او را برای خودش بخواهیم،نه خودمان
آیا میشود رئیس و مولای ما حضرت ولی عصر محزون باشد و ما خوشحال باشیم؟ او در اثر ابتلای دوستان (آزمایش و امتحان دوستان)، گریان باشد و ما خندان و خوشحال باشیم و در عین حال خود را تابع حضرت بدانیم؟…
(ایشان)اشخاصی را میخواهند که تنها برای آنحضرت باشند.کسانی منتظر فرج هستند که"برای خدا و در راه خدا منتظر حضرت باشند نه برای برآوردن حاجات شخصی خود…”
تنها پیدا کردن و دیدن حضرت مهم نیست، هر کدام در فکر حوائج شخصی خود هستیم و به فکر آنحضرت نیستیم.
در محضر آیت الله بهجت، ج۲ ص ۲۷۶ و ۲۶۷ و ۲۶
آیا تغییرسرنوشت امکان دارد؟
آيا ميشود سرنوشتمون را با کارهاي خوب تغيير بدهيم با اينکه زندگي درستي نداشته ايم؟
پاسخ:
استاد مطهرى مى گويد: «اگر مقصود از سرنوشت و قضا و قدر الهي،انكار اسباب و مسببات و از آن جمله قوه و نيرو و اراده و اختيار بشر است، چنين قضا و قدر و سرنوشتى وجود ندارد و نمى تواند وجود داشته باشد». (1)
باید دانست در عين حال كه دست تقدير الهي در زندگي انسان است و قضا و قدر الهي مردود نیست، نقش انسان در تعيين سرنوشت زندگي پذیرفتنی است. در حقیقت نقش انسان نه تنها مغاير با سرنوشت نيست، بلكه جزئي از همان سرنوشت است.
در سرنوشت و تقدير انسان - چه مومن باشد و چه كافر- چنين است كه او سرنوشت خود را تعيين نمايد. در واقع اختيار داشتن انسان جزئي از تقديرات الهي است.
بشر هميشه خود را در سر چهار راه هايي ميبيند. هيچ گونه اجباري كه فقط يكي از آنها را انتخاب كند ندارد و ساير راهها بر او بسته نيست. انتخاب يكي از آنها به نظر و فكر و اراده او مربوط است؛ يعني طرز فكر و انتخاب او است كه يك راه خاص را معيّن ميكند. (2)
سلام مطلق است...
خداوند متعال،سلام مطلق است:
حضرت فاطمه (سلام الله علیها)میفرماید:
«إِنَّ اللّهَ هُوَ السَّلامُ، وَ مِنْهُ السَّلامُ، و إِلَيْهِ السَّلامُ»
همانا خداوند خود، سلام است و سلام از او میباشد، و به سوى اوست.
توضیح اهل شهود و معرفت:
اين كلام را فاطمه عليها السلام در سنّ كودكى، در جواب سلام الهى- كه جبرئيل به رسول اللّه صلى الله عليه و آله و سلم گفت تا به فاطمه عليها السلام ابلاغ نمايد- عرض كرد.
تا كسى به فناى خود راه نيافته و شهود توحيدى نداشته باشد، ممكن نيست مبادرت به اين گونه جواب كند(خصوصا در کودکی)
و از این عبارات و امثال آن میتوان به معرفت فاطمه (س)به حق متعال پی برد.
نکته:یک معنای سلام،سلامتی از هر بدی و عیب و نقص است
بحار الانوار، ج43 ،ص28
درمحضراستاد
آیت اللہ بهجت(ره):
اگرمےخواهیدازناحیہ دعابہ جایے برسید زبان حالتان این باشد:تسلیم خداهستیم هرچہ بخواهدبڪند
بناداریم عمل بہ وظیفہ بندگے ڪنیم.
«الحمدللہ علے ڪل حال»
من از محاسبه ثواب عاجزم
رسول خدا (صلىاللهعلیهوآله) فرمود:
در معراج ، ملکی را دیدم که هزار هزار دست دارد( یعنی یک میلیون ) و هر دستی هزار هزار انگشت دارد و هر انگشتی هزار هزار بند دارد .
آن ملک گفت : من حساب دانه های قطرات باران را می دانم که چند تا در صحرا و چند دانه در دریا می بارد.
