متن زیارتنامه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم
أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ، وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ رَسُولُهُ، وَ أَنَّكَ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ، وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ بَلَّغْتَ رِسَالاتِ رَبِّكَ وَ نَصَحْتَ لِأُمَّتِكَ، وَ جَاهَدْتَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ، وَ أَدَّيْتَ الَّذِي عَلَيْكَ مِنَ الْحَقِّ، وَ أَنَّكَ قَدْ رَؤُفْتَ بِالْمُؤْمِنِينَ وَ غَلُظْتَ عَلَى الْكَافِرِينَ، وَ عَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً حَتَّى أَتَاكَ الْيَقِينُ، فَبَلَغَ اللَّهُ بِكَ أَشْرَفَ مَحَلِّ الْمُكَرَّمِينَ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي اسْتَنْقَذَنَا بِكَ مِنَ الشِّرْكِ وَ الضَّلالِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْ صَلَوَاتِكَ وَ صَلَوَاتِ مَلائِكَتِكَ وَ أَنْبِيَائِكَ وَ الْمُرْسَلِينَ وَ عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ وَ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِينَ وَ مَنْ سَبَّحَ لَكَ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَ رَسُولِكَ، وَ نَبِيِّكَ وَ أَمِينِكَ وَ نَجِيبِكَ وَ حَبِيبِكَ وَ صَفِيِّكَ وَ صِفْوَتِكَ وَ خَاصَّتِكَ وَ خَالِصَتِكَ وَ خِيَرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ، وَ أَعْطِهِ الْفَضْلَ وَ الْفَضِيلَةَ، وَ الْوَسِيلَةَ وَ الدَّرَجَةَ الرَّفِيعَةَ، وَ ابْعَثْهُ مَقَاماً مَحْمُوداً يَغْبِطُهُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَ الْآخِرُونَ، اللَّهُمَّ إِنَّكَ قُلْتَ وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِيماً، إِلَهِي فَقَدْ أَتَيْتُ نَبِيَّكَ مُسْتَغْفِراً تَائِباً مِنْ ذُنُوبِي، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اغْفِرْهَا لِي.
يَا سَيِّدَنَا أَتَوَجَّهُ بِكَ وَ بِأَهْلِ بَيْتِكَ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى رَبِّكَ وَ رَبِّي لِيَغْفِرَ لِي،
آنگاه سه بار بگوإِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ سپس بگو:أُصِبْنَا بِكَ يَا حَبِيبَ قُلُوبِنَا، فَمَا أَعْظَمَ الْمُصِيبَةَ بِكَ حَيْثُ انْقَطَعَ عَنَّا الْوَحْيُ، وَ حَيْثُ فَقَدْنَاكَ فَإِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ، يَا سَيِّدَنَا يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَ عَلَى آلِ بَيْتِكَ [الطَّيِّبِينَ ] الطَّاهِرِينَ، هَذَا يَوْمُ السَّبْتِ وَ هُوَ يَوْمُكَ، وَ أَنَا فِيهِ ضَيْفُكَ وَ جَارُكَ، فَأَضِفْنِي وَ أَجِرْنِي فَإِنَّكَ كَرِيمٌ تُحِبُّ الضِّيَافَةَ، وَ مَأْمُورٌ بِالْإِجَارَةِ، فَأَضِفْنِي وَ أَحْسِنْ ضِيَافَتِي، وَ أَجِرْنَا وَ أَحْسِنْ إِجَارَتَنَا، بِمَنْزِلَةِ اللَّهِ عِنْدَكَ وَ عِنْدَ آلِ بَيْتِكَ، وَ بِمَنْزِلَتِهِمْ عِنْدَهُ، وَ بِمَا اسْتَوْدَعَكُمْ مِنْ عِلْمِهِ، فَإِنَّهُ أَكْرَمُ الْأَكْرَمِينَ،
اعمال روز اربعین
1.«زیارت امام حسین علیه السلام و زیارت اربعین»
در این روز زیارت امام حسین (ع) مستحب است و این زیارت، همانا خواندن زیارت اربعین است که از امام عسکری (ع) روایت شده که فرمود: ” علامت مؤمن پنج چیز است،
۱- پنجاه و یک رکعت نماز فریضه و نافله در شب و روز خواندن
۲- و زیارت اربعین کردن
۳- و انگشتر بر دست راست کردن
۴- و جَبین (پیشانی)را در سجده بر خاک گذاشتن
۵- و بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ را بلند گفتن است.”
