درمحضراستاد
آیت الله بهجت (ره) :
برای دوری از “ریا”
[لاحولولاقوةالاباللہ] را زیاد بگویید
براے درمان “عصبانیت”
[صلوات] زیاد بفرستید
براے “تمرکز فکر”
[لااله الااللہ زیاد] بگویید
اگر میخواهید در کارتان گرہ نیفتد
تا می توانید [استغفار] کنید
غروب آفتاب اندلس
تلنگر...
آورده اند كه در مجلس شيخ ابوالحسن خرقانی سخن از كرامت مي رفت و هر يک از حاضران چيزي مي گفت.
شيخ گفت: كرامت چيزي جز خدمت خلق نيست.
چنان كه دو برادر بودند و مادر پيري داشتند. يكي از آن دو پيوسته خدمت مادر مي كرد و آن ديگر به عبادت خدا مشغول مي بود.
يک شب برادر عابد را در سجده، خواب ربود. آوازي شنيد كه برادر تو را بيامرزيدند و تو را هم به او بخشيدند.
گفت: من سالها پرستش خدا كرده ام و برادرم هميشه به خدمت مادر مشغول بوده است، روا نيست كه او را بر من رجحان نهند و مرا به او بخشند.
ندا آمد:
آنچه تو كرده اي خدا از آن بي نياز است و آنچه برادرت مي كند، مادر بدان محتاج…
گدایی نکنید ولی گدا را ناامید نکنید
امام محمد باقر(علیه السلام):
اگر نیازمند بداند كه در اظهار نیاز کردن از مردم چه چیزی نهفته است، هرگز از كسى چيزى درخواست نمى كند،و اگر كسى كه از وى خواهشى مى شود بداند كه در نوميد كردن دیگران چه چیزی نهفته است، هرگز كسى را نااميد نمی کند.
تحف العقول ، صفحه ۳۰۰
حیله های شیطان در لحظه مرگ انسان!
موقعى که انسان در حال احتضار قرار میگیرد، شیطان با فرزندان و یاران خود بر بالین او حاضر مى شوند و تلاش مى کنند تا با حیله هاى مختلف ایمان او را گرفته و آن را از چنگش بیرون آورند و این سخت ترین حالت براى محتضر است.
وارد شده است:
انسان هنگام مرگ،زیاد تشنه مى شود. شیطان از این فرصت براى گرفتن ایمان او استفاده مى کند و ظرف پر از آب سرد و گوارایى را در دست گرفته و بر بالین انسان مى ایستد و ظرف را حرکت مى دهد.
محتضر در حالى که شیطان را نمى شناسد به او مى گوید: مقدارى از این آب را به من بده تا بیاشامم .
شیطان در جواب او مى گوید: اگر مى خواهى به تو آب دهم ، بگو خدایى در عالم وجود ندارد.
اگر جواب او را ندهد و صورت خود را از او برگرداند، شیطان از طرف پا ظاهر مى شود و آن ظرف را حرکت مى دهد. شخص مؤمن باز درخواست مقدارى آب مى کند.
شیطان مى گوید: اگر مى خواهى به تو آب دهم ، بگو محمد صلى الله علیه و آله و سلم پیامبر من نیست.
اگر او ایمانش عاریه اى باشد آن جمله را مى گوید و بدین وسیله ایمان خود را به شیطان مى دهد و کافر از دنیا مى رود.
در این هنگام آن ملعون آب را روى زمین مى ریزد و ظرف را مى شکند و مى گوید: من کار خود را کردم و احتیاجى به تو ندارم . اما اگر ایمانش ثابت و محکم باشد کلام شیطان را رد مى کند و به او توجهى نمى نماید.
از امام صادق علیه السلام نقل شده است : کسى که از نمازهاى خود مواظبت کند و آنها را با شرائطش انجام دهد. هنگامى که شیطان براى گرفتن ایمانش نزد او حاضر مى شود “ملک الموت ” آن ملعون را مى راند و دور مى گرداند و شهادتین را به او تلقین مى نماید.
