آیا در حد ادعاهایمان هستیم...؟
اهمیت نماز در نگاه امام حسین (ع)
در روز عاشورا، در گیر و دار جنگ، ابوثمامه صائدی وقتی دید وقت نماز ظهر فرا رسیده، نزد امام حسین(ع) رفت و به او عرض کرد :
یا اباعبدالله(ع)، جانم به فدایت!
سپاه دشمن به تو نزدیک شده و به خدا سوگند من باید پیش از تو کشته شوم. اما دوست دارم قبل از اینکه خداوند را ملاقات کنم، نمازی را که اکنون وقتش رسیده، با تو خوانده باشم.
امام حسین(ع) سر به سوی آسمان بلند کرد و فرمود :
نماز را به یادم آوردی، خداوند تو را از نماز گزاران و ذاکران قرار دهد. آری، وقت نماز است.
آنگاه فرمود :
به دشمن بگویید مهلتی بدهد تا ما نماز بگزاریم.
زهیر بن قین و سعید بن عبدالله پیشاپیش امام(ع) ایستادند و امام با نیمی از اصحاب نماز خوف بهجا آوردند؛
در طول نماز، سپاه دشمن آن قدر نیزه به سوی آنان پرتاب کرد که به محض پایان نماز، سعید بن عبدالله بر زمین افتاد و به شهادت رسید.
الارشاد شیخ مفید،جلد ۲
البداية و النهاية دمشقی، جلد ۸
چرا برخى از دعاها بىاثر است
چرا برخى از دعاها بىاثر است ، در حالى كه در روايات خيلى به آن سفارش شده؟
حضرت آیت الله جوادی آملی :
دعاى انسان اگر شرائط اجابت را داشته باشد ، حتماً مستجاب مى شود ، گرچه انسان استجابت آن را نفهمد.
يعنى اگر همان خواسته مصلحت بود ، خداوند عطا مىكند و اگر مصلحت نبود ، چيزى كه صلاح باشد عطا مى فرمايد.
ضمناً دعا مايهٔ بخشش گناه ، يا ترفيع درجه و ثواب خواهد بود.
مؤثرترین مفهوم در حیات بشر...
استادعلیرضا پناهیان:
مؤثرترین مفهوم در حیات بشر، یک حسّ خوب به نام ایمان است
علاقۀ به حیات برتر، موتور وجود انسان است، و اگر این علاقه در انسان بیدار نشود، او در واقع «مُرده» است.
هوسِ رسیدن به حیات برتر، میتواند یک حس_خوب را در انسان بیدار کند؛ این حس خوب علامت سلامت روحی انسان است!
این حس خوب، همان مؤثرترین مفهوم در حیات بشر است، و تنها چیزی است که ما را حرکت میدهد و به حیات برتر میرساند و در حیات برتر هم ما را حرکت میدهد و به اوج قله میرساند. این حس خوب را باید پیدا کنیم و روز به روز شدیدترش کنیم. این حس خوب «ایمان» است.
تمام شهوترانیها و رذالتها و جاذبههای پست دنیا، برای این است که تو این حس خوب را پیدا نکنی! و تمام حرفهای خدا هم برای این است که یک فضایی باز شود تا آن حس خوب را پیدا بکنی. ماجرای خلقت ما برای رسیدن به آن حس خوب است، برای اینکه به یک جایی برسیم که آن لذت برتر را ببریم!
شب پنجم محرم ۹۶، دانشگاه امام صادق(ع)
چرا تنوع طلبی در روابط جنسی به آرامش منجر نمی شود؟
پاسخ استاد مطهری به یک پرسش:
چرا تنوع طلبی در روابط جنسی به آرامش منجر نمی شود؟
ما نمـاز را از امـام حسین علیه السلام داريم
آیت الله مجتهدی تهرانی (ره)":
✸ شما از این جا که امام حسین علیه السلام را زیارت مےکنی، فطرس ملک سلام شما را به کربلا و به امام حسین علیه السلام می رساند
✸ چون بال و پرش به برکت امام حسین علیه السلام برگشته است. عوض اینکه بال و پرش برگشته، قول داده که هر کس امام حسین علیه السلام را زیارت کند، زیارتش را به آن حضرت برساند.
