درس بزرگ امام جواد(ع)....
رهبرفرزانه انقلاب(حفظه الله):
درس بزرگ امام جواد(ع) به مااین است که درمقابل قدرتهای منافق وریاکار، بایدهمت کنیم که هوشیاری مردم رابرای مقابلهی با این قدرتها برانگیزیم.
نماز دهه اول ماه ذی حجه
بین نماز مغرب و عشاء، دو رکعت نماز بجا آورید، در هر رکعت پس از حمد، سوره توحید و سپس آیه 142 از سوره مبارکه أعراف را بخوانيد:
وَ واعَدْنا مُوسى ثَلاثينَ لَيْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ ميقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعينَ لَيْلَةً وَ قالَ مُوسى لِأَخيهِ هارُونَ اخْلُفْني في قَوْمي وَ أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبيلَ الْمُفْسِدين.
در خواب غفلت به سر میبریم...
آیتالله بهجت (ره):
بیدار نیستیم، بیدار نمیشویم، که در خواب غفلت به سر میبریم. معلوم میشود لایق نیستیم که رئیس و رهبر و امام ما غیبت نموده است.
در محضر بهجت، ج۲، ص۲۷۱
جوان قهرمان
جوانان مسلمان، سرگرم زورآزمایی و مسابقه وزنهبرداری بودند. سنگی بزرگ آنجا بود که مقیاس نیرومندی و مردانگی جوانان به شمار میرفت و هر کس آن را به اندازه تواناییاش حرکت میداد.
در این هنگام رسول اکرم صلی الله علیه وآله رسید و پرسید: «چه میکنید؟»
جوانان گفتند: «داریم زورآزمایی میکنیم. میخواهیم ببینیم کدام یک از ما نیرومندتر و زورمندتر است.»
رسول اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: «میخواهید من بگویم چه کسی از همه نیرومندتر است؟»
جوانان پاسخ دادند: «البتّه، چه از این بهتر که پیامبرصلی الله علیه وآله داور مسابقه باشد و نشان افتخار را او بدهد.»
همه منتظر بودند که رسول اکرم صلی الله علیه وآله کدام یک را به عنوان قهرمان معرّفی میکند. هر کس پیش خود گمان میکرد اینک پیامبر صلی الله علیه وآله دست او را خواهد گرفت و به عنوان قهرمان مسابقه معرّفی خواهد کرد.
رسول اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: «از همه نیرومندتر، کسی است که اگر از چیزی خوشش آید، علاقه به آن چیز، او را از دایره حق و انسانیت خارج نسازد و به زشتی نیالاید، و اگر در جایی خشمناک میشود بر خویشتن پیروز آید، جز حقیقت نگوید و کلمهای دروغ یا دشنام بر زبان نیاورد، و اگر صاحب قدرت و نفوذ گردد و در پیش راهش مانعی نماند، بیش از حقّش، دست پیش نیاورد! »
داستان راستان، ج1،علامه شهید مرتضی مطهری
کورحقیقی...
فقیری به در خانه بخیلی آمد گفت: شنیده ام که تو بخشی از مال خود را نذر نیازمندان کرده ای و من در نهایت فقرم، به من چیزی بده.
بخیل گفت: من نذر کوران کرده ام.
فقیر گفت: کور حقیقی من هستم، زیرا اگر بینا بودم، از در خانه خداوند به در خانه کسی چون تو نمی آمدم.
گرفتن حاجت ازامام جواد(علیه السلام)
حجت الاسلام والمسلمین رفیعی:
امام جواد(ع) در پاسخگویی به حاجات دنیایی زودتر کار را راه می اندازند.
محمد بن سهل قمی نقل می کنند؛ رفتم مکه برای زیارت خانه خدا برگشتم مدینه خدمت آقا امام جواد(ع)، می گفت: خیلی دلم می خواست یک پیراهن تبرکی از امام جواد(ع) بگیرم، آمدم خدمت آقا دیدم منزل شلوغ است و اصلا موقعیت نیست و مطرح نکردم و خداحافظی کردم و آمدم.
در مسیر که با کاروان حرکت می کردیم یک وقت دیدم یک قاصدی از پشت سرم فریاد می زند که محمد بن سهل قمی کیست؟
گفتم ؛ من هستم چه کاری دارید؟ گفت ؛ آقا امام جواد(ع) این بقچه را برای شما فرستاده است. بقچه را باز کردم دیدم پیراهن از خود امام بوده و این بسته را برای من فرستاده است بدون اینکه من حاجات خود را مطرح کنم و به زبان بیاورم.
