دعای عوام بهتر مستجاب می شود تا علما!
شخصی از آیت الله طباطبایی پرسید:
«این دعاهای عربی را که عامه مردم بخوانند، نمیفهمند؛ آیا خواندن همان الفاظ آن دعاها-بی آنکه معانی آن را بدانند-اثری دارد؟!»
جناب علامه طباطبایی فرمودند:
«اتفاقاً آن دعاها برای عامه مردم که زبان عربی و معانی آنها را نمیدانند بهتر مستجاب میشود! زیرا نفس خود را به نفس امامان (علیهمالسلام) متصل میکنند و از خدا میخواهند هر چه امامان با خواندن این دعاها میخواستند، به آنان هم بدهد مام ما به اندازه فهم خودمان از ان دعاها، از خدا میخواهیم!»
زمهر افروخته، ص160، علی سعادت پرور
تمسخر دین،چرا؟!!
چرا دین اینقدر نیاز به تبلیغ و تبیین دارد؟
چرا نسبت به دین بیش از هر مقولۀ دیگری در جامعۀ بشری؛ تمسخر و استهزاء انجام میگیرد؟
چرا بعضیها حرفهای دینی را مسخره میکنند و گاهی دینداران را نادان یا غیرعاقل تلقی میکنند؟
پاسخ این است که «دین یک امر عمیق است» چون دستورات دین برای انسان است و انسان یک موجودعمیق با نیازهای پیچیده و پنهان است که بسیاری از این نیازهای خودش را نمیبیند. لذا وقتی دین میخواهد به نیازهای پنهان انسان پاسخ دهد، بهسادگی درک نمیشود و نیاز به تبیین و تبلیغ دارد.
دستورات دینی بسیار ژرف و پیچیده هستند لذا افراد سطحینگر و عقلهای اندک و کوچک، دستورات دین را نمیفهمند و ممکن است آنها را غیرعاقلانه تلقی کرده و حتی آنها را مضر به حال بشریت تشخیص بدهند! کمااینکه بعضیها روزه را مضر میدانستند!
دین مقولۀ بسیار هوشمندانهای است لذا آدمهای باهوش دینداری میکنند. یکروزی خواهد رسید که در جامعۀ بشری هرکسی دینداری کند میگویند «عجب آدم باهوشی است!» و هر کسی بیدین باشد میگویند «عجب آدم نادانی است!» این کلام قرآن است: چه کسی از دین دور میشود، جز آدم نادان! (…إِلاَّ مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ؛ بقره/۱۳۰)
دین چون حرفهای عمیق میزند، گاهی تنها میماند، مثل آدم عاقل که وقتی در میان جمعی از سفهاء قرار بگیرد، معمولاً تنها میماند و حرفش را نمیفهمند و حتی او را مسخره میکنند!
استادپناهیان،مسجد امامصادق(ع)- ۹۸.۲.۲۰
هشدار علامه طباطبایی دررابطه باقرآن
هشدار علامه طباطبایی:
در رفتارت با قرآن تجدید نظر کن!
« رفتار عامه مردم شیعه در قبول هر سخنى که جنبه حدیث داشت رفتار عامه مردم سنى در مورد احادیث نبوى بود. و حتى عامه شیعه در این امر آنچنان افراط کردند که جمعى قائل شدند به اینکه ظواهر قرآن حجت نیست ولى کتابهائى دیگر از قبیل «مصباح الشریعه» و «فقه الرضا» و «جامع الاخبار» حجت است و افراط را از این حد نیز گذرانده به جائى رساندند که گفتند: حدیث هر چند که مخالف صریح قرآن باشد مىتواند قرآن را تفسیر کند و این حرف نظیر و همسنگ سخنى است که بیشتر اهل سنت گفتهاند و آن این است که حدیث اصلا مىتواند قرآن را نسخ کند و به نظر مىرسد قضاوتى که دانشمندان درباره رفتار امت اسلام کردهاند قضاوت درستى باشد آنها گفتهاند: اهل سنت کتاب را گرفتند و عترت را رها کردند و سرانجام کارشان بدانجا کشیده شد که کتاب هم از دستشان رفت و شیعه عترت را گرفته کتاب را رها کردند و سرانجام کارشان بدینجا کشیده شد که عترت هم از دستشان رفت پس مىتوان گفت که امت اسلام بر خلاف دستور صریح رسول خدا (صلى الله علیه وآله ) که فرموده : « انى تارک فیکم الثقلین … » هم قرآن را از دست دادند و هم عترت را، هم کتاب را و هم سنت را.
