ایاک نعبد و ایاک نستعین
درباره مشکلات مادی، تنها باید از خدا کمک خواست و درخواست کمک از هرکسی غیرخدا، کاری نادرست است.
آیت الله آشتیانی (ره) در خاطرات خود در این باره می فرمود: من از دوره جوانی تا به امروز، برای حل مشکلات مادی ام از کسی غیراز خدا کمک نخواسته ام و خدا خود در این مورد یاری ام کرده است؛
برای مثال، سال ها پیش مشکل مادی شدیدی برایم پیش آمده بود، که خانواده ام در تنگنای سختی گرفتار شده بودند به حدی که راه چاره ای جز درخواست کمک از دیگران برایم نمانده بود.
مدتی صبر کردم، ولی سرانجام ناچار شدم که برای درخواست کمک نزد کسی بروم؛
از خانه بیرون آمدم و چون به محل مورد نظر رسیدم، نتوانستم وارد شوم و با خود گفتم: «بهتر است بیشتر صبر کنم و برگردم.»
وقتی این تصمیم را گرفتم، گویا خداوند درهای عنایتش را به رویم گشود و مشکلم به لطف پروردگار حل شد.
از آن پس نیز، هرگز عرض کمک نزد کسی نکردم و از کسی جز پروردگار یاری نطلبیده ام.
و این خود ظهور و تجلی جمله معروفی است که هر روز حداقل دو مرتبه در نمازهای واجب مان در سوره حمد می خوانیم که: خدایا تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری می طلبم: «ایاک نعبد و ایاک نستعین».
محمد لک علی آبادی، شرح حال و کرامات اولیاء الهی، ص ۱۱۷
سخن گفتن امام سجا (علیه السلام) باباماهی که حضرت یونس رابلعیده بود
ابن شهرآشوب درکتاب مناقب ازابوحمزه ثمالی نقل می کند:
روزی نزدامام سجاد(علیه السلام)بودم که عبدالله بن عمرآمدوگفت:ای فرزندحسین.
شماگفته اید:یونس که گرفتارماهی شدوآن مصایب رادیدبخاطراین بوده که وقتی ولایت جدم براوعرضه شدتوقف کردودچارتردیدشد؟
فرمود:بلی مادرت به عزایت بنشیند!{احتمالا این کلام به خاطرحالت توهین آمیزوتمسخراوبود}‼️
عرض کرد:آن رابه من نشان بده اگرراست می گویی؟
امام سجاد(علیه السلام)دستوردادکه اوومن چشمهای خودرابادستمالی ببندیم
.وبعدازمدتی فرمودند:چشم خودرابازکنید!
ناگاه دیدیم کناردریاهستیم وآب بشدت موج می زند.‼️
عبدالله بن عمربه وحشت افتادوعرض کرد:ای سرورمن!خونم به گردن شمااست!
شمارابه خداجان مراحفظ کنید.‼️
تلنگر....
یادمان باشدکه: “حق الناس ” همیشه پول نیست!
گاهی “دل” است
دلی که:
باید بدست می آوردیم ونیاوردیم!
دلی که:
شکستیم و رهاکردیم!
دلهای غمگینی که…
بی تفاوت از کنارشان گذشتیم!
خدا…ازهرچه بگذرد
ازحق الناس نمی گذرد!!! حواسمان باشد…
ﺑﺎ “ﺯباﻥ” ﻣﯿﺸود ﻣﺴﺨﺮﻩ ﮐﺮﺩ!
ﺑﺎ “ﺯباﻥ” ﻣﯿﺸود ﺭﻭﺣﯿﻪ ﺩﺍﺩ!
ﺑﺎ “ﺯباﻥ” ﻣﯿﺸود ﺍﯾﺮﺍﺩﮔﺮﻓﺖ
با “ﺯباﻥ” ﻣﯿﺸود ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﺮﺩ!