ابو هاشم جعفری می فرمایند؛ مدتی بود عادت بدی پیدا کرده بودم گِل می خوردم . یک وقتی با آقا امام جواد (ع) قدم می زدیم وارد باغی شدیم همانطور که در باغ قدم می زدیم، خدمت آقا مشکلم را گفتم، گفتم آقا من عادت بدی پیدا کردم،گِل میخورم ، و حرص به این کار دارم.
آقا فرمودند؛ ما دعا می کنیم.
چند روز بعد من را دیدند ،فرمودند ابو هاشم چطور هستید؟ گفتم آقا گِل پیش من مبغوض است، تنفر پیدا کردم با دعای شما این محبت و دوستی این علاقه که نسبت به خوردن گِل و خاک داشتم تبدیل شد،به تنفر.
عزیزان امام جواد منشاء خیر و برکت هستند، یک حدیث بخوانم؛همه ی راه های ترقی در این یک حدیث جمع شده است.
امام جواد(ع) می فر مایند:اَلثِّقَهُ بِاللهِ ثَمَنُ لِکُلِّ غالٍ،وسُلِّمٌ اِلی کُلِّ عالٍ. «توکل بر خدا نردبان همه ی ترقی هاست.» چرا؟ چون شما به هرچی تکیه کنی کوه یخی است آب می شود. پدر، مادر، برادر، می میرند. پارتی، آشنا، رییس، وزیر، مرجع، و … هر کسی و هر چیزی پیش شماست، نابود می شود. اما آن کسی که ماندگار است، خداست.
در زندگی، درس، ازدواج، شغل و…تکیه ات بر خدا باشد.
در آیه آخر سوره توبه خدا به پیغمبر دستور می دهد؛ همه ی عالم بهت پشت کردند ،تو ماندی تنها ،هیچ کس نبود،خودت بودی و خودت قُل حَسْبی الله«بگو خدا برایم کافیست.»
گاهی اوقات آدم به یک قرص اعتماد دارند ولی به خدا اعتماد ندارند.
شهادت جواد الائمه علیه السلام تسلیت باد
پاسخ رهبر انقلاب درباره برخی از نگرانیها نسبت به آینده انقلاب
پاسخ رهبر انقلاب درباره برخی از نگرانیها نسبت به آینده انقلاب: به همه بگویید…
در روزهای اخیر جمعی از فعالان فرهنگی خارج از کشور با امام خامنه ای دیدار کردند که در خلال آن یکی از حضار، دغدغه و نگرانی علاقمندان به انقلاب در آن سوی مرزها را از آینده بیان کرد. رهبر انقلاب در پاسخ به نگرانی این شخص گفتند:نسبت به اوضاع ما اصلا نگران نباشند، هیچکس هیچ غلطی نمیتواند بکند، مطمئن باشند، هیچ تردیدی در این جهت وجود ندارد؛ این را به همه بگویید.
خوش بینی و ترک تجسس
یکی از بزرگان از پارسایی پرسید: نظر تو در مورد فلان عابد چیست که مردم درباره او سخنها می گویند و در غیاب او از او عیبجویی می کنند؟
پارسا گفت: در ظاهر او عیبی نمی بینم و در مورد باطنش نیز آگاهی ندارم.
هر که را، جامه پارسا بینی
پارسا دان و نیک مرد انگار
ور ندانی که در نهادنش چیست
محتسب را درون خانه چکار؟
حکایتهای گلستان سعدی، محمد محمدی اشتهاردی
خدایا...
امیرالمومنین علی علیه السلام:
خدايا
آبرويم را با بي نيازي نگهدار
و با تنگدستي شخصيت مرا لكه دار مفرما، كه
از روزي خواران تو روزي خواهم
و از آدمهاي بدكردار عفو و بخشش طلبم.
