درمحضراستاد
آیت الله بهجت (ره):
ما خود را از اطرافيان و دوستان آن حضرت (امام مهدی علیه السلام)مى دانيم، ولى در اين امر، يعنى دعا براى تعجيل ظهور او کوتاهی مى كنيم!
ظهور آن حضرت اَهَمّ حاجات ما است،
ولى ما «عَجِّل فَرَجَهُ» مى گوييم فقط براى اين كه بفهمانيم مجلس ختم شد،
و يا اين كه در موارد ازدحام مردم صلوات مى فرستيم، تا مردم جا به جا شوند، نه اين كه جدّاً بخواهيم صلوات بفرستيم!
با اين كه مى دانيم او واسطه بين ما و خدا است، بازهم به فكر او نيستيم!
اى كاش مى دانستيم كه احتياج او به ما و دعاى ما براى او، به نفع خود ما است وگرنه قرب و منزلت او که در نزد خدا معلوم است…
پایگاه نشر آثار آیت الله بهجت(ره)
ضرورت اصلاح زبان
آیت الله ميرزا جواد ملكي تبريزي:
عزيز سالك بايد در همه خيرات جديت و كوشش داشته باشد و مخصوصا اهتمامي در تاديب زبان مباركش نمايد كه هيچ يك از اعضا به درجه آن «لازم الرعايه و صعب التاديب و العلاج» مراقبتش لازم و تاديب و درمانش مشكل نيست….
زبان می تواند به دو كلمه، گوينده را از «اعلي درجه عليين» به «اسفل الدركات» و از «اسفل الدركات» به «اعلي عليين» مي برد.
به يك كلمه ناسزا كه مي گويد، خود را كافر و نجس و به عذاب خالد و دائم مبتلا مي كند.
… به يك كلمه، چند گناه كبيره از قبيل افترا و غيبت و شماتت مومن و قتل هزاران نفوس از اوليا، و ريا و كبر و … و غير اين ها ممكن است مرتكب شود!
اين است كه روايت شده است كه حضرت سيد انبياء محمدصلی الله علیه واله وسلم فرمودند:
هركس زبانش را اصلاح نمايد، به تمام قرآن عمل كرده است!
اين فقره در پيش علماي اخلاق از كلمات معجز نشان حضرت محسوب مي شود.
رساله لقاءالله ، ص 116
حق الناس در آخرت
روايت داريم حق الناس در برزخ انسان را اسير مي كند مثلا يك سوم فشار قبر متعلق به غيبت است. در روايتی دیگر هست كه خداوند بر روي پل صراط كمينی قرار داده كه هر كس حق الناس بر گردن دارد، از آنجا به بعد حق عبور ندارد.
رسول اكرم (ص) فرمودند: بيچاره ترين مردم كسی است كه با اعمال خوب وارد صحراي محشر شود مثلا در نماز ، حج و … مشكلی نداشته باشد و جز اصحاب يمين قرار گيرد اما زماني كه قصد ورود به بهشت می كند گروهی از مردم مانع می شوند . علت را جويا مي شود و می شنوند كه حقوق آنها را پايمال كرده است . در آن لحظه از فرشتگان كمك می طلبند و آنها می گويند: حلاليت بگير , يعنی قسمتی از اعمال خوب خود را به آنها بده تا حلالت كنند وقتی اين كار را می كنند متوجه می شوند ديگر هيچ چيز ندارند و نامه را به دست چپ می دهند كه از نظر پيامبر بيچاره ترين بنده ها هستند.
«حجت الاسلام رفیعی»
حسنظن به خدا
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی:
پیامبر خدا(ص) فرمود :حسنظن خود را به خدا زیاد کنید.
مراد حسنظنّ باطنی است.
اصل کار با باطن است. هر چه میتوانید گمانتان را به خدا شیرین کنید، قشنگ کنید، زیبا کنید.
