درمحضراستاد
آیت الله مجتهدے تهرانے(ره):
عاقبٺ بہ خیرے بہ ریش و عرق چین و عبا و عمامہ نیسٺ.
انسان نباید بہ این چیزها اعتماد ڪند…
باید ببیند چه شد یک عده از سپاه عمر ابن سعد به امام حسین علیہ السلام ملحق شدند و و عاقبت به خیر شدند و یک عده که در رکاب سیدالشهدا(ع) آمده بودند از او جدا شدند و رفتند…
خدایا عاقبٺ امر ما را خیر قرار بده
گفتگوی پیامبر(ص)باشیطان
پیامبر (ص) از شیطان پرسید : “مسجد تو کجاست ؟
شیطان گفت : بازارهایی که پر از غش و تقلب در اموال باشد !
حضرت فرمود : “با چه کسی هم غذا هستی ؟"
شیطان گفت : زنان و مردانی که بر سر سفره، نام خدا را نمیبرند!
حضرت فرمود : “چه کسی پیش تو عزیز است ؟”
شیطان گفت : کسی که دائم غرق در معصیت است و
معصیت را برای لحظهای تعطیل و رها نمیکند!
حضرت رسول (ص) از شیطان پرسید : آیا تو مؤذنی هم داری ؟
شیطان گفت : کارگردانان و مطربان شبانه، مؤذن من هستند!
مهمترین عامل نشاط معنوی
استادپناهیان:
مهمترین عامل نشاط معنوی برای یک انسان-که به زندگی او هم سرایت میکند- عشق به مولا و امام است. اگر حالت خوب نیست، لابد محبت اهلبیت(ع) در دلت کم است؛ لابد ولایتت محکم نیست.
کسی که اهل محبت اهلبیت(ع) باشد، از دینداری و عبادت خودش بیشتر لذت میبرد؛ از زیارت خانۀ خدا، از قرآن خواندن و… بیشتر لذت میبرد.
محبت به مولا و عشق به امام فراتر از عشقهای زمینی است! این عشقهای زمینی مگر چقدر میتواند به تو کِیف بدهد؟! مگر عشق به پدر و مادر، عشق مادر به فرزند، یا عشق به همسر چقدر است؟! اما کسانی که محبت امام حسین(ع) را لمس کردهاند میدانند که این عشق اصلاً قابل مقایسه با اینها نیست!
تباه شدن تمام اعمال نیک در لحظه ی مرگ!
فضیل بن عیاض یکی از زاهدان وارسته بود،
به او خبر دادند دانشمندترین و بهترین شاگردانت در بستر مرگ افتاده است.
فضیل با شتاب به بالین او آمد، دید او در حال جان دادن است، نزد سرش نشست و سوره (یس) را خواند،
ناگاه آن شاگرد در آن حال به فضیل گفت: ای استاد این سوره را نخوان.
فضیل ساکت شد و او را تلقین نمود و گفت بگو لا اله الا اللَّه…
او گفت: من آن را نمی گویم و از آن بیزارم. و سپس با همین حال بد مرد!
فضیل از مشاهده وضع او بسیار غمگین و ناراحت شد و با خود می گفت: چرا این شاگرد برجسته ام، چنین حالت بدی پیدا کرد؟!.
به خانه خود رفت و مدتی بیرون نیامد تا شاگردش را در عالم خواب دید، که او را به سوی دوزخ می کشانند.
از او پرسید: تو اعلم شاگردان من بودی، چرا خداوند این معرفت را از تو گرفت و با سوء عاقبت مردی؟
او در جواب گفت: به خاطر سه خصلت بد، چنین گرفتار شدم:
1.نمام و سخن چین بودم.
2.نسبت به مردم حسود بودم.
3.سوم اینکه نزد طبیبی رفتم و بیماری خود را به او عرضه کردم،او گفت در سال یک قدح شراب بخور، من به خاطر دستور او با این که شرعا جایز نبود، شراب می خوردم،از این رو عاقبت بدی پیدا کردم و با آن حال مردم…
منازل الاخره ،محدث قمی، ص 15.
محصولات ایرانی مصرف کنید
رهبرفرزانه انقلاب (حفظه الله) :
شما مصنوعات خارجی را که مصرف میکنید، کمک میکنید به اینکه حجم آن بنگاه خارجی، آن کارگر خارجی، آن سرمایهدار خارجی، مدام بیشتر بشود و تولید داخلی شکست بخورد.
