عدنان اکتار منجی مسلمانان یا فراماسونر صهیونیست؟!
پرانیک هیلینگ؛ جریانی مدعی شفادهی
این جریان با پوشش معنویت خواهی و ادعای آرامشبخشی و شفادهی در قالب کتب و برگزاری دورههای آموزشی وارد جامعه ما شده و با گسترش شعبهها، مراکز و باشگاههای مراقبه و پرانیک هیلینگ، بهتدریج قلمرو نفوذ خود را گسترش دادهاست.
“چوا کوک سویی"، سرکرده فیلیپینی این جریان، مدعی شفادهی از طریق تخلیه انرژی است که بر اساس آموزش مبانی و مراقبههایی خاص صورت میگیرد.
با وجود شباهت میان این جریان و جریان ریکی، اما این جریان، مدعی است که تفاوتهایی با ریکی دارد و به نوعی، خود را مکمل و یا در سطحی پیشرفتهتر از آن میداند
کتاب یگانگی با روح برتر، مجموعه سخنرانیهای سرکرده این جریان است که توسط مریدانش جمعآوری و تدوین شدهاست.
محور اصلی محتوای این کتاب -نیز همانند جریانهای مشابه آن- بر القای “خودخدایی” و انکار ضمنی خداوند به عنوان خالق هستیبخش قرار دارد. این امر در ذیل مباحث مختلف کتاب، از تشریح اصول و مبانی گرفته تا تمرینهای عملی(مراقبه)، به صورت ضمنی و غیرمستقیم به مخاطب القا میگردد.
مهمترین مباحث چالشی و اشکالاتی را که در طول کتاب طرح میشود، میتوان به شرح زیر برشمرد:
-مفهوم تناسخ
-استاد معنوی و جایگاه مهم آن برای کسب آرامش و آنچه رشد معنوی عنوان میشود.
تأکید بر “خود” (منیت) به عنوان محور تمامی هستی.
-درمانگری و انرژی دهی به هستی.
-اهمیت جاذبه جنسی به عنوان فرصتی برای اشراق معنوی و یگانگی الهی.
-قانون کارما و جذب؛ زنده بودن احساسات و افکار.
-بازتعریف روح و جسم و مرگ و قائل شدن مراتب برای آن.
-مراقبه و تمرین عملی و زبانی(با تأکید بر ذکر(مانترای) موسوم به “اووم") به عنوان یگانه راه دسترسی به معنویت و شفادهی.
منبع: ادیان و فرق
خاطره ای از قطب فرقه گنابادی
شیخ حسین انصاریان:
پیش از انقلاب زلزله شدیدی گناباد را به لرزه درآورد و چندین هزار نفر را کشت.
در این زمان پسر عمه ام در آنجا ماموریت بانکی داشت. برای خبرگیری از او و نیز کمک رسانی به مردم منطقه روانه آن دیار شدیم.
روز دوم هنگام غروب به بیدخت گناباد رسیدیم. آنجا مرکز سلسله گنابادی هاست و مقبره سلطانعلی گنابادی صاحب تفسیر معروف بیان السعادة در آنجاست.
برای دیدار از آن مقبره رفتیم . قطب آن زمان آقای سلطان حسین تابنده همراه عده ای برای نماز جماعت آمده بودند. ما را که با لباس روحانیت دیدند اکرام و احترام بسیار کردند.
با اصرار آنها شب آنجا ماندیم و به یکی از اتاق های صحن رفتیم و دور هم نشستیم.
در ضمن صحبت رفیق ما از جناب قطب پرسید شما هنگام زلزله کجا بودید؟
گفت: من در اتاق بودم و دست بر روی زمین گذاشته بودم و دعا می خواندم که زلزله آرام بگیرد.
او داشت این حرف را می زد که زمین لرزید. منظره بسیار دیدنی پیش آمد. اولین کسی که سراسیمه به وسط حیاط خیز برداشت همان جناب قطب بود.
