۱۰ توصيه آيتاللهالعظمی مكارم به زائران اربعین
حضرت آیت الله مکارم شیرازی در توصیه هایی ضروری به زائران اربعین تصریح کردند: از هر گونه اهانت به مقدّسات ديگران پرهيز كنند بخصوص اينكه گروههايى از مذاهب گوناگون در اين مراسم شركت دارند.
به گزارش خبرگزاری«حوزه»، توصیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی به زواراربعين و عاشقان حسينى(ع) بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحيم
بحمدالله امسال استقبال از مراسم اربعين پرشكوه حسينى از هر سال بيشتر و پرشورتر است، اين مراسم نه تنها از نظر عدد شركتكنندگان در دنيا نظير ندارد، بلكه از نظر مسائل عاطفى فوق العاده گسترده و ايثارها و فداكارىها بىنظير است.
براى برگزارى هر چه بهتر اين مراسم تأكيد مىكنم كه زوار عزيز امور زير را دقيقاً در نظر بگيرند:
1_ نظم را در همه حال رعايت كنند كه سبب نجات از هر گونه حادثه ناگوارى است.
2_ رعايت نظافت، سبب آبرومندى اين مراسم و نجات از انواع بيمارىهاست.
3_ زوار عزيز وقت نماز را كاملاً رعايت كنند، چرا كه نماز ستون خيمه دين و شرط قبولى زيارت و همه اعمال است.
4_ از ورود در عراق بدون پاسپورت و ويزا جداً بپرهيزند كه اين كار شرعاً جايز نيست و براى انجام زيارت مستحب هرچند بسيار مؤكّد باشد نمىتوان مرتكب حرام شد.
5_ همگى مراقب افراد ناتوان، بيماران، سالمندان و كودكان باشند و از هر گونه كمكى به آنان دريغ نكنند.
6_در اهداف اين قيام پرشكوه حسينى زياد بينديشند و روح و جان خود را با آن هماهنگ سازند.
7_ ان شاء الله سعى كنند اين مراسم، انسان تازهاى از آنها بسازد و هر گونه خلق و خوى بد و عمل نادرست را از خود دور سازند و با آب توبه روح و جان خود را بشويند.
8_ از هر گونه اهانت به مقدّسات ديگران پرهيز كنند بخصوص اينكه گروههايى از مذاهب گوناگون در اين مراسم شركت دارند.
9_ زيارت خود را در كنار مرقد نورانى سالار شهيدان طولانى نكنند و جاى خود را به سرعت به ديگران بدهند تا در ثواب آنها نيز شريك باشند.
براى ظهور حضرت مهدى(ارواحنا فداه) و نجات همه كشورهاى اسلامى از شرّ اشرار و سعادت و سربلندى مسلمين دعا كنند.
آداب خوابیدن دراسلام
اقسام خواب:
۱- انبیا که روی کمر میخوابند وچشمانشان خواب نمےرود.
۲- مومن که مقابل قبله برسمت راست مےخوابد.
۳. پادشاهان که برسمت چپ مےخوابند.
۴. ابلیس و شیاطین و برادرانش که بر روی صورت و شکم مےخوابند.
بهترین نوع خوابیدن:
آن است که در رساله ی ذهبیه آمده به این صورت که انسان ابتدا کمی روی شانه ی راست دراز بکشد و بعد روی شانه ی چپ بخوابد و زمانی هم که قصد بیدار شدن دارد مدت روی شانه ی راست دراز بکشد. یعنی ابتدا و انتهایش باید سمت راست باشد.
بدترین نوع خوابيدن:
خواب روی شکم. این خواب شومی است و بسیار مذمت شده است.روایت داریم که اگر دیدید کسی روی شکم خوابیده او را بیدار کنید چون این خواب ابلیس است.
زمان هایی که خوابیدن کراهت و ضرر دارد
۱- ما بین الطلوعین (بین اذان صبح و طلوع آفتاب)
۲- خوابیدن بین نماز مغرب و عشاء
۳- خوابیدن بعد از نماز عصر
۴-خوابیدن بین نماز شب و نماز صبح
محل خواب:
۱- تنها خوابیدن به شدت نهی شده است.تا حدی که پیامبر می فرمایند کسی که تنها بخوابد ملعون است.
۲- خوابیدن روی بامی که دیوار نداشته باشد نهی شده است.
۳- خوابیدن با دست و دهان کثیف و نشسته نهی شده است.