حتی شیطان ممکن است به صورت جد و پدر انسان در آید و بگوید: از مذهب و ایمان خود دست بردار، زیرا من هم بر این دین بودم و اکنون مرا به واسطه آن عذاب مى کنند.
سپس فرمود: از این جهت خویشان محتضر باید شهادتین را به او تلقین کنند و اعتقادات را به وى تذکر دهند؛ زیرا شیطان دشمنى آشکار براى انسان است!
انسان از مرگ تا برزخ,نعمت الله صالحى حاجى آبادى
این فرصت را در شب جمعه از دست ندهید
از امام صادق(علیه السلام):
هنگامی که شب جمعه فرا رسد ملائکه ای به تعداد مورچگان[حاکی از کثرت آنهاست] از آسمان فرود می آیند و در دستانشان قلم هایی از طلا و کاغذهایی از نقره است و تا شب شنبه چیزی نمینویسند جز صلوات بر محمد و آل محمد. پس زیاد صلوات بفرست.
الکافی جلد3ص 416
گناهکاری که آمرزیده شد
در اطراف بصره مـردی فوت کرد و چــون بسیار آلوده به معصیت بود کسی برای حمل و تشییع جنازه او حاضر نگشت . همسرش چند نفـر را به عنوان کارگر گرفـت و جنــازه او را برای دفـن به خارج از شهر بردند.
در آن نواحـی زاهـدی بود بسیـار مشهـور که همه بــه صـدق و صفـا و پاکدلـی او اعتقــاد داشتنــد زاهد را دیدند که منتظــر جنازه اسـت . همیــن که بر زمین گذاشتـند زاهــد پیــش آمــد و گفــت آماده نماز شوید و خودش نماز خواند.
این خبر به شهـر رسیـد و مردم دسته دسته برای اعتقادی که به آن زاهـد داشتنـد از جهـت نیـل به ثواب می آمدند و نمــاز بر جنـازه میخواندند و همه از این پیش آمد در شگفت بودند.
شخصی از زاهد پرسید که چگونه شما اطلاع از آمـدن این جنازه پیـدا کردیــد؟
گفــت:در خـواب به من گفتند برو در فلان محـل بایست جنازه ای می آورنــد که فقط یــک زن همراه اوســت بر او نماز بخوان که آمرزیده شده است.
زاهد از زن پرسیـد شوهـر تو چه عملی میکرد که سبب آمرزش او شده؟ زن گفـت شبانه روز او به آلودگی و شرب خمر میگذشت.
پرسید آیا عمل خوبی هم داشت؟
زن جـواب داد آری سه کار خوب انجام میــداد ، شــب وقتی از مستی به خود می آمد گریــه میکرد و میگفـت خدایا کدام گوشه جهنـم مرا جای خواهـی داد؟
صبــح که میشــد لباس تمیــز میپوشیــد ، وضــو میگرفــت نمــاز میخوانــد و هیچــگاه خــانــه او خالی از دو ، سه یتیـم نبود آنقدر که به یتیمان مهربانی و شفقـت میکـرد به اطفال خود نمیکـرد.
کشکول شیخ بهائی
درمحضراستاد
آیت الله حسن زاده آملي :
هر صبح که برای کار بر می خیزید، وضویی بگیرید، بعد از آن نوزده بار «بسم الله الرحمن الرحیم» را به عدد حروف این آیه مبارکه تلاوت کنید.
تا آن «وضو» تطهیرتان کند و آن «بسم الله» آفات و بلیّات و شعله های اشتغالات جهنمی دنیا را از شما دور کند.
کاروانسرایاقصر پادشاه ...
روزى ابراهیم ادهم که پادشاه بلخ بـود ، بار عام داده ، همه را نزد خود مى پذیرفت . همه بزرگان کشورى و لشکرى نزد او ایستاده و غلامان صـف کشیده بودند .
ناگاه مردى با هیبـت از در داخــل آمـد و هیــچ کس هم جرات نداشــت به او بگویــد کیستى؟ و برای چــه کاری آمـدی؟ آن مــرد جلوتــر رفــت تا پیش تخت ابراهیم رسید.
