تلنگر....
دوچیز روح انسان را نوازش می کند.یکی صدا زدن خدا ودیگری گوش سپردن به صدای اوست اولی در نیایش ودومی در سکوت.
برای خندیدن وقت بگذارید… زیرا موسیقی قلب شماست.
برای گریه کردن وقت بگذارید… زیرا نشانه یک قلب بزرگ است.
برای خواندن وقت بگذارید… زیرا منبع کسب دانش است.
برای رویاپردازی وقت بگذارید… زیرا سرچشمه شادی است.
برای فکر کردن وقت بگذارید… زیرا کلید موفقیت است.
برای بازی کردن وقت بگذارید… زیرا یادآور شادابی دوران کودکی است.
برای گوش کردن وقت بگذارید… زیرا نیروی هوش است.
برای زندگی کردن وقت بگذارید… زیرا زمان به سرعت میگذرد و هرگز بازنمیگردد.
ویژگی انسان کامل
حضرت علامه طباطبایی (رحمة الله علیه) :
انسان کامل جز حقّ نمی بیند و انسانی که در طریق کمال جویی است، شایسته نیست که به غیر از حقّ به کسی توجه کند.
بنابراین دیگر موردی برای اخلاق رذیله و زشت و رذائلی همچون عُجب و خود پسندی و کبر و خود بزرگ بینی و ریا و سُمْعه و خود نمایی و جُبْن و بخل و دوستی جاه و مقام و گرایش به دنیا و مانند آن باقی نمی ماند.
مجموعه رسائل، ج۱، ص۸۴
عاقل باشیم
در قرون وسطا کشيشان بهشت را به مردم می فروختند و مردم نادان هم با پرداخت مقدار زیادی پول قسمتی از بهشت را از آن خود می کردند.
فرد دانايی که از اين نادانی مردم رنج ميبرد دست به هر عملی زد نتوانست مردم را از انجام اين کار احمقانه باز دارد تا اينکه فکری به
سرش زد
به کليسا رفت و به کشيش مسئول فروش بهشت گفت:
قيمت جهنم چقدره؟
کشيش تعجب کرد و گفت: جهنم؟!
مرد دانا گفت: بله جهنم.
کشيش بدون هيچ فکری گفت: ۳ سکه.
مرد سراسيمه مبلغ را پرداخت کرد و گفت: لطفا سند جهنم را هم بدهيد.
کشيش روی کاغذ پاره ای نوشت: سند جهنم. مرد با خوشحالی آن را گرفت از کليسا خارج شد.
به ميدان شهر رفت و فرياد زد: من تمام جهنم رو خريدم اين هم سند آن است و هيچ کس را به آن راه نمیدهم.
ديگر لازم نيست بهشت را بخريد چون من هيچ کس را داخل جهنم راه نمیدهم.
اين شخص “مارتين لوتر” بود که با اين حرکت، توانست مردم را از گمراهی رها سازد.
در جهان تنها یک فضیلت وجود دارد و آن آگاهی استو تنها یک گناه و آن جهل است…!
عاقل باشیم
اثرات متعدد صدقه دادن در زندگی
مردی خدمت امام کاظم (علیه السلام) رسید و عرض کرد:
ده نفر عائله دارم تمامشان بیمارند، نمی دانم چه کنم و با چه وسیله گرفتاریشان را بر طرف سازم؟
امام (علیه السلام) فرمود:
آنان را به وسیله صدقه و احسان به نیازمندان مؤمن در راه خدا، معالجه کن که هیچ چیزی سریع تر از صدقه حاجت را بر آورده نمی کند و هیچ چیز برای بیمار سودمندتر از صدقه نمی باشد…
بحارالانوار،ج 62، ص 269
حدیث غبطه
حضرت امام سجاد(صلوات الله علیه) می فرمایند:
رَحِمَ اللَّهُ الْعَبَّاسَ فَلَقَدْ آثَرَ وَ أَبْلَى وَ فَدَى أَخَاهُ بِنَفْسِهِ حَتَّى قُطِعَتْ يَدَاهُ فَأَبْدَلَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَ بِهِمَا جَنَاحَيْنِ يَطِيرُ بِهِمَا مَعَ الْمَلَائِكَةِ فِي الْجَنَّةِ كَمَا جَعَلَ لِجَعْفَرِ بْنِ أَبِي طَالِبٍ وَ إِنَّ لِلْعَبَّاسِ عِنْدَ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى مَنْزِلَةً يَغْبِطُهُ بِهَا جَمِيعُ الشُّهَدَاءِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ.