نهج البلاغه، خطبه ۲۲۵
خمس فروش ماشین
سوال:
اگر شخصی ماشین مورد نیاز خود را بفروشد و با پول آن ماشین جدید بخرد، آیا باید خمس بپردازد؟
پاسخ:
حضرت امام(ره): پول فروش ماشین اول، فورا خمس دارد، مگر اینکه با ماشین جدید معاوضه کند. [1]
بقیه مراجع: اگر ماشین جدید مورد نیاز و در شأن او باشد، خمس ندارد. [2]
تبصره 1:
فرض مسئله در جایی است که تا پیش از رسیدن سال خمسی با پول فروش ماشین قبلی، ماشین جدید تهیه کرده و چنانچه این پول تا سر سال خمسی باقی بماند، حکم سوال پول فروش خانه را می یابد.
تبصره 2:
هر چند در کلام برخی مراجع سخن از غیر ماشین است، تفاوتی بین آن و سایر وسایل مورد نیاز در این جهت نیست.
ساعت اختصاصی فرمانده شهید ... .
درمحضراستاد
به بزرگی گفتند:
با چه چیز به این مقام رسیدی؟
گفت: بر سر راه دل نشستم
و غیر خدا را به دل راه نداده ام.
رساله لقاء الله،میرزا جواد ملکی تبریزی
صدقه عروسی را از مرگ نجات داد...
شیخ صدوق (ره) در امالی از امام صادق علیه السلام روایت کرده که فرمود: حضرت عیسی علیه السلام به جمعی گذشت که شادی می کردند، سبب شادی آن ها را پرسید: خطاب به آن حضرت عرض کردند: یا روح الله! دختر فلانی را امشب برای فلان مرد به عروسی می برند.
حضرت عیسی علیه السلام فرمود: امروز شادی می کنند ولی فردا گریان خواهند بود. یکی پرسید: چرا ای پیغمبر خدا؟
فرمود: به جهت آن که عروس آن ها امشب خواهد مرد.
این سخن سبب اختلافی میان پیروان آن حضرت و منافقان گردید، چون روز دیگر شد به نزد آن دختر آمده او را سالم در جای خود دیدند، از این رو به نزد حضرت عیسی علیه السلام رفته گفتند: یا روح الله، آن عروسی را که دیروز گفتی خواهد مرد، نمرده است؟
عیسی علیه السلام فرمود: خدا هرچه خواهد می کند، اکنون ما را به نزد وی ببرید، آنان با عجله حضرت عیسی علیه السلام را بدان جا آوردند و دَر خانه را زدند، شوهر آن زن (تازه عروس) بیرون آمد، حضرت عیسی علیه السلام به او فرمود: از همسرت اجازه بگیر من به نزدش می روم.
داماد به داخل خانه رفت و به همسرش گفت: حضرت روح الله علیه السلام با جمعی بر دَر خانه اند. آن زن در چادر رفت، و عیسی علیه السلام داخل شده بدو فرمود: دیشب چه کار خیری کردی؟
پاسخ داد: اضافه بر کارهای قبل خود کاری نکردم.
در هر شب جمعه سائلی بر در خانه می آمد و ما خوراک یک هفته را به او می دادیم، دیشب نیز سائل مزبور آمد و من و اهل خانه هر کدام به کاری سرگرم بودیم و کسی متوجه او نشد. یک بار فریاد زد کسی پاسخش را نداد، بار دوم صدا زد کسی جوابش را نداد تا چند بار صدا زد و من صدای او را شنیدم بطور ناشناس برخاستم و به اندازه معمول هر هفته به او خوراکی دادم و رفت.
حضرت عیسی علیه السلام که این سخن را از وی شنید به او فرمود: از جای خود برخیز. و چون آن زن از جای خود برخاست، یک افعی (درشت) چون شاخه درخت، در زیر او بود که دُم خود را به دندان گرفته بود.
عیسی علیه السلام فرمود: به خاطر آن عملی که انجام دادی خداوند این بلا را از تو دور گردانید.
کیفرگناه،سید هاشم رسولی محلاتی
می گویند اسلام برای اداره جامعه ناقص است...
آیت الله بهجت(ره):
با هم خوب نیستیم و به حقوق یکدیگر تعدّی می کنیم، بعد هم اعتراض می کنیم و می گوییم: اسلام برای اداره ی جامعه ناقص است!
در حقیقت اسلام را کنار می گذاریم، بعد اعتراض می کنیم و می گوییم: اسلام ناقص است و نمی تواند ما را اداره کند.
یک سال ازشروع غوغای توگذشت...
استادوآغازگرهمجنس بازان...
