زندگینامه شیطان(قسمت دوم)
به خاطر عبادتهای زیاد حارث در درگاه خداوند بود که به او مقامی عطا شد همانند فرشتگان و تا جائی بالا رفت که در زمره فرشتگان قرار گرفت.
او از این جایگاه به قدری احساس غرور و خود بزرگ بینی میکرد که با خود فکر میکرد:
اگر یک روز جایگاه من را به کسی دیگر واگذار کنند من از او اطاعت نمیکنم.
در روایت آمده که این امتیاز و افتخار بخاطر آن به او رسید که شش هزار سال خداوند تبارک و تعالی را عبادت و بندگی کرده بود .
ابلیس از جنس فرشتگان نبود اما فرشتگان او را فرشته میدانستند و نمیدانستند او از جنس آنها نیست،
ولى خداوند متعال میدانست که چنین نیست.
این جریان ادامه یافت تا در جریان سجده بر آدم، راز پنهان ابلیس آشکار گشت.
روزی ملائکه در لوح دیدند که به زودی یکی از مقربان درگاه الهی به نفرین ابدی گرفتار خواهد شد…
پس از حارث با اصرار خواستند که آنها را دعا کند که هیچ یک از ایشان به این بلا مبتلا نشود.
وی در جواب گفت: این قضیه به من و شما مربوط نیست.
ملائکه باز اصرار کردند. او نیز دعا کرد و گفت: خدایا! ایشان را ایمن گردان، ولی خودش را به سبب غروری که داشت، فراموش کرد.
لذت های یواشکی
نیتِ مومن
امام صادق(علیه السلام):
گاهى مؤمنى در روز تصميم مى گيرد كه در شب نماز شب بخواند، ولى خوابش مى برد و موفق به خواندن نماز شب نمي شود خداوند به دليل همان نيت و قصدش براى او اجر نماز شب را ثبت مى فرمايد و براى نفس هايش ثواب تسبيح و براى خوابش ثواب صدقه مى دهد.
ميزان الحكمة، ج ۱۰، ص ۲۸۰
اسلام به دروغ نیازی ندارد...
استادشهیدمطهری(ره):
برای حق باید از حق استفاده کرد.
معنی این حرف این است: اگر من بدانم چنانچه یک حرف ناحق و نادرست، یک دروغ بگویم یا یک حدیث ضعیف، حدیثی که خودم میدانم دروغ است برای شما بخوانم همین امشب همه گنهکارانِ شما توبه میکنند و همه شما نمازشب خوان میشوید، [در عین حال] اسلام به من چنین کاری را اجازه نمیدهد.
آیا اسلام اجازه میدهد ما دروغ بگوییم که مردم برای امام حسین اشک بریزند؟ آن که میشنود که نمیداند دروغ است،اشک ریختن برای امام حسین هم که شک ندارد اجر و ثواب دارد، آیا اسلام اجازه میدهد؟ ابداً.
اسلام نیازی به این دروغها ندارد. حق را با باطل آمیختن، حق را از میان میبرد. وقتی انسان حق را ضمیمه باطل کرد، حق دیگر نمیایستد، خودش میرود. حق تاب اینکه همراه باطل باقی بماند ندارد.
سیری درسیره نبوی،ص ۱۲۳
تلنگر...
مردی به سرعت و چهارنعل با اسبش می تاخت.
اینطور به نظر می رسید که به جای بسیار مهمی میرفت.
مردی که کنار جاده ایستاده بود , فریاد زد : کجا می روی ؟
مرد اسب سوار جواب داد :
نمی دانم از اسب بپرس !
این داستان زندگی خیلی از مردم است .
آنها سوار بر عادتها و باورهای غلطشان می تازند ، بدون اینکه بدانند به کجا می روند .
زندگینامه شیطان(قسمت اول)
شیطان که بود و چگونه به محفل فرشتگان و آسمان راه یافت؟
نام اصلی وی حارث (حرث) بوده که به خاطر عبادتهای طولانی مدتش، او را عزازیل یعنی عزیز خدا، میگفتند.
اما پس از تکبر و خودبینیاش، ابلیس نامیده شد، یعنی کسی که از رحمت خدا مایوس گردید و از فرمان الهی سرپیچی کرد.
