درمحضراستاد
ﺧﻠﻮﺕ ﺷﺐ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﺪﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺑﮕﻮ ﺍﻟﻬﯽ ﺁﻣﺪﻡ ﺗﺎ ﮐﺎﻣﺮﻭﺍ ﮔﺮﺩﯼ .
ﺳﺨﻦ ﻭ ﺧﻮﺭﺍﮎ ﻭ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﻗﺪﺭ ﺿﺮﻭﺭﺕ ﺑﺎﺷﺪ . ﻧﻤﯽ ﮔﻮﯾﻢ ﻣﻘﺪﺱ ﻧﺒﺎﺵ ؛ ﻭﻟﯽ ﻣﻘﺪﺱ ﻋﺎﻗﻞ ﺑﺎﺵ
ﺑﺴﯽ ﺑﺴﯽ ﻣﺒﺎﺵ ﮐﻪ ﺳﺨﺮﯾﻪ ﺍﯾﻦ ﻭ ﺁﻥ ﻣﯽ ﺷﻮﯼ
ﻓﺮﺯﺍﻧﻪ ﺑﺎﺵ ﻭ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺑﺎﺵ !
ﺧﻮﯾﺸﺘﻦ ﺭﺍ ﺗﻔﻮﯾﺾ ﺑﻪ ﺣﻖ ﮐﻦ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻭﮐﯿﻞ ﺧﻮﺩ ﺑﮕﯿﺮ ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻧﺎﺗﺮ ﻭ ﺩﺍﻧﺎﺗﺮ ﻭ ﺑﺎ ﻭﻓﺎﺗﺮ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺗﺮ ﻭ ﭘﺎﯾﻨﺪﻩ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻧﺨﻮﺍﻫﯽ ﯾﺎﻓﺖ…
ﺣﺴﺒﻨﺎ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﻧﻌﻢ ﺍﻟﻮﮐﯿﻞ…
حضرت علامه حسن حسن زاده آملی
خلاصه علوم و اخلاق در شش جمله
لقمان به فرزندش میفرماید:
پسرجان، شش سفارش به تو میکنم که خلاصه علوم و اخلاق اولین و آخرین است:
1) بیش از مدت اقامت در دنیا، دل به دنیا مبند.
2) برای آخرت به قدری که در آنجا توقف داری کار کن، که ما زمان در دنیا ماندنمان بسیار کوتاه و آخرت بیحساب بلند است.
3) از خدا به قدری که به او محتاجی اطاعت کن، که همه وجود ما محتاج به خداست.
4) تمام کوششت را در نجات از آتش به کار ببر.
5) به اندازه تحمل و قدرتی که بر آتش داری گناه کن.
6) به هنگام گناه و معصیت جایی را انتخاب کن که خدا تو را نبیند. هرکجا باشیم خدا ما را میبیند.
عابدو ابلیس
در میان بنی اسرائیل عابدی بود. وی را گفتند:« فلان جا درختی است و قومی آن را می پرستند» عابد خشمگین شد، برخاست و تبر بر دوش نهاد تا آن درخت را برکند. ابلیس به صورت پیری ظاهر الصلاح، بر مسیر او مجسم شد، و گفت:« ای عابد، برگرد و به عبادت خود مشغول باش!» عابد گفت:« نه، بریدن درخت اولویت دارد» مشاجره بالا گرفت و درگیر شدند.
عابد بر ابلیس غالب آمد و وی را بر زمین کوفت و بر سینه اش نشست. ابلیس در این میان گفت:
«دست بدار تا سخنی بگویم، تو که پیامبر نیستی و خدا بر این کار تو را مامور ننموده است، به خانه برگرد، تا هر روز دو دینار زیر بالش تو نهم؛ با یکی معاش کن و دیگری را انفاق نما و این بهتر و صوابتر از کندن آن درخت است»؛
نماز خوانان چند گروهند؟
پیامبر اکرم حضرت محمد (ص)فرمودند:
امت من درباره نماز چهار گروه می باشند:
1-عده ای نماز نمی خوانند. اینهااهل وادی «سقر»میباشند.