فواید حیاءدرکلام صادق آل محمد(ص)
امام صادق عليه السلام به مُفضّل بن عمر فرمود:
اى مُفضل! به ويژگى ديگرى كه از ميان همه جانداران، تنها به انسان، اين آفريده بلندپايه و بسيار ارزشمند، اختصاص داده شده، يعنى حيا، بنگر.
اگر حيا نبودهيچ ميهمانى پذيرايى نمى شد.
به وعده ها وفا نمى شد.
كسى حاجت ديگرى را برآورده نمى ساخت.
كسى دنبال زيبايى ها [و خوبى ها] نمى رفت.
از بدى [و زشتى] در هيچ كارى از كارها خوددارى نمى شد.
حتّى بسيارى از كارهاى واجب نيز به خاطر حيا انجام مى پذيرند.
اگر حيا وجود نداشت، حقوق پدر و مادر خود را رعايت نمى كردند.
صله رحِم به جا نمى آورند،امانتدارى نمى كردند، از فحشا خوددارى نمى ورزيدند.
سپس فرمود: آيا نمى بينى كه چگونه همه خصلت هايى كه صلاح انسان و سامان يافتن امور او به آنها بستگى دارد؛ در حیا جمع شده است؟
توحيد المفضل ص ۷۹
نمونه ای عینی از حقانیت شیعه
خانم سونیا ویلیامز فضانوردهندی الاصل آمریکایی تبار است.
اوپس از بازگشت از آخرین سفرخوددر سال 2014 از ایستگاه فضایی ناسا.به دین اسلام و مذهب برحق تشیع مشرف شد.
دلیل این تصمیم را از این خانم سوال کردند.
گفت:در مدت حضورمدر ایستگاه ناسا ،زمین را
در تاریکی مطلق می دیدم.ولی هشت نقطه از زمین همیشه نورانی بود.
ودیگر اینکه مدامدر آسماندون وجود کوچکترین فرکانسی،صدای اذان می آمد.
وقتی به زمین برگشتم.موقعیت جغرافیایی هشت نقطه نورانی رابادقیق ترین دستگاه های مکان یاب بررسی کردیم.وآن هشت نقطه نورانیعبارت بود از’:
مکه، مدینه،قبرستان بقیع ،کربلا،سامرا،کاظمین، نجفو مشهد.
من هیچ راهیجز فرود آوردن سر تعظیمو تسلیم در مقابلاسلام و شیعه نداشتم…
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یااَمیرَ الْمُؤْمِنینَ، وَیَعْسُوبَ الدّینَ،وَقائِدَ الْغُرِّالْمُحَجَّلینَ.
مقدس اردبیلی(ره) عرض اندام نکرد...
شیخ بهایی (ره) با شاه عباس یک سفری مشرف می شوند به نجف، در آنجا بین شیخ بهایی (ره) و مقدس اردبیلی(ره) سر موضوعی مباحثه می شود، شاه عباس هم نشسته و نگاه می کرد.
در آن جلسه با اینکه حق به جانب مقدس اردبیلی(ره) بود ، اما مقدس حق را به شیخ بهایی(ره) می دهد و جلوی شاه عباس عرض اندام نکرد که من مثلا … بحثی نمی شود و مجلس به نفع شیخ بهایی(ره) تمام می شود.
فردای آن روز، مقدس اردبیلی(ره) تو کوچه با شیخ بهایی(ره) روبرو می شود و به شیخ بهایی(ره) می فرماید: آن مطلبی که شما دیشب فرمودید ، به این دلیل و به این دلیل و به این دلیل اینطور نیست و اینطور هست که من می گویم.
شیخ بهایی(ره) فرمود: چرا دیشب این را نفرمودید؟ مقدس می گوید: دیشب می توانستم بگویم ولی چون شما شیخ الاسلام ایران هستی و پیش شاه محترمی، اگر من می گفتم، شما پیش شاه کوچک می شدید و این به ضرر اسلام بود.
حاضر شده بود خودش را خرد کند تا شیخ بهایی(ره) کوچک نشود. این ها درس اخلاق است. برای طلبه ها این چیز ها خیلی خوب است. عیب کار ما این است که وقتی انسان استاد اخلاق نبیند و نفسش تربیت نشده باشد، به این چیزها اهمیت نمی دهد.