امام باقر عليه السّلام فرمود:
قوم لوط بهترين قومى بود كه خدا آفريده بود ولى ابليس آنان را سخت به سوى خويش فرا خواند و داستان قوم لوط از اين قرار بود كه چون مردان همگى براى كار بيرون مى آمدند زنان را تنها مى نهادند و آن هنگام كه مردان به خانه هايشان بازمى گشتند ابليس به سراغ ساخته هاى آنان مى رفت و آنچه را كه درست كرده بودند خراب و نابود مى كرد؛
پس قوم به يك ديگر گفتند: بياييد كمين كنيم تا كسى را كه ساخته هاى ما را خراب مى كند بشناسيم؛ پس در كمين نشستند و ناگاه پسر بچه اى را ديدند كه در زيبايى بى نظير بود و از او پرسيدند:
آيا تو ساخته هاى ما را خراب مىكنى؟
او گفت: آرى، چندين بار اين كار را كرده ام. در كشتن او هم رأى شدند و او را نزد مردى گذاردند.
چون شب فرا رسيد آن پسر فرياد كشيد. مرد از او پرسيد: تو را چه شده است؟
گفت: پدرم مرا هر شب روى شكمش مى خواباند. آن مرد گفت: بيا روى شكم من بخواب، پس ابليس پيوسته او را ماليد تا به او آموخت كه چگونه اين كار زشت را انجام دهد، نخست ابليس اين كار را با او كرد و بار دوم آن مرد با ابليس چنين كرد، سپس ابليس گريخت و نهان شد.
چون صبح شد آن مرد قوم را از كرده ی آن پسر آگاه ساخت و آنان از چيزى كه با آن آشنايى نداشتند خوششان آمد و بر اين كار زشت دست يازيدند تا آنجا كه مردان به همديگر اكتفا نمودند، پس آنگاه در كمين نشستند و با رهگذران نيز اين كار را كردند تا اينكه ديگر كسى از شهر آنان عبور نمى كرد، پس زنانشان را وارهاندند و به پسر بچه ها روى آوردند.
چون ابليس لعنت شده ديد كه كارش در ميان مردان پا بر جا شده خويش را به شكل زنى در آورد و به سراغ زنان رفت و به آنان گفت: مردان شما با يك ديگر همجنس بازى مى كنند؟
درمحضراستاد
25 ذی القعده دحوالارض
«دَحو» به معنای گسترش است و برخی نیز آن را به معنای تکان دادن چیزی از محلِ اصلی اش تفسیر کرده اند.
منظور از دحوالارض (گسترده شدن زمین) این است که در آغاز، تمام سطح زمین را آب های حاصل از باران های سیلابیِ نخستین فراگرفته بود. این آب ها، به تدریج در گودال های زمین جای گرفتند و خشکی ها از زیر آب سر برآوردند و روز به روز گسترده تر شدند.
از سوی دیگر، زمین در آغاز به صورت پستی ها و بلندی ها یا شیب های تند و غیرقابل سکونت بود. بعدها باران های سیلابی مداوم باریدند، ارتفاعات زمین را شستند و دره ها گستردند. اندک اندک زمین هایِ مسطح و قابل استفاده برای زندگی انسان و کشت و زرع پدید آمد. مجموع این گسترده شدن، «دَحو الارض» نام گذاری می شود.
زمین، گاهواره زندگی انسان و همه موجوداتِ زنده است، که با تمام کوه ها، دریاها، درّه ها، جنگل ها، چشمه ها، رودخانه ها، معادن و منابع گرانبهایش، نشانه ای از نشانه های آفریدگار به شمار می آید که آن را گسترانیده است.
دحوالارض در قرآن:
در قرآن کریم به دحوالارض اشاره شده است. خداوند در آیه 30 سوره نازعات می فرماید: «و زمین را پس از آن (آفرینش آسمان و زمین) گسترش داد».
بر پایه نظر بیشتر مفسران، منظور از «دَحیها» در این آیه، همان دحوالارض است.
اعمال روز دحوالارض:
روز گسترش زمین از زیر کعبه و روز بسیار مبارکی است و آداب و اعمال ویژه ای دارد؛ از جمله:
1. روزه داشتن که ثواب هفتاد سال عبادت را دارد.
2. احیا و شب زنده داری شب دحوالارض که برابر با یک سال عبادت است.
3. ذکر و دعا.
4. انجام غسل به نیت روزِ دحوالارض و نماز مخصوص آن.