تعداد قطرات باران را از ابتدای خلقت تا حال را می دانم ، ولی حسابی است که من از محاسبه آن عاجزم
رسول خدا (صلےاللهعلیهوآله) فرمودند:
چیست؟ عرض کرد: هرگاه جماعتی از امت تو با هم باشند و با هم بر تو صلوات بفرستند ، من از محاسبه ثواب صلوات عاجزم.
آثار و برکات صلوات ص ۳۰
نگاهی متفاوت به سختیها و مصیبتها
یکی از اموری که سبب تکمیل و تهذیب نفس و تصفیه اخلاق و تهییج قوا و نیروهای نهفته وجود انسان میشود و در حکم نیروی محرک دستگاه وجود انسان است، شداید و سختیها و مصیبتهاست.
به حکم قانون و ناموس خلقت، بسیاری از کمالات است که جز در مواجهه با سختیها و شداید، جز در نتیجه تصادمها و اصطکاکهای سخت، جز در میدان مبارزه و پنجه نرم کردن با حوادث، جز در روبهرو شدن با بلایا و مصائب حاصل نمیشود.
نه این است که اثر شداید و سختیها تنها ظاهر شدن و نمایان شدن گوهر واقعی است؛ نه، این طور نیست، بالاتر است. شداید و سختیها و ابتلائات اثر تکمیل کردن و تبدیل کردن و عوض کردن دارد. از ضعیف، قوی و از پست، عالی و از خام، پخته به وجود میآورد.
پس این گونه امور را نباید قهر و خشم شمرد؛ لطف است در شکل قهر، خیر است در صورت شر، نعمت است در مظهر نقمت.
استاد مطهری، بیست گفتار، ص147-145 (با تلخیص)
حسنه و سيّئه
ابو عبد اللَّه جدلى گفت : امير المؤمنين عليه السّلام به من فرمود :
اى ابا عبد اللَّه ، آيا به تو خبر بدهم ازحسنه اى كه هر كس آن را با خود همراه داشته باشد ، از ترس روز قيامت در امان خواهد بود
و از سيّئه اى كه هر كس با خود همراه داشته باشد ، خداوند او را با صورت در آتش جهنم مى اندازد ؟
ابو عبد اللَّه جدلى گفت : عرض كردم : آرى
حضرت فرمود : «حسنه» ، دوستى ما و «سيّئه» ، دشمنى ما است .
فضائل الشیعه ح ۲۹
لحظه ورود حضرت زهرا(س) به قیامت
روزی پیامبر خدا(ص) بر فاطمه(س) وارد شد و او را اندوهناک یافت. فرمود: دخترم! چرا اندوهگینی؟
فاطمه(س) پاسخ داد: پدر جان! یاد قیامت و برهنه محشور شدن مردم در آن روز، رنجم می دهد.
پیامبر(ص) فرمودند: آری دخترم! آن روز، روز بزرگی است؛ امّا جبرئیل از سوی خداوند برایم خبر آورد، من اوّلین کسی هستم که برانگیخته میشوم. سپس ابراهیم و آنگاه همسرت، علیّ بن ابی طالب. پس از آن، خداوند جبرئیل را همراه هفتاد هزار فرشته به سوی تو میفرستد. وی هفت گنبد از نور بر فراز آرامگاهت برقرار میسازد.
اصالت مهمترازتربیت است.
روزی شاه عباس کبیر در اصفهان به خدمت عالم زمانه شیخ بهائی رسید پس از سلام و احوالپرسی از شیخ پرسید: «در برخورد با افراد اجتماع اصالت ذاتی آنان بهتر است یا تربیت خانوادگیشان؟»
شیخ گفت: «هر چه نظر حضرت اشرف باشد همان است ولی به نظر من اصالت ارجح است.»
و شاه بر خلاف او گفت: «شک نکنید که تربیت مهمتر است!»
بحث میان آن دو بالا گرفت و هیچیک نتوانستند یکدیگر را قانع کنند به ناچار شاه برای اثبات حقانیت خود او را به کاخ دعوت کرد تا حرفش را به کرسی نشاند.
فردای آن روز هنگام غروب، شیخ به کاخ رسید. بعد از تشریفات اولیه وقت شام فرا رسید. سفرهای بلند پهن کردند و برای روشن کردن مهمانخانه، پادشاه دستی به کف زد و با اشاره او چهار گربه شمع به دست حاضر شدند و آنجا را روشن کردند!