✸ لذا قدیمی ها من یادم هست، مثل آقای جعفرزاده، وقتی نمازش را مےخواند، مےرفت توی حیاط، مےدیدم رو به قبله مےایستاد و با انگشت سبابه بہ طرف آسمان اشاره مےکرد و مےگفت:
«صَلَّےاللهُ عَلَیْکَ یٰا اَبٰاعَبْدِاللهِ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ»
✸ روایت هم دارد که رو بہ قبله بایستید و با انگشت سبابه اشاره کنید و فقط همین یک کلمه را بگویید کہ: «صَلَّےاللهُ عَلَیْکَ یٰا اَبٰاعَبْدِاللهِ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ». قدیمےها سلام مےدادند.
✸ حتی میگویند که مرحوم سید عبدالله شیرازی رحمت الله، وقتی اقامه مےگفت، قد قامت الصلوٰة، الله اکبر، الله اکبر، لا اله الا الله ، وقتے میخواست الله اکبر نماز را بگوید، مےگفت: «السَّلامُ عَلَیْکَ یٰا اَبٰاعَبْدِاللهِ » بعد هم مےگفت: «یا مُحْسِنُ قَدْ اَتاکَ الْمُسیء» ای محسن، ای خدای محسن، گنهکار پیش تو آمده است. من از ایشان یاد گرفته ام و این سلام را مےگویم.
✸ بہ آسید عبدالهادی مےگویند: شما چرا بہ امام حسین علیه السلام، سلام مےدهید؟
ایشان مےفرمایند کہ: ما نماز را از امام حسین علیه السلام داریم، اگر امام حسین علیه السلام شهید نشده بودند، نمـاز از بین رفته بود. این نماز را مایہ برکت امام حسین علیه السلام داریم.
✸ لذا این را یادگاری از من داشته باشید:
« قبل از گفتن الله اکبر، یک سلام به امام حسین علیه السلام بدهید، این نمازتان عالے مےشود.» ← «صَلَّےاللهُ عَلَیْکَ یٰا اَبٰاعَبْدِاللهِ» یا «السَّلامُ عَلَیْکَ یٰا اَبٰاعَبْدِاللهِ » .
درمحضراستاد
نماز كه پایان یافت، باید نشست و دعا خواند و ذكر گفت و خدا را ستایش كرد و از او حاجت خواست و حالت معنوى نماز و صورت زیباى عبادت و بندگى را، تا مدتى پس از اتمام نماز، نگه داشت.
استمرار بخشیدن به حالت نماز و خواندن دعاهاى مستحب، «تعقیب» نماز است.
تعقیبات، نوعى بدرقه نماز است. همانگونه كه اذان و اقامه نوعى استقبال از نماز است.
مهمانى حق میزبان را ادا مى كند كه قبل از طعام وپس از آن نیز با صاحبخانه، گفت و گو و احوالپرسى و حضور در محضر داشته باشد.
و گرنه آنكه خود را به سر سفره برساند و همین كه خورد، فوراًو بى خداحافظى و بى تشكّر، برخاسته و میزبان را ترك كند، بى ادبى كرده است.
نماز، فریضه اى الهى است. ولى پیش از نماز، در مسجد و مصلاّ به انتظار آن نشستن، اذان و اقامه گفتن، ذكرها و دعاهاى مستحب پیش از نماز را خواندن، به استقبال نماز رفتن است.
و تعقیبات هم، بدرقه آن محسوب مى شود. بى اعتنایى به تعقیبات، بى علاقگى به نماز را مى رساند.
راهت را جدا کن
استاد زعفری زاده :
آن زمان کوفه را بستند نگذاشتند کسی خودش را به امام حسین برساند ؛ شیعیان هم نشستند و گفتند راه بسته شده !
ولی حبیب ابن مظاهر و مسلم ابن عوسجه ، این دوپیرمرد ، به رود فرات زدند و خودشان را به امام حسین رساندند .