خداوند به قلبها نظر دارد، میفرماید: خداوند به صُوَر شما کاری ندارد، به قلب شما کار دارد.
راه، راه قلب است. عقل آدمی را زیاد میکند، نفس را میمیراند. انسان را بزرگ میکند عزیز میکند. همه اینها راه دل است.
کتاب طوبای محبّت جلد دوم– ص 148
نگاه انسان مؤمن به نفس خودش
نگاه انسان مؤمن به نفس خودش مانند نگاه به یک همسایه خائن است.
امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: الْمُؤْمِنُ لايُمْسى وَ لا يُصْبِحُ الّا وَ نَفْسُهُ ظَنونٌ عِنْدَهُ
مؤمن خصلتش اين است: صبحى را به شام نمىبرد و شبى را به صبح نمىآورد مگر اينكه نفسش مورد بدگمانى اوست، هميشه با يک نوع بدگمانى به نفس خود نگاه مىكند، مثل آدمى كه همسايه خائنى داشته باشد كه به او اعتماد ندارد و دائماً در فكر اين است كه اين همسايه خيانتى نكند.
على عليه السلام مىگويد: مؤمن بايد هميشه به نفس خودش به چشم يک خائن و كسى كه نمىشود به او اعتماد كرد و مورد بدگمانى و بدبينى است نگاه كند. سعدى مىگويد:
مرا شيخ داناى مرشد شهاب
دو اندرز فرمود بر روى آب
يكى اينكه در نفس خوشبين مباش
دگر اينكه در غير بدبين مباش
استاد مطهری، فلسفه اخلاق، ص120
معنای توحید....
امام علی (علیه السلام) فرمودند:
لایَرجُونَّ اَحدُ مِنکُم اِلاّ رَبَّهُ وَ لایُخافنَّ إلاّ ذَنبَهُ
هیچ یک از شما جز به پروردگارش امید نبندد و جز از گناهش نترسد. (نهج البلاغه، حکمت ۷۹)
شرح حدیث :
انسان در زندگی میان «خوف» و «رجا» زندگی می کند.
گاهی امید به این و آن سبب می شود کارهایی باب میل آنان انجام دهد و ترس از برخی عواقب و اشخاص سبب می شود کارهایی را ترک کند.
موعظه ی حضرت امیر (علیه السلام) این است که در محور این بیم و امید خدا را قرار دهیم. اگر امید می بندیم، به او ببنیدم و اگر می ترسیم، از قهر و غضب و کیفر او نسبت به گناهانمان بترسیم. این جلوه ای از توحید ناب است.
همین است معنای توحید و بس امید به غیر خدا انسان را به ریا و تظاهر و نفاق می کشد ترس از غیر خدا هم انسان را از خدا غافل می سازد
ترس از گناه خویش یعنی ترس از کیفری که نتیجه ی گناهان ماست و خدا عادل است و حسابگر
اگر بخواهد با دقت محاکمه کند و عادلانه رأی دهد، کیست که بتواند از عدالتش بگریزد؟
منبع:
حکمت های علوی و ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام علی علیه السلام جواد محدثی، انتشارات آستانه قدس رضوی، چاپ سوم ۱۳۹۱
عتماد و اعتقاد به مشیت الهی
حاج آقا دولابی(ره):
لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ…
وقتی چیزی به شما می دهند خوشحال نشوید و وقتی از شما میگیرند پکر نشوید…
اگر با مشیت خدا آشنا شوید و به حکمت خدا عقیده داشته باشید، غصه های دنیا کنار می رود… شد شد، نشد نشد.
در هر حال میگوییم چشم.