خدا حضرت عباس را رحمت كند! حقا كه امام حسين را بر خويشتن مقدم داشت و جان خود را فداى آن حضرت نمود تا اينكه دستهاى مباركش قطع شد. خداى مهربان در عوض دستهاى عباس عليه السّلام دو بال به وى عطا كرد تا بوسيله آنها در بهشت با ملائكه پرواز نمايد. كما اينكه اين نعمت را نيز به جعفر بن ابى طالب عطا كرد.
به درستی که برای عباس(ع) نزد خداوند متعال منزلتی است که همه شهیدان به خاطر آن منزلت در روز قیامت بر او غبطه و رشک برند.
امالی شیخ صدوق، مجلس70، ح10.
شیطان چگونه ذوب می شود؟
امام باقر (ع) ميخواستند يكي از شيعيان را عيادت كنند، به جابر جُعفی فرمودند
اي جابر! تو نیز دنبال من بیا.
وقتي كه امام به در آن خانه رسيد، كودكی آمد. امام به آن کودک فرمودند
نام تو چيست؟
او پاسخ داد محمّد
امام سؤال كردند كُنيه ات چيست؟
گفت علــى
امام فرمودند
تو به شدت از شيطان دور شده اى زيرا شيطان هنگامى كه بشنود كسى صدا مىزند اى محمد اى علـى آب میشود همان گونه كه مس آب مىشود.
کلینی كافي، ج ۶ ص ۲۰
توصیه از مرحوم حضرت آیت الله شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی
آنکه در انجام حوائج مردم ، هر قدر که می توانی بکوشی و هرگز میندیش که فلان کار بزرگ از من ساخته نیست.
زیرا اگر بنده خدا در راه حق گامی بردارد ، خداوند نیز او را یاری خواهد فرمود.
سادات را بسیار گرامی و محترم شماری و هرچه داری ، در راه ایشان خرج و صرف کنی و از فقر در این کار پروا نکنی.
اگر تهیدست گشتی ، دیگر تو را وظیفهای نیست.
از تهجّد و نماز شب غفلت مکن و تقوا و پرهیز پیشه خود ساز.
عمدهٔ نظر در دو مطلب است :
یکی غذای حلال.
دوم توجّه در نماز و اصلاح آن.
اگر این دو درست باشد ، باقی درست است.
برای توفیق تهجّد و گشایش در کار ؛ هر صبح از تلاوت قرآن مجید مخصوصاً یس غفلت نکن.
قانون بارش ...
صدقه یك واژه بسیار عظیم، پرمحتوا، پر معنا و قدرتمند است كه ریشه در صدق دارد: راستی و درستی . صدقه معنای وسیعی دارد.
اما متاسفانه بعضیها فكر میكنند كه صدقه یعنی اینكه به یك فقیر یا تهیدست، كمك كنند.
گاهی اوقات كمك مالی به یك نفر، كمترین كاری است كه میتوانیم برایش انجام دهیم.
بارش کنید
مهرتان را بارش کنید .
عشقتان را بارش كنید .
فكر مثبت و سازنده تان را بارش كنید.
بارش تبسم، بارش لبخند .
بارش انرژی مثبت .
بارش اطلاعات و دانسته ها.
بارش بخشی از دارایی.
هرگونه جمعآوری ضد بخشش است. بی مضایقه بخشیدن قانون طبیعت است.
خورشید چندین سال است كه به شما میتابد بدون اینكه هیچ تمنایی از شما داشته باشد.
بارش یعنی اینكه شما ببخشید. چیزی را نگه ندارید. پول، دانش، كتاب، سخن خوب، فكر ناب، مهر و محبت و خلاصه هر چه را دارید.