توصیه هایی در روایات در مورد خواب:
۱- زمان خواب پاها به سمت قبله باشد.
۲- دست را زیر گونه بگذارید
۳- خود را عادت دهید که هنگام خواب لب ها را باز کنید تا بخارات از دهان خارج شود.
۴- پنبه گذاشتن در گوش
۵- رفتن به دستشویی قبل از خواب
۶- وضو گرفتن قبل از خواب
۷- مسواک زدن قبل از خواب
منابع:
علل الشرايع،ج ٢ ،ص ٢٨٤
حلية المتقين باب هشتم فصل چهارم
طب اهلبیت س, استاد ایزدی
تاثیر گذاری یک جمله،برای ترک نشدن نماز شب
در حالات مرحوم شیخ جعفر کبیر کاشف الغطاء آمده است :
در یکی از شبها که برای عبادت برخاست ، فرزند جوانش را از خواب بیدار کرد و فرمود: بلند شو به حرم مطهّر مشرّف شده و در آنجا نماز بخوانیم.
آقا زاده ،بناچار از جا برخاست و وضو گرفت و با هم راه افتادند.
کنار درِ صحنِ مطهّر که رسیدند، آن جا مرد فقیری را دیدند که نشسته و دست نیاز به طرف مردم دراز کرده است.
آن عالم بزرگوار ایستاد و به فرزندش فرمود:
این شخص در این وقتِ شب برای چه این جا نشسته است ؟
آقا زاده گفت : برای گدایی از مردم .
فرمود: به نظر تو،چه مقدار ممکنه،مردم به این شخص کمک کنند؟
گفت : احتمالاً یک تومان (به پول آن زمان ).
مرحوم کاشف الغطاء فرمود: فرزندم ! درست فکر کن و ببین:
این آدم برای مبلغ بسیار اندک و کم ارزش دنیا (آن هم شاید)، در این وقت شب از خواب و آسایش خود دست برداشت و آمد در این گوشه نشست و دست ذلالت به سوی مردم دراز کرد!
آیا تو، به اندازه این شخص ، به وعده های خدا درباره شب خیزان و متهجّدان اعتماد نداری که فرموده است:
هیچ کس نمی داند چه پاداشهای مهمّی که مایه روشنی چشمهاست برای آنها نهفته شده آن فرزند جوان از شنیدن این گفتار پدرِ زنده دل خود چنان تکان خورد که تا آخر عمر از شرف وسعادت بیداری آخر شب برخوردار بود و نماز شبش ترک نشد…
شب مردان خدا،ص۴۴،۴۵
حکم شستن لباسهای نجس درماشین لباسشویی
سوال: اگر در لباسی که توسط ماشین لباسشویی شسته شده آثار نجاست مانده باشد، آیا خود این لباس و لباسهای دیگری که در ماشین لباسشویی بودهاند نجس هستند؟
پاسخ :
آیه الله خامنهای (مد ظله العالی): اگر عین نجاست باقی مانده باشد، نجس هستند و الا اگرجرم نداشته و صرف رنگ باشد که با شستن از بین نمیرود و تطهیر لازم انجام گرفته، لباسها محکوم بهطهارت هستند.
توجه داشته باشید اگر شستن لباسشویی به گونهای باشد که بعد از زوال عین نجاست، آب متصل به لوله درداخل ماشین لباسشویی به لباسها و همه قسمتهاى داخل ماشین برسد و از آن جدا و خارج شود، محکوم به
طهارت است.
آیه الله سیستانی(مد ظله العالی): اگر فقط رنگ نجاست باقی مانده باشد، هم لباسها وهم لباسشویی پاک هستند.
آیه الله مکارم شیرازی(مد ظله العالی): هرگاه چیز نجسی را بشویند و عین نجس برطرف شود اما بو یا رنگآن بماند ضرری ندارد و اگر شک کند عین نجس مانده یا نه، باید بیشتر بشوید تا یقین کند ازبین رفته است و اگر واقعا عین نجاست باقی مانده لباس و لباسشویی نجس است.
آیه الله نوری همدانی(مد ظله العالی): در صورتی که مکلف شک در پاک شدن و تطهیر لباس مذکور داشته باشد،
محکوم به نجاست است.
زنجیر شيطان
روزی شخصی شیطان را در حالي كه مشغول بافتن زنجير بود در خواب دید.
بعضی از زنجیرها خیلی محکم و ضخیم بودند، اما برخی دیگر قدری نازک و برخی هم بسیار نازک!
