی نمیدهم که چه کاری انجام شده است. من اهمیت نمیدهم که حقیقت چیست.
ویلیام راجرز فرمانده ناو وینسنس: اگر صدها بار نیز آن اتفاق رخ دهد باز هم دستور شلیک خواهم داد.
“یادشهدای 12تیرماه1367گرامی باد”
خانواده ورسانه
استاد رائفی پور:
باهمسرت رفیقی یا نه؟
خرافه شانس بانعل اسب
در گذشته، مردم، بالاي درِ خانهها، مغازهها و گرمابهها نعل اسب ميآويختند و به اين كار اعتقاد داشتند؛ بيآن كه از پيشينه اين باور غلط آگاه باشند.
ريشه منحوس آن اين بود كه پس از شهادت امام حسين (عليهالسلام) به فرمان عمر بن سعد، گروهي براي تفاخر بر سم اسبهايشان نعل تازه زدند و با آنها برروي بدنهاي مطهّر شهيدان تاختند و بدينسان سينه و پشت شهيدان زير سم اسبان نرم شد.
هنگام بازگشتِ اسبْتازان به كوفه، عدهاي بر آن نعلها بوسه زدند و آنها را بر ديده نهادند و براي تبرّك، بالاي درِ خانههايشان آويختند.
بعدها بزرگاني چون «ابوريحان بيروني» پرده از راز اين كار نابخردانه برداشتند و مردم را آگاه كردند. متأسفانه تا حدود پنجاه سال پيش نيز اين كار رايج بود و چيزي كه نحس محض و پليدي صرف بود، مايه تيمّن و پايه تبرّك تلقّي ميشد تا اين كه با رونق يافتن حسينيهها و مسجدها و تلاش عالمان آگاه، اين سنّت خرافي از ميان برداشته شد.
پيامبر گرامي اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
هنگام شيوع بدعتها در ميان امّت اسلام، عالم بايد با بهرهگيري از سلاح علم با آنها مبارزه كند؛ وگرنه خداوند و فرشتگان و همه مردمان بر او لعنت ميفرستند؛ «إذا ظهرت البدع فى أُمّتى، فليظهر العالم علمه و إلاّ فعليه لعنة الله و الملائكة و النّاس أجمعين»
بحار الأنوار، ج54، ص234
آیت الله جوادی آملی
حکم سوزاندن نوشته های قرآنی
سوزاندن آیات قرآن و اسامی ائمه علیهم السلام چه حکمی دارد؟
پاسخ:
سوزاندن آیات قرآن و اسامی مبارک ائمه معصومین علیهم السلام که - برای مثال - در روزنامه چاپ شده، جایز نیست؛ [1]
ولی در آب ریختن یا تبدیل آن به خمیر برای بازیافت و نیز دفن آن در جایی که بی احترامی محسوب نشود، اشکال ندارد. [2]
توجه:
هر گاه وجود آیات قرآن و نام خداوند و معصومین علیهم السلام در کاغذی قطعی نباشد، سوزاندن و دور انداختن آن اشکال ندارد و جستجو برای یافتن این موارد لازم نیست؛ ولی اگر کسی بداند که در ورقه ای چنین چیزی وجود دارد، هتک حرمت [3] و سوزاندن آن جایز نیست. [4]
آیت الله خامنه ای: سوزاندن و دور ریختن اوراقی که امکان استفاه از آن در صنعت کارتن سازی و مانند آن وجود دارد یا بر یک طرف آن نوشته شده و طرف دیگر قابل استفاده برای نوشتن است، به علت وجود شبهه اسراف، خالی از اشکال نیست.
تجربه ای بابهای سنگین
حضرت آیتالله خامنهای:
«از تجربههای ما در برجام این است که آمریکا پابند به تعهّدات خودش نیست و به راحتی معاهده را نقض میکند.
تجربه دیگر ما، همراهیِ اروپا با آمریکا در مهمترین موارد است… اروپا باید فروش کامل نفت ایران را تضمین کند؛ آنها بایستی بهقدری که جمهوری اسلامی میخواهد خریداری بکنند… ما با این سه کشور اروپایی دعوا نداریم، امّا اعتماد نداریم و این هم متّکی است به یک سابقهای؛
لذاست که باید این تضمینها بهطور واقعی انجام بگیرد.»
۱۳۹۷/۰۳/۰۲
قباله ای امیرالمؤمنین علیه السلام نوشت
شریح قاضی می گوید: خانه ای را به هشتاد دینار خریدم، به نام خود قباله کردم و گواهان بر آن گرفتم.