همین امروز بروید و هر آنچه را كه در خانه شماست و قابل استفاده هم هست اما استفاده نمیشود، ببخشید. ببخشید و دریافت كنید. شما از جایی دریافت میكنید كه امروز حتی گمانش را هم نمیبرید.
هر جا انسداد و مانعی در جریان مثبت زندگی شما پیش آمد بروید دنبال بارش و ایجاد خلاء.
اجازه دهید برای رحمت الهی جایی باز شود و گشایشی در آن مانع به وجود آید. گفتار نیك، اخلاق خوب، لبخند زدن به مادر، نگاه پرمهر به پدر همگی صدقه هستند.
یكی از بارشهای بسیار بسیار طبیعی، شكر كردن و سپاسگذاری است. تشكر فضای انرژی شما را وسیعتر میكند. تشكر كردن از خدا و مردم.
یكی از كارهای روزانه خود را این قرار دهید كه از خانه بیرون آیید، از خود بپرسید .
آیا من امروز سهم كائنات را داده ام؟
آیتالله مجتهدی
آیتالله مجتهدی(ره) :
«نماز اول وقت» خیلی موثر است. آنهایی که هر چند می زنند، کار و بارشان جور نمی شود، به خاطر این است که نماز اول وقت نمی خوانند. شما جوان ها را موعظه می کنم که اگر می خواهید دنیا و آخرت داشته باشید، نماز اول وقت را ترک نکنید.
روایت دارد اگر کسی نماز مغرب و عشاء را آنقدر دیر بخواند که آسمان پر از ستاره شود، ملعون است؛ و همینطور روایت دارد در مورد کسی که نماز صبحش را آنقدر دیر بخواند که ستاره ای در آسمان نباشد، او هم ملعون است. تا اذان را گفتند، نماز را شروع کنید.
ارتباط با ملکوت
آیت الله جوادی آملی:
تنها بودن ، خلوت کردن ، مقداری از مردم و کثرت فاصله گرفتن ، با هیاهو انس نداشتن ،
این سهم تعیین کننده ای دارد که انسان با ملکوت رابطه برقرار کند، به همان دلیلی که انسان در خواب چون از کثرت جدا شده با ملکوت ارتباط برقرار می کند.
اگر افراد در بیداری مواظب خود باشند و یک مقدار هم به تنهایی انس پیدا کنند، می توانند ببینند آنچه را که دیگران دیدند.
پیامبر (صلی الله علیه وآله) غار حراء را به همین علت انتخاب کرده است.
تلنگر....
از حکیمی پرسیدند:
˝چرا هیچ از عیب
مردم سخن نمیگویی ؟
حکیم گفت:
هنوز
از محاسبه
عیب های خــودم
فارغ نشدم تا
به عیب های دیگران بپردازم˝
برکاتِ صلوات
زنی شفای پسر کر و کور خود را از حضرت رسول (ص) خواست ،آن حضرت فرمود : برو بر من بسیار صلوات بفرست ،
آن زن هم به هر قدمی که بر میداشت یک صلوات میفرستاد ، چون به خانه رسید ، پسر او سالم شد.
نزد حضرت برگشت و سلامتی پسرش را به آن حضرت گفت ، حاضرین شاد شدند ،جبرئیل نازل شد و گفت :
خداوند می فرماید :
چنانچه اعضای این پسر را به برکت صلوات بر تو و آل تو شفا دادم ،روز قیامت نیز به برکت صلوات بر تو ، گناهان امت را می بخشم.
کاخ نشینان بهشت صفحه 317
حجت ظاهری و حجت باطنی
امام کاظم علیه السّلام فرمودند:
إنَّ لِلّهِ عَلَی النّاسِ حُجَّتَینِ: حُجَّهً ظاهِرَهًَ وَ حُجَّهً باطِنَهً، فَاَمَّا الظّاهِرَهُ فَالرُّسُلُ وَ الاَنبیاءُ وَ الاَئِمَّهُ، وَ اَمَّا الباطِنَهُ فَالعُقُولُ؛
خداوند را بر مردم دو حجّت است: حجّتی آشکار و حجّتی پنهانی و درونی. «حجّت آشکار»، رسولان و پیامبران و امامانند، و «حجّت باطنی», عقل و اندیشه هاست.