این راهى که امت در مورد حدیث پیش گرفت یکى از عواملى است که در قطع رابطه علوم اسلامى یعنى علوم دینى و ادبى از قرآن کریم اثرى به سزا داشت با اینکه همه آن علوم به منزله شاخ و برگها و میوههاى درخت طیبه قرآن و دین بود. درختى که اصلش ثابت و فرعش در آسمان است و به اذن پروردگارش میوهاش را در هر آنى مىدهد چون اگر درباره این علوم دقت به خرج دهى خواهى دید که طورى تنظیم شده که پیداست گوئى هیچ احتیاجى به قرآن ندارد حتى ممکن است یک محصل همه آن علوم را فرا بگیرد و متخصص در صرف و نحو، بیان،لغت، حدیث، رجال، درایه،فقه و اصول بشود و همه این درسها را تا آخر بخواند و قهرمان این علوم نیز گردد و حتى به پایه اجتهاد نیز برسد ولى قرآن را آنطور که باید نتواند قرائت کند و یا به عبارتى اصلا دست به هیچ قرآنى نزده باشد!
پس معلوم مىشود از این دیدگاه هیچ رابطهاى میان آن علوم و میان قرآن نیست و در حقیقت مردم درباره قرآن به جز قرائت هیچ وظیفهاى ندارند و العیاذ بالله قرآن ارزشى جز خواندن و یا آویزان کردن به گردن نوزاد، تا از حوادث ناگوار محفوظ بماند، ندارد. پس شما خواننده عزیز اگر از این قسم مسلمانان هستى عبرت بگیر و در رفتارت با قرآن تجدید نظر کن! »
ترجمه المیزان، ج5، ص450
تلنگر...
تا زمانی که همنشـــین گــــناه
باشیم همنشین امام زمان عج
نخواهـــیم بود..!
تا زمانی ڪه گرفتار نَفس باشیم
هـــــم نفــــس امام زمـان عج
نخواهـــیم بود..!
قرآن زبان محبت خداست
پاسخ دل باید پاک باشه، نماز و روزه بهانه ست!
دل باید پاک باشه، نماز و روزه بهانه ست! هرجور دلت مبخواد با خدا صحبت کن! عبادت به نماز نیست!
برخی دین و دینداری را اینگونه جلوه میدهند که صرف ایمان داشتن در دل به خداوند و ارتباط دلی با معبود کفایت میکند!
امام باقر(علیه السلام) در دوران خود با نقل حدیثی از امیرالمومین به این شبهه پاسخ داده اند:
ابوالصّباح میگوید: شنیدم که حضرت باقر(علیه السلام) فرمود که علی(علیه السلام) مکرّر میفرمود:"اگر ایمان همین گفتنِ شهادتین بود و انسان فقط با اعتراف به وحدانیّت خداوند و رسالت پیغمبر مؤمن میشد، دیگر روزه و نماز و حلال و حرام نازل نمیشد! چنین شخصی میشد مؤمن و جایگاهش هم میشد بهشت"!
علی(ع) مکرّر میگفتند اگر ایمان گفتنِ شهادتین است، پس اینها برای چه نازل شد؟!
معلوم میشود که صِرف گفتنِ شهادتین ایمان نیست. این اشاره دارد به آن مطلبی که ایمان، جایگزین شدنِ «دین» در دل و پذیرشِ قلبیِ آن بیان صادره از مقام رُبوبی است که به وسیلة انبیا به ابنای بشر ابلاغ میشود.
دین هم مُرکّب از «اصول و فروع» و «علم و عمل» است. بنابر این هیچ مانعی ندارد که کسی مسلمان ظاهری باشد و همة احکام ظاهری و فقهی اسلام دربارة او اجرا شود، ولی در عین حال مؤمن نباشد.
