میلادنورمبارک
با صفات احدى كرد تجلى به جهان
نور چشم على و احمد مختار آمد
نام نیكوش حسن، خوى حسن، روى حسن
باب مهدى زمان كاشف الاسرار آمد.
ولادت امام حسن عسکری(علیه السلام) مبارک باد.
چرا عیسی بن مریم(علیهماالسلام)، روح الله است؟
شیخ محی الدین بن عربی اندلسی(قدس سره):
به آسمان دوم رفتم و حضرت عیسی و پسر خاله اش حضرت یحیی(علیهما السلام) را دیدم.
به عیسی بن مریم علیه السلام گفتم: مگر چه زیادتی بر ما داری که خداوند تو را به روح مضاف بر خودش یعنی به روح الله نام گذاری کرده است؟(چون درمورد همه ما فرموده نفخت فیه من روحی! ولی چرا تو را اختصاصی ذکر کرده؟)
پس عیسی بن مریم علیه السلام پاسخ داد: آیا نظر نمی کنید که چه کَسی من را به مادرم مریم بخشیده است؟(منظور حضرت جبرئیل امین علیه السلام است که بر حضرت مریم ظاهر شد)
این مطلب را که از عیسی بن مریم علیه السلام شنیدم سِرّ مطلب را فهمیدم( که تمام رمز و سِرّ روح الله بودن حضرت عیسی زیر سر تمثل و نفخ جبرئیلی است و اینکه جبرئیل، عیسی را به مریم بخشیده است)
پس عیسی بن مریم علیه السلام به من فرمود: اگر اینگونه نبود که جبرئیل من را بخشیده باشد مردگان را زنده نمیکردم!(یعنی احیای موتی توسط عیسی بن مریم علیه السلام زیر سر حضرت روح الامین جبرئیل علیه السلام و نفخ جبرئیلی است)
حاشیه:
این مشاهده جناب محی الدین و عباراتی که بین او و حضرت مسیح علیه السلام رد و بدل شد نکات و لطایف و رموز فراوانی دارد که برای اهل تحقیق راه گشا هست.
در زیارت نامه هم وصف خاص حضرت مسیح علیه السلام، روح الله است: السلام علیک یا عیسی روح الله، السلام علی عیسی روح الله.
فتوحات مکیه، ج3، باب 367
بانوان طلبه نمی توانند آیت الله شوند اما می توانند مادر نمونه باشند.
حجت الاسلام والمسلمین قرائتی:
ما باید تشنه آموختن و علم آموزی باشیم بانوان طلبه نمی توانند حجت الاسلام و المسلمین، آیت الله و یا مرجع تقلید شوند، اما میتوانند مادر و معلم نمونه باشند و جایگاه مادری و معلمی کمتر از آیت اللهی نیست.
همه طلاب از ابتدای طلبگی همه مطالب مفید و آموزنده را یادداشت کنند، همواره کاغذ و قلم به همراه داشته باشید و اگر جملات زیبایی دیدید و یا شنیدید، یادداشت کنید، خندههای حلال خود و یا جملات زیبا بر پشت ماشینها را یادداشت و در مکان مناسب بیان کنید.
مقام فاطمه معصومه (سلام الله علیها)
آيت الله العظمي جوادي آملي :
امام رضا(عليه السلام) در حقّ خواهر گرانقدرشان حضرت معصومه(سلام الله عليها) فرمودند: «من زارها عارفا بحقّها وجبت له الجنّة» آن كسي كه فاطمه(سلام الله عليها) را زيارت كند و در حال زيارت، معرفت و شناختي نسبت به مقام و جايگاه و سهم مؤثر او داشته باشد چنين زيارتي موجب ورود به بهشت و جنّت الهي خواهد بود.
اين بخش از زيارت حضرت فاطمه ي معصومه(س)که مي خوانيم؛«يا فاطمة إشفَعي ليّ في الجنة فإن لَکِ عِندَ الله شأناً من الشأن»، کسي حق شفاعت دارد که در کنار عدالت الهي از مظاهر اسماي حسناي خدا باشد. خداوند اگر با عدل خودش با ما رفتار بکند بسياري از انسان ها آسيب خواهند ديد، ولي اگر رحمت او ضميمه ي عدل او گردد در اين صورت به اين کار «شفاعت» مي گويند.
لذا اگر حضرت فاطمه معصومه (س)به اين مقام رسيده است که همه بزرگان، همه علما، همه مراجع، در کنار بارگاه ملکوتي او عرض ميکنند: «يا فاطمة إشفَعي ليّ في الجنة..» معلوم ميشود که حقّ شفاعت دارد، شما ميبينيد همه ي مراجع بزرگ در کنار قبر کريمه ي اهل بيت(س)ميگويند از ما شفاعت نما، زيرا در قيامت همگان به شفاعت خاندان پيغمبر(عليهم الصلاة و عليهم السلام) نيازمندند.