درمورد پیشینه او چنین گفتهاند که :
خداوند متعال قبل از آفرینش آدم، موجودات دیگری خلق نموده بود به نام جن که حارث یکی از آنها بوده و در زمین زندگی میکرد .
تا اینکه این مخلوقات به سرکشی، فساد، قتل و خونریزی دربین خود و قوم نسانس (قوم قبل از وجود انسانها) پرداختند.
وقتى که فتنه و فساد، کشت و کشتار در میان آنان برپا شد.
در این هنگام خداوند اراده کرد که آنان را نابود فرماید، بهمین خاطر عده اى از ملائکه را فرستاد تا با شمشیرهاى خود با آنها جنگیدند و همه آنها را کشتند.
در این میان ، شیطان جان سالم به در برد و از مرگ نجات پیدا کرد و به دست ملائکه اسیر شد.
به فرشتگان گفت : من ، از جمله مؤمنان هستم (و در فتنه و فساد شرکت نداشتم .) شما تمام خویشان و هم نوعان مرا کشتید و من تنها ماندم.
مرا با خودتان به آسمان ببرید، تا در آن جا با شما باشم و خداى خود را عبادت کنم .
فرشتگان از خداوند جویاى تکلیف شدند. خداوند به آنها اجازه داد که او را به آسمان ببرند.
زمانى که به آسمان رسید به گردش در آسمان ها و بررسى پرداخت،در آن میان لوحى را دید که چیزهایى بر آن نوشته شده ؛
نوشته بود:
« من پاداش هیچ عمل کننده اى را ضایع نمى کنم ؛ بلى ،
کسى که کارى کند و اراده دنیا نماید، خدا دنیا را به او مى بخشد و کسى که آخرت را بخواهد، خداوند او را به آرزویش مى رساند.
و کسى که پاداش آخرت را بخواهد به او برکت مى دهیم و بر نتیجه اش مى افزاییم و آنها که فقط مال دنیا را مى طلبند، کمى از آن به آنها مى دهیم ، اما در آخرت هیچ نصیبى ندارند»
حکم گوش دادن حائض به قرائت آیات سجده
آیا گوش دادن به قرائت آیات سجده بر زن حائض حرام است؟
تاوان دل سوزاندن!
ﺣﺠت ﺍﻟﺎﺳﻠﺎﻡ والمسلمین فاﻃﻤﻰ ﻧﻴﺎ:
ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺻﺎﻟﺤﺎﻥ ﺑﺮﺍﻳﻢ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩ: ﭘﻴﺮﺯﻧﻰ ﺁﻣﺪ ﺧﺪﻣﺖ ﺣﺎﺝ ﺷﻴﺦ ﺭﺟﺐ ﻋﻠﻰ ﺧﻴﺎﻁ ﺗﻬﺮﺍﻧﻰ ﻛﻪ ﺍﻫﻞ ﻣﻜﺎﺷﻔﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺁﻗﺎ ﭘﺴﺮﻡ ﺟﻮﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﺮﻳﺾ ﺷﺪﻩ ﻫﺮﭼﻪ ﺣﻜﻴﻢ ﻭ ﺩﻭﺍ ﻛﺮﺩﻩﺍﻡ ﺑﻰ ﻓﺎﻳﺪﻩ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻃﺒﺄ ﺟﻮﺍﺑﺶ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ؛ ﻳﻚ ﻓﻜﺮﻯ ﺑﻜﻨﻴﺪ.
ﺻﺎﺣﺒﺎﻥ ﻣﻜﺎﺷﻔﻪ ﻣﻰ ﺩﺍنند ﻛﻪ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﮔﺎﻫﻰ ﺣﺎﻝ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﻜﺎﺷﻔﻪ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﮔﺎﻫﻰ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﺍﻳﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻣﻜﺎﺷﻔﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺍﻳﻦ ﺍﺋﻤﻪ ﻣﻌﺼﻮﻣﻴﻨﻨﺪ ﻛﻪ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺩﺭﺍﻳﻦ ﺣﺎﻝ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺑﻘﻴﻪ ﮔﺎﻫﻰ ﺳﻴﻤﺸﺎﻥ ﻭﺻﻞ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﻭﮔﺎﻫﻰ ﻧﻤﻰ ﺷﻮﺩ.