بحارالانوار، ج 66، ص 19
عظمتماهصیام
امام حسن مجتبی علیه السلام:
أنَّ اللّهَ جَعَلَ شَهْرَرَمَضانَ مِضْمارا لِخَلْقِهِ،فَیَسْتَبِقُونَ فیهِ بِطاعَتِهِ إِلى مَرْضاتِهِ،فَسَبَقَ قَوْمٌ فَفَازُوا، وَقَصَّرَ آخَرُونَ فَخابُوا.
خداوند متعال ماه رمضان را براى بندگان خود میدانمسابقه قرار داد.
پس عدّه اى در آن ماه با اطاعت و عبادت به سعادت وخوشنودى الهى از یکدیگرسبقت خواهند گرفت،و گروهى از روى بىتوجهی و سهلانگاری خسارت و ضرر مى نمایند.
تحف العقول، ص ۲۳۴
زمان های طلب حاجت
امیرالمومنین علی علیه السلام:
هر که از خدا حاجتی دارد آن را در سه وقت
طلب کند:
اول: ساعتی از روز جمعه
دوم: هنگام زوال خورشید(ظهر)؛ هنگامی که باد
می وزد و درهای آسمان گشوده می گردد و
رحمت نازل می شود. و پرندگان به صدا درمی آیند.
سوم: ساعتی در انتهای شب نزدیک طلوع فجر،
به راستی در آن هنگام دو فرشته ندا می کنند:
آیا توبه کننده ای هست که توبه اش را بپذیدم؟
آیا درخواست کننده ای هست که عطایش دهم؟
آیا آمرزش خواهی هست تا او را بیامرزم؟
آیا حاجتمندی هست؟
پس آن دعوت کننده به سوی خدا را اجابت کنید.
تحف العقول/ص۱۵۵
پاسخ جالب علامه طباطبایی به سوال پروفسور فرانسوی
کربن، فیلسوف فرانسوی: «تصوّر امام غایب، چه اثری در تفکر فلسفی و اخلاق و رویهمرفته، زندگانی معنوی انسان دارد؟ آیا با تعمقی جدید در این تصور اساسی، مذهب تشیّع نمیتواند به دنیای امروز یک غذای جدید روحی برای احیای فلسفه و مبدأ نیرومندی برای زندگی معنوی و اخلاقی ببخشد؟ نیرویی که تاکنون در تقدیر مانده است»
مرحوم علامه طباطبایی در پاسخ به چنین سؤالی، پاسخی مبسوط ارایه میکند که مقدمه آن، بسیار جالب است. میفرماید:
«استفاده معنوی از «مهدی» پس از گذشت دو قرن و نیم از هجرت پیامبر آغاز نمی شود؛ بلکه پیامبر اسلام با بیان صریح و اخبار قطعی به آمدن مهدی موعود، آن حالت معنوی را که با اعتقاد به مهدی در باطن یک مسلمان واقع بین، جلوه گر می شود، در نفوس عموم اهل اسلام به وجود آورده است. تصور ظهور مهدی در ردیف تصور وقوع قیامت می باشد. چنان که اعتقاد به پاداش عمل، یک نگهبان داخلی است که به هر نیکی، امر و از هر بدی، نهی می کند. اعتقاد به ظهور مهدی، نگهبان دیگری است که برای حفاظت حیات درونی پیروان بین اسلام گماشته شده است»
مکتب تشیّع،ص88
هرگز ناامیدنشو...
علت ناامیدی مردم آخرالزمان
امام حسين عليه السّلام:
مَن حاوَلَ اَمراً بمَعصِیَهِ اللهِ کانَ اَفوَتَ لِما یَرجُو وَاَسرَعَ لِمَجئ ما یَحذَرُ.
آن که در کاری که نافرمانی خداست بکوشد امیدش را از دست می دهد و نگرانیها به او رو می آورد.
مردم آخرالزمان هر روز بیچاره تر و گرفتار تر و نا امید تر می شوند چرا که هر روز امیدشان به خدا کمتر می شود و امیدشان به فکر و تکنولوژی خودشان بیشتر می شود
واقعا کسی که به فکر بشر بیشتر از خدا اعتقاد داشته باشد بدخت است.