اللهم اغفر
همیشه سرم بالاست ، چون بالای سرم خداست
اللهم اغفر…
که امانتت سیاه و کثیف شده
اللهم اغفر…
که این “من” آن منی نیست که تحویلم دادی
اللهم اغفر…
که ظالم بر خودم و عهد توام
و ببخش جمیع تعدی هایم از حدود الهی تو را
فطرت انسان اجازه نمیده که انسان باابتذال کنار ب
استادپناهیان :
فطرت انسان اجازه نمیده که انسان باابتذال کنار بیاد..
اهمیت خیرات و صدقات برای اموات در شب جمعه
مرحوم شیخ حر عاملی در کتاب وسائل الشیعه به نقل از امام صادق (علیه السلام) آورده است:
راوی حدیث گفت: از حضرت صادق (علیه السلام) پرسیدم: میتوان
به جای مرده نماز خواند؟ حضرت فرمود: بلی،
سپس فرمود: ممکن است میت در نگرانی و غم اعمال گذشته خود باشد و این عبادتی که به جای او انجام میشود جبران کمبود او را بکند و وی را از نگرانی نجات بدهد.
و نیز در همان کتاب به نقل از امام صادق (علیه السلام) آورده است که فرمودند:
همان گونه که زنده ها از هدیه ای که برای آنها میبرند خوشحال میشوند، اموات نیز از طلب رحمت و مغفرتی که برای آنها میکنند خوشحال میشوند.
این حدیث به ما نشان میدهد:
همین جملاتی که در بین مردم متداول است و مثلا میگویند: خدا رحمتش کند یا خدا او رابیامرزد اثرات مثبتی دارد و برای اموات مفید است..
مستدرک الوسایل ج11 ص317
عالَم خواب ، عالَم عجیبی است...
آیت الله حاج سید حسین آقا یعقوبی قائنی:
عالَم خواب ، عالَم عجیبی است . انبیا و اولیای الهی به آن عنایت و توجه خاصی داشته اند . اهمیّت رؤیاهای صحیح تنها از این جهت نیست که به انسان بشارتی دهند و یا او را از وقایع آینده خبردار کنند ،
بلکه نکته ی قابل توجه این است که انسان به سبب آنکه روحش در وقت خواب به عالَم بالا توجه پیدا می کند ، گاهی حقایقی را درک می کند و اسراری برای او روشن می شود که در بیداری هرگز نمی تواند به آن برسد .
و اگر کسی به طور کلی به آن اعتنا نکند در واقع عالَم ملکوت را قبول ندارد .
سفینة الصّادقین ، ص ۶۴۶
سه پندلقمان به پسرش برای کامروایی
روزی لقمان به پسرش گفت امروز به تو سه پند میدهم که کامروا شوی
اول اين که سعی کن در زندگی بهترين غذای جهان را بخوری!
دوم اين که در بهترين بستر و رختخواب جهان بخوابی!
و سوم اين که در بهترين کاخها و خانههای جهان زندگی کنی!
پسر لقمان گفت ای پدر ما يک خانواده بسيار فقير هستيم چطور من میتوانم اين کارها را انجام دهم؟ لقمان جواب داد:
اگر کمی ديرتر و کمتر غذا بخوری هر غذايی که میخوری طعم بهترين غذای جهان را میدهد.
اگر بيشتر کار کنی و کمی ديرتر بخوابی در هر جا که خوابيدهای احساس میکنی بهترين خوابگاه جهان است
و اگر با مردم دوستی کنی در قلب آنها جای میگيری و آن وقت بهترين خانههای جهان مال توست.
مهمترین عامل جدایى گروهى از عرب از امیرمؤمنان على (ع) مسائل مالى بود،
ابن ابى الحدید در ذیل خطبه ۳۴ نهج البلاغه از یکى از مورّخان، به نام فضیل بن جعد نقل مى کند که مهم ترین عامل جدایى گروهى از عرب از امیرمؤمنان على (علیه السلام) مسائل مالى بود، چرا که آن حضرت شُرَفا و شخصیت هاى معروف را بر دیگران برترى نمى داد و نژاد عرب را بر غیر عرب مقدّم نمى شمرد و با رؤسا و اُمراى قبایل سازش هاى پنهانى ـ آن گونه که معمول پادشاهان است ـ نداشت و هیچ کس را به سوى شخص خود فرا نمى خواند، در حالى که معاویه دقیقاً برخلاف او بود. به همین دلیل دنیاپرستان على (علیه السلام) را رها کرده و به معاویه پیوستند.