خودت را به امام زمان برسان ؛ بگو آقاجان ! مرا ببخشید ، من سبب شدم شما معطل بشوید !
در این کربلای کره زمین ما آقا را معطل کردیم ، راهمان را جدا کردیم ، ما یوسف زهرا را بیابان گرد و آواره کرده ایم !
یک تصمیم جدی بگیرید که طرف گناه نروید .
در طعام خود احتیاط کنید
آیت الله مجتهدی تهرانی(ره):
در طعام خود احتیاط کنید،غذاهای ما خیلی مناسب نیست. ما الان حلال واقعی نداریم.
ما حرام نمی خوریم، ولی نمی توانیم بگوییم این غذا ها حلال واقعی است.
ما حلال ظاهری می خوریم، چون در روایت است که همه چیز به شما حلال است مگر آن که علم به حرام بودن آنداشته باشی،لذا ما چون علم نداریم، می خوریم.
ما علم داریم حیوانات ذبح شرعی می شوند؟
می گوییم : 《إن شاءالله》
همه را با إن شاءالله درست می کنیم. ما مسؤوليت نداريم. اما نور ما به واسطه ی این غذاها رفته است.
شما اگر شراب را خیال کنی که سرکه شیره است و یک لیوان از آن شراب بخوری،گناه نکردی، اما تلو تلو که می خوری ، مست که هستی، مستی آن که با عدم گناه از بین نمی رود ،لذا چاره ای نداریم.
باید قدری در غذاها احتیاط کنیم و وسواس داشته باشیم.
درمحضراستاد
شاگردی از حکیمے پرسید: تقوا را برایم توصیف کنید؟
حکیم گفت: اگر در زمینے که پر از خار و خاشاک بود، مجبور به گذر شدی، چه مے کنی؟
شاگرد گفت: پیوسته مواظب هستم و با احتیاط راه مے روم تا خود را حفظ کنم.
حکیم گفت: در دنیا نیز چنین کن،تقوا همین است
از گناهان کوچک و بزرگ پرهیز کن و هیچ گناهے را کوچک مشمار، زیرا کوهها با آن عظمت و بزرگے از سنگهای کوچک درست شده اند…
منظوراززنای چشم
رسول گرامي اسلام صلي الله عليه وآله وسلم در اين مورد فرمود:
لِکُلِّ عُضوٍ حظٌ مِنَ الزِّنا فالعَينُ زناهُ النّظرُ و اللسانُ زناهُ الکلامُ، و الاُذُنانُ زناهُما السَّمعُ، وَاليدانُ زناهُما البَطشُ و الرّجلان زناهما المشي…».(1)
براي هر عضوي بهره اي از زناست،
زناي چشم، نگاه آلوده (چشم چراني) است.
و زناي زبان سخن نابجا و شهواني با نامحرم است.
زناي گوش شنيدن صداي نامحرم براي لذت بردن است.
و زناي دست دراز کردن آن به سوي نامحرم
و زناي پا، رفتن به مجلس گناه و… مي باشد.
وسايل الشيعه، ج 14، ص 138.
یزید درونت را بشناس!
عارف کبیر حضرت آیت الله العظمی بهجت رضوان الله علیه فرمودند:
اگر ما جای خلفای بنیامیه و بنیعباس که خلافت را از اهلش غصب نمودند، بودیم و توانایی داشتیم، رادع و مانعی از نابودی دشمنان خود نداشتیم و شرایط و قدرت و امکاناتی که برای آنها فراهم بود، برای ما هم فراهم میشد، آیا مانند آنها عمل نمیکردیم؟! الآن چه میکنیم؟ آیا حقکشی نمیکنیم؟!
از خدا میخواهیم که مورد چنین امتحانی قرار نگیریم، البته اگر مورد امتحان قرار گرفتیم نیز از خدا میخواهیم که ما را حفظ نماید. انسان در مقام امتحان یا مانند سلمان علیهالسلام در أعلیعلیین قرار میگیرد یا مانند یزید و معاویه از هالکین و در اسفل سافلین.