بحار الانوار ، ج۳، ص ۳۹۷
کلید رمزظهور امام زمان عج را میدانم!
علامه طباطبائی نقل کردند: در روایت است که چون حضرت قائم علیه السلام ظهور میکنند، اول دعوت خود را از مکه آغاز میکنند. بدین طریق که بین رکن و مقام پشت به کعبه نموده و اعلان میفرمایند و سیصد و شصت نفر از خواص آن حضرت در حضورش مجتمع میگردند. مرحوم استاد ما قاضی - رحمة الله علیه - میفرمود: در این حال حضرت به آنها مطلبی می گویند که همه آنها در پهنه عالم متفرق و منتشر میگردند. و چون همه آنها دارای طی الارض هستند تمام عالم را تفحص میکنند و میفهمند که غیر از آن حضرت کسی دارای مقام ولایت مطلقه الهیه و مأمور به ظهور و قیام و حاوی همه گنجینههای اسرار الهی و صاحب الاسرار نیست. در این حال همه به مکه مراجعت نموده و تسلیم آن حضرت شده و با او بیعت مینمایند. مرحوم قاضی - رضوان الله علیه - میفرمود: من می دانم آن کلمهای را که حضرت به آنها میفرماید و همه از دور آن حضرت متفرق میشوند چیست!
علامه طباطبایی آنگاه فرمودند: این سخن بلندی است که آقای قاضی فرمودند من می دانم چون من در روایت دیدهام که حضرت صادق علیه السلام میفرمایند: من آن کلمه را می دانم.
منبع:
مهر تابان، سید محمد حسین تهرانی، ص 331 - 332
پینوشت:
حاج آقای امجد (از دیگر شاگردان مرحوم علامه) پس از نقل این خاطره به نکته لطیفی اشاره کردهاند و آن اینکه: معلوم میشود آن 360 نفر، همرتبه آیت الله قاضی در سلوک و عرفان نیستند؛؛ چون ایشان به کلید رمز آگاه است ولی آنها نیستند!
دانلودزیارت امام زمان(عج)(فرهمند)
انس بادعا...
رهبرفرزانه انقلاب(حفظه الله):
باید با دعاها مأنوس بشویم و قدری دلمان را نرم کنیم. این دل چیز عجیبی است؛ گاهی انسان را به اوج آسمانها و معنویت میبرد، گاهی هم انسان را تا اعماق دره فرو میبرد. آن دلی که عشق اتومبیل فلانجور دارد، دل نیست، گاراژ است! آن دلی که همهاش در آن میل جنسی موج میزند، دل نیست، عشرتخانه است. دل جای خداست؛ جای نور است.
۱۳۸۳/۰۷/۱۳
بااین خدازندگی کن...
ازمردم دنیادروغ نخریم!
حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
ملتفت باشيم! دروغ به ما نگويند و دروغ خودشان را به ما نفروشند! از مردم دنيا، دروغ را نخريم!
ما از عترت و قرآن نمیتوانيم دوری كنيم؛ اگر دوری كرديم، در دامن گرگها میافتيم، [و] خدا میداند آيا بعد، از دستشان نجات میيابيم؟[یا خیر؟]
برگی از دفتر آفتاب، ص١٧۵
برلحظه های عمرت بخیل ترباش
مرحوم آقای طباطبایی یک مقدار تبری می جست از بعضی از درس ها و محافل و آمد و شدها و فرمود:
مثل این که مردم قدر عمر خود را نمی دانند؛ عمر خیلی ارزشمند است، خیلی گران قدر است. همین طور آناتش متدرجا با چه سرعتی دارد می گذرد.
جناب وصی حضرت امیر المومنین (علیه السلام) فرمود:
همین طور که روز و شب از شما می گیرند، طناب عمرتان را قیچی می کنند.؛ خوب شما هم سعی کنید که از روز و شب چیزی بگیرید، یک چیزی داشته باشید. آنها که دارند می گیرند، شما هم از روز و شب چیزی داشته باشید که:
روزها گر رفت، گو رو باک نیست
تو بمان ای آنکه چون تو پاک نیست
جلد سوم پندهای حکیمانه،علامه حسن زاده