با “ﺯباﻥ” ﻣﯿﺸود ﺩﻝ ﺷﮑﺴﺖ!
با “ﺯباﻥ” ﻣﯿﺸود ﺩﻟﺪﺍﺭﯼ ﺩﺍﺩ!
با “ﺯباﻥ” ﻣﯿﺸود ﺁﺑﺮﻭ ﺑﺮﺩ!
ﺑﺎ “ﺯباﻥ” ﻣﯿﺸود ﺁﺑﺮﻭ ﺧﺮﯾﺪ!
ﺑﺎ “ﺯباﻥ” ﻣﯿﺸود جدایی انداخت!
با “زبان” میشود آتش زد!
با “زبان” میشود آتش راخاموش کرد!
حواسمان به دلهایمان باشد: “آلوده اش نکنیم”
معیارهای نامزد اصلح از دیدگاه مقام معظم رهبری
سوال:
به نظر معظم له معیارهای نامزد اصلح چه مواردی است؟
پاسخ: با وجود شرایط قانونی، اهم معیارهای اصلح به شرح زیر است:
_ تدین
_ تعهد و خوشنامی؛
_ وفاداری به انقلاب و ایستادگی در راه آن؛
_ عزم و اراده و نفوذ ناپذیری در مقابل دشمن و افراد ناصالح؛
_ دارای برنامه و کفایت لازم؛
_مرعوب نشدن در مقابل دشمنان؛
_ ساده زیستی و دوری خود و بستگان از اشرافی¬گری؛
_ مردمی و آشنا به درد مردم، خدمتگزاری؛
_ اعتقاد واقعی به راه امام راحل(ره)؛
_ تقید به مسائل اخلاقی، نظیر؛ پرهیز از معامله¬گری، رشوه و توصیه پذیری، توجه به منافع طبقات برخودار جامعه؛
_ تثبیت مواضع عزت آفرین، صحیح، عاقلانه و حکیمانه انقلاب و نظام؛
_ پرهیز از اسراف یا هزینه از بیت المال یا اموال شبهه ناک در تبلیغات و غیر آن؛
_ پرهیز از طرح اموری که در اختیار آنها نیست؛
_ شناخت اولویتها و فوریتهای نظام و مردم و پرداختن به آنها.
سایت مقام معظم رهبری، بخش احکام مناسبتی، احکام ویژه انتخابات
حبیب بر حبیب
ذوالنون مصری گفت در بلاد شام سیر می کردم.
به روستایی رسیدم و ناگاه تنی چند از اهل آن روستا را دیدم.
وقتی به آنان نزدیک شدم، بنده سیاهی را دیدم که مردم دور او را گرفته و به او می خندیدند.
آن بنده سیاه به من نگاه کرد و گفت ای ذوالنون، قدر خدا را بشناس و بر خدا منت نگذار که حبیب بر حبیب منت نمی نهد.
سپس به آسمان نگریست و گفت ای نهایت همت عارفان، اگر تو را شناخته ام از مواهب تو بوده و اگر سپاست گفته ام از نعمت تو بوده است.
از حال او پرسیدم.
گفتند دیوانه ای است که هر چهل روز یک بار غذا می خورد و با مردم آمیزش ندارد و با کسی صحبت نمی کند.
بحرالمعارف، جلد 2، صفحه 365
میزان ارزش انسان
علامه جعفری(ره) :
اگرمیخواهیدبدانیدیک انسان چقدرارزش دارد ببینیدبه چه چیزی علاقه داردوبه چه چیزی عشق می ورزد
کسی که عشقش ماشینش است،ارزشش به همان میزان استاماکسی که عشقش خداست.
ارزشش اندازه خداست.
اهمیت و پاداش بلند کردن کاغذ مزین به نام الله
پيامبر اکرم صلى الله عليه و آله فرمودند:
هر كس كاغذى را كه روى آن "بسم اللّه الرحمن الرحيم”نوشته شده است از روى زمين بردارد و اين كار براى بزرگداشت خداوند و جلوگيرى از اهانت به نام او باشد،نزد خداوند از صديقين به شمار مى رود و از بار گناه پدر و مادرش برداشته خواهد شد، حتى اگر مشرك باشند.