2. «غسل اربعین و توبه»
3. بعد از نماز صبح 100 مرتبه (لاحول ولا قوة الا بالله العلی العظیم)
4. 70 مرتبه تسبیحات اربعه
5. بعد از نماز ظهر سوره والعصر و سپس 70 مرتبه استغفار
6. غروب اربعین 40 مرتبه لا اله الا الله
7. بعد از نماز عشاء سوره یاسین هدیه به سیدالشهدا حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام
وسائل الشیعه ج۱۰ ص۳۷۳
آنچه برچهره زوارامام حسین(ع)نقش می بندد...
جبرئیل امین به حضرت رسالت صلی الله علیه و آله عرض کردند:
در هر روز و شب از هرآسمانی صد هزار فرشته گرداگرد قبر مطهر امام حسین علیه السلام طواف کرده و برآن حضرت صلوات می فرستند و نزد قبرش تسبیح گفته و
اسامی زائرین از امتت را که قربه الی الله او را زیارت می کنند و نیز اسماء_پدران و خویشان و شهرهای ایشان را می نویسند و
در صورتهای ایشان با مدادی که از نور عرش الهی است این عبارت را نقش می بندند:
این شخص، زائر قبر بهترین شهدا و زائر قبر فرزند بهترین انبیاء می باشد.
در روز قیامت از اثر این مداد، نوری ساطع می گردد که از پرتوش چشم ها تار میشوند و با این نور ایشان شناخته می شوند.
و گویا تو ای محمد بین من و میکائیل قرار گرفته ای و بوسیله همین نوری که در پیشانیشان است آنها را از بین خلایق جدا می کنیم و از هول و هراس قیامت نجاتشان می دهیم.
کامل الزیارات، ص۲٦۰
تاریخچه زیارت اربعین
آفتابی که به زائر حسین میتابد، مانند هیزم گناهاناش را میسوزاند.
امام صادق(علیه السلام):
زائرِ حسین(علیه السلام) وقتى به قصد زيارت از خانهاش خارج شد، سايهاش بر چيزى نمیافتد مگر اینکه آن چيز برايش دعا میکند و هنگامى كه آفتاب بر سرش بتابد، گناهانش را میسوزاند همانطور كه آتش هيزم را میسوزاند.
کامل الزیارت ، ص۲۷۹
زیارتنامه حضرت رقیه سلام الله علیها
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا سَیِّدَتَنـا رُقَیَّةَ،عَلَیْکِ التَّحِیَّةُ وَاَلسَّلامُ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ عَلِیِّ بْنِ اَبی طالِبِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیِّدَةِ نِسـاءِ الْعالَمینَ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ خَدیجَةَ الْکُبْرى اُمِّ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ وَلِىِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ وَلِىِّ اللهِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ الْحُسَیْنِ الشَّهیدِ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الصِّدّیقَةُ الشَّهیدَةِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا التَّقیّةُ النَّقیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الزَّکِیَّةُ الْفاضِلَةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْبَهِیَّةُ، صَلَّى اللهُ عَلَیْکِ وَعَلى رُوحِکِ وَبَدَنِکِ، فَجَعَلَ اللهُ مَنْزِلَکِ وَ مَاْواکِ فِى الْجَنَّةِ مَعَ آبائِکِ وَاَجْدادِکِ، الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ الْمَعْصُومینَ،اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدّارِ، وَعَلَى الْمَلائِکَةِ الْحـافّینَ حَوْلَ حَرَمِکِ الشَّریفِ،وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ،وَصَلَّى اللهُ عَلى سَیِّدِنا مُحَمَّد وَآلِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ وَسَلَّمَ تَسْلیماً بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
ثواب پیاده روی اربعین
امام صادق می فرماید: کسى که با پای پیاده به زیارت امام حسین(ع) برود، خداوند به هر قدمى که برمی دارد یک حسنه برایش نوشته و یک گناه از او محو مى فرماید و یک درجه مرتبه اش را بالا مى برد،
وقتى به زیارت رفت، حق تعالى دو فرشته را موکل او مىفرماید که آنچه خیر از دهان او خارج میشود را نوشته و آنچه شر و بد است را ننویسند.