از شيطان سوال كرد: اینها را برای چه میبافی و چرا برخی از آنها ضخیم و محکم هستند و بعضی نیز نازک؟
شیطان جواب داد: این زنجیر ضخیم را که میبینی، برای شیخمرتضی انصاری است كه تاکنون نتوانستهام به هیچ طریقی فریبش بدهم و هیچیک از دامهایم برای او کارساز نبوده است؛ این زنجیری که قدری نازک است، برای فلانکس است و آن یکی که نازکتر است، برای شخص دیگری است. در این هنگام آن مرد دربارهٔ زنجیر خودش پرسید و شیطان پاسخ داد : تو به زنجیر نیازی نداری و با یک اشاره بهسوی من خواهی آمد.
این حکایتِ بسیاری از ما انسانهاست که خود را به ارزانی و سهولت در دام شیطان میاندازیم و اشارهای از طرف شیطان برای ما کافی است تا از او تبعيت كنيم!
دینداری در آخر الزمان
پیامبر در اواخر عمر خود اصحاب را جمع کردند و فرمودند:
زمانی بر مردم بیاید که اخلاق انسانی از آنان رخت بربندد چنانکه اگر نام یکی را بشنوی بِه از آن بود که آن را ببینی یا اگر او را ببینی به از آن است که او را بیازمایی. چون او را بیازمایی، حالاتی زشت و ناروا در او مشاهده کنی . دینشان پول و قبله گاهشان زنانشان شود. برای رسیدن به اندک نانی پیش هرکسی کرنش کنند نه خود را در پناه اسلام دانند و نه به کیش نصرانی زندگی کنند . بازرگانان و کاسبان شان رباخوار و فریبکار ، و زنانشان خود را برای نامحرمان بیارایند. در آن هنگام اشرارشان بر آنها چیره گردند و هر چه دعا کنند به اجابت نرسد .
بحارالانوار ج۷۷ ص۳۶۹
۱۵ عقوبت سبک شمردن نماز
حضرت زهرا سلام الله عليها از رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم، سوال کرد: کسي که نمـازش را سبک مي شمارد چه زن باشد و چه مرد باشد، چه هست بر ايشـان.
فرمود: يا فاطمه کسي که نمازش را سبک بشمارد از مردها و زنها، خـدا او را به ۱۵ خصلت مبتلا مےکند ( خيلي تهديد کننده است )،شش تا در زندگـي دنيــــا
و سه تا در وقت مـرگ و سه تا در قبـر و بـرزخ و سه تاي ديگر در قيامت است وقتي از قبرش خارج ميشود.
اما شش خصلتي که خدا پيش ميآورد در دنيا براي کساني که نمــاز را کوچک مي شمارند:
1_خدا برکت را از عمر او بر مےدارد
2_ برکت را از روزيشــان هم بــر ميدارد.
3_خداي متعال سيمـاي صالحان را ازاو بر مےگيرد.
4_ هر عملي کہ انجام مےدهد از اعمال خير و عبادات، اجري به آن داده نمےشود.
5_ دعای او مستجاب نمےشود.
6_ از دعاي صالحان هم بي بهره مےشود
سه بلای هنگام مردن:
1_با ذلت و خوری مےمیرد.
2_با گرسنگی مےمیرد
3_با تشنگی و حالت عطشِ او طوری است که اگر از نهرهای دنیا بیاشامد سیراب نمےشود.
سه بلایی که در قبر به او مےرسد:
1_ مَلکی در قبر او گماشته مےشود که او را زجر مےدهد.
2_ قبر برایش تنگ مےگردد.
3_ قبرش تاریک و در ظلمت است
سه بلای روز قیامت :
1_مَلکی او را بر صورتش می کشاند و مردمان به او می نگرند.
2_دیگر آن که در حسابش سخت گیری مےشود.
3_خداوند نظر رحمت به او نمےفرماید و او را پاکیزه نمےکند و برایش عذاب دردناکی است.
کتاب صلوات مستدرک نقل از فلاح السائل سیدبن طاووس.
امام هم شاهد اعمال ماست.
-آیت الله حقشناس(رحمة الله علیه):
«ای حبیب مکرم من!
به مردم بفرما: عملی که شما انجام میدهید، خدای متعال میبیند، نه اینکه میداند؛ رسول محترم من میبیند، مومنان که ائمه(ع) هستند، میبینند.