اينکه همه بزرگان در پيشگاه اين کريمه عرض ميکنند «..إشفَعي ليّ في الجنة فإن لَکِ عِندَ الله شأناً من الشأن»، معلوم ميشود که وجود مبارک اين کريمه از ولايت الهي برخوردار است و با قرآن همراه است و از قرآن جدا نميشود، چنين مقامي را اگر کسي بشناسد و آن حضرت را با اين معرفت زيارت کند استحقاق بهشت را خواهد داشت.
همه ي اين امور نشان ميدهد که حضرت فاطمه معصومه(س) به چه جايگاهي رسيده است که امام هشتم و امام نهم(سلام الله عليهما) هم ترغيب کردهاند که آن حضرت را زيارت کنيد به نحوي که وجود مبارک امام رضا (سلام الله عليه) زيارتنامه خاصي مقرر کرده است، و هم در اين زيارتنامه جملههايي را تعبيه نمودند که نشانه ي مقام و منزلت والاي حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) است.
تاریخچه ورودحضرت معصومه (س)به قم
بی بی فاطمه معصومه (سلاماللهعلیها) در سال ۱۷۳ هجری در شهر مدینه دیده به جهان گشود. [۱]
پس از آنکه مامون عباسی در سال ۲۰۰ هجری امام رضا (علیهالسّلام) را به خراسان، دعوت کرد، حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) به همراه عدهای از برادران و بستگان، پس از یک سال به انگیزه دیدار برادر وارد ایران شده در کتاب «حضرت معصومه فاطمه ثانی» آمده است: «پس از ولایت عهدی امام رضا (علیهالسّلام)، بنی هاشم، که مدتها همواره تحت شکنجه و فشار حکام جور بودند با شنیدن این خبر به عنوان دیدار حضرت رضا (علیهالسّلام) از مدینه به خراسان رهسپار شدند. این گروه در حدود ۴۰۰ نفر بودند در راس آنها حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) بود.» [۲]
واقعه ساوه
حسن بن محمد بن حسن قمی مینویسد: «وقتی حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) و همراهان به شهر ساوه رسیدند، ماموران حکومت عباسی با آنها درگیر شدند و عدهای از آنها را به شهادت رساندند. حضرت معصومه در همانجا بیمار شدند. از همراهیان سوال کرد از اینجا تا قم چقدر فاصله است؟ به ایشان عرض شد: ده فرسخ. حضرت فرمود: مرا از اینجا به قم منتقل کنید! اشتهاردی مینویسد:
«پس از اینکه مامورین حکومت عباسی در ساوه جلوی کاروان حضرت معصومه را گرفتند حدود ۲۳ نفر از آنها کشته شدند گروهی اسیر و گروهی نیز متواری گردیدند. نقل شده که حضرت معصومه را عمال بنی عباس در ساوه مسموم کردند. آن حضرت در حال بیماری قم را اختیار کرد چون قم مرکز شیعیان بود از این رو رهسپار قم شد». [۳]
جایگاه شهر قم
به این نکته باید توجه داشت که «از همان قرن اول هجری، تشیع در قم رواج یافته بود. و این شهر از سوی امامان شیعه به عنوان پناهگاه شعیه محسوب میشد و خیل عظیمی از پیروان اهل بیت (علیهمالسّلام) را در خود جای داده بود از جملۀ این پیروان اهل بیت، خاندان اشعری بودند». [۴]
عکسلالعمل اهل قم به ورود حضرت
شیعیان قم پس از اطلاع از ورود حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) به ساوه ایشان رسیدند و از آن حضرت درخواست کردند به شهر قم تشریففرما شوند. علی اصغر مینویسد:
«قول درست این است که خبر ورود فاطمه معصومه به ساوه و (حرکت او به سوی قم) به مردم قم رسید. آل سعد اشعری اتفاق کردند که به خدمت او برسند و از ایشان درخواست نمایند به قم بیاید. از میان ایشان موسی بن خزرج «از اصحاب امام رضا (علیهالسّلام)» [۵] بیرون آمد و به شرف ملازمت فاطمه رسید. زمام ناقه او را گرفت و به جانب شهر کشید و به سرای خود فرود آورد». [۶]
ورود حضرت معصومه به قم
ورود حضرت معصومه به قم تقریبا در ۲۳ ربیع الاول سال ۲۰۱ هجری بوده است. [۷] یوسف علی یوسفی مینویسد:
«حضرت معصومه روز یکشنبه ۲۳ ربیع الاول سال ۲۰۱ هجری قمری برابر با اول آبانماه ۱۹۵ هجری شمسی شهر قم را با قدوم مبارکش منور ساخت». [۸]
صفحات: 1· 2
بُعدی که اصلاً درباره امام صادق(ع) نشنیدهاید
آن بُعدی را که اصلاً درباره امام صادق(ع) نشنیدهاید، مرد تشکیلات بودنِ امام صادق(ع) است که یک تشکیلات عظیمی از مؤمنان خود از طرفداران جریان حکومت علوی در سراسر عالم اسلام از اقصای خراسان و ماوراءالنهر تا شمال آفریقا به وجود آورده بود.