شرح حدیث:
«حجّت»، چیزی است که خداوند، بر اساس آن از انسان می پرسد و پاسخ می خواهد و اگر خلافکار باشد، محکوم می شود.
عقل، حجّت درونی است که مثل چراغی راه را روشن می کند و بد و خوب را به ما می گوید.
پیامبران و امامان، حجّتهای الهی اند.
کتابهای آسمانی، حجّتهای پروردگارند.
انسانهای پاک و متّقی، حجّت خدا بر دیگرانند.
اگر کسی عقل و شعور نداشته باشد، تکلیفی هم ندارد و مؤاخذه نمی شود.
اگر خداوند، برای یک قوم، پیامبر نفرستاده باشد، آن را عذاب هم نمی کند.
ولی… با این حجّتها چه می توان کرد و چگونه می توان پاسخ خدا را داد؟
چندین چراغ دارد و بیراهه می رود
بگذار تا بیفتد و بیند سزای خویش
خداوند، با فرستادن انبیا و نزول کتب آسمانی و با قرار دادن نور عقل در انسان، بر او «اتمام حجّت» کرده است.
کاری کنیم که در قیامت، محکوم محکمه ی الهی نشویم.
به نحوی عمل کنیم که پیش خدا «حجّت شرعی» داشته باشیم.
اصول کافی، ج1، ص16
حکمت های کاظمی, جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی
بازی با جان مردم به نام درمانگری
یکی از مسائلی انحرافی که در شبهجنبشهای معنوی (عرفانهای کاذب) مشترک است، کلاسهای غیرقانونی و زیرزمینیِ آکنده از انحرافات اخلاقی و اعتقادی میباشد. در عرفان حلقه نیز فرد بعد از تسلیم در مقابل طاهری، برای اینکه در فرقهی حلقه «درمانگر» شود تا هم با جان مردم بازی کند و هم از این رهگذر نانی به کف بیاورد، باید در کلاسهای حلقه ثبتنام کند.
خواندن کتب حلقه و یا دیدن ویدئوهای این کلاسها کسی را درمانگر نمیکند. چرا که درمانگر باید به فرد از مرکزیتِ حلقه (طاهری ومسترها) تفویض گردد. طاهری در این مورد در کتابش نگاشته است: «نکته خیلی مهم؛ فرادرمانی از طریق کتاب قابل فراگیری نیست، زیرا رشتهای است عرفانی و کسب آنچه را که در عرفان عملی، مطرح است نمیتوان از طریق کتاب و نوشته به دست آورد بلکه باید از طریق مربیان به شاگرد تفویض شود.»
دورههایی که طاهری برای «عارف» و «درمانگر شدن» طراحی کرده است، کلاسهایی در قالب 8 ترم است. حلقهایها یک دورهی تشعشع دفاعی را هم بایستی طی بکنند و سایمنتولوژی هم دورهی کوتاهی دارد که باید آنرا بگذرانند. در واقع فرد با طی دورههایی کوتاه به عرفان و درمانگری نائل میآید و این مسأله از طریق آموختن دانش پزشکی از طریق متعارف آن و نیز مرور کتب عرفان نظری و سیر و سلوک عملی و خودسازی نمیباشد.
معلم انوشیروان
انوشیروان در دوران طفولیت خود معلمی کاردان و دور اندیش داشت. روزی معلم، انوشیروان را بی جهت مورد سرزنش قرار داد و محکم او را زد به طوری که فریادش بلند شد. انوشیروان کینه معلم را بدل گرفت، هنگامی که بر مسند پادشاهی نشست، دستور داد معلم را نزد وی حاضر کنند.
انوشیروان گفت: چه جیز باعث شد که در ان روز بی جهت مرا کتک زدی؟ معلم گفت: دیدم به تحصیل و دانش علاقه وافری نشان میدهی، پس امیدوار شدم که بعد از پدرت (قباد) صاحب سلطنت شده و بر مسند پادشاهی تکیه زنی. خوشم آمد که مزه ظلم و ستم را به تو بچشانم تا به کسی ظلم نکنی. انوشیروان، از گفته معلم خوشحال شدو تبسم کرد.