تنبيه الخواطر و نزهة النواظر، ج ۱ ص ۳۲
اهمیت دعا برای فرج
امام صادق عليه السلام :
خداوند ۱۷۰ سال ظهور منجی بنی اسرائیل را به خاطر دعا و تضرع دسته جمعی آنها جلو انداخت و مابقیِ غیبت منجی آنها را که حضرت موسی و هارون علیهماالسلام بودند را بر آنها بخشید .
سپس حضرت فرمودند :
شما شیعیان هم اگر مانند بنی اسرائیل با ضجه و گریه ؛ دعای همگانی کنید خداوند فرج ما را خواهد رساند . اما اگر چنین نکنید این سختی ، به نهایت مدّتش خواهد رسید .
بحارالانوار ،ج۵۲ ، ص۱۳۱
محبت الهى"
همنشينى و نشست و برخاست با دوستان خدا، اثر عجيبى در محبت الهى دارد. کيميايى است.
وقتى انسان در حضور روح عاشق آنها قرار مى گيرد، اين گرماى محبت الهى را در خودش حس مى کند. وقتى شما با يک مؤمن حقيقى مى نشينيد، در کنار آن، گرماى ايمان او به شما تسرى پيدا مى کند. در قلب خودتان مى توانيد آن را پيدا کنيد.
حلاوت ايمان را انسان مى تواند در همنشينى با دوستان خدا بدست آورد.
برگرفته از مجموعه کلیدهای خوشبختی
کتابی که به امر حضرت ولی عصر "علیه السلام" نوشته شد!
شیخ صدوق مینویسد:
مسافرتی به خراسان كردم و وارد نیشابور شدم و دیدم كه شیعیان آنجا در مورد غیبت حضرت مهدی “عج الله تعالی فرجه الشریف” به شك و شبهه افتاده و از طریق حق عدول نموده و به عقاید فاسد گرایش نمودهاند.
برای ارشاد آنان كوشش بسیاری كردم و اخباری كه از پیامبر و ائمه طاهرین “صلوات الله علیهم اجمعین” وارد شده بر ایشان نقل نمودم.
هنگامی كه به قم بازگشتم، شخصی از بُخارا كه صاحب علم و فضل بود بر ما وارد شد.
او جناب ابو سعید محمد بن حسن بن محمد بن علی بن احمد بن علی قمی بود، من كه از قبل مشتاق دیدار او بودم، از حضور او بسیار خوشحال شدم،
زیرا او صاحب رای محكم و فردی عالم بود و پدرم از جد او محمد بن علی بن احمد “قدس الله” بسیار توصیف میكرد و از فضل و علم و زهد و عبادت خود او نیز تعریف مینمود.
روزی ابوسعید گفت: در بخارا، یكی از بزرگان فلاسفه و منطق، در موضوع “فصاحت حجت خدا” و “طول غیبت” و “انقطاع اخبار” آن بزرگوار، صحبت كرد و مرا به تحیر و تعجب انداخت.
من (شیخ صدوق) اخباری (احادیث) را كه پاسخگوی شبهات در مورد غیبت حضرت خاتم الاوصیأ بود، ذكر نمودم و او با دانستن حقایق، از شك و دودلی بیرون آمد و به این وسیله برای او تسكینی حاصل شد و خواهش كرد كه در این موضوع كتابی بنویسم.
برای اجابت خواهش وی، با كمال ادب قبول كرده و وعده دادم: اگر خداوند توفیق بازگشت به وطن خود یعنی شهر ری را عنایت فرمود، كتابی را درباره پاسخگویی به این شبهات، می نویسم.