آنچه معاویه و یزید بالفعل داشتند، ما بالقوه داریم. خیلی به خود مغرور نشویم. اینطور نیست که آنها از جهنم آمده باشند و ما از بهشت. به خدا پناه میبریم!
رحمت واسعه، ص١٩۵_١٩۶
عوارض سلوک بدون استاد
مرحوم مولافتح الله شوشتری گوید: «این راه را بدون اذن و دستورالعملِ مرشدِ کامل، رفتن و برگشتن به سلامت، محال است. اشخاص میتدی و اهل ریاضت اگر بدون استاد بروند، گاه باشد که رفتن معایبی برای ایشان حاصل شود، امّا برگشتن را نتوانند و در منتهای سیر خواهند ماند و به کلّی فاسد و ضایع خواهند شد.
گاه باشد که محترق گردند و بسوزند و اگر صدمه به ارکان وجود ایشان فرضاً نرسد، فتنههای عظیم از ایشان به ظهور خواهد رسید که موجب هلاکت خود و نفوس کثیره خواهند بود.
سید علی محمد باب شیرازی (مدّعی امام زمان بودن مذهب بهائیت) را خودم دیدم که رفته بود، امّا به خودیِ خود رفته بود و نتوانست برگردد و به کلّی فاسد و ضایع شد و وجود او مایهی فساد در عالم گردید.
جایی که صنایع صوریه بدون استاد کامل حاصل نشود، چگونه میشود که صنعتهای معنویه بدون استاد حاصل گردد؟ خصوصاً چنین صنعتی که اعلی و اجلّ صنایع نفسانیه است».
شهاب ثاقب، ص 18
نهی از مجالس عزاداری برهنه
امام خامنه ای:
تبدیل مجلس عزاداری به یک جایی که یک تعدادی
جوان لخت بشوند، بپرند هوا، بپرند پایین وندانند چه میگویند،درست است؟
اثر گناه فقط در خود انسان ظاهر نمی شود...
آیت الله مشکینی:
اثر گناه فقط در خود انسان ظاهر نمی شود، گناه انسانی در محیطش هم اثر دارد، گناه انسان در فرزندانش اثر دارد، گناه انسانی در فرشته ها اثر دارد، گناه انسانی در زراعت اثر دارد، گناه انسانی در جوّ اثر دارد.
انسان گناه می کند و خیال می کند در جای خلوتی گناه کرد و تمام شد و رفت! گناه شما در همه چیز اثر می گذارد، در نسلتان اثر می گذارد، در محیطتان اثر می گذارد.
آیه شریفه می گوید: «ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ اَيْدِي النّاس(روم، 41)»(فساد گناهان مردم در صحراها و دریاها ظهور پیدا می کند.)
اگر کسی یک گناهی بکند، فوری یک نقطه سیاهی در قلب او پیدا می شود، یک تیرگی و ظلمتی در آیینه روح او می نشیند، غباری در آیینه قلب او می نشیند و قلب او کدر می شود و از آن طرف فرشته ها گناهان او را می نویسند و به ملالی می برند، شاید فرشته های دیگر هم مطلع شوند و از طرف دیگر این گناه در نسل او اثر سوء می گذارد، در روح او اثر می گذارد.
به واسطه ژن های او، کروموزم های نطفه او، در فرزندانش اثر می گذارد و به وسیله همین گناه گاهی خدا به باران دستور می دهد نبارد، گاهی به زمین دستور می دهد نرویاند، گاهی به نسیم دستور می دهد نوزد، گاهی به میکروب های مضر دستور داده می شود که به این جامعه حمله کنند و مسائل وبا و طاعون ایجاد بشود، گناه چنین اثراتی دارد، اما انسان خیال می کند یک گناهی کرد و تمام شد، گناه اثرهای خاص دارد و ما برخی از آثار آن را در این جا برشمردیم و توبه، همه این آثار را پاک می کند.