ابراهیم بر سر او فریـاد کشیــد و گفــت اینجــا برای چه آمده ای؟ مرد گفــت این جا کاروانســرا است و من مسافر . کاروانســرا ، جاى مسافــران است ، من این جا آمده ام تا کمی استراحت کنم.
ابراهیم به خشـم آمد و گفــت اینجا کاروانسرا نیســت ؛ قصــر من است . مــرد گفـت این ســرا پیش از تو خـانه که بــود؟ ابراهیــم گفــت فلان کس . گفت پیش از او ، خانه کدام شخـص بود؟ گفت : خانه پدر فلان کس.
مــرد گفــت آنهــا که روزى صاحبــان ایـن خانه بودند ، اکنون کجا هستند؟ابراهیم گفت همه آنها مردند و این جا به ما رسید.
مرد گفت خانه اى که هر روز ، سراى کسى اسـت و پیـش از تو ، کسان دیگرى در آن بودنـد و پس از تو کســان دیگرى این جا خواهند زیســت ، به حقیقـت کاروانسرا اســت ، زیــرا هر روز و هر ساعت ، خانه کسى است.
درمحضراستاد
حاج آقای قرائتی میفرمــود من به درد آخونـدی نمی خوردم . بعضی هم غصه من را می خوردند و می گفتنـد قرائتی تو در اخلاق که گیـر داری صدا هم که نداری ، نمیتوانی روضـه هم بخوانی پس به چه درد آخوندی می خوری؟
یک روستا هم که رفتم مرا بیـرون کردند . گفتند تو نمی توانی روضه بخوانی . مرا بیرون کردند ، نامه نوشتند به امام جمعه کاشان آیتالله یثربی که ما ایـن شیـخ را نمی خواهیـم . روضــه می خواندم و مردم می خندیدند
هرچه روضه میخواندم مردم میخندیدند. نامه نوشتنــد بابا ایـن را نمی خواهیم . مــن ، قرائتی روضه خــوان ورشکسته هستـم . بعـد شُغلَم را عوض کردم و پای تخته سیاه آمدم ..
اگر کسی در کنکور رفوزه می شـود نگوید خـاک بر سـرم! دو سال است پشـت کنکور مانـدم . برو خیاطی کن ممـکن است لبـاس عـروس بـدوزی دویست هزار تومان مزدش بشود
چه کسی گفته شــما حتماً دانشگاه بروی؟ ممکن است کسی در دانشگاه رد شود و در حوزه قبول شود. در حوزه ردشود و در تجارت موفق شود.
اثر لقمه حرام در بدبختی و هلاکت انسان
مرحوم ملا احمد نراقی رحمه الله در كتاب «معراج السعادة» مال حرام را از بزرگترین عوامل هلاكت انسان و مهمترین موانع رسیدن به سعادت [دنیوی و اُخروی] معرفی میكند و میفرماید:
«بیشتر كسانی كه به هلاكت رسیدهاند، به سبب خوردن مال حرام بوده و اكثر مردمی كه از فیوضات و سعادات محروم ماندهاند، به واسطه آن است… كسی كه تأمل كند، میداند كه خوردن حرام، اعظم حجابی است كه بندگان را از وصول به درجه ابرار [باز داشته] و قویتر مانعی است برای اتصال به عالم انوار.»
ایشان در ادامه میفرماید: «آری، دلی كه از لقمه حرام روییده شده باشد كجا و قابلیت انوار عالم قدس كجا؟ و نطفه را كه از مال مردم به هم رسیده باشد با مرتبه رفیعه انس با پروردگار چه كار؟ چگونه پرتو لمعات عالم نور، به دلی تابد كه بخار غذای حرام، آن را تاریك كرده؟ و كی پاكیزگی و صفا از برای نفس حاصل میشود كه كثافات مال مشتبه آن را آلوده و چرك نموده باشد؟»
معراج السعاده، ص ۴۲۸.
جـــنگــ رســانه ای..
از بیــن بـردن تـفکر مــهدوی و انتــظار…
جـایگـزینی فـرهـنگـ غـرب بجـا فــرهـنگـ اسـلامی…
خراب کردن خانه شیخ مشهور
در زمان شاه مى خواستند در منطقه بهارستان تهران ، اطراف ساختمان مجلس شوارى ملّى را بسازند و بايد ۳۵ خانه خراب مى شد.