خبرش به امیرالمؤمنین علیه السلام رسید، مرا احضار کرد و فرمود: ای شریح! شنیده ام خانه ای به هشتاد دینار خریده ای و بر آن قباله نوشته و چند نفر گواه گرفته ای!؟
گفتم: آری، درست است.
امام علیه السلام نگاه خشمگین به من کرد و فرمود:
شریح از خدا بترس به زودی کسی (عزرائیل) به سوی تو خواهد آمد. نه به قباله ات نگاه می کند و نه به امضای آن گواهان اهمیت می دهد و تو را از آن خانه حیران و سرگردان خارج می کند و در گودال قبرت می گذارد.
ای شریح! خوب تأمل کن! مبادا این خانه را از مال دیگران خریده باشی و بهای آن را از مال حرام پرداخته باشی؟ که در این صورت، در دنیا و آخرت خویشتن را بدبخت ساخته ای.
سپس فرمود:
ای شریح! آگاه باش! اگر وقت خرید خانه نزد من آمده بودی برای تو قباله ای می نوشتم، که به خرید این خانه حتی به یک درهم هم رغبت نمی کردی من این چنین قباله می نوشتم:
این خانه ای است که بنده خوار و ذلیل، از شخص مرده ای که آماده کوچ به عالم آخرت است، خریداری کرده که در سرای فریب (دنیا)، در محله فانی شوندگان و در کوچه هلاک شدگان قرار دارد، که دارای چهار حد است:
_حد اول آن؛ به پیشامدهای ناگوار (آفات و بلاها) منتهی می شود.
_ حد دوم؛ به مصیبتها (مرگ عزیزان و…) متصل است.
_حد سوم؛ به هوسهای نفسانی و آرزوهای تباه کننده اتصال دارد.
_ حد چهارمش؛ شیطان گمراه کننده است و درب این خانه از حد چهارم باز می گردد.
این خانه را شخص فریفته آرزوها از کسی که پس از مدت کوتاهی می میرد به مبلغ خارج شدن از عزت قناعت و داخل شدن در پستی دنیاپرستی خریده است.
آری نگاه انسانهای وارسته نسبت به زندگی پست همین است.
بحارالانوار، ج 33، ص 458
روش پیدا کردن راه حق
شهید محمدابراهیم همت:
هرموقع درمناطق جنگی راه رو گم کردید نگاه کنید آتش دشمن کدام سمت را می کوبد همان جبهه خودی است.
حماسه هایی از جنس آخرالزمان...
استادپناهیان:
هیچ وقت از مداخله نظامی نترسید
دررحمت خداهمیشه بازاست...
جوانی در بنی اسرائیل زندگی می کرد و به عبادت حق تعالی مشغول بود روزها را به روزه و شبها را بنماز و طاعت، تا بیست سال کارش همین بود.
تا که یک روز فریب خورده و کم کم از خدا کناره گرفت و عبادتها را تبدیل به معصیت و گناه کرد و از جمله گنه کاران قرار گرفت
در این کار بیست سال باقی ماند
یک روز آمد جلو آئینه خود را ببیند، نگاه کرد دید موهایش سفید شده از معصیتهای خود بدش آمد واز کرده های خود سخت پشیمان گردید.
گفت خدایا بیست سال عبادت و بیست سال معصیت کردم اگر برگردم بسوی تو آیا قبولم می کنی.
صدائی شنید که می فرماید:
«اجبتنا فاحببناک ترکتنا فترکناک و عصیتنا فامهلناک و ان رجعت الینا قبلنا».
تا آن وقتی که ما را دوست داشتی پس ما هم تو را دوست داشتیم. ترک ما کردی پس ما هم تو را ترک کردیم، معصیت ما را کردی ترا مهلت دادیم. پس اگر برگردی بجانب ما، تو را قبول می کنیم. پس توبه نمود و یکی از عبّاد قرار گرفت. از این مرحمتها از خدا نسبت به همه گنه کاران بوده و هست.
بازآ بازآ هرآنچه هستی بازآی
گر کافر و گبر و بت پرستی بازآی
این درگه ما درگه نامیدی نیست
صدبار اگر توبه شکستی بازآی
در کتاب ثمراة الحیوة جلد سوم صفحه 377
روزگاری که زن قبله میشود خدا شکم میشود!
سخنان تکان دهنده ی آیت الله مجتهدی تهرانی در رابطه با آخرالزمان و مردم آخرالزمان
شیرین ترین ذکر
آیتالله بهجت (ره):
معیار اصلی،نماز است. این نماز بالاترین ذکر است، شیرینترین ذکر است، برترین چیز است. حال، برخی به دنبال ذکرهای ویژهای میگردند که کسی نشنیده باشد!
فریادگر توحید، ص١٨٣