منبع: پرتو سخن- شماره 635- 21 تیر 91
اهمیت صبوری در زندگی
باید بدانیم كه اصلاً زندگی دنیا بدون سختی امكان ندارد و چارهاي جز صبر بر سختیها وجود ندارد؛
هم چنانكه قرآن میفرماید: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِي كَبَدٍ» يعني اصلاً زندگی انسان توأم با رنج است؛ از همينرو آدمي نباید از رنج بترسد و از آن فرار کند.
اگر انسان به اين نكته توجه داشته باشد كه همه مردم ابتلائاتی دارند، تحمل مشكلات و گرفتاريها برايش آسانتر ميشود.
طبق بعضي روایات ترفیع درجه مؤمن متوقف بر صبر بر مصائب و گرفتاريها است؛
از همينرو خداوند مشكلاتي را برایش به وجود میآورد، تا او با صبر بر آنها به مقامات عالیتري نايل شود.
یکی از اصحاب امام صادق صلواتاللهعليه نقل ميكند:
روزی خدمت امام عليهالسلام نشسته بوديم. كسي آمد و از سختیها و گرفتاریهای زندگیاش گلايه کرد.
حضرت ابتدا در پاسخ او فرمودند: صبر کن! انشاءالله خدا برایت فرجی میرساند.
اما بعد از مقداري تأمل پرسيدند: وضع زندان كوفه چگونه است؟۴
عرض كرد: جای بسيار بدی است؛ محلي بسيار تنگ، کثیف و متعفن است كه زندانیان آن در بدترين حالات گرفتارند.
امام عليهالسلام هم به او فرمودند: توجه داشته باش! تو در واقع در زندان هستي؛ آيا توقع داری در زندان به تو خوش بگذرد؟
مگر نشنیدی که دنیا زندان مؤمن است؟ دنیا همین است؛ توقع نداشته باشيد مثل بهشت باشد.
در بعضي از روایات نقل شده است: بلا به اندازه ایمان است؛ هر کس ايمانش قویتر و محکمتر باشد، بلایش بیشتر است.
در روایت ديگري امام صادق صلواتالله علیه فرمودند:
«مزد و پاداش فراوان با بلای زیاد توأم است و خدا هیچ مردمی را دوست نمیدارد، مگر آنکه آنها را مبتلا میکند.»
نمونه ی بسیار روشن آن انبیا و اولیای خدا هستند از جمله سیدالشهدا علیه السلام که سخت ترین بلاها و مصیبتها رو دیدند وبا صبر و تسلیم در برابر خدا به بالاترین درجات رسیدند.
گزيدهاي از سخنان حضرت آيتالله مصباحيزدي
درمحضراستاد
آیت الله بهجت (ره) :
ای کاش هیچ بودنِ عالم امکان را درک می کردیم، و برای هیچ، این قدر ارزش و اعتبار قائل نمی شدیم، و بر سر هیچ، این همه با هم نزاع نمی کردیم!
حق الناس در برزخ انسان را اسير مي كند
حجت الاسلام رفیعی:
روايت داريم حق الناس در برزخ انسان را اسير مي كند
مثلا يك سوم فشار قبر متعلق به غيبت است.
در روايتی دیگر هست كه خداوند بر روي پل صراط كمينی قرار داده كه هر كس حق الناس بر گردن دارد، از آنجا به بعد حق عبور ندارد.
رسول اكرم (ص) فرمودند:
بيچاره ترين مردم كسی است كه با اعمال خوب وارد صحراي محشر شود مثلا در نماز ، حج و …
مشكلی نداشته باشد و جز اصحاب يمين قرار گيرد
اما زماني كه قصد ورود به بهشت می كند گروهی از مردم مانع می شوند .
علت را جويا مي شودو می شنوند كه حقوق آنها را پايمال كرده است .
در آن لحظه از فرشتگان كمك می طلبندو آنها می گويند: حلاليت بگير , يعنی قسمتی از اعمال خوب خود را به آنها بده تا حلالت كنند.وقتی اين كار را می كنند متوجه می شوند ديگر هيچ چيز ندارند
و نامه را به دست چپ می دهند كه از نظر پيامبر بيچاره ترين بنده ها هستند..