و وقتى برگشت با او وداع کرده و به وى مىگویند: اى ولىّ خدا! گناهانت آمرزیده شد و تو از افراد حزب خدا و حزب رسول او و حزب اهلبیت رسولش هستی، به خدا قسم! هرگز تو آتش را به چشم نخواهی دید و آتش نیز هرگز تو را نخواهد دید و تو را طعمه خود نخواهد کرد.
ابن قولویه، کامل الزیارات ص۱۳۴
دعای هرروز ماه صفر
امسال به دو دلیل، به سفر اربعین خواهیم رفت...
استاد پناهیان:
امسال به دو دلیل، به سفر اربعین خواهیم رفت؛ یکی اینکه دشمنان، ما را تحریم کردهاند و مشکلات مالی ما بیشتر شده است؛ لذا بیشتر خواهیم رفت، تا اثبات کنیم بهخاطر مالِ دنیا از حسین(علیه السلام) نمیگذریم.
علت دوم اینکه: انگلیس خبیث و ایادی خبیثتر از خودش، میخواهند بین مردم عراق و ایران، اختلاف بیندازند و همانطور که میدانید یکی از پایگاههای آنها برای فتنهگری، در بصره است.
حالا که دشمنان ما میخواهند اختلاف بیندازند، پس ما بیشتر خواهیم رفت و یک حرکت میلیونی راه خواهیم انداخت از عکسهای دونفرۀ ایرانی و عراقی؛ دست در گردن هم قرار دهید و با هم عکس بگیرید!
اینترنت را با این عکسهای ایرانی و عراقی در کنار هم، منفجر کنید تا دشمن خبیث شما زیر پای شما لِه بشود و بگوید: «من غلط کردم که خواستم بین دو ملت ایران و عراق، اختلاف بیندازم»
فکر کنید اگر میلیونها عکس از «جوان ایرانی و جوان عراقی در کنار هم» و «پیرمرد ایرانی و پیرمرد عراقی» و «زنان ایرانی در کنار خواهران عراقی» جمع بشود، چه اثری خواهد داشت!
تقسیم فرصتها...
امام سجّاد عليه السلام :
پيامبر وقتى به خانه خويش مى رفت ، اوقاتش را سه قسمت مى كرد :
بخشى براى خدا ،
بخشى براى خانواده
و بخشى براى خود .
مكارم الأخلاق ، ج 1 ، ص 44 .
شهادت حضرت سیدالساجدین امام سجاد(علیه السلام)برهمگان تسلیت باد.
تاریخچه پیاده روی اربعین
سید محمدعلی قاضی طباطبایی در کتاب تحقیق درباره اول اربعین سیدالشهداء، راهپیمایی اربعین را سنت و رفتار مداومِ شیعیان از زمان ائمه دانسته که در زمان بنیامیه وبنیعباس نیز به این حرکت پایبند بودهاند.(1)
پس از دوره شیخ انصاری این سنت فراموش شده بود و محدث نوری آن احیا کرد.
نویسنده کتاب ادب الطف در گزارشی از مراسم اربعین در کربلا، اجتماع در این مراسم را به اجتماع مسلمانان در مکه تشبیه و به حضور هیئتهای عزاداری در آن اشاره کرده که برخی به ترکی، عربی، فارسی و اردو مرثیه میخواندهاند.
ادب الطف در سال ۱۳۸۸ق/۱۹۶۷م منتشر شده و نویسنده آن، جمیعت راهپیمایان اربعین را بیش از یک میلیون نفر تخمین زده است.(2)
اما با روی کار آمدن حزب بعث از پیاده روی ممانعت بعمل آمد تا جاییکه در سال ۱۹۷۷ با تیراندازی به زائران در نزدیکی شهر کربلا به اوج خود رسید.
در زمان صدام شرکت در این پیاده روی جریمه هایی نظیر زندانی و اخراج از پستهای دولتی دربرداشت.
با این حال در همان سال آیت الله صدر در فتوایی شرکت در این راهپیمایی را واجب اعلام کرد.(3)
منابع:
1.درباره اول اربعین سید الشهدا، ص۲.