امام باقر(ع) فرمودند: «تُعرِضُ الأعْمالُ عَلی رَسُولِ الله(ص)»
بندگان، چه ابرار و چه فجّار، در هر روز در هر صبح، به محضر پیامبر مکرّم(ص) عرضه میشود.
«فَأحذَرُوهَا» خب! عمل شما را خدا میبیند و در محضر و حضورپروردگار متعال هستید. رسول اکرم(ص) هم میبیند، ائمه(ع) هم میبینند، پس برحذر باشید و از اعمالتان مواظبت کنید.»
مواعظ/ج۱،ص121
جاماندههای اربعین به چه فکر کنند؟!
دیدار مردگان با خانواده در دنیا
عبد الرحیم قصیر می گوید: « از امام سوال کردم: آیا روح مومن به دیدار خانواده اش می آید ؟
فرمود: بله از خداوند اجازه می گیرد ٬ خداوند نیز به او اجازه می دهد و دو تا فرشته به همراه او می فرستد به صورت بعضی از پرندگانی که روی دیوار می نشینند به دیار آنان می آید و به ایشان نگاه می کنند و کلامشان را می شنوند.
اسحاق بن عمار می گوید : « به امام موسی کاظم (ع) عرض کردم : آیا روح مومن به دیدار خانواده اش می آید ؟
فرمودند : بله. عرض کردم : هر چند وقت یک بار به ملاقات ایشان می آید ؟
فرمودند : به اندازه فضیلت و قدر و منزلتی که هر کدام دارند . بعضی هر روز ٬ بعضی هر دو روز یک بار و بعضی هر سه روز یک بار و هرکدام که منزلتشان کم است هر جمعه. عرض کردم : در چه ساعتی می آیند ؟ فرمودند : هنگام ظهر و مانند آن. عرض کردم : در چه صورت و قیافه ای می آیند ؟ فرمودند : در شکل گنجشک یا کوچکتر از آن . خداوند فرشته ای را هم با او می فرستد تا آنچه مایه خوشحالی اوست به او نشان می دهد و آنچه مایه ناراحتی اوست از او می پوشاند . »
بـحــار ج۶۰ ص۲۵۷
بسته شدن راه نفوذ شیطان درجوانی
آیت الله حق شناس (ره):
اگر در جوانی قرآن بخوانید، قرآن با خون و رگ و پی شما مخلوط می شود.
در مقابل شیطان طوری انسان را وسوسه می کند، انگار از راه جریان خون وارد شده و دارد قلب را وسوسه می کند.
حالا جوانی که قرائت قرآن کرده و کتاب باری تعالی با خونش ممزوج شده است،
کجا شیطان می تواند و قدرت آن را دارد که در رگ های او جاری شود و از درون وسوسه اش کند؟!!
حکم اقتدا به امام جماعت در تشهد
سوال: در تشهد آخر نماز می شود اقتدا کرد؟
پاسخ:
اگر موقعی برسد که امام مشغول خواندن تشهد آخر نماز است، چنانچه بخواهد به ثواب جماعت برسد باید بعد از نیت و گفتن تکبیرةالاحرام بنشیند و تشهد را [1] با امام بخواند؛ ولی نباید سلام را [2] بگوید و باید صبر کند تا امام سلام نماز را بدهد [3] و بعد بایستد و بدون آن که دوباره نیت کند و تکبیرة الاحرام بگوید، حمد و سوره را بخواند و آن را رکعت اول نماز خود حساب کند. [4]
نکته:
کسانی که نمازشان شکسته است و در رکعت دوم نماز جماعت، سلام می دهند، اگر بخواند در رکعت های باقی مانده، نمازی را به امام جماعت اقتدا کنند، می توانند صبر کنند تا امام به رکوع روند و اقتدا کنند که یک رکعت حساب می شود؛ ولی اگر بخواهند موقعی که امام تسبیحات اربعه را می خواند اقتدا کنند، چنانچه می دانند آن قدر فرصت هست که حمد را بخوانند، می توانند اقتدا کنند و گر نه باید صبر کنند تا امام به رکوع رود؛ بنابر این اگر می خواهند قبل از رکوع رفتن امام جماعت اقتدا کنند باید زمانی اقتدا کنند که بتوانند حمد را بخوانند.
———
پی نوشت:
[1]. سیستانی: به قصد قربت مطلقه.
[2]. سیستانی: به احتیاط واجب.
[3]. بهجت: و بنابر احتیاط مستحب در این حال به صورت تجافی بنشیند.