شبی درباره اعتقادات و ایمان و آینده فرزندان خود فكر میكردم كه بعد از من چه خواهند كرد و چه بر ایشان خواهد رسید؛
در این فكر بودم كه به خواب رفتم. در عالم رویا دیدم در اطراف كعبه طواف میكنم. و در طواف هفتم، میگفتم:الهی امانتی ادیتها و میثاقی تعاهدته لتشهد لی بالموافاة.
آنگاه آقایم امام عصر حضرت صاحب الزمان “علیه السلام” را زیارت كردم كه در خانه كعبه ایستاده است.
نزدیك آن بزرگوار آمدم و سلام كردم. جواب دادند و فرمودند: چرا كتابی درباره غیبت نمی نویسی تا آنچه قصد توست كفایت كند؟ عرض كردم: یا بن رسول الله! كتابی درباره غیبت نوشتهام.
فرمودند: به اینگونه نمیگویم، بلكه امر مینمایم، كتابی در غیبتهای انبیأ بنویس.
آنگاه بیدار شدم و شروع به تالیف كتاب “اكمال الدین و اتمام النعمة” برای امتثال امر ولی الله “علیه السلام” نمودم.
اكمالالدین، ج۱، ص ۳ - ۴
نشانه های حسود
امام صادق عليه السلام:
قالَ لُقمانُ لاِبنِهِ: وَ لِلحاسِدِ ثَلاثُ عَلاماتٍ: يَغتابُ إِذا غابَ وَ يَتَمَلَّقُ إِذا شَهِدَ وَ يَشمَتُ بِالمُصيبَةِ؛
لقمان به فرزندش گفت: حسود را سه نشانه است:
۱.پشت سر غيبت مى كند،
۲.روبه رو تملّق و چاپلوسی مى کند و
۳.از گرفتارى ديگران شاد مى شود!
خصال ص 121 ، ح 113
کلمات قصار از علامه طباطبایی رحمة الله علیه
*گاهی یک عصبانیت، بیست سال انسان را به عقب میاندازد.
*درس اخلاق، گفتنی نیست، عمل کردنی است.
* علامه در اواخر عمر مبارکشان دائم میفرمودند: توجه! توجه! و این، فراتر از «تذکر» و «تفکر» است.
* بشر باید عاطفه داشته باشد کسی که عاطفه ندارد، یعنی با قرآن دوست نیست!
* رفتن به قبرستان در سازندگی انسان مؤثر است.
*علامه حسن زاده آملی می فرمایند: وقتی به حضور شریف علامه طباطبایی، تشرف حاصل کرده بودم و عرض حاجت نمودم،
فرمود: «دعای سحر حضرت امام باقر علیهالسلام را فراموش مکن که در آن جمال و جلال و عظمت و نور و رحمت و علم و شرف است و حرفی از حور و غلمان نیست.
اگر بهشت شیرین است، بهشتآفرین شیرینتر
* حالات مرحوم علامه در اواخر عمر، دگرگون شده و مراقبه ایشان شدید شده بود و مانند استاد خود، مرحوم آیة الله قاضی این بیت حافظ را می خواندند و یک ساعت می گریستند:
کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش کی روی؟ ره ز که پرسی؟ چه کنی؟ چون باشی؟!
شفای بیماری ...
آیت الله بهجت می فرمودند:
این کارها را به این نیّت که اگر مردن بیمار، حتمی نیست، به وسیله این ها شفا یابد، انجام دهید:
1. مقدار کمی از خاک پاک مدفن سیّدالشهدا علیه السّلام را در آب زمزم مخلوط کرده و هفتاد مرتبه سوره «حمد» بر آن بخوانید و در نوبت های متعدد، هر روز به بیمار بخورانید، تا زمانی که شفا یابد.
2. به فقیران «متعدد» صدقه بدهید، گرچه صدقه ای که به هر کدام میدهید، کم باشد.
3. روزی هفت بار سوره «حمد» را به نیّت شفای او بخوانید.