خقیقت ترس ازخداوند
علامه طباطبائى (ره):
حقيقت ترس از خدا همانا ترس آدمى از اعمال زشت خويش است كه باعث مى شود خداوند از انزال رحمت و خير خود ، امساك و خوددارى كند،
( مراجعه کنید به سوره انفال،آیه2-سوره زمر،آیه23 )
بنابراين هر وقت كه دل آدمى به ياد خدا بيفتد
1. اولين اثرى كه از خود نشان مى دهد اين است كه ملتفت قصورها و تقصيرها و گناهان خود گشته، آن چنان متاثر شود كه عكس العملش در جوارح، لرزه اندام باشد.
2. دومين اثرش اين است كه متوجه پروردگارش مى شود كه هدف نهايى فطرت اوست، و در نتيجه خاطرش سكون يافته و بياد او دلش آرامش مى يابد.(سوره رعد،آیه28)
تفسير الميزان ،ج11،ص485.
علامه طباطبائى رضوان الله علیه
ارزش رعایت حجاب درگرما
آیت الله بهاءالدینی فرمودند:
اگر زنان چادری می خواستند نشانشان می دادم عرقی که در فصل گرما به خاطر حفظ حجاب می ریزند, دانه دانه اش خورشید است. شما خورشید خدا هستید.
و ایشان این روایت را از ثواب الاعمال نقل می کردند عرقی که زن زیر چادر می ریزد سه جا برای او نور می شود:
در درون قبر
در برزخ
در قیامت
و اگر زنان بی حجاب از من می خواستند همین الان نشانشان می دادم که این موی سر که به نامحرم نشان می دهند آتش است. آنها در آرایش زیبایی نیستند، بلکه در آرایش آتش هستند.
? @mojtahedie ⇜ورود◆
منع ازچشم چرانی
قلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ
سوره نور آیه 30
به مردان مؤمن بگو: چشمان خود را(از نگاه به نامحرم) فروگیرند و دامن خود را حفظ نمایند.
تفسیرآیه:
مراد از «غض بصر» بستن چشم نیست، بلکه پایین آوردن نگاه است، به گونه ای که انسان نامحرم را ببینند.
و مقصود از"فروج” در این آیه، بر اساس روایات، حفظ از نگاه است.
بر اساس روایتی نقل شده:
تمام چشمها در قیامت گریان است مگر سه چشم:
چشمی که از ترس خدا بگرید، چشمی که از گناه بسته شود و چشمی که در راه خدا بیدار بماند.
امام علی علیه السلام فرمود: چشم، دل را بدنبال خود می کشد. چشم، کمینگاه شیطان است. و چشم پوشی بهترین راه دوری از شهوات است.
(تفسیر نور، تفسير كنزالدقائق، تفسیر روح البیان)
نکته:
عفت وتقوای چشم درزمان ما مصادیق بیشتری دارد اعم از پرهیز از نگاه به تصاویرو فیلم های مستحجل تافروبستن چشم از ازدیدن زنان و مردان بی حجاب در کوچه و بازار.
چشم چرانی و بی عفّتی، مانع رشد معنوی انسان است. گناه را از سرچشمه جلوگیری کنیم و تقوا را از چشم شروع کنیم. و چشم پاک، مقدّمه پاکدامنی است.
داستان جریح عابد
در بنی اسرائیل عابدی بود که او را جریح می گفتند در صومعه خود عبادت خدا می کرد. روزی مادرش به نزد او آمد در وقتی که نماز می خواند، او جواب مادر را نگفت. بار دوم مادر آمد و او جواب نگفت. بار سوم مادر آمد و او را خواند جواب نشنید.
مادر گفت از خدای می خواهم ترا یاری نکند! روز دیگر زن زناکاری نزد صومعه او آمد و در آنجا وضع حمل نمود و گفت: این بچه را از جریح بهم رسانیده ام.
مردم گفتند: آن کسی که مردم را به زنا ملامت می کرد خود زنا کرد. پادشاه امر کرد وی را به دار آویزند.
مادر جریح آمد و سیلی بر روی خود می زد. جریح گفت: ساکت باش از نفرین تو به این بلا مبتلا شده ام.