2-عده ای که بعضی اوقات نمازمی خوانند وگاهی نمی خوانند.
اینها اهل وادی«نمی»میباشند.
3-عده ای سهل انگار هستندکه به نمازخود اهمیت نمیدهندواحکام آن را یاد نمی گیرندواشتباه می خوانند و یادرآخروقت به جام آورند،که خدای متعال در مورد این گروه در سوره ماعون آیه 4می فرماید:
«وای برنمازگزارانی که نمازخود را سبک می شمارند.
4_مؤمنانی هستند که نمازشانرا باخشوع و کامل می خوانند.اینهارستگارند و جایشان دربهشت است.
نصایح، ص218
کوچک و بی ارزش شمردن اعمال
ای عزیز، این قدر لاف خدا مزن!
این قدر دعوی حب خدا مکن، ای عارف، ای صوفی، ای حکیم، ای مجاهد، ای مرتاض، ای فقیه، ای مؤمن، ای مقدس، ای بیچاره های گرفتار، ای بدبخت های دچار مکاید نفس و هوای آن، ای بیچاره های گرفتار آمال و امانی و حب نفس! ـ همه بیچاره هستید، همه از خلوص و خداخواهی فرسنگ ها دورید.
این قدر حسن ظن به خودتان نداشته باشید. این قدر عشوه و تدلل نکنید. از قلوب خود بپرسید ببینید خدا را می جوید یا خودخواه است؟
موحد است و یکی طلب، یا مشرک است؟ پس این عجب ها، یعنی چه؟
این قدر به عمل بالیدن چه معنی دارد؟ عملی که فرضا تمام اجزاء و شرایطش درست باشد و خالی از ریا و شرک و عجب و سایر مفسدات باشد. قیمتش رسیدن به شهوات بطن و فرج است چه قابلیتی دارد که این قدر تحویل ملائکه می دهید؟
این اعمال را باید مستور از چشم ها داشت. این اعمال از قبایح و فجایع است! باید انسان از آنها خجالت بکشد و ستر آنها باشد.
امام خمینی (ره)، کتاب چهل حدیث
خدمت به پدر مادر
خدمت به پدر مادر
جوانی به محضر رسول خدا (ص)رسید و عرض کرد: ای رسول خدا! خیلی مایلم در راه خدا بجنگم.
حضرت فرمود: در راه خدا جهاد کن؛ اگر کشته شوی زنده و جاوید خواهی بود و از نعمت های بهشتی بهره مند می شوی و اگر بمیری، اجر تو با خداست.
چنانچه زنده برگردی، گناهانت بخشیده شده و مانند روزی که از مادر متولد شدی، از گناه پاک می گردی.
جوان عرض کرد: ای رسول خدا! پدر و مادرم پیر شده اند و می گویند: ما به تو انس گرفته ایم و راضی نیستند من به جبهه بروم.
پیامبر (ص) فرمود: در محضر پدر و مادرت باش. سوگند به آفریدگارم! یک شبانه روز در خدمت پدر و مادر بودن، بهتر از یک سال جهاد در جبهه جنگ است.
بحار الانوار، ج 74، ص 52.
عاقبت طمع ...
شبلی عارف معروف؛ به مسجدی رفت كه دو ركعت نماز بخواند. در آن مسجد كودكان درس می خواندند و وقت نان خوردن كودكان بود. دو كودك نزدیك شبلی نشسته بودند.
یكی پسر ثروتمندی بود و دیگری پسر فقیری.
در زنبیل پسر ثروتمند پاره ای حلوا بود و در زنبیل پسر فقیر نان خشك. پسر فقیر از او حلوا میخواست.
آن كودك می گفت: اگر خواهی كه پاره ای حلوا به تو دهم، سگ من باش و چون سگان بانگ كن.
آن بیچاره بانگ سگ كرد و پسر ثروتمند پاره ای حلوا بدو می داد. باز دیگر باره بانگ میكرد و پاره ای دیگر می گرفت. همچنین بانگ می كرد و حلوا می گرفت.