تشکیلات یعنی چه؟ یعنی این که وقتی امام صادق(ع) اراده میکند آن چه را که او میخواهد بدانند، نمایندگان او در سراسر آفاق عالم اسلام به مردم میگویند تا بدانند. یعنی از همه جا وجوهات و بودجه برای ادارهی مبارزهی سیاسی عظیم آل علی جمع کنند. یعنی وکلا و نمایندگان او در همهی شهرها باشند که پیروان امام صادق (ع) به آنها مراجعه کنند و تکلیف دینی و همچنین تکلیف سیاسی خود را از آن حضرت بپرسند.
تکلیف سیاسی هم مثل تکلیف دینی واجبالاجرا است. امام صادق(ع) یک چنین تشکیلات عظیمی را به وجود آورده بود و با این تشکیلات و به کمک مردمی که در این تشکیلات بودند با دستگاه بنی امیه مبارزه میکرد.
امام خامنهای؛ کتاب انسان ۲۵۰ ساله
اظهار عجز و تعظیم نام آوران جهان از توصیف پبامبراسلام(ص)
درمحضراستاد
حضرت امام خمینی(ره) :
تو اعمالى كه را مأمورى بكن و متوجه باش كه از براى خدا نيست،[به خاطر خودخواهی و هوای نفس]و بدان كه خداى تعالى با تَفَضُّل و تَرَحُّم تو را به بهشت مى برد،
و يك قسمت از شرك را خداى تعالى براى ضعفِ بندگانش به آنها تخفيف داده و به واسطه غفران و رحمتش پرده ستاريت به روى آنها پوشيده است.
بگذار اين پرده دريده نشود،و حجاب غفران حقّ به روى اين سيئات،كه اسمش را عبادت گذاشتيم،افتاده باشد،كه خداى نخواسته اگر اين ورق برگردد و ورق عدل پيش آيد،گند عبادات ما كمتر از گند معصيتهاى موبقه اهل معصيت نيست.
چهل حدیث، 74
عیدالزهراخرافه ای برای ایجادتفرقه بین شیعه و سنی
9ربیع سالروز ولایت امام زمان و روز شادمانی همه مسلمانان است.. نه روز پخش کینه و دشمنی
عسکری یاعسگری
بکار بردن صحیح واژهها و اسامی ضرورتی است که گاهی با سهلانگاری و بیتوجهی به اشتباهات بزرگی منجر میشود، یکی از این اشتباهات که بطور مداوم با آن مواجه هستیم بیان و یا نگارش “عسگری” به جای “عسکری” است .
آنچه به اهمیت رعایت صحیح نویسی وصحیح گویی در این لفظ می افزاید برداشتهای غلط معنایی از این دوعبارت است که دستمایه دشمنان دین وامامت امام عصر علیه السلام قرار گرفته وبدینوسیله این غلط اصطلاحی ولغوی را به دایره موضوع اعتقادی کشانده است.
شنیده می شود که گفته اند حسن عسگری عقیم بوده وفرزندی نداشته است وعبارت عسگری که لقب ایشان است به معنای عقیم و بی دانه می باشد فلذا همین شهرت به عقیم بودن دلیل بر عدم وجود فرزندی برای اوست. تاریخ گواه است که «عسکري» از مشهورترين القاب آن حضرت است؛ همان طور که امام هادي(عليه السلام) را به اين لفظ لقب داده اندو عسکر محله اي بوده در شهر سامرا که لشکرگاه و محل توقف سپاه خلفاي عباسي در آنجا قرار داشت.
خلفاي عباسي براي زيرنظر داشتن فعاليتهاي فرهنگي، علمي و سياسي امام هادي(عليه السلام) ، آن حضرت را در سال 236هـ .ق. از مدينه به سامرا انتقال و در محله عسکر سکونت دادند.