آن شب تا صبح از خنده خوابمان نمی برد.
خاطرات حاج شیخ حسین انصاریان/ص۶۱-۶۳
پدرروشنفکران ایران
اینفو گرافی دروایش نعمت اللهی
جشن «خاج شویان» و مراسم کریسمس مسیحیان ارتدوکس چیست؟
به باور مسیحیان ارتدوکس که از تقویم ژولین پیروی می کنند، عیسی مسیح در روز هفتم ژانویه متولد شد. در مقابل کلیساهای کاتولیکها و پروتستانها ضمن استناد به تقویم گریگوری جشن کریسمس را در روز ۲۵ دسامبر برگزار می کنند.
جشن کریسمس مسیحیان ارتدوکس همزمان با جشن «خاج شویان» مسیحیان کاتولیک و پروتستان برگزار می شود. پیروان کلیسای ارتدوکس کریسمس را ۱۳ روز پس از پیروان مذهب کاتولیک و پروتستان جشن می گیرند.
بسیاری از ارامنه نیز به پیروی از کلیسای ارتدوکس کریسمس را در شب هفتم ژانویه جسن می گیرند. مومنان ارتدوکس جشن کریسمس را پس از چهل روز روزه داری و عبادت برگزار میکنند.
مسیحیانی که روز ۲۵ دسامبر کریسمی را جشن می گیرند نیز در روز شش ژانویه پایان دوره جشن های کریسمس را گرامی می دارند و جشن «خاج شویان» را برگزار می کنند. جشن «خاج شویان» گرامیداشت دیدار سه مغ (حکیم) شرقی از مسیح نوزاد است. شماری از مورخان معتقدند این سه موبد که در ادبیات انجیلی از آنها به «مجوس»ها یاد میشود، اصالت پارسی داشتند. شماری هم این دیدگاه را رد میکنند.
راز مثلث شش پر
این مثلث از ۶ ضلع ، ۶ راس و ۶ مثلث کوچک تشکیل شده است.
یکی از دلایلی که ۶۶۶ برای فرقه های شیطان پرستی مقدس می باشد همین است. عدد۶۶۶ معروف است به عدد شیطان و گاه خودشان از شماره تلفن شیطان نیز از آن یاد می کنند.
آن ها معتقدند خدایی وجود ندارد و این خود طبیعت است که همه چیز را به وجود آورده.
مثلث رو به بالا (آبی) نماد استحکام، قدرت و مردو مثلث رو به پایین(قرمز) نماد تواضن (نماد شکل رحم زن نیز هست) ، فروتنی و نماد زن است.
از دیدگاه آن ها خداوند در به وجود آوردن طبیعت هیچ نقشی ندارد.
آسمان(آبی) و زمین(قرمز)، سرما(آبی)و گرما(قرمز) ، مرد(آبی) و زن(قرمز) با هم درآمیخته اند و طبیعت شکل گرفت است
و اما نکته آخر در مورد ستاره نحس شش پر (بهتر هست بگیم ستاره نحس صهیونیسم)
بعد از اینکه حضرت ابراهیم(ع) از آزمون ذبح حضرت اسماعیل(ع) سربلند خارج شد خداوند به حضرت ابراهیم(ع) فرمود
مبارک باشد بر تو که امام شدی ، حضرت ابراهیم(ع) با خوشحالی به خداوند عرض کرد:
از ذریه من به پسران و نسل من هم خواهد رسید؟
خداوند عرض فرمود:
نه همه ی پسرانت فقط اسماعیل(ع) و فرزندانش که ۱۲ امام از آن متولد خواهد شد. و فرزندان اسماعیل (ع) از رود نیل تا فرات را خواهند گرفت. همانطور که می دانیم وعده خداوند حق است و از مصر تا عراق همه فرزندان اسماعیل(ع) و مسلمان هستند.
حضرت محمد(ص) از نسل حضرت اسماعیل(ع) و حضرت موسی(ع) از نسل اسحاق(ع) می باشند.