شبلی در آنان می نگریست و می گریست. كسی از او پرسید:
ای شیخ تو را چه رسیده است كه گریان شده ای؟
شبلی گفت: نگاه كنید كه طمع كاری به مردم چه رسانَد؟
اگر آن كودك بدان نان تهی قناعت می كرد و طمع از حلوای او برمی داشت، سگ همچون خویشتنی نمی شد….
بداخلاق نباشیم..
همانطور كه بداخلاقى با ديگران مى تواند در كاهش عمر انسان تأثير داشته باشد، داشتن اخلاق نیکو می تواند باعث زیادی عمر شود.
از امام صادق علیه السلام روايت شده است كه فرمود:
«الْبِرُّ وَحُسْنُ الْخُلْقِ يُعَمِّرانِ الدِيارَ وَيَزِيدانِ فِى الْاَعْمارِ؛(1)
كار نيك و خوى نيك، سرزمينها را آباد و عمرها را زياد مى كند.»
روزى مردى از دست اخلاق همسرش به امام صادق علیه السلام شكايت كرد و حضرت از او خواست تا همسرش را نزد او آورد.
وقتى او آمد، امام از بداخلاقى اش جويا شد. وى شروع به ناسزاگويى به شوهرش كرد و در اين حال، امام صادق علیه السلام فرمود:
«اگر به اين منش و رفتار خود ادامه دهى، سه روز بيش تر زنده نخواهى ماند.» زن در جواب گفت: «هر چه بادا باد! نمى خواهم او را هيچ وقت ببينم.» در اين حال، حضرت به مرد فرمود:
«دست همسرت را بگير و برو كه بيش از سه روز با او زندگى نخواهى كرد!» پس از سه روز شوهر وى نزد امام صادق علیه السلام آمد و حضرت از حال همسرش پرسيد و مرد گفت:
«به خدا» قسم، هم اكنون دفنش كردم!» (2)
كافى، ج 3، ص 160، ح 8.
ميزان الحكمه، ج 1، ص 474، ح 1666.
از اینجا تا خدا چه مقدار "راه" است؟
عارفی را پرسیدند:
از اینجا تا خدا چه مقدار “راه” است؟
فرمود: “یک قدم”
گفتند: این یک قدم کدام است؟
فرمود: “پا بگذار روی خودت”
اعوذُ باللهِ مِن نَفسی
انواع نماز در کلام آیت الله جوادی آملی
آیت الله جوادی آملی می فرماید دو نوع نماز داریم:
یکی نماز ملفوظ است
یعنی نمازی که انسان فقط الفاظ را می خواند و نمازش در محدوده الفاظ است.
یکی نمازمقبول است
یعنی نمازی که انسان را از گناه دور نگه می دارد
- خداوند در قرآن میفرماید:
ان الصلاه تنهی عن الفحشاء والمنکر
راه تشخیص نماز مقبول از نماز ملفوظ
اگر نماز صبح توانست تا ظهر انسان را از گناه حفظ کند این نماز مقبول است، اگر نماز ظهر و عصر توانست تا شب انسان را دور از گناه نگه دارد، چنین نمازی، نماز مقبول است وگرنه نمازی که بعدش گناه انجام شود، نماز ملفوظ است.
روبرو شدن رهبرمعظم انقلاب با دختری که سگی در آغوش داشت
در برنامه کوهنوردی رهبري ، ایشان به دختری برخورد کرد که سگی در بغل داشت. (شاید اگر هرکدام از ما بودیم به او تذکر میدادیم که این سگ نجس است؛ یا ممکن است باعث بیماری شود.)
ایشان از او پرسیدند:
اسم سگت چیست؟ چقدر دوستش داری؟ سپس گفتند: خب احکام نگهداری از سگ را هم میدانی؟ چند نمونه را برایش گفتند و سپس منبعی را معرفی کردند تا به آن رجوع کند و بخواند. دختر جوان که از این نحوه برخورد اشک بر دیدگانش جاری شده بود، گفت: من چطور بگویم شما را دیدهام؟
رهبری چفیه خود را به او هدیه دادند.