منبع:
ڪتاب بدیع،الحکمة حکمت ۴۲ از مواعظ آیت الله مجتهدے تهرانۍ(ره)
دستورالعمل مرحوم قاضی برای رفع مشکلات دنیوی و اخروی
علاّمه انصاری لاهیجی که ازشاگردان مرحوم قاضی هستند ، فرمودند:
روزی از ایشان پرسیدم که : در مواقع اضطرار و گرفتاری چه در امور دنیوی و چه در امور اخروی، و در بن بست کارها به چه ذکر مشغول شوم تا گشایش یابم؟
سید علی قاضی در جواب فرمودند:
”پس از پنج مرتبه صلوات و آیة الکرسی ، در دل خود بدون آوردن به زبان بسیار بگو:
«اللّهُم اجعَلنی فی دِرعِکَ الحَصینَةِ الّتی تََجعَلُ فیها مَن تَشاءُ»“. إ ن شاء الله گشایش یابد.
علاّمه انصاری فرمودند:من در مواقع گرفتاری های صعب و مشکلات لاینحلّ به این دستور عمل کردم و نتیجه های عجیب گرفتم.
کرامتی ازخواندن زیادت عاشورا
حاج سيد احمد (رحمة اللّه عليه) براى من نوشت كه روز جمعه در مسجد سهله در حجره نشسته بودم. ناگاه سيد موقّر معمّمى بر من داخل شد كه قباى فاخرى و عباى قرمزى پوشيده بود، نظرى كرد به آنچه در زاويه حجره بود كمى از كتب و ظروف و فرشى بود فرمود:
براى حاجت دنيا كفايت مى كند تو را و تو هر روز صبح به نيابت صاحب الزمان عليه السلام زيارت عاشورا مى خوانى و خرجى هر ماهت را از من بگير كه محتاج احدى نباشى و قدرى پول به من داد و گفت:
اين كفايت يك ماه تو را مى نمايد.
و رفت رو به در مسجد و من به زمين چسبيده بودم و زبان من بند آمده بود و هر چه خواستم تكلّم بنمايم نتوانستم و حتى نتوانستم برخيزم تا سيد خارج شد و همين كه بيرون رفت گويا قيودى از آن بر من بود و باز شد و شرح صدرى پيدا كردم پس برخاستم و از مسجد خارج شدم آنچه تفحص كردم اثرى از آن آقا نديدم.
منبع:
عبقرى الحسان مرحوم شيخ على اكبر نهاوندى: ج ۱، ص ۱۱۳.
داستان های شگفت انگیز از زیارت عاشورا و تربت سید الشهدا علیه السلام - صفحه۱۴
بنای حکومت شیطان
شيطان،حكومت خود را بر"ضعفها"، “ترسها” و “عادات” ما بناكرده و تو اگرنترسي و از عادات مذموم خويش دست برداري و ضعفت را با كمال خليفة اللهي جبران كني، ديگر شياطين را بر تو تسلطي نيست.
درمحضراستاد
آیت الله العظمی بهجت(رحمه الله علیه):
ما باید اهل محاسبه باشیم، هر چند اهل توبه نباشیم و تدارک نکنیم، خود محاسبه مطلوب است. اگر بدانیم فلان روز حسینی «علیه السلام» و فلان روز یزیدی هستیم، بهتر از این است که اصلا ندانیم یزیدی هستیم یا حسینی. سرانجام ممکن است روزی به خود بیاییم و بخواهیم تدارک کنیم. با توجه به عیوب خویش و اصلاح آن ها، فرصت رسیدگی به حساب هر روز خود را نداریم، چه رسد به حساب مردم!
«أَفضَلُ النّاسِ مَن شَغَلَتهُ مَعایِبُهُ عَن عُیُوبِ النّاسِ.»
برترین مردم کسی است که پرداختن به عیوب خود، او را از توجّه به عیوب مردم بازدارد.
به فکر خود باشیم، خود را اصلاح کنیم. اگر به خود نرسیدیم و خود را اصلاح نکردیم، نمی توانیم دیگران را اصلاح کنیم.
در محضر آیت ا… بهجت، ص 427
پذیرش ولایت، حرکت به سمت نور
خداوند در آیه ۹ سوره حدید می فرماید:
هُوَ الَّذي يُنَزِّلُ عَلي عَبْدِهِ آياتٍ بَيِّناتٍ لِيُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَي النُّورِ وَ إِنَّ اللَّهَ بِکُمْ لَرَؤُفٌ رَحيمٌ.
او همان كسی است كه بر بنده خود آيات روشنی فرو می فرستد تا شما را از تاريكی ها به سوی نور بيرون كشاند و در حقيقت، خدا (نسبت) به شما سخت رئوف و مهربان است.
از امام باقر و امام صادق عليهما السلام درباره كلام خداوند تعالی«ليُخْرِجَكُم مِّنَ الظُّلمَاتِ اِلی النُّورِ»
روايت شده است كه از (ظلمات) كفر خارج شدن به معنای پذیرش ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام است.