ولی صهیونیسم و فراماسونر ها معتقد هستند که اون ها از نسل اسماعیل(ع) هستند. و از رود نیل تا فرات هم متعلق به آن هاست.
حال اگر خوب به پرچم رژیم صهیونیسمی دقت کنید می بینید که یک نوار آبی رنگ در بالا که رود نیل و یک نوار آبی رنگ در پایین که نشان دهنده رودفرات است ، می باشد. در وسط پرچم نیز ستاره نحس صهیونیسم قرار دارد یعنی از رود نیل تا رود فرات متعلق به ما است.
پروژه دین نوین جهانی
دین نوین جهانی را باید بخشی از پروژه نظم نوین جهانی و برگرفته از آموزههای استراتژیستهای پستمدرن غرب دانست. این ایده تحت عناوینی چون دین واحدجهانی و سازمان ادیان متحد در حال رشد است.
پیشبینی میشود با تمهیدهای رسانهای تدارک شده، در سالهای آتی جریان فرهنگی مرتبط با این ایده به سرعت گسترش یابد و محصولات متنوع تصویری و مکتوب مرتبط با آن به بازارهای فرهنگی سراسر دنیا سرازیر شود.
تئوری دین نوین جهانی از پیچیدگی قابل توجهی برخوردار است که تشخیص آن و اتخاذ تدبیر مناسب در برابر آن را مشکل میسازد. پروژه دین نوین جهانی برخلاف آنچه که شاید از عنوان آن به ذهن متبادر شود به دنبال از میان بردن تمام ادیان و معرفی یک دین واحد جهانی نیست. با این حال مکانیسم پروژه دین نوین جهانی به نحوی است که سبب میشود اصول عقاید و آموزههای متافیزیکی مشترکی مورد پذیرش پیروان تمام ادیان قرار گیرد و پیروان ادیان و حتی افراد لائیک همگی زندگی خود را بر اساس این آموزهها تنظیم نمایند. تحقق این هدف، از پیشنیازهای غیر قابل چشمپوشیِ آن چیزی است که نظم نوین جهانی نامیده میشود.
صفحات: 1· 2
فتنه خراسانی دروغین / منصور هاشمی خراسانی کیست؟
درماههای گذشته کتابی با نام “بازگشت به اسلام” در برخی از مساجد و مراکز علمی و فرهنگی به شکل رایگان پخش شده که مطالب مطرح شده در این کتاب و همچنین تفکرات نادرست نویسنده، ما را بر آن داشت که شناختی کوتاه از کتاب و مولف آن تدوین کرده و در اختیار اساتید و پژوهشگران و عموم مردمی که آن را مطالعه کرده اند قرار دهیم تا مقدمه ای باشد برای نقد و پاسخ به شبهاتی که توسط نویسنده یا نویسندگان کتاب مذکور مطرح شده است .
1. مولف (منصور هاشمی خراسانی)
1-1. در سایت های رسمی و غیر رسمی و حتی در سایت منسوب به خود این شخص، هیچ گونه تصویر یا بیوگرافی از وی منتشر نشده است .
2-1. این احتمال وجود دارد که نویسنده -یا نویسندگان- از نام مستعار استفاده کرده باشد .
3-1. با توجه به این که از الفاظ رایج حوزوی -مانند: آیت الله، حجت الاسلام و…- در معرفی نویسنده استفاده نشده و تنها به عنوان «حضرت» و «علامه» بسنده کرده اند، احتمال می رود که این شخص تحصیلات حوزوی نداشته یا اینکه مکلی -غیر معمم- می باشد .