ﮔﻔﺖ:ﺣﺎﺝ ﺷﻴﺦ ﺭﺟﺐ ﻋﻠﻰ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﺳﺮﺣﺎﻝ ﺑﻮﺩ. ﺷﻴﺦ ﺳﺮﺵ ﺭﺍ ﭘﺎﺋﻴﻦ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻟﺤﻈﺎﺗﻰ ﺗﺎﻣﻞ ﻛﺮﺩ، ﺑﻌﺪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﭘﺴﺮﺕ ﺳﻠﺎّﺥ ﺍﺳﺖ؟
ﮔﻔﺖ: ﺑﻠﻪ. ﺷﻴﺦ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺧﻮﺏ ﻧﻤﻰ ﺷﻮﺩ.
ﮔﻔﺖ: ﭼﺮﺍ؟ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺑﺨﺎﻃﺮﺍﻳﻨﻜﻪ ﮔﻮﺳﺎﻟﻪ ﺍﻯ ﺭﺍ ﺟﻠﻮﻯ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻛﺸﺘﻪ.
ﻭ ﭘﺴﺮ ﺷﻤﺎ ﺩﻭ ﺳﻪ ﺭﻭﺯ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺯﻧﺪﻩ ﻧﻴﺴﺖ، ﺩﻝ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪﻩ ﺁﻧﻬﻢ ﺩﻝ ﻳﻚ ﺣﻴﻮﺍﻧﻰ ﻭ ﺁﻧﻬﻢ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺁﻩ ﻛﺸﻴﺪﻩ ﻭ ﻣﻴﻤﺮﺩ. ﻣﺎﺩﺭ ﺟﻮﺍﻥ ﮔﻔﺖ: ﺁﺷﻴﺦ ﻳﻚ ﻛﺎﺭ ﺑﻜﻦ ﭘﺴﺮﻡ ﻧﻤﻴﺮﺩ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﮔﺮﻳﻪ ﻛﺮﺩ.
ﺁﺷﻴﺦ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺁﺧﻪ ﻣﻦ ﭼﻪ ﻛﺎﺭﻛﻨﻢ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﻛﻪ ﻧﻴﺴﺖ. ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺩﻝ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪﻩ ﻭ ﺁﻩ ﺁﻥ ﺣﻴﻮﺍﻥ ﮔﺮﻓﺘﻪ …ﻭ ﺑﻌﺪ ﺁﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﻫﻢ ﻣﺮﺩ.
ﺑﺒﻴﻨﻴﺪ ﺍﻳﻦ ﺩﻝ ﻳﻚ ﺣﻴﻮﺍﻧﻰ ﺭﺍ ﺳﻮﺯﺍﻧﻴﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﺗﻮ ﺩﻝ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻛﻪ ﺍﺷﺮﻑ ﻛﺎﺋﻨﺎﺕ ﺍﺳﺖ ﻣﻰ ﺭﻧﺠﺎﻧﻰ ﻭﺑﺪﺭﺩ ﻣﻰ ﺁﻭﺭﻯ، ﻭﺍﻯ ﺑﺤﺎﻝ ﺁﻥ ﺁﺩﻡ ﻫﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﺩﻝ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺴﻮﺯﺍﻧﻨﺪ، ﺟﻮﺍﺏ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﭼﻪ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﺪﻫﻨﺪ. ﺍﻯ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﻮﺍﻇﺐ ﺑﺎﺷﻴﺪ…..
دریوزه گری صوفیان
صوفیان نخستین گدایی کردن را به خاطر ذلت نفس یا توکل به خدای متعال آغاز کردند.
اما به مرور این اعتقاد دستمایه شکم بارگان صوفی شد و غایت گدایی صوفیه که تربیت نفوس بود از بین رفت و انحرافی به نام “سوال” یا همان تکدیگری در تصوف نهادینه شد.
“تکدیگری"، “سوال” یا “فتوح” از جمله آداب صوفیه بود که در میان این فرقه به مرور شکل گرفت.