این دختر 2 روز بعد با دفتر تماس گرفت و گفت: به آقا بگویید:
” بنده ارادتمندشان هستم . “
جلب رضایت خداوند
شاگردی از استادش درباره ی جلب رضایت خدا و بهترین راه آن پرسید.
استاد گفت: به گورستان برو و به مرده ها توهین کن!
شاگرد دستور استاد را اجرا کرد و نزد او برگشت.
استاد گفت: جواب دادند؟
شاگرد گفت : نه
استاد گفت: پس بار دیگر به آنجا برو و آن ها را ستایش کن!
شاگرد اطاعت کرد و همان روز عصر نزد استاد برگشت. استاد بار دیگر از او پرسید که آیا مرده ها جواب دادند؟ و شاگرد گفت : نه.
استاد گفت: برای جلب رضایت خدا، همین طور رفتار کن!
نه به ستایش های مردم توجه کن و نه به تحقیر ها و تمسخر هایشان
بدین صورت است که می توانی راه خودت را در پیش گیری.
برگی زرین از چهل حدیث امام خمینی
گاهى اين ملكات(ملکات سیئه) اسباب مى شود كه انسان را مخلد در جهنم میكند، زيرا كه ايمان را از انسان میگيرند، مثل حسد:
كه در روايات صحيحه ماست كه ايمان را حسد میخورد، همان طور كه آتش هيزم را میخورد.
و مثل حبّ دنيا و شرف و مال:
كه در روايات صحيحه است كه دو گرگ اگر در گله بى شبان رها شود، يكى از آنها در اوّل گله و يكى در آخرش؛ زودتر آنها را هلاك نمى كنند از حب شرف و حب دنيا كه دين مؤمن را از او مى گيرد.
نماز شب
آیت الله سید علی قاضی (ره) :
اما نماز شب پس هیچ چاره و گریزی برای مؤمنین از آن نیست، و تعجب از کسی است که می خواهد به کمال دست یابد و در حالی که برای نماز شب قیام نمی کند و ما نشنیدیم که احدی بتواند به آن مقامات دست یابد مگر به وسیله نماز شب.
علامه طباطبایی می فرمودند: چون در نجف اشرف برای تحصیل مشرف شدم، از نقطه نظر قرابت و خویشاوندی گاه گاهی به محضر مرحوم قاضی شرفیاب می شدم تا یک روز در مدرسه ای ایستاده بودم که مرحوم قاضی از آن جا عبور می کردند. چون به من رسیدند، دست خود را روی شانه من گذاردند و گفتند: ای فرزند! دنیا می خواهی نماز شب بخوان، آخرت می خواهی نماز شب بخوان!
حاج سید هاشم حداد می فرمودند: مرحوم آقا خودش این طور بود و به ما هم این طور دستور داده بود که در میان شب وقتی برای نماز شب برمی خیزید، چیز مختصری تناول کنید، مثلاً چای یا دوغ یا یک خوشه انگور یا چیز مختصر دیگری که بدن شما از کسالت بیرون آید و نشاط برای عبادت داشته باشید.
در محضراستاد
آیت الله مجتهدی تهرانی فرمودند:
اگر دیدی نمازتان به شما لذت نمیدهد…
قبل از تکبیر و شروع نماز بگویید :
“صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین (ع)”
آن نماز دیگر عالی میشود…
چهار سخنی که زاهد را تکان داد
زاهدی گوید: جواب چهار نفر مرا سخت تکان داد .
اول مرد فاسدی از کنار من گذشت و من گوشه لباسم را جمع کردم تا به او نخورد. او گفت ای شیخ خدا میداند که فردا حال ما چه خواهد بود!