4-1. در صفحه ی 125 کتاب، خود را شخصی حنیف -برگرفته از حضرت ابراهیم (ع)- و حق گرا و فارغ از تسنن و تشیع معرفی می کند و می نویسد: «همچنانکه من به طور حتم، یک شیعه یا سنی به معنای مصطلح نیستم ولی نمونه ای از یک مسلمان حق گرایم…»
5-1. بنابر ادعای نویسنده، نوشتن این کتاب در سواحل جیحون صورت گرفته یا پایان یافته است. با توجه به مکان چاپ (بَدَخشان، پامیر) و نام نویسنده (خراسانی)، این احتمال وجود دارد که نویسنده ساکن افغانستان باشد . (در قرون وسطی افغانستان، به نام خراسان شهرت داشت – دائره المعارف جهان اسلام، ج 1 ص 72 : ظاهرا اخیرترین و جامع ترین نام این سرزمین -افغانستان- همانا خراسان بوده است .)
6-1. ظهور خراسانی از علایم حتمی ظهور محسوب می شود و بنابر برخی روایات، خراسانی از بنی هاشم و هاشمی می باشد؛ منصور نیز از صفات حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفدا) شمرده شده است.
بودیسم چیست؟
اوشو کیست؟
منشأ آداب و رسوم تصوف
تصوف در حقیقت، مخلوطی از تفکرات فرقه ها و ادیان مختلف اعم از بودایی، میترایی، زردشتی، مانوی، تائو، مسیحی، برهمایی، یهود و اسلام است.
مسایلی همچون:
فقر، خرقه پوشی، ریاضت های طولانی، از آداب هندوهاست.[۱]
تشرف را از آیین میترا گرفتند.
آیین میترا همان مهرپرستی ایران باستان است.
میترا، یعنی خورشید.[۲]
غسل اسلام گنابادی ها، از غسل تعمید مسیحی ها اخذ شده است.
پرسه و گدایی صوفی مبتدی، از آیین برهمایی گرفته شده است.[۳]
عین قول و عقیده صوفی ها در مورد ذکر، در آیین زردشت آمده که باید پیکر پیر را بدل گیرند و چنان داند که حاضر و ناظر است و از فکر پیر غایب نگردد.[۴]
چنانکه ملا علی گنابادی، فرزند ملا سلطان مشهور به نور علی شاه ثانی میگوید:
مقلد ناچار است که در وقت عبادت مرشد را در نظر آورد.[۵]
صاحب استوارنامه میگوید :
صحت اعمال و عبادات و معارف موقوف است به اجازه قطب، والا باطل است و قبول خدا نیست، هر چند با خلوص نیت باشد؛ زیرا معنای خالص بودن نیت خلوص للقطب است و کسی راهی به خلوص لله ندارد، مگر از راه قطب. ولایت، یعنی بیعت با ولیّ امر که به واسطه آن، صورت قطب وارد قلب میشود.[۶]
عُشرِیِّه نیز که در فرقه نعمت اللهی گنابادی جریان دارد و جانشین خمس و زکات است، از آیین مسیح و یهود اخذ شده است.[۷]
منابع :
۱_ ماللهند ؛ ج۱/ص۲۵
۲_ آیین میترا ؛ ص۲۷
۳_ ماللهند ؛ ج۲/ص۴۵۳
۴_ ریاض السیاحة ؛ ص۱۸۱
۵_ صالحیه ؛ ص۳۳۴
۶_ استوارنامه ؛ ص۱۳۲
۷_ انجیل متی ؛ ب۲۳/ش۲۳
فرقه حجتیه درلباس شیعه لندنی
امام خامنه ای:
مبارزه میکردیم؛ بعضیها به استنادِ روایاتی که هر پرچمی که قبل از برافراشته شدن پرچم حضرت مهدی (ارواحنا فداه) برافراشته شود، در آتش است، با مبارزه مخالف بودند!
میگفتند آقا شما قبل مبارزه ی حضرت صاحب الزمان (عجل الله فرجه) میخواهید مبارزه شروع کنید؟ خوب، این پرچم مبارزه را که بلند میکنید، در آتش است.
معنای حدیث را نمیفهمیدند.