2.شبر، ادب الطف و شعراء الحسین، ج۱، ص۴۱
3.مظاهری، فرهنگ سوگ شیعی، ۱۳۹۵ ش، ص ۱۰۲.
عبرتعاشورا
رهبرفرزانه انقلاب(حفظه الله):
عبرت آن است که انسان نگاه کند و ببیند چطورشد حسینبنعلی علیهالسّلام - همان کودکی که جلوِ چشم مردم، آن همه موردِ تجلیلِ پیغمبر بود و پیغمبر دربارهی او فرموده بود:
«سیّد شباب اهل الجنه»؛ سرور جوانان بهشت بعد از گذشت نیمقرن از زمان پیغمبر، با آن وضعِ فجیع کشته شد؟
۱۳۷۳/۱۰/۱۵
اگر کسانی برای حفظ جانشان، راه خدا را تَرک کنند و آنجا که باید حق بگویند، نگویند، چون جانشان به خطر میافتد، یا برای مقامشان یا برای شغلشان یا برای پولشان یا محبّت به اولاد، خانواده و نزدیکان و دوستانشان، راه خدا را رها کنند، آن وقت حسینبنعلیها به مسلخ کربلا خواهند رفت و به قتلگاه کشیده خواهند شد.
۱۳۷۵/۰۳/۲۰
آيا خون حضرت علي اصغر عليه السلام به زمين باز نگشت؟
يكي از مورخان بزرگ در كتاب «مقاتل الطالبين» از شاهدان ماجرا، نقل كرده است كه امام حسين عليه السلام خون را به طرف آسمان ميپاشيد و چيزي از آن دو باره به زمين بر نميگشت:
«مورع بن سويد از شاهدان قضيه نقل كرده است: همراه حسين عليه السلام فرزندش كوچكش بود، تيري آمد به گلويش نشست. حسين عليه السلام خون را از گلو و پشت گردنش ميگرفت و آن را به سوي آسمان پرتاپ ميكرد و چيزي از آن خون بر نميگشت در آن حال ميفرمود: خدايا مقام فرزندم در نزد تو كم تر از ناقصه صالح نيست.»(1)
خوارزمي يكي ديگر از علماي اهل سنت، علاوه بر اينكه پاشيدن خود را به طرف آسمان نقل كرده:
«امام فرمود: علي را بياوريد تا با او خدا حافظي كنم. آن را كودك را به ايشان دادند، حضرت او را ميبوسيد و ميفرمود: واي بر گروهي كه دشمن آنها جد توست. هنگاميكه اين كودك در آغوش امام بود، حرمله بن كاهل اسدي با رها كردن تير او را در آغوش امام ذبح كرد. حسين عليه السلام خونش را جمع كرد تا كف دستش پر شد آنگاه به سوي آسمان پرتاب نمود و فرمود: خدايا اگر ياري [ظاهري] را از جانب آسمان از ما گرفتي، پس در عوض، بهتر از آن را براي ما قرار بده. آنگاه حسين عليه السلام از اسبش پياده شد و با غلاف شمشيرش براي او قبري آماده ساخت و او را با خونش دفن كرد و بر او نماز خواند.»(2)
منابع:
1.الطالبيين، ص 60، طبق برنامه الجامع الكبير
2.خوارزمي، الموفق بن احمد مقتل الحسين عليه السلام، ج 2، ص 37،
روضهخوانی رهبرانقلاب(روضه حضرت علیاکبر(ع) )
ما شیعیان یک بار سرمان کلاه رفت…
روز عاشورایی، مرحوم شیخ مرتضی انصاری رحمت الله علیه جلوی در ورودی صحن مطهر امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام ایستاده بود و از دسته جات سینه زنی استقبال می کرد و در کنار او، أفندی که از طرف حکومت عثمانی حاکم عراق بود، ایستاده بود.
أفندی از شیخ انصاری پرسید ای شیخ، هم ما قبول داریم که حسین بن علی علیه السلام مظلوم شهید شده و یزید انسان پست و خونخواری بود و ما هم در عزای آن بزرگوار غمگین هستیم، اما پرسش من این است که این مراسم یعنی چه؟
سینه زنی، زنجیرزنی، دسته راه انداختن، گِل به سر مالیدن و …، اینها چه هدفی را دنبال می کنند؟!