مردم گفتند: ای جریح از کجا بدانیم که راست می گوئی؟ گفت: طفل را بیاورید، چون آوردند دعا کرد و از طفل پرسید پدر تو کیست؟ آن طفل به قدرت الهی به سخن آمد و گفت: از فلان قبیله، فلان چوپان پدرم است.
جریح بعد از این قضیه از مرگ نجات پیدا کرد و سوگند خورد که هیچگاه از مادر خود جدا نشود و او را خدمت کند
نمونه معارف 2/548 - حیوة القلوب 1/482
ثواب کار نکرده
میدونستید خدا برای کار نکرده هم ثواب میده؟
البته به شرطی که…
وقتي كه مؤمن در روز قيامت در پيشگاه خداوند نگاه داشته ميشود،
خداوند به فرشتهها ميگويد:
نامههايي كه در آنها اعمالی که این مومن انجام نداده ولی ثبت شده را بياوريد.
مؤمن آن نامهها را ميخواند و ميگويد:
به عزتت سوگند كه من هيچ يك از اين كارها را انجام ندادهام.
خدا ميفرمايد: راست ميگويي، همين كه نيت آنها را كردي ما برايت نوشتيم،
سپس پاداش آنها را به او ميدهند.
مشكيني، درسهايي از اخلاق، ص 36
️
نشانه ی مخلص بودن
امام خمینی (ره):
اى عزيز،در كارهاى خود دقيق شو و از نفس خود در هر عملى حساب بكش،و او را در برابر هر پيش آمدى استنطاق [پُرسِش]كن كه آيا اقدامش در خيرات و در امور شريفه براى چيست ؟….
اگر ديدى شيطان با تو سر و كار دارد، بدان كارهايت از روى اخلاص نيست و براى حق تعالى نيست.
اگر شما مخلصيد،چرا چشمه هاى حكمت از قلب شما به زبان جارى نشده،با اينكه چهل سال است به خيال خود قُربَهً الى الله عمل مى كنيد،
با اينكه در حديث وارد است كه كسى كه اخلاص ورزد از براى خدا چهل صباح[روز]،جارى گردد چشمه هاى حكمت از قلبش به زبانش.
چهل حدیث، ص51
درمحضراستاد
آیت الله مجتهدی تهرانی(ره):
این زبان خیلی خطرناک است خطری که زبان دارد، هیچ یک از اعضا و جوارح انسان ندارند
صبح به صبح زبان آدم از اعضا و جوارح او احوالپرسی می کند
به پا می گویند حال شما چطوره
به چشم می گوید حال شما چطوره
به گوش می گوید حال شما چطوره
آنها هم به زبان جواب می دهند: حال ما خوب است اگر تو بگذاری
تو از کسی غیبت می کنی یه دروغ می گویی حال ما را میگیری!
ما دیگر حال عبادت نداریم ! تو پدر ما را درآوردی! تو ما را بدبخت می کنی تو با گفتن یک سخن ما را بیچاره می کنه ️
سیلی خدا...
خداوند به انسان دستور داد گندم نخور
وقتی خورد، اولین سیلی خدا به او برهنه شدن بدنش بود… این نشان میدهدکه رهاکردن لباس سیلی خداست نه تمدن!
راههای مبارزه با نفس امّاره
یکی از علمای بزرگ میفرمودند: به شیخ حسنعلی نخودکی (رحمة اللَّه علیه) گفتم که میخواهم شاگرد شما بشوم مرا قبول کنید.
فرمود: تو به درد ما نمیخوری. کار ما این است که همش بزنی توی سر نفس خبیثت و این هم از تو بر نمی آید.
با اصرار گفتم: چرا آقا بر می آید..
فرمودند: خُب از همین جا تا دم حرم با هم می آئیم ،این یک کیلومتر راه تو شاگرد و من استاد.
گفتم: چشم.