به اطلاع صاحبان خانه ها رساندند كه خانه شما را مترى فلان مقدار خريداری میکنیم . هر كس اعتراض دارد ، بنويسد تا رسيدگى شود.
هيچكس به جز مرحوم شیخ حسینعلی راشد اعتراض نكرد . اين موضوع خيلى بر مسؤولين گران آمد ، و گفتند فقط اين یك آخوند است ، اعتراض كرده!
بعد مرحوم راشد را دعوت كردند و آماده شدند براى اينكه به او حمله كنند و خار و خفيفش نمايند . راشد آمد و بعد از سلام و احوالپرسى از او پرسيدند كه اعتراض شما چيست؟
گفت حقيقتش اين است كه خانه را من سالها قبل به قيمت خيلى كم خريده ام و در اين مدت زمان طولانى مخروبه شده و به نظر من قيمتى كه شما پيشنهاد كرده ايد ، زياد است.
راضی نیستم از بيت المال مردم مبلغ بيشترى براى خانه خود بگيرم . وقتی حرف های مرحوم راشد تمام شد ، بهت و تعجّب همه را فرا گرفت.
يكى از اعضاء كميسيون كه از اقليتهاى دينى بود، از جای خودش بلند شد، راشد را بوسيد و گفت اگر دین اسلام اين است من آماده ام براى مسلمان شدن.
جرعه ای از دریا ، جلد ۲ ، صفحه ۶۵۸
بهترین رفیق
چهار سفارش خداوند به حضرت موسی(ع)
امیرالمؤمنین علی علیه السلام:
خداوند تبارک و تعالی به حضرت موسی(ع) چنین وحی کرد: ای موسی چهار سفارش به تو دارم:
1.تا زمانیکه مطمئن نیستی گناهانت
آمرزیده شده به عیوب دیگران مشغول مشو.
2.تا زمانی که مطمئن نیستی گنج های من
تمام شده در مورد روزی خود اندوهگین مباش.
3. تا زمانی که از زوال پادشاهی من
اطمینان نداری به کسی جز من امید مبند.
4. تا زمانی که مطمئن نیستی
شیطان مرده، از مکر او ایمن مباش.
خصال شیخ صدوق/ج۱/ص۲۱۷
نگذارید دلتان خراب بشود
آیت الله مجتهدی تهرانی(ره):
تا چهل سال امید است که انسان آدم شود.
تو روایت داریم که اگر چهل سال بگذرد و رابطه ای با خدا بنا نکند، شیطان پیشانیش را می بوسد و می گوید قربان شکل ماهت که دیگر هدایت نمی شوی
اگه چهل سال بگذرد هرچه به او بگویند انگار که به دیوار گفته اند.
هیچ اثری ندارد .
جوونا خوش بحالتون تا جوان هستید،نگذارید دلتان خراب بشود
جرعه ای از کلام شهید...
شهید دکتر چمران میگفت:
توی کوچه پیرمردی دیدم که روی
زمین سرد خوابیده بود …سن و سالم
کم بود و چیزی نداشتم تا کمکش کنم؛
اون شب رخت و خواب آزارم می داد!
و خوابم نمیبرد از فکرپیرمرد …رخت و
خوابم را جمع کردم و روی زمین سرد
خوابیدم می خواستم توی رنج پیرمرد
شریک باشم اون شب سرما توی بدنم
نفوذ کرد و مریض شدم …اما روحم شفا پیدا کرد،چه مریضی لذت بخشی …
گناهی که شیطان هم از آن بیزار است
امام جعفر صادق (ع) فرمودند :
اگر کسى سخنى را بر ضد مۆمنى نقل کند و قصدش از آن ، زشت کردن چهره او و از بین بردن وجهه اجتماعى اش باشد و بخواهد او را از چشم مردم بیندازد، خداوند او را از ولایت خود خارج مى کند و تحت سرپرستى شیطان قرار مى دهد؛ ولى شیطان هم او را نمى پذیرد!
الکافی ج2 ص 358