چون امام حسن علیه السلام و پدر بزرگوارش امام هادي (ع) در محله عسکر قرارگاه سپاه در شهر سامرا زندگي مي كردند و به عسکري لقب يافتند.(1)
واین لقب مشترک بین آن حضرت و پدرشان امام هادی(عليه السلام) می باشد وانها را عسکريین گفته اند.اگر بنا بود این لفظ به (گاف) نوشته یا تلفظ گردد می بایست امام هادی نیز عقیم می بود واز نعمت فرزند محروم تلقی می شد.از سوی دیگر عسکر لفظی عربی است و به معنای لشکر است.عسکری اسم منسوب است و منسوب به عسکر است و اصولا در زبان عربی حرف گاف وجود ندارد.پس آنچه صحیح است عسکری(با کاف) است نه عسگری.(با گاف).در به وجود آمدن شایعه عقیم بودن حضرت عوامل مختلفی چون خلفای عباسی،جعفر کذاب،وفردی به نام زبیری(2)…تاثیری به سزا داشت.
این شایعه وعوامل حکومتی عباسی باعث گردیدند که عده قلیلی ازمسلمانان معتقد باشند که امام حسن عسکری فرزندی دارد و اوست مهدی موعود و غایب است. ولی طرفداران این عقیده، خیلی کم بودند، چنانکه نعمانی که در زمان غیبت صغری می زیسته می نویسد: این جمعیت کمی که در این عقیده پا بر جا ماندند همانهایی هستند که علی بن ابیطالب درباره شان می فرماید: «در پیمودن راه حق از کمی نفرات وحشت نکنید».
منابع:
1-صدوق، علل الشرایع، قم، مکتبة الطباطبائى، ج 1، باب 176، ص 230
صدوق، معانى الأخبار، تهران، مکتبة الصدوق بحارالانوار، ج 50، ص 113
پیشنهاد ویژه استاد پناهیان برای شب شهادت امام حسن عسگری(ع) به زائران اربعین
حجت الاسلام پناهیان:
مؤمنینی که به اشارۀ امام حسن عسکری(ع) به زیارت اربعین مشرف شدهاند (عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ صَلَاةُ الْخَمْسِینَ وَ زِیَارَةُ الْأَرْبَعِینَ وَ… ؛تهذیبالاحکام /6/52) و این حماسۀ تاریخی زیارت اربعین را شکل دادهاند، واقعاً بهجا و لازم بود که از باب تقدیر و تشکر از این امام مظلوم در شب شهادت ایشان دور هم جمع شوند.
امیدوارم این سنت حسنه ( شب خاطره پیادهروی اربعین) که شما شکل دادید در همۀ شهرها و همۀ سالها به عنوان یک میعادگاه، شب خاطره یا شب تشکر از امام حسن عسکری(ع) برای کسانی که توفیق پیادهروی اربعین را داشتند، باقی بماند.
و همینجا با هم قرار بگذاریم که در سالهای آینده نیز هر سال بعد از اربعین، کسانی که در مراسم اربعین شرکت کردهاند در یکچنین مراسمی دور هم جمع شوند. هم از باب تشکر از امام حسن عسکری و هم از این جهت که این حماسه را بازنگری کنند، خاطرات را یادآوری کنند و حتی برای سالهای بعد نیز برنامهریزی کنند.
خوب است برخی از صاحبان موکبهای مسیر پیادهروی اربعین نیز در این مراسمهای شب خاطره اربعین حضور پیدا کنند و خاطرات خودشان را بیان کنند. در مسیر پیادهروی اربعین، شما از کنار آنها عبور کردهاید ولی فرصتی نداشتید که بنشینید و با آنها صحبت کنید و سخنان و خاطرات شیرین آنها را بشنوید.