مناقب، ج 3، ص 80
برخي آثار رفع نياز مردم
1. افزایش روزى:
امیرمؤمنان (ع) فرمودند:
آیا از چیزهایى كه روزى را مىافزاید به شما خبر دهم؟ عرض كردند: آرى، اى امیرمؤمنان! فرمود … یارى كردن برادر دینى كه روزى را افزایش مىدهد.
2. آسایش در دنیا و آخرت:
حضرت امام صادق (ع) فرمودند:
مؤمن تنگدستى كه گرفتارى برادر مؤمن خود را برطرف كند، خدا در دنیا و آخرت تأمین نیازهایش را بر او آسان مىكند.
3. دستیابى به بهشت:
رسول خدا (ص) فرمودند:
هركس نیاز مؤمنى را برآورد، خدا نیازهاى فراوانى را براى او تأمین مىكند كه كمترین آنها بهشت است.
امام سجّاد (ع) نیز فرمودند:
هركس نیاز برادر مؤمن خود را برآورد، به برآوردن حاجت خدا آغاز كرده است و خدا صد نیاز او را برآورد كه در یكى از آنها بهشت است.
مفاتیح الحیات ص ۴۹۲
تلنگر....
_ برای زیبایی دستها؛ با دستهایتان صدقه بدهید.
_ برای زیبایی صدا؛ قرآن کریم را تلاوت کنید.
_ برای زیبایی چشمها؛ از ترس خدا اشک بریزید.
_ برای زیبایی صورت؛ عادت وضو را ترک نکنید.
_ برای زیبایی اعصاب؛ در بارگاه خدا سجده کنید.
_ برای زیبایی دل؛ در دلتان یاد خدا را جای دهید.
یك وجب روغن روى آش!
گویند که : ناصرالدین شاه سالی یک بار آش نذری می پخت و خودش در مراسم پختن آش حضور می یافت تا ثواب ببرد. رجال مملکت هم برای تهیه آش جمع می شدند و هر یک کاری انجام می دادند. خلاصه هر کس برای تملق و تقرب پیش ناصرالدین شاه مشغول کاری بود . خود شاه هم بالای ایوان می نشست و قلیان می کشید و از بالا نظاره گر کارها بود .
سر آشپز ناصرالدین شاه در پایان کار دستور می داد به در خانه هر یک از رجال کاسه آشی فرستاده می شد و او می بایست کاسه آن را از اشرفی پر کند و به دربار پس بفرستد!
کسانی را که خیلی می خواستند تحویل بگیرند روی آش آنها روغن بیشتری می ریختند . پرواضح است آنکه کاسه کوچکی از دربار برایش فرستاده می شد کمتر ضرر می کرد و آن که مثلا یک قدح بزرگ آش که یک وجب روغن رویش ریخته شده دریافت می کرد حسابی بدبخت می شد .
به همین دلیل در طول سال اگر آشپزباشی با هر یک از اعیان یا وزرا دمخوری نداشت ، او را می گفت : آشی برایت بپزم که یک وجب روغن رویش باشد!
گوشهگیری ممنوع‼️
امام خامنهای(حفظه الله):
«اعتقاد به امام زمان به معنای گوشهگیری نیست.
بعضی تبلیغ میکنند که امام زمان میآید و اوضاع را درست میکند؛ چه لزومی دارد ما حرکتی بکنیم!
این مثل آن است که در شب تاریک، انسان چراغ روشن نکند؛ چون فردا بناست خورشید بیاید و همه دنیارا روشن کند. خورشیدِ فردا ربطی به وضع کنونی ندارد.
امروز اگر در دنیا ظلم وجود دارد، این همان چیزی است که امام زمان برای مبارزه با آن میآید. اگر ما سرباز او هستیم، باید خود را برای مبارزه آماده کنیم.»
۸۱/۷/۳۰
علت فروش حضرت یوسف (ع)به بهایی ناچیز
پيامبر اكرم - صلّي الله عليه و آله - چنين فرمود:
«روزي يوسف جمال خود را در آئينه مشاهده كرد، از زيبائي خويش تعجب نمود، مختصر غروري در او به وجود آمد و گفت: «اگر من غلامي بودم قيمت مرا كسي نميدانست كه چقدر است؟!»
خداوند خواست او را به اين قيمت كم ارزش و بی اهمیت با بيميلي بفروشند تا اين تصوّرات را نكند، بلكه به خداي خالق بنازد، توجهش به او باشد، و خود را در برابر خدا نبيند».
اقتباس از تفسير جامع، ج 3، ص 326