مرحوم شیخ انصاری فرمودند سِرّ مطلب این است که ما شیعیان یک بار سرمان کلاه رفت و با این مراسم تلاش می کنیم دوباره چنین نشود.
أفندی پرسید یعنی چه؟!
شیخ انصاری فرمود در جریان غدیر، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در برابر صد هزار نفر، علی علیه السلام را با صراحت به وصایت خود برگزید و شما انکار کردید و گفتید غدیر نبوده یا اگر بوده چیز مهمی نبوده است، فقط سفارش به دوستی با علی علیه السلام بوده است.
اشکال از ما بود که ما عید غدیر خم را با سر و صدا و شعار، بزرگ نداشتیم و این چنین شد.
ترسیدیم که اگر عاشورا را هم بزرگ نشماریم و با شعار و تظاهر برگزار نکنیم، شما انکار کنید و بگویید اصلا حسین علیه السلام شهید نشد یا حسین علیه السلام را راهزنان میان راه کشتند و یزید لعنت الله علیه انسان با تقوایی است.
صدنکته از هزاران ،آیت الله شیخ علی رضائی تهرانی
سه سوال مهم
مرد بيابان نشينى حضور امام حسين عليه السلام شرفياب شد. پس از عرض سلام، اظهار حاجت كرد … در اين موقع امام حسين عليه السلام فرمود:
اكنون حاجتت چيست؟ اعرابى حاجتش را روى زمين نوشت. امام حسين عليه السلام فرمود:
پدرم، على عليه السلام فرمود:
ارزش آدمى در خور چيزى است كه از آن به خوبى بهره ور میشود. و از جدّم، حضرت رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله، شنيدم كه میفرمود:
كار شايسته و بخشش براى كسى انجام دادن بايد در حدّ معرفت و شناخت او باشد.
اينك سه سؤال از تو می كنم، اگر يكى از آنها را به خوبى پاسخ دادى يك ثلث از آنچه در حال حاضر در اختيار دارم به تو میدهم، و اگر به دو پرسش پاسخ دادى دو سوم از آنچه را در اختيار دارم به تو میدهم و اگر هر سه سؤال را به خوبى پاسخ دادى تمام آنچه را در اختيار دارم- كه همانا كيسه اى سر به مهر شده است كه از عراق برايم فرستاده اند- به تو خواهم بخشيد. مرد اعرابى گفت:
سؤال فرما. آنگاه «لا حول و لا قوّة بالله» گفت.
امام حسين عليه السلام از وى پرسيد:
بهترين كارها چيست؟
اعرابى گفت: ايمان به خدا.
سؤال دوم: نجات بنده از هلاكت چيست؟ در پاسخ گفت: اطمينان و اعتماد به خدا.
سؤال سوم: چه چيز براى مردان زينت است؟ در پاسخ گفت: دانش همراه با بردبارى.
امام عليه السلام فرمود: اگر خطائى در آن واقع شد و به آن نرسيد؟ در پاسخ گفت: ثروت توأم با بخشش.
فرمود: اگر در اين هم به خطا برخورد كرد و به آن دست نيافت؟ به عرض رسانيد: بينوائى همراه با شكيبائى.
فرمود: اين را نداشته باشد و به خطا برود؟ معروض داشت: سزاوار است بر چنين شخصى صاعقه اى از آسمان فرود بيايد و او را بسوزاند!
امام حسين عليه السلام از پاسخ او خنديد و همه كيسه سر به مهر شده را به او مرحمت فرمود.
جامع الاخبار صفحه ۱۳۷
شق القمر کربلا
عده ای از مشرکان به حضور پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم رسیدند و درخواست معجزه کردند. گفتند: اگر نزد خدا منزلتی داری به ماه دستور بده تا دو نیم شود.
حضرت سر به آسمان بلند کرد و به ماه دستور داد تا دو نیمه شود. ماه دو نیم شد و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سجده شکر به جا آورد و به حاضران فرمود: ببینید و شاهد باشید.
آن گاه مشرکان گفتند: هر دو نیمه ماه به یکدیگر متصل شود و به صورت اول باز گردد. حضرت امر کرد و ماه به شکل اول بازگشت.