پندهای جاویدان، محمدمحمدی اشتهاردی
دوازده پیام مدیریتی از امام علی(ع)
۱- به جای ازدیاد کارها به تداوم صحیح آنها بیندیشید. (حکمت ۲۷۰)
۲- برای رسیدن به هدف ها و مقام های بلند، همّت بلند داشته باشید. «خطبه ۲۱۱»
۳- از تجارب و اندرزها پند بگیرید و از آنها بهره برداری کنید تا دچار نقص نشوید. «نامه ۳۱، خطبه ۱۷۵»
۴- از شدت سختی نهراسید، زیرا هراس، شکننده تر از خود کار است و به گشایش امور امیدوار باشید. «حکمت ۱۶۶ و ۲۴۶»
۵- اگر به انجام مسئولیتی گردن نهادید، به آن وفا کنید. «حکمت۳۲۷»
۶- هیچ وقت کارهای اهم را فدای امور مهم نکنید. «حکمت ۲۷۱»
۷- پیش از پذیرش هر کاری، به دانش آن مجهز شوید. «حکمت ۴۳۹»
۸- خویشتن را اصلاح کنید تا خداوند کارهای شما را اصلاح کند. «نهج البلاغه»
۹- پست ها، امانت و وسیله خدمتگذاری اند، نه منبع بهره برداری. «خطبه ۱۳۱»
۱۰- پست ها میزان آزمایش شمایند، بکوشید تا سربلند بیرون آیید. «خطبه ۳۳»
۱۱- مشورت پذیر باشید، اگر مشورت نکنید، تباه می شوید. «نامه ۶۹»
۱۲- با زیردستان خود مانند پدری مهربان رفتار کنید. «نامه ۵۲»
درک حقیقت ایمان
رسول خـــدا صلےالله علیه وآله :
یا علی هفت چیز اگر در کسی باشد
حقیقت ایمان را درک کرده و تمام درهای
بهشت برویش باز می شود :
۱ .کسی که وضویش را به صورت کامل بگیرد؛
۲ .نمازش را با رعایت تمام آداب و احکام
نیکو به جا آورد؛
۳ .کسی که وجوهات و زکات مالش را بپردازد؛
۴ . خشم و غضب خود را نگهدارد؛
۵ . زبانش را از حرام حفظ نماید؛
۶ . برای گناهانی که انجام داده شبانه روز
طلب استغفارو بخشش کند؛
۷ . خیر خواه اهل بیت من باشد .
روضه بحار جلد۱،صفحه۵۷
اهمیت غسل روز جمعه
مقید باشید جمعه ها غسل کنید.
یکی از غسل های مستحبی غسل جمعه است. حتما مقید باشید جمعه ها به حمام رفته و غسل جمعه بکنید.
حالا اگر به خاطر غسل جنابت به حمام می روید، نیت غسل جمعه را هم در آن داخل بکنید و حتی نیت غسل توبه و غسل نشاط را هم در آن داخل کنید و یک باره غسل کنید.
یکی از آثار غسل جمعه این است که بدن انسان در قبر نمی پوسد.
شیخ صدوق رحمةاللهُ که مزار ایشان در ابن بابویه می باشد، یکی از کسانی بود که غسل جمعه را واجب می دانست.
البته در زمان ما اکثر مراجع مستحب می دانند، ولی ایشان واجب می دانست.
در زمان فتحلی شاه قبر ایشان(شیخ صدوق ره ) خراب شد. علمای تهران از شاه درخواست کردند که معمار و مهندسی بفرستند تا قبر او را تعمیر کند.
آسید ابراهیم لواسانی می گوید: من وارد سردابی شدم که قبر شیخ صدوق (ره) در آنجاست. مشاهده کردم که بدن شیخ صدوق (ره) سرخ و سفید و تازه تازه است. محاسن قرمز، مثل اینکه تازه از حمام بیرون آمده.
ڪتاب بدیع الحکمة حکمت ۳۷ از مواعظ آیت الله مجتهدے تهرانۍ(ره)