یک عدّه ای از صدر اسلام، از زمان ائمه(ع) که شنیده بودند مهدی ظهور خواهد کرد و دنیا را پر از عدل و داد خواهدکرد،ادعای مهدی گری میکردند؛ بعضی بر خودشان هم امر مشتبَه بود…
…بله، این پرچم مهدویّت را کسی بلند کند، در آتش است.
این معنایش این نیست که مردم با ظلم مبارزه نکنند، مردم برای تشکیل جامعه الهی و جامعه اسلامی و علوی مبارزه و قیام نکنند.
این، بدفهمیدن دین است.
۱۳۸۷/۲/۱۴
حفظ نورانیت ماه رمضان
یک چیزی به شما عرض میکنم دلم میسوزد، دلم میخواهد در این مورد در حق خودتان و بنده دعا کنید،
آن این است که، ان شاء الله این جمله را دست کم نگیرید این اسراری دارد، اگر کسی بتواند نورانیت یک ماه رمضانش را به آن یکی ماه رمضان وصل کند، اگر همه را وصل کرد فبها، اگر نکرد لااقل بعضی ولو جزئی از آن نورانیت را وصل کند، این آدم عاقبت به خیر میشود، یقین بدانید.
این حرفی است که بخواهیم شرحش کنیم دو سه ساعت شرح دارد، اما ان شاء الله دعا کنید که خدایا به حق امام زمان علیه السلام نورانیت هایی که ما در این ماه کسب میکنیم توأم با عافیت اینها را برای ما نگه بدارد.
و الا آدم بیاید تو ماه رمضان بعد ماه رمضان تمام شود همان آش و همان کاسه، این دیگر “لعلکم تتقون” نمیشود.
مولوی میگوید که یک نفری دید که شتر دارد می آید تو کوچه، گفت از کجا می آیی؟ آن یکی پرسید از اشتر که هی، از کجا می آیی ای اقبال پی، آقای شتر از کجا می آی؟ گفت از حمام گرم کوی تو، گفت خود پیداست از زانوی تو ، گفت رفته بودم در همان حمام محله شما، گفت معلومه خوب کیسه کشیدی، از زانوهات پیداست، بله بزرگان این مثل را زده اند، که آقا، مردم که عملکرد من را بعد از ماه رمضان میبینند، ببینند عین آن شتری که از حمام آمده.
بازی با جان مردم به نام درمانگری
یکی از مسائلی انحرافی که در شبهجنبشهای معنوی (عرفانهای کاذب) مشترک است، کلاسهای غیرقانونی و زیرزمینیِ آکنده از انحرافات اخلاقی و اعتقادی میباشد. در عرفان حلقه نیز فرد بعد از تسلیم در مقابل طاهری، برای اینکه در فرقهی حلقه «درمانگر» شود تا هم با جان مردم بازی کند و هم از این رهگذر نانی به کف بیاورد، باید در کلاسهای حلقه ثبتنام کند.
خواندن کتب حلقه و یا دیدن ویدئوهای این کلاسها کسی را درمانگر نمیکند. چرا که درمانگر باید به فرد از مرکزیتِ حلقه (طاهری ومسترها) تفویض گردد. طاهری در این مورد در کتابش نگاشته است: «نکته خیلی مهم؛ فرادرمانی از طریق کتاب قابل فراگیری نیست، زیرا رشتهای است عرفانی و کسب آنچه را که در عرفان عملی، مطرح است نمیتوان از طریق کتاب و نوشته به دست آورد بلکه باید از طریق مربیان به شاگرد تفویض شود.»
دورههایی که طاهری برای «عارف» و «درمانگر شدن» طراحی کرده است، کلاسهایی در قالب 8 ترم است. حلقهایها یک دورهی تشعشع دفاعی را هم بایستی طی بکنند و سایمنتولوژی هم دورهی کوتاهی دارد که باید آنرا بگذرانند. در واقع فرد با طی دورههایی کوتاه به عرفان و درمانگری نائل میآید و این مسأله از طریق آموختن دانش پزشکی از طریق متعارف آن و نیز مرور کتب عرفان نظری و سیر و سلوک عملی و خودسازی نمیباشد.