4. هر کس نزد بیمار میرود، برای شفایش سوره «حمد» بخواند.
5. بیمار را به مشاهد مشرَّف (مزار معصومان علیه السّلام و …) ببرید و اگر نمی تواند، همین طور نیّت و توجّه کند که به آن مشاهد رفته و زیارت کند، و همین که نیّت شفا یافتن به آن زیارتگاه برود، کافی است.
6. در حضور بیمار، مرثیه بخوانید به طوری که او منقلب و متأثر شود.
7. حدیث کساء را (مکرَّراً) برای شفای او بخوانید. (و هنگام خواندن در مجلسی که این حدیث را میخوانید، عود روشن کنید.)
عرفان و عبادت، صـــــ ۳۹۲
فیضـے از ورای سـڪـــــوت
چهار درس بزرگ از صبر
پیامبر ص فرمودند: صبر چهار شاخه دارد:
1. شوق 2. ترس 3. زهد 4. انتظار
شوق: هر كس شوق بهشت داشته باشد، از هوا و هوس دست میكشد؛
پس کسی که به دنبال هوا و هوس است، شوقی به بهشت ندارد.
ترس: هر كس از آتش بترس ترسد، از حرامها خود را نگه می دارد؛
پس کسی که از حرام خود را نگه نمیدارد، او از آتش خدا نمیترسد.
زهد: هر كس به دنيا بی اعتنا باشد، گرفتاریها را به چيزی نگيرد؛
بنابراین کسی که به دنیا بیاعتنا باشد، آرامترین انسان زمین است.
انتظار: هر كس منتظر مرگ باشد، در كارهای خير بكوشد؛
بنابراین برای آمادگی برای مرگ، باید تا میتوان کار خیر کرد.
كنزالعمال، ج1، ص285، ح1388
سه صافي
شخصي نزد سقراط رفت و گفت: گوش کن! مي خواهم چيزي برايت تعريف کنم.
دوستي به تازگي در مورد تو مي گفت….
سقراط حرف او را قطع کرد و گفت:
- قبل از اينکه تعريف کني، بگو آيا حرفت را از ميان سه صافي گذرانده اي يانه؟
- کدام سه صافي؟
- اول از ميان صافي واقعيت. آيامطمئني چيزي که تعريف مي کني واقعيت دارد؟
-نه. من فقط آن را شنيده ام. شخصي آن را برايم تعريف کرده است.
- سقراط سري تکان داد و گفت: پس حتما آن را از ميان صافي دوم يعني خوشحالی گذرانده اي. مسلما چيزي که مي خواهي تعريف کني، حتي اگر واقعيت نداشته باشد، باعث خوشحالي ام مي شود.
- دوست عزيز، فکر نکنم تو را خوشحال کند.
- بسيار خوب، پس اگر مرا خوشحال نمي کند، حتما از صافي سوم، يعني فايده، رد شده است. آيا چيزي که مي خواهي تعريف کني، برايم مفيد است و به دردم مي خورد؟
- نه، به هيچ وجه!
سقراط گفت: پس اگر اين حرف، نه واقعيت دارد، نه خوشحال کننده است و نه مفيد، آن را پيش خود نگهدار و سعي کن خودت هم زود فراموشش کني
ضرورت عبرت از گذشتگان
امام علی علیه السلام:
مردم از آنچه كه بر ملّتهاي متكبّر گذشته، از كيفرها و عقوبتها و سختگيريها، و ذلّت و خواري فرود آمده عبرت گيريد و از قبرها و خاكي كه بر آنچه ره نهادند و زمينهايي كه با پهلوها بر آن افتادند پند پذيريد و از آثار زشتي كه كبر و غرور در دلها ميگذارد به خدا پناه ببريد، همانگونه كه از حوادث سخت به او پناه ميبريد
اگر خدا تكبّرورزيدن را اجازه ميفرمود، حتما به بندگان مخصوص خود از پيامبران و امامان عليهم السلام اجازه ميداد، در صورتي كه خداي سبحان تكبّر و خودپسندي را نسبت به آنان ناپسند و تواضع و فروتني را براي آنان پسنديد، كه چهره بر زمين ميگذارند و صورتها بر خاك ميمالند و در برابر مؤمنان فروتني ميكنند و خود از قشر مستضعف جامعه ميباشند كه خدا آنها را با گرسنگي آزمود و به سختي و بلا گرفتارشان كرد و با ترس و بيم امتحانشان فرمود و با مشكلات فراوان، خالصشان گردانيد.