اولین اجتماع بزرگ زائران پیاده اربعین حسینی در مصلی بزرگ تهران 93.10.19
زیارت امام حسن عسکری(ع)
سيد ابن طاووس فرموده: چون خواستى حضرت عسکرى عليه السّلام را زيارت كنى، جميع آنچه را در زيارت پدرش حضرت هادى (ع) بجا آورده، بجا آر، و بگو:
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلايَ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ الْهَادِيَ الْمُهْتَدِيَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ اللَّهِ وَ ابْنَ أَوْلِيَائِهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ ابْنَ حُجَجِهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا صَفِيَّ اللَّهِ وَ ابْنَ أَصْفِيَائِهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا خَلِيفَةَ اللَّهِ وَ ابْنَ خُلَفَائِهِ وَ أَبَا خَلِيفَتِهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيِّينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ سَيِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ الْأَئِمَّةِ الْهَادِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ الْأَوْصِيَاءِ الرَّاشِدِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عِصْمَةَ الْمُتَّقِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا إِمَامَ الْفَائِزِينَ السلامُ عَلَيْكَ يَا رُكْنَ الْمُؤْمِنِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا فَرَجَ الْمَلْهُوفِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ الْأَنْبِيَاءِ الْمُنْتَجَبِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا خَازِنَ عِلْمِ وَصِيِّ رَسُولِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الدَّاعِي بِحُكْمِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّاطِقُ بِكِتَابِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ الْحُجَجِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا هَادِيَ الْأُمَمِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ النِّعَمِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْبَةَ الْعِلْمِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَفِينَةَ الْحِلْمِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا الْإِمَامِ الْمُنْتَظَرِ الظَّاهِرَةِ لِلْعَاقِلِ حُجَّتُهُ وَ الثَّابِتَةِ فِي الْيَقِينِ مَعْرِفَتُهُ الْمُحْتَجَبِ عَنْ أَعْيُنِ الظَّالِمِينَ وَ الْمُغَيَّبِ عَنْ دَوْلَةِ الْفَاسِقِينَ وَ الْمُعِيدِ رَبُّنَا بِهِ الْإِسْلامَ جَدِيداً بَعْدَ الانْطِمَاسِ ، وَ الْقُرْآنَ غَضّاً بَعْدَ الانْدِرَاسِ أَشْهَدُ يَا مَوْلايَ أَنَّكَ أَقَمْتَ الصَّلاةَ وَ آتَيْتَ الزَّكَاةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ دَعَوْتَ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ عَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً حَتَّى أَتَاكَ الْيَقِينُ أَسْأَلُ اللَّهَ بِالشَّأْنِ الَّذِي لَكُمْ عِنْدَهُ أَنْ يَتَقَبَّلَ زِيَارَتِي لَكُمْ وَ يَشْكُرَ سَعْيِي إِلَيْكُمْ وَ يَسْتَجِيبَ دُعَائِي بِكُمْ وَ يَجْعَلَنِي مِنْ أَنْصَارِ الْحَقِّ وَ أَتْبَاعِهِ وَ أَشْيَاعِهِ وَ مَوَالِيهِ وَ مُحِبِّيهِ وَ السَّلامُ عَلَيْكَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى سَيِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْهَادِي إِلَى دِينِكَ وَ الدَّاعِي إِلَى سَبِيلِكَ عَلَمِ الْهُدَى وَ مَنَارِ التُّقَى وَ مَعْدِنِ الْحِجَى وَ مَأْوَى النُّهَى وَ غَيْثِ الْوَرَى وَ سَحَابِ الْحِكْمَةِ وَ بَحْرِ الْمَوْعِظَةِ وَ وَارِثِ الْأَئِمَّةِ وَ الشَّهِيدِ عَلَى الْأُمَّةِ الْمَعْصُومِ الْمُهَذَّبِ وَ الْفَاضِلِ الْمُقَرَّبِ وَ الْمُطَهَّرِ مِنَ الرِّجْسِ الَّذِي وَرَّثْتَهُ عِلْمَ الْكِتَابِ وَ أَلْهَمْتَهُ فَصْلَ الْخِطَابِ وَ نَصَبْتَهُ عَلَماً لِأَهْلِ قِبْلَتِكَ وَ قَرَنْتَ طَاعَتَهُ بِطَاعَتِكَ وَ فَرَضْتَ مَوَدَّتَهُ عَلَى جَمِيعِ خَلِيقَتِكَ اللَّهُمَّ فَكَمَا أَنَابَ بِحُسْنِ الْإِخْلاصِ فِي تَوْحِيدِكَ وَ أَرْدَى مَنْ خَاضَ فِي تَشْبِيهِكَ وَ حَامَى عَنْ أَهْلِ الْإِيمَانِ بِكَ فَصَلِّ يَا رَبِّ عَلَيْهِ صَلاةً يَلْحَقُ بِهَا مَحَلَّ الْخَاشِعِينَ وَ يَعْلُو فِي الْجَنَّةِ بِدَرَجَةِ جَدِّهِ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ وَ بَلِّغْهُ مِنَّا تَحِيَّةً وَ سَلاماً وَ آتِنَا مِنْ لَدُنْكَ فِي مُوَالاتِهِ فَضْلا وَ إِحْسَانا وَ مَغْفِرَةً وَ رِضْوَاناً إِنَّكَ ذُو فَضْلٍ عَظِيمٍ وَ مَنٍّ جَسِيمٍ.