شکسته شدن شاه کلید عرفان حلقه
یکی از مهمترین موضوعاتی که در فرقه حلقه مطرح میشود شبکه شعور کیهانی است. اهمیت این موضوع در سلوک پوشالی حلقه به حدی است که میتوان از شبکه شعور کیهانی، به عنوان شاه کلید این فرقه نام برد. شبکه شعور کیهانی در فرقه حلقه به «مجموع هوش، خرد و شعور حاکم بر جهان هستی است که به آن آگاهی نیز گفته میشود.»
داشتن خرد و آگاهی، یکی از امتیازات منحصر به فرد انسان نسبت به دیگر جانداران است تا بتوان از او به عنوان اشرف مخلوقات نام برد.
با این که فرقه حلقه، طبق ادعای شعور کیهانی طرفدارن خود را پرچم دار خرد و آگاهی میداند اما عملکرد اخیر آنها باعث پوچی این ادعا شده است.
شکسته شدن شاه کلید عرفان حلقه با استفاده ابزاری گروههای معاند از اندک طرفدارن باقیمانده فرقه حلقه و اقدام نابهنجار هواداران محمد علی طاهری در آسیب رساندن به فضای شهری از طریق شعارنویسی روی دیوارها و نقاشی چهره سرکرده در نقاط مختلف و نمایش تصاویر مربوط به این هنجارشکنیها، نشان از بین رفتن خرد و آگاهی در این فرقه دارد.
خبری که در سایت وابسته به این فرقه درج شد و ثابت کرد با شکسته شدن شاه کلید این فرقه و از بین رفتن خرد و آگاهی، تخریب اموال عمومی، عملی روشنگرانه خوانده میشود تا شاهد تسلط گروههای معاند و قدرتهای استکباری بر اعضای این فرقه باشیم.
از بودیسم تا تائوئیسم
بودیسم یکی از کهنترین آیینهای هندی است که قدمت آن به 2500 سال میرسد بهطوریکه سایر کشورهای همسایه از قبیل چین، ژاپن، تبت و غیره از آن تأثیر گرفتهاند. این آیین به شاخههای مختلفی مانند شامانیسم، هندوئیسم و تائوئیسم تقسیم شده است.
تائوئیسم یکی از عرفانهای طبیعتگرا محسوب میشود. انسانها در کنار طبیعت، و با دیدن بلاها و نعمتها و قدرتی که در طبیعت بود سعی کردند درون خود را کاوش کنند و راه ارتباطی بیابد تا با نیروی بیکران طبیعت، یکی شوند. و در این جریان با اعمال خود، دست به تغییر ادیان و مذاهبی که توسط پیامبران آمده بود شدند. این مردمان طبیعت را در مرکز توجه قرار داده، علاقه به جهان و دلبستگی به حیات و ادامه زندگانی را هدف و مقصود نهایی خود قرار دادهاند.
دعاو قانون جذب
در قانون جذب، انسان کانون عالم است و فرمان میدهد و محقق میشود، کائنات غلام حلقه به گوش و غول چراغ جادو هستند و انسان باید مثل فرمانروای نیرومندی آرزوهای خود را بدست آورد. نیروی برآوردن آرزوها، قدرت تصور و تجسم اوست و آنچه انسان بخواهد، همان خواهد شد.
اما در دعا خداوند کانون هستی است. فرمان، فرمان اوست و اراده، اراده او. کائنات به اذن او عمل میکند و انسان فروتنانه و نیازمندانه از او درخواست میکند.
هرچه خداوند بخواهد همان خواهد شد و بعد از دعا انسان با همه امیدواری و اعتمادی که به قدرت و مهربانی و بخشندگی خداوند تعالی دارد، تسلیم خواست خدا میشود، تا در صورت صلاح بودن دعایش مستجاب و آرزویش برآورده شود.