پس مال و فرزند را دليل خشنودي يا خشم خدا ندانيد، كه نشانه ناآگاهي به موارد آزمايش و امتحان در بي نيازي و قدرت است، زيرا خداوند سبحان فرمود: «آيا گمان ميكنند مال و فرزنداني كه به آنها عطا كرديم، به سرعت نيكيها را براي آنان فراهم ميكنيم نه آنان آگاهي ندارند»
نهج البلاغه، خطبه 192
کنارخدا...
از عارفی پرسيدند : چرا اينقدر ذکر “صلوات” در منابع دينی ما تاکيد شده؟!
و برای آمرزش گناهان ، وسعت روزی ، صحت و سلامتی ، گشايش در کارها و… صلوات تجويز کرده اند؟!
سر و راز اين ذکر چيست؟
فرمود: اگر به قرآن نگاه کنيد، فقط و فقط يکجا در قرآن هست که خداوند انسان رو هم شأن و هم درجه ی خودش می کنه!
يعنی از انسان ميخواد که بياد کنار او و با هم در یک کاری مشارکت کنن و اون اين آيه ست:
“انّ الله و ملائکته يصلّون علي النبي يا ايها الذين آمنوا صلّوا عليه و سلموا تسليما”
خدا و ملائکه اش دارند براي پيامبر صلوات ميفرستند شما هم بیایید و همراهی کنید…
علت عظمت و بزرگی ذکر صلوات همينه که انسان رو يکباره تا کنار خدا بالا ميبره…!
اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
معجرات و خرافات
معجزات را نبايد با خرافات آميخت.
هميشه «افراطها» و «تفريطها» منشأ فساد و تباهى و تيرگى چهره حقيقت بوده است. در مورد معجزه نيز همين امر صادق است.
در حالى كه بعضى از «روشنفكرنماها» صريحاً يا تلويحاً به نفى هر گونه معجزه مى پردازند، گروهى ديگر از در و ديوار معجزه مى تراشند و اخبار ضعيف و افسانه هاى خرافى را كه احياناً دست هاى مرموز دشمنان در ساختن آن فعّاليّت داشته با معجزات مخلوط مى كنند، و چهره علمى معجزات واقعى پيامبران را با افسانه هاى ساختگى و اوهام بى اساس مى پوشانند.
تا معجزات واقعى از اين گونه افسانه هاى جعلى پيراسته نشود، چهره اصيل آنها آشكار نمى گردد.
به همين دليل دانشمندان بزرگ ما هميشه مراقب بودند كه احاديث اسلامى در زمينه معجزات و غير آنها از اين گونه مجعولات به دور باشد.
روى همين جهت «علم رجال» را به وجود آوردند، تا راويان حديث به خوبى شناخته شوند، و احاديث «صحيح» از «ضعيف» جدا گردد، و مطالب موهوم و بى اساس با حقايق آميخته نشود.
سياست هاى استعمارى و الحادى امروز نيز بيكار ننشسته و سعى مى كنند پندارهاى بى پايه را با اعتقادات پاك دينى مخلوط سازند، و از اين رهگذر «چهره غير علمى» به همه آنها بدهند، بايد به دقّت مراقب اين توطئه هاى تخريبى دشمن باشيم.
درس اصول عقاید برای جوانان، آیت الله مکارم شیرازی