مفاتیح الجنان
سالروزوفات حضرت سکینه (س)تسلیت باد
حضرت سکینه بنت الحسین بن علی بن ابی طالب (علیهم السلام) دختر گرامی امام حسین (علیهالسلام) و حضرت رباب (سلام الله علیها) است. [1]
نام اصلى ایشان آمنه يا اميمه یا امینه بود که مادرش رباب به سبب آرامش و وقاری که داشت او را سكينه ملقب ساخت.[2]
حضرت سکینه (سلام الله علیها) در سن ده تا سیزده سالگی واقعه کربلاء را درک نمودند [3] و حدود شصت سال بعد در سن هفتاد سالگی وفات نمودند. [4]
در کتب ، مصادر روایی و رجالی از ایشان به عنوان راویان و محدثان ثقه و مورد اطمینان یاد شده است ، ایشان از راویان احادیث امام حسین (علیه السلام) و حادثه کربلاء به شمار می رود [5]
تاریخ نویسان ایشان از برترین ، باهوش ترین ، و نیکوسرشت ترین زنان عصر خویش دانستهاند. ایشان در فضل و کمال به اندازهای رسیده بود که امام حسین (علیه السلام) در مورد ایشان می فرماید : غالب (اکثر اوقات) بر سکینه چنین است که با تمام وجود محو جمال ازلی است. ایامش غرق در عبادت و راز و نیاز با پروردگار سپری می گردد.[6]
به دلیل همین فضائل است که امام حسین (علیه السلام) در شعری عاطفی خطاب به ایشان و مادر ارجمندشان می فرماید :
عمرک انّنی لاُحبّ داراً تکون بها سکینة و الرّباب
أحبّهما و أبذل جلّ مالی و لیس لعاتب عندی عتاب
به جانت سوگند! من به راستى خانه اى كه سكينه و مادرش رباب در آن باشند، دوست دارم. من آن دو را دوست دارم و براى آنان دارايى ام را نثار مى كنم و هيچ ملامت گرى نمى تواند مرا در اين كار سرزنش كند.[7]
سرانجام حضرت سکینه (علیه السلام) در پنجم ربیع الاوّل 117 ق بعد از سالها خدمت و دفاع از اسلام ناب محمدی (صلی الله علیه و آله) و بیان مظلومیت اهل بیت (علیهم السلام) در مدینه یا دمشق وفات نمودند ، آرامگاه ایشان طبق نقلی در قبرستان بقیع (مدینه) است و البته عموم شیعیان آرامگاه ایشان را در مقبره باب الصّغیر (دمشق) می دانند [8]
پی نوشت :
[1]. الکامل فی التاریخ ج4 ص94
[2]. منتهى الآمال ج1 ص462
[3]. حضرت سکینه ، علاّمه مقرّم ص262
[4]. همان ص263
[5]. الطبرانی، المعجم الکبیر، ج۳، ص۱۳۲
[6]. اسعاف الراغبین حاشیه نورالابصار ص 202
[7]. منتهى الامال ج1 ص463
[8]. ریاحین الشریعه ج3 ص281
دعای اول ماه ربیع الاول
سید ابن طاووس در اقبال از کتاب ِ مُخْتَصَرِ الْمُنْتَخَب دعایی که در ابتداء ماه ربیع الاول وارد شده است را نقل میکند که متن آن به این شرح است:
اللّهُمَّ لا إِلهَ إِلَّا انْتَ، يا ذَا الطَّوْلِ وَ الْقُوَّةِ، وَ الْحَوْلِ وَ الْعِزَّةِ، سُبْحانَكَ ما أَعْظَمَ وَحْدانِيَّتَكَ، وَ أَقْدَمَ صَمَدِيَّتَكَ، وَ أَوْحَدَ إِلهِيَّتَكَ، وَ أَبْيَنَ رُبُوبِيَّتَكَ، وَ أَظْهَرَ جَلالَكَ، وَ أَشْرَفَ بَهاءَ آلائِكَ، وَ أَبْهى كَمالَ صَنائِعِكَ ، وَ أَعْظَمَكَ فِي كِبْرِيائِكَ، وَ أَقْدَمَكَ فِي سُلْطانِكَ، وَ أَنْوَرَكَ فِي أَرْضِكَ وَ سَمائِكَ، وَ أَقْدَمَ مُلْكَكَ، وَ أَدْوَمَ عِزَّكَ، وَ أَكْرَمَ عَفْوَكَ، وَ أَوْسَعَ حِلْمَكَ، وَ أَغْمَضَ عِلْمَكَ، وَ أَنْفَذَ قُدْرَتَكَ، وَ أَحْوَطَ قُرْبَكَ.