این کار در پی اعتقاد صوفیه به پست بودن دنیا یا تربیت نفوس دراویش شکل گرفت.
به همین دلیل عدهای از صوفیه از این کار دفاع کردهاند. از جمله ایشان ابونصر سراج طوسی است. او در این باره میگوید:
«و کان بعض الصوفیه ببغداد لا یکاد ان یاکل شیئا الا بذل السوال. فسئل عن ذلک؛ فقال اخترت ذلک لشده کراهیه نفسی ذلک.[اللمع، ص 191]
بعضی از صوفیه در بغداد چیزی نمیخوردند مگر از طریق خوار شمردن نفس بوسیله سوال (گدایی) کردن.
از ایشان درباره آن سوال شد. گفت: به خاطر شدت کراهت نفسم از آن، آن را برگزیدم.» وی همچنین با بکارگیری واژه “فتح” و با تعبیر “فی ذکر آدابهم اذا فتح علیهم شیءٌ من الدنیا” به توضیح این نکته میپردازد که اهل تصوف از روی آوردنِ دنیا به آنان بیمناکاند و آن را “محنتی عظیم” میشمارند.[همان، صص 193 و 194]
بنابراین برخی از صوفیه کسب و کار را رها کرده و به گدایی و درخواست از مردم روی آوردند.
سوال کردن صوفیه از مردم به مرور منشا آفاتی از قبیل تن پروری و بیکارگی صوفیان شد و ذلت نفسی که هدف نهایی صوفیان از تکدیگری بود، بر اثر تکرار گدایی، از بین رفت و شکمبارگان صوفی به گدایی دائمی مشغول شدند.
پینوشت:
سراج طوسی ابونصر، اللمع فی التصوف، تصحیح نیکلسون، جهان، تهران، بیتا
از بین رفتن جملهٔ گناهان
حضرت آیت الله بهجت(ره):
صلوات منهدم کننده ی گناهان است.
این روایت در کتاب « جامع الاخبار »
از رسول اکرم (ص) نقل شده است: « مَن صَلَّی عَلَیَّ مَرَّةً ، لَم یَبقِ لََهُ مِن ذُنُوبِه ذَرَةً »
هرکس یک بار بر من صلوات بفرستد ، یک ذره از گناهانش باقی نمی ماند .
نکته های ناب از آیت الله بهجت، ص6
قضای نماز صبح رو اول بخوانیم یا نماز ادای ظهر و عصر را؟
دعای ما به کجا میرود و چه می شود؟
دعــای خـروج از مــاهصـفـــر
بِسْمِ اللہِ الرَّحْمَنِ الرَّحیم
یا سَیّدُ یا سَیّدُ یا صَمَدُ یا مَنْ لَهُ الْمُسْتَنَدُ اِجْعَلْ لی فَرَجاً وَ مَخْرَجاً مَمّا اَنا فیهِ وَاکْفِنی فِیهِ وَ اَعُوذُبِکَ بِسْمِ اللهِ التّامّاتِ
یا اَللهُ یا اَللهُ یا اَللهُ یا رَحْمنُ یا رَحْمنُ یا رَحیمُ یا خالِقُ یا رازِقُ یا بارِیُ یا اَوَّلُ یا آخِرُ یا ظاهِرُ یا باطِنُ یا مالِکُ یا قادِرُ یا واهِبُ یا وَهّابُ یا تَوّابُ یا حَکیمُ یا سَمیعُ یا بَصیرُ یا غَفورُ یا رَحیمُ یا غافِرُ یا شَکُورُ یا عالِمُ یا عادِلُ یا کَریمُ یا رَحیمُ یا وَدودُ یا غَفورُ یا رَؤفُ یا وِتْرُ یا مُغیثُ یا مُجیبُ یا حَبیبُ یا مُنیبُ یا رَقیبُ یا مَعیدُ یا حافِظُ یا قابِضُ یا حَیُّ یا مُعینُ یا مُبینُ یا جَلیلُ یا جَمیلُ یا کَفیلُ یا وَکیلُ یا دَلیلُ یا حَیُّ یا قَیّومُ یا جَبّارُ یا غَفّارُ یا حَنّانُ یا مَنّانُ یا دَیّانُ یا غُفْرانُ یا بُرْهانُ یا سُبْحانُ یا مُسْتَعانُ یا سُلْطانُ یا اَمینُ یا مُؤمِنُ یا مُتَکَبِّرُ یا شَکُورُ یا عَزیزُ یا عَلیُّ یا وَفِیُّ یا قَویُّ یا غَنیُّ یا مُحِقُّ یا اَمینُ
سه چیز وابسته به سه چیز دیگر
امام رضا علیه السلام :
خداوند سه چيز رابه سه چيزديگر مربوط كرده است و به طورجداگانه نمىپذيرد.