دوم مستی دیدم که افتان و خیزان راه میرفت به او گفتم قدم ثابت بردار تا نیفتی . گفت تو با این همه ادعا قدم ثابت کرده ای؟
سوم کودکی دیدم که چراغی در دست داشت گفتم این روشنایی را از کجا آورده ای ؟ کودک چراغ را فوت کرد و آن را خاموش ساخت و گفت: تو که شیخ شهری بگو که این روشنایی کجا رفت؟
چهارم زنی بسیار زیبا که درحال خشم از شوهرش شکایت میکرد . گفتم اول رویت را بپوشان بعد با من حرف بزن.
گفت من که غرق خواهش دنیا هستم چنان از خود بیخود شده ام که از خود خبرم نیست تو چگونه غرق محبت خالقی که از نگاهی بیم داری؟
درسـے کہ چــوپان داد ...
دانشمندی در بیابان به چوپانی رسید و به او گفت :
چرا به جای تحصیل علم ، چوپانی می کنی؟
چوپان در جواب گفت :
آنچه خلاصه دانشهاست یاد گرفته ام.
دانشمند گفت :خلاصه دانشها چیست ؟
چوپان گفت :پنج چیز است:
✍تا راست تمام نشده دروغ نگویم؛
تامال حلال تمام نشده، حرام نخورم
تا از عیب و گناه خود پاک نگردم، عیب مردم نگویم.
تا روزیِ خدا تمام نشده، به در خانهٔ دیگری نروم.
تا قدم به بهشت نگذاشته ام، از هوای نفس و شیطان، غافل نباشم.
دانشمند گفت : حقاً که تمام علوم را دریافته ای ،هر کس این پنج خصلت را داشته باشد از آب حقیقت علم و حکمت سیراب شده است!!
اولین و مهمترین وظیفه روحانیون «مقابله با نقشه دینزدایی و عفتزدایی»است.
رهبر انقلاب: اولین وظیفه روحانیون «مقابله با نقشه دینزدایی و عفتزدایی»است/ حوزههای علمیه و روحانیون باید فضای مجازی را بشناسند.
حضرت آیتالله خامنهای درجلسه درس خارج فقه در سال تحصیلی جدید حوزههای علمیه:
اولین و مهمترین وظیفه روحانیون «مقابله با نقشه دینزدایی و عفتزدایی»است.
حوزههای علمیه و روحانیون باید با شناخت فضای مجازی و استفاده از فرصتهای آن، معارف و مفاهیم اسلامی را تبیین کنند.
اگر وظیفه بهدرستی شناخته نشود، علم، تقوا و حتی شجاعت نیز اثر مثبت و مورد انتظاری نخواهد داشت.
«بصیرت» یعنی بدانیم جوانِ امروز چه نیازهایی دارد و بر لوح دل آماده و مشتاق او، چه چیزی نقش بسته یا باید نقش ببندد؟
دشمن از طریق تولید و ترویج شبهات و همچنین تولید محتوای ضد عفت و حیا، بهدنبال انحراف جوانان مؤمن و سالم از اصل دین و دریدن پردههای حیا است و امروز این کار در بستر فضای مجازی انجام میشود.
حوزههای علمیه و دانایان مذهب باید قابلیت مواجه شدن با لشکر عظیم دشمن را در خود ایجاد کنند.
ناآشنایی برخی مبلغان دینی با ابزارهای جدید رایانهای و همچنین عدم درک درست از اهمیت مسئله فضای مجازی در برخی مسئولان مایه تاسف است.
فضای مجازی، به صورت توأمان دارای منافع و مضرات بیشماری است که باید با استفاده از فرصتهای آن، مفاهیم اسلامی را در سطح گسترده ترویج کرد و در همین خصوص، شورایعالی فضای مجازی با هدف تمرکز در فکر، تصمیم و اقدام تشکیل شد.
شناسایی شبهات روز و پاسخ به آنها از جمله کارهای مهم حوزههای علمیه است.
این کار هیچ منافاتی با فقاهت ندارد، زیرا فقه، منحصر به احکام عملی نیست، بلکه «فقه الله الاکبر» در واقع همان معارف اسلامی است و باید برای پاسخ به شبهات دینی نیز همانند کاوشهای دقیق و پردامنه فقهی، اقدام و عمل کرد.