أَسْأَلُكَ بِنُورِكَ الْقَدِيمِ، وَ أَسْمائِكَ الَّتِي كَوَّنْتَ بِها كُلَّ شَيْءٍ، أَنْ تُصَلِّيَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ، كَما صَلَّيْتَ وَ بارَكْتَ وَ رَحِمْتَ وَ تَرَحَّمْتَ عَلى إِبْراهِيمَ وَ آلِ إِبْراهِيمَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ، وَ أَنْ تَأْخُذَ بِناصِيَتِي إِلى مُوافَقَتِكَ، وَ تَنْظُرَ إِلَيَّ بِرَأْفَتِكَ وَ رَحْمَتِكَ وَ تَرْزُقَنِي الْحَجَّ إِلى بَيْتِكَ الْحَرامِ، وَ انْ تَجْمَعَ بَيْنَ رُوحِي وَ أَرْواحِ أَنْبِيائِكَ وَ رُسُلِكَ، وَ تُوصِلَ الْمِنَّةَ بِالْمِنَّةِ، وَ الْمَزِيدَ بِالْمَزِيدِ، وَ الْخَيْرَ بِالْبَرَكاتِ، وَ الإِحْسانَ بِالإِحْسانِ، كَما تَفَرَّدْتَ بِخَلْقِ ما صَنَعْتَ، وَ عَلى مَا ابْتَدَعْتَ وَ حَكَمْتَ وَ رَحِمْتَ.
فَأَنْتَ الَّذِي لا تُنازَعُ فِي الْمَقْدُورِ، وَ أَنْتَ مالِكُ الْعِزِّ وَ النُّورِ، وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَحْمَةً وَ عِلْماً، وَ أَنْتَ الْقائِمُ الدَّائِمُ الْمُهَيْمِنُ الْقَدِيرُ.
إِلهِي لَمْ أَزَلْ سائِلًا مِسْكِيناً فَقِيراً إِلَيْكَ، فَاجْعَلْ جَمِيعَ أُمُورِي ، مَوْصُولًا بِثِقَةِ الاعْتِمادِ عَلَيْكَ، وَ حُسْنِ الرُّجُوعِ إِلَيْكَ، وَ الرِّضا بِقَدَرِكَ، وَ الْيَقِينِ بِكَ، وَ التَّفْوِيضِ إِلَيْكَ.
سُبْحانَكَ لا عِلْمَ لَنا إِلَّا ما عَلَّمْتَنا إِنَّكَ أَنْتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ، سُبْحانَهُ، بَلْ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ كُلٌّ لَهُ قانِتُونَ، سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ النّارِ، سُبْحانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ، سُبْحانَكَ أَنْتَ وَلِيُّنا مِنْ دُونِهِمْ، سُبْحانَ اللَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ.
سُبْحانَ اللَّهِ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ، سُبْحانَ اللَّهِ عَمّا يُشْرِكُونَ، سُبْحانَ الَّذِي أَسْرى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بارَكْنا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آياتِنا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ، فَسُبْحانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ وَ حِينَ تُصْبِحُونَ، وَ لَهُ الْحَمْدُ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ عَشِيًّا وَ حِينَ تُظْهِرُونَ.
يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ يُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَ يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ كَذلِكَ تُخْرَجُونَ، سُبْحانَهُ وَ تَعالى عَمَّا يُشْرِكُونَ، سُبْحانَهُ وَ تَعالى عَمّا يَقُولُونَ عُلُوّاً كَبِيراً.
سُبْحانَ رَبَّنا إِنْ كانَ وَعْدُ رَبِّنا لَمَفْعُولًا، سُبْحانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ، سُبْحانَهُ بَلْ عِبادٌ مُكْرَمُونَ، سُبْحانَهُ هُوَ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهّارُ، سُبْحانَ رَبِّنا إِنَّا كُنّا ظالِمِينَ، سُبْحانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمّا يَصِفُونَ، وَ سَلامٌ عَلَى الْمُرْسَلِينَ، وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَرِّفْنا بَرَكَةَ هذَا الشَّهْرِ وَ يُمْنَهُ، وَ ارْزُقْنا خَيْرَهُ وَ اصْرِفْ عَنّا شَرَّهُ، وَ اجْعَلْنا فِيهِ مِنَ الْفائِزِينَ، بِرَحْمَتِكَ يا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.
دژ مستحكم خدا
آنگاه كه امام رضا (علیه السلام) به نيشابور رسيد، حديث شناسان نزد او گرد آمدند و گفتند ای پسر پيامبر، از اينجا می روی و حديثی برای ما روايت نمی كنی كه از آن بهره مند شويم؟
آن حضرت كه در كجاوه نشسته بود، سر بيرون آورد و گفت از پدرم موسی بن جعفر (علیه السلام) شنيدم كه فرمود از پدرم جعفر بن محمد (علیه السلام) شنيدم كه فرمود از پدرم محمد بن علی (علیه السلام) شنيدم كه فرمود از پدرم علی بن الحسين (علیه السلام) شنيدم كه فرمود از پدرم حسين بن علی (علیه السلام) شنيدم كه فرمود از پدرم اميرمؤمنان علی بن ابی طالب (علیه السلام) شنيدم كه فرمود از نبی اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) شنيدم كه فرمود از خداوند عزوجل شنيدم كه فرمود:
«لا اله الا الله» دژ من است.
پس هر كس به دژ من درآيد، از عذاب من در امان خواهد بود.