1. نماز را با زكات ذكر كرده است ،هركس نماز بخواند و زكات ندهد نمازش پذيرفته نيست .
2. نيز شكرخود و شكر از والدين را با هم ذكر كرده است . از اين رو هركس از والدين خود قدردانى نكند از خدا قدردانى نكرده است .
3. نيز در قرآن سفارش به تقوا و سفارش به ارحام(نزدیکان) در كنار هم آمده است. پس اگركسى به خويشاوندانش رسيدگى و احسان ننمايد، با تقوا محسوب نمىشود.
عيون اخبارالرضا ج۱ ص ۲۵۸
فضائل زيارت عاشورا
فضائل زيارت عاشورا بر حسب آن چه در فرمايش حضرت امام محمّد باقر (عليه السلام) و حضرت صادق (عليه السلام) در روايت علقمه و صفوان است، بيست و دو امر است:
اوّل: ثواب دوازده هزار حج.
دوّم: ثواب هزار هزار جهاد.
سوم: ثواب دو هزار هزار عمره كه همه ى آن ها را با حضرت رسول (صل الله عليه و اله) و ائمه طاهرين (عليه السلام) بجا آورده باشد.
چهارم: ثواب مصيبت هر پيامبرى از اوّلين تا آخرين.
پنجم: ثواب مصيبت هر رسولى.
ششم: ثواب مصيبت هر وصيّى تا روز قيامت.
هفتم: ثواب مصيبت هر صدّيقى تا روز قيامت.
هشتم: ثواب هر شهيدى تا روز قيامت.
نهم: بلندى مقام او صد هزار هزار درجه.
دهم: نوشته شدن هزار هزار حسنه.
يازدهم: محو شدن هزار هزار گناه.
دوازدهم: رسيدن به درجه ى شهداى با آن حضرت تا حدّى كه به هيئت آن ها محشور شود، و در مقامات آن ها داخل گردد.
سيزدهم: ثواب زيارت هر پيامبرى.
چهاردهم: ثواب زيارت هر رسولى.
علت افضلیت زیارت امامرضا(علیه السلام)از زیارت امامحسین(علیه السلام)
علی بن مهزیار نقل میکند از امام هادی(علیه السلام)پرسیدم: فدایت شوم زیارت امام رضا (علیه السلام)افضل است یا زیارت امام حسین (علیه السلام)؟
آن حضرت فرمود: «زیارت پدرم افضل است؛ زیرا امام حسین (علیه السلام) را هر گروهی از مردم زیارت میکنند؛ ولی پدرم را زیارت نمیکند، مگر شیعیان خاص و خالص ما.
کلینی، اصول کافی، ج9، ص335، طبع دارالحدیث.
رفع فقر
شخصی به محضر رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد و از فقر خود شکایت کرد.
حضرت به او فرمود : هر وقت داخل خانه ات شدی،
- سلام کن هرچند کسی در خانه نباشد
- بر من صلوات بفرست.
- سپس سوره قل هو الله احد را یک مرتبه بخوان ، تا فقرت برطرف شود.
آن مرد چنین کرد و چیزی نگذاشت که آن قدر رزق و روزی اش زیاد شد که به همسایگانش نیز کمک مالی می کرد.
اسرار الصلاه، میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، ص 262
جرعه ای ازکلام شهید...
اگر از دست کسی ناراحت هستید
دو رکعت نماز بخونید و بگویید:
خدایا!
این بنده تو حواسش نبود
من ازش گذشتم
تو هم بگذر…
شهید حسن باقری