چند قدم که رد شدیم دیدم یک تکه نان افتاده گوشه زمین، کنار جوی آب.
شیخ فرمود: برو اون تکه نان را بیاور.
ما هم شروع کردیم توی دلمان به شیخ نِق زدن که، آخه اول میگویند این حدیث را بگو.این ذکر را بگو. انبساط روح پیدا کنی. این چه جور شاگردی است؟! به من میگوید برو آن تکه نان را بردار بیاور…!!
دور و بَرَم را نگاه کردم، دیدم دو تا طلبه دارند می آیند، گفتم حالا اینها با خودشان نگویند این فقیر است؟!
خلاصه هر طوری بود تکه نان را برداشتم.
دوباره قدری جلوتر رفتم دیدم یک خیار افتاده روی زمین، نصفش را خورده بودند و نصف دیگرش دم جوی آب بود.
شیخ فرمود: برو اون خیار را هم بیاور.
چون تر و خاکی هم شده بود، اطرافم را نگاه کردم، دیدم همان دو طلبه هستند که دارند می آیند.
در دلم گفتم:حیثیت و آبروی ما را این شیخ اول کار بُرد، خلاصه خم شدم و برداشتم، توی دلم شروع کردم به شیخ نِق زدن، آخه تو چه استادی هستی، نان را بیاور و خیار را بیاور…این که نشد درس!
ناگهان شیخ فرمودند: که ما این خیار را می شوییم و نان را تمیز میکنیم ،ناهار ظهر ما همین نان و خیار است!
خلاصه شیخ اینگونه با این عمل نفس ما را از بین برد…
داستانهایی از مردان خدا
درمحضراستاد
در محضر آیت الله بهجت (ره):
ما خود را از اطرافيان و دوستان آن حضرت (امام مهدی علیه السلام)مى دانيم، ولى در اين امر، يعنى دعا براى تعجيل ظهور او کوتاهی مى كنيم!
ظهور آن حضرت اَهَمّ حاجات ما است،
ولى ما «عَجِّل فَرَجَهُ» مى گوييم فقط براى اين كه بفهمانيم مجلس ختم شد،
و يا اين كه در موارد ازدحام مردم صلوات مى فرستيم، تا مردم جا به جا شوند، نه اين كه جدّاً بخواهيم صلوات بفرستيم!
با اين كه مى دانيم او واسطه بين ما و خدا است، بازهم به فكر او نيستيم!
اى كاش مى دانستيم كه احتياج او به ما و دعاى ما براى او، به نفع خود ما است وگرنه قرب و منزلت او که در نزد خدا معلوم است…
پایگاه نشر آثار آیت الله بهجت(ره)
کاری کنید که به بهشت خدا بروید
آیت الله مجتهدی تهرانی(ره) :
اگر ما از ترس جهنم نماز بخوانیم، خیلی چنگی به دل نمی زند، اما اگر گفتند: “نماز صبح هم نخوانی به جهنم نمی روی” و در این صورت نماز صبح خواندی، این خوب است.
اگر عبادت برای بزرگی خدا باشد، إن شاء الله این خیلی قیمتی است و این فرد در روز قیامت هم به بهشت خدا می رود. «فَادخُلی في عِبادی وَادخُلی جَنّتی»
خداوند می فرماید: “برای من عبادت کن،من تو را در بهشت خودم می برم” لذا بعضی ها را ما در بهشت نمی بینیم، به خدا عرض می کنیم که “رفیقان چرا در بهشت نیست؟” خطاب می رسد: «فی مَقعَدِ صِدقٍ عِندَ مَلیک مُقتَدِرٍ»
آنها به حضور رسیده اند. آنهایی که عبادت برای خدا می کنند و نه از ترس جهنم، آنها به بهشت خدا می روند. آنجا خیلی عالی است، دعا کنیم که به آنجا برویم. اگر عبادتمان برای خدا باشد، إن شاءالله به آنجا می رویم.