چون كاروان به راه افتاد، آن حضرت دوباره سر از كجاوه بيرون كرد و فرمود با وجود شرايط آن و من، از شرايط آن هستم.
عيون اخبار الرضا، شیخ صدوق، صفحه ۴۶۳
کرامت و معجزه اي از امام حسن (علیه السلام)
يكي از فرزندان زبير كه به امامت امام حسن (علیه السلام) معتقد بود، همراه آن حضرت براي انجام حج عمره به سوي مكه مي رفتند يا پس از عمره از مكه باز مي گشتند.
در مسير راه به يكي از آبگاهها رسيدند، كنار چند درخت خرماي خشكي كه از تشنگي خشك شده بودند فرود آمدند، فرشي براي امام حسن علیه السلام در زير يكي از آن درختها گستراندند و فرش ديگري براي فرزند زبير زير درخت ديگري پهن كردند.
در اين هنگام فرزند زبير سرش را به طرف بالا برد و گفت: اگر اين درخت خرما، داراي خرماي تازه بود و ما از آن مي خورديم بجا بود.
امام حسن (علیه السلام) به او فرمود: مثل اينكه خرما مي خواهي؟
او گفت: آري.
امام حسن (علیه السلام) دست به طرف آسمان بلند كرد و به سخني كه فهميده نشد، دعا نمود
هماندم درخت سبز گرديد و داراي برگهاي تازه و خرماهاي تازه گرديد..
سارباني كه در آنجا بود و شتران خود را به كاروانيان كرايه داده بود، وقتي كه اين منظره را ديد، گفت: به خدا اين جادو است.
امام حسن (علیه السلام) به او فرمود: واي بر تو! اين جادو نيست، بلكه دعاي مستجاب پسر پيغمبر صلی الله علیه و آله وسلم مي باشد.
آنگاه بعضي از حاضران از آن درخت بالا رفتند و هر چه خرما داشت چيدند به طوري كه براي همه حاضران كفايت نمود.
اصول کافی،باب مولد الحسن بن علي (ع)، حديث 4، ص 462 -ج 1.
برخورد امام مجتبی علیه السلام با همسایه یهودی
امام حسن مجتبی علیه السلام بسیار با گذشت و بزرگوار بود و از ستم دیگران چشم پوشی می کرد.
بارها پیش می آمد که واکنش حضرت به رفتار ناشایست دیگران، سبب تغییر رویه فرد خطاکار می شد.
در همسایگی ایشان، خانواده ای یهودی می زیستند. دیوار خانه یهودی، شکاف برداشته و نجاست از منزل او به خانه امام نفوذ کرده بود. مرد یهودی از این ماجرا با خبر شد. روزی زن یهودی برای درخواست نیازی به خانه آن حضرت رفت و دید که شکاف دیوار سبب شده است که دیوار خانه امام نجس شود. بی درنگ، نزد شوهرش رفت و او را آگاه ساخت. مرد یهودی نزد حضرت آمد و از سهل انگاری خود پوزش خواست و از اینکه امام، در این مدت سکوت کرده و چیزی نگفته بود، شرمنده شد. امام برای اینکه او بیش تر شرمنده نشود، فرمود: «از جدم رسول خدا(ص) شنیدم که گفت به همسایه مهربانی کنید». یهودی با دیدن گذشت و برخورد پسندیده ایشان به خانه اش برگشت و دست زن و بچه اش را گرفت و نزد امام آمد و از ایشان خواست تا آنان را به دین اسلام درآورد.
شهیدی، محمد حسن، تحفة الواعظین، ج۲، ص۱۰۶
منظورازحشرباپیامبر(ص)
علامه حسن زاده آملي:
غرض آن كه مرحوم آقاي شعراني درباره حشر دربهشت ومحشور شدن با بهشتي ها مي فرمود كه محشور شدن با پيامبر (ص) يعني حشر با حقيقت رسول الله واين با حشر كه عوام بر سر زبان دارند فرق دارد،
آن گاه مثال ميزد و ميفرمود : الان عده اي خدمت آيت الله بروجردي مي روند .
ودر محضرش مينشينند و حتي دستش را ميبوسند و شايد شبانه روز در كنارش هم باشند ، چنين كساني محشور با آقاي بروجردي اند و ظاهرا با او حشر و نشر دارند ،
آيا شما چنين حشر ميخواهيد يا حشر علمي و معنوي ؟
آن حشر كه ميگوييم خدايا مارا با محمد و آل محمد (ص) محشور بدار ،بدان معناست كه ما را با صفات و حقيقت آنها محشور فرما ، ما را بر اسرار قرآن و مقامات بهتر توفيق ارزاني دار ، ما چنين حشر را ميخواهيم ؛ منظور حشر جسماني نيست .