مشرکان با دیدن این معجزه آشکار، گفتند: یا محمد! وقتی مسافران ما از شام و یمن بازگشتند، از آن ها سؤال می کنیم که در این شب چه مشاهده کرده اند. اگر آن چه را که ما دیده ایم آن ها نیز دیده بودند، می فهمیم که این یک معجزه الهی بوده است. مسافران آمدند و گواهی دادند.
این جا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برای اثبات و حفظ دین خدا شق القمر کرد. در کربلا هم علی اکبر علیه السلام برای حفظ و بقاء دین خدا شق القمر شد.
نامردی گفت: گناهان عرب بر گردن من باشد، اگر پدر این جوان را در مرگش ننشانم. با نیزه ای که در دست داشت، به پشت آن جناب فرود آورد و با شمشیر بر فرقش کوبید و سر ماه علویان، حضرت علی اکبر علیه السلام را شق کرد.
شمشیر پیشانی اش را شکافت. علی اکبر علیه السلام دست به گردن اسب خود انداخت. اسب او را به وسط لشکر دشمن برد. لشکریان از هر طرف دور او را گرفتند و با شمشیرهای خود قطعه قطعه اش کردند؛ فقطعوه بسیوفهم ارباً اربا.
سوگنامه آل محمد(ص)، ص 276، محمد محمدی اشتهاردی
خواص باطل
شریح قاضی
تاریخ مىنویسد: «مسجد کوفه مملو از جمعیتى شد که پشت سر ابن زیاد به نماز عشا ایستاده بودند.» چرا چنین شد؟ بنده که نگاه مىکنم، مىبینم خواصِ طرفدارِ حقْ مقصرّند و بعضىشان در نهایتِ بدى عمل کردند. مثل چه کسى؟ مثل «شریح قاضى». شریح قاضى که جزو بنىامیّه نبود! کسى بود که مىفهمید حق با کیست. مىفهمید که اوضاع از چه قرار است. وقتى «هانى بن عروه» را با سر و روى مجروح به زندان افکندند، سربازان و افراد قبیلهى او اطراف قصر عبیداللَّه زیاد را به کنترل خود درآوردند.
ابن زیاد ترسید. آنها مىگفتند: «شما هانى را کشتهاید.» ابن زیاد به «شریح قاضى» گفت: «برو ببین اگر هانى زنده است، به مردمش خبر بده.» شریح دید هانى بن عروه زنده، اما مجروح است. تا چشم هانى به شریح افتاد، فریاد برآورد: «اى مسلمانان! این چه وضعى است؟! پس قوم من چه شدند؟! چرا سراغ من نیامدند؟! چرا نمىآیند مرا از اینجا نجات دهند؟! مگر مردهاند؟!»
شریح قاضى گفت: «مىخواستم حرفهاى هانى را به کسانى که دورِ دارالاماره را گرفته بودند، منعکس کنم. اما افسوس که جاسوس عبیداللَّه آنجا حضور داشت و جرأت نکردم!»
«جرأت نکردم» یعنى چه؟ یعنى همین که ما مىگوییم ترجیح دنیا بر دین! شاید اگر شریح همین یک کار را انجام مىداد، تاریخ عوض مىشد.
اگر شریح به مردم مىگفت که هانى زنده است، اما مجروح در زندان افتاده و عبیداللَّه قصد دارد او را بکشد، با توجّه به اینکه عبیداللَّه هنوز قدرت نگرفته بود، آنها مىریختند و هانى را نجات مىدادند. با نجات هانى هم قدرت پیدا مىکردند، روحیه مىیافتند، دارالاماره را محاصره مىکردند، عبیداللَّه را مىگرفتند؛ یا مىکشتند و یا مىفرستادند مىرفت. آن گاه کوفه از آنِ امام حسین علیهالسّلام مىشد و دیگر واقعهى کربلا اتّفاق نمىافتاد! اگر واقعهى کربلا اتّفاق نمىافتاد؛ یعنى امام حسین علیهالسّلام به حکومت مىرسید. حکومت حسینى، اگر شش ماه هم طول مىکشید براى تاریخ برکات زیادى داشت. گرچه، بیشتر هم ممکن بود طول بکشد.
اى شریح قاضى! چرا وقتى که دیدى هانى در آن وضعیت است، شهادتِ حق ندادى؟! عیب و نقصِ خواصِ ترجیح دهندهى دنیا بر دین، همین است.
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار فرماندهان لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) ۱۳۷۵/۰۳/۲۰