او سپس اضافه مى کند که على (علیه السلام) از یارى نکردن اصحابش و فرار بعضى به سوى معاویه، با مالک اشتر سخن گفت و گله کرد.
ظلم به خود و معصیت پروردگار
انسانی که دچار تنبلی شد در ادای حق خود و دیگران دچار تعلل و کوتاهی میشود و کوتاهی در ادای حق دیگران، انسان را جزو ظالمین قرار میدهد. خاصیت تنبلی این است که به راحتی انسان را ظالم میکند.
به روایات زیر توجه کنید:
امام صادق علیه السلام میفرماید:
از دو صفت بپرهیز؛ ملالت و تنبلى؛ اگر ملول باشى حق را تحمل نكنى و اگر تنبل باشى از اداى حق بازمانی.» [صدوق؛ امالی، ص543]
در یک استدلال ساده میتوان گفت:
تنبلی موجب پایمال شدن حق میشود و حقخوری، حقکشی یا پایمال کردن حق، ظلم است، بنابراین تنبلها ظالم هستند.
امیرالمومنین علی علیه السلام می فرماید:
از تنبلی دوری کنید، زیرا هر كس تنبلی کند، نمیتواند حق خداوند را ادا کند.» [صدوق؛ خصال، ج2، ص620]
مبادا در كار دنيا سست و ملول شوى، چرا كه اگر سست شوى، كارى از پيش نخواهى برد و اگر ملول شوى از حق خود باز میمانی.» [الكافي، ط. الإسلامية، ج5، ص: 85]
هر کس تنبل باشد، نمیتواند حقوق خود و دیگران را ادا کند. چه حق دنیایی و چه آخرتی. به همین دلیل انسان تنبل چون به نیازهای جسمی و روحیاش توجه نمیکند، مرتکب گناه میشود. به سلامتیاش رسیدگی نمیکند و در عبادات اراده جدی ندارد و از تکالیف شرعی اش شانه خالی میکند.
گزیدهای از کتاب سوژههای سخن 10 (سبک زندگی مجاهدانه) استاد ماندگاری
عبادت كنندگان سه گروهند....
امام حسین(علیه السلام):
عبادت كنندگان سه گروهند:
گروهی خداوند را به انگيزه رسيدن به پاداش و دستيافتن به نعمتهای نامحدودش عبادت می كننداين دسته از عبادتكنندگان مانند سوداگران سودجوهستند
بعضی خداوند را از ترس عذاب میپرستند و عبادت میكنند كه اين دسته از عبادتكنندگان در خور بردگان زرخريد هستند
و كسانی هستند كه خداوند را به منظور شكرگزاری و انجام يک وظيفه انسانی پرستش مینمايند خداوندا من تو را عبادت می كنم چون لايق پرستش و عبادت هستی اين دسته از عبادتكنندگان عبادت انسانهای.احرار و آزادگان است و چنين عبادتی افضل و برتر از تمام عبادات است
الحديث جلد 3 صفحه 276
درست خیرات دهیم...
از خاطرات آقابزرگ طهرانی به علامه طهرانی:
طفل بودم و چند روز بود كه مادر بزرگ پدری من از دنيا رفته بود. يك روز مادر من در منزل آلبالو پلو پخته بود.
هنگام ظهر يك نیازمندی در كوچه گدایی ميكرد و مادرم خواست برای خيرات به روح مادر بزرگم مقداری غذا به سائل بدهد، ولی ظرف تميز در دسترس نبوده و با عجله برای آنكه سائل از در منزل ردّ نشود مقداری از آن آلبالو پلو را در طاس حمّام كه در دسترس بود ريخته و به سائل ميدهد و از اين موضوع كسی خبر نداشت.
نيمه شب پدر من از خواب بيدار شده و مادر مرا بيدار كرد و گفت:
امروز چكار كردی؟ چكار كردی؟
مادرم گفت: نمیدانم!
پدرم گفت: الان مادرم را در خواب ديدم و بمن گفت:
من از عروس خودم گله دارم، امروز آبروی مرا در نزد مردگان برد؛ غذای مرا در طاس حمّام فرستاد.
تو چكار كردهای؟
مادرم جریان را گفت.
درواقع مادربزرگ گلهمند است كه چرا غذای او كه یک طبق نور است را در طاس حمّام ريخته!
و اهانت به سائل، اهانت به روح متوفّی بوده است.
معاد شناسی علامه طهرانی ج 1 ص 190 و 191