[4]. توضیح المسائل ده مرجع، م 1431؛ خامنه ای، اجوبةالاستفتائات، س 567؛ سبحانی، توضیح المسائل، م 1365.
[5]. بهجت، اقتدای سریع نمازگزاران باعث حفظ اتصال صفوف است.
برگرفته از کتاب «رساله مصور»، ج1
معنای انا قتیل العبره چیست؟
یکی از احادیثی که از امام شهیدان حضرت سید الشهدا حسین بن علی علیه السلام نقل شده این روایت شریف است که حضرت فرمودند: «انا قتیل العبرة لا یذکرنی مومن الا استعبر». تفسیر درست این کلام امام چیست؟
عبارت «أنا قتیل العبره» یا «قتیل العبرات» راجع به امام حسین (ع) بوده و از القاب ایشان است. در جاهای مختلفی از جمله در زیارت اربعین وارد شده است.(1)
ظاهرا جمله بعدی “لا یذکرنی مؤمن الا استعبر” تفسیر جمله “انا قتیل العبرات” است و امام آن لقب را معنا کرده است. پس “من کشته اشکم"، یعنی من کشته شده مظلومی هستم که هر کس به یاد من بیفتد، بی اختیار بر من می گرید. مظلومیت من به این اندازه تأثّر برانگیز است.
علامه مجلسی در معنای این جمله (من کشته اشکم ) می فرماید: هیچ مومنی به یاد من نمی افتد مگر این که گریه می کند یا بغض گلوی وی را می گیرد.(2)
بنا بر این معنای لقب این نیست که “امام کشته شد تا ما بگرییم".
کلمه «العبرة» از ماده «ع ب ر» در زبان عربی به معنای اشک است.(3) یکی از حالات جمع این کلمه «العبرات» است که مورد بحث ما نیز میباشد.
گفتار معروفی وجود دارد که امام حسین(ع) را به عنوان «کشته شدهی اشکها» یاد میکند. برای تبیین و فهم این کلام، روایاتی که این تعبیر در آن نقل شده بیان میشود.
آن صفتی که از امام حسین(ع) نقل شده و ایشان به خود استناد دادهاند، کلمهی اشک به صورت مفرد است که در جملاتی متفاوت نقل شده، از جمله: «من کشته شده اشک هستم؛ هیچ مؤمنی مرا یاد نمیکند، مگر اینکه در مصیبتم اشک میریزد».(4)
«أَنَا قَتِیلُ الْعَبْرَةِ لَا یَذْکُرُنِی مُؤْمِنٌ إلا استعبر»(5)،کلمهی استعبر به معنای جاری شدن اشک است.(6)
بنابر این، معنای روایت چنین است: «من کشته شدهی اشک هستم، مؤمنی مرا یاد نمیکند مگر اینکه اشک بر چشمانش جاری میشود».
اما به کارگیری «العبرة» به صورت جمع؛ یعنی «أنا قتیل العبرات» در متون حدیثی از امام حسین(ع) یافت نشد، بلکه امامان(ع) به ایشان لقب «قتیل العبرات» را دادهاند. به عنوان نمونه، در زیارت اربعین از امام صادق(ع) نقل شده است: «السَّلَامُ عَلَى الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ السَّلَامُ عَلَى … وَ قَتِیلِ الْعَبَرَاتِ …».(7)
هم چنین در روایت دیگری به صورت مفرد نیز به ایشان خطاب شده است؛ امیرالمؤمنین علی(ع) خطاب به امام حسین(ع) فرمودهاند: «یا عبرة کل مؤمن»؛ ای اشک هر مؤمن.(8)
اما در باب معنای «کشته شده اشکها»؛ احادیث فوق میتوانند معنای این تعبیر را به وضوح بیان دارند، به اینکه امام کشته شدهای است که مؤمن یا هر شخص آزادهای این مصیبت را بشنود، محزون و گریان شود و اشکهایش جاری گردد.
عالمان نیز چنین معنایی را برای این تعبیر آوردهاند؛ مانند اینکه طریحی میگوید: «معنای أنا قتیل العبره این است که این مصیبت وقتی بر کسی ذکر شود، آن شخص حالت حزن و اندوه را به خود میگیرد و اشک میریزد».(9) علامه مجلسی میگوید: «قتیل العبرات؛ یعنی کشتهای که اشکها برای آن جاری میشود».(10)
البته این معنایی است که از ظاهر متن و به حسب برخی از روایات به دست میآید. اما هیچگونه حصری بر این معنا نیست و میتوان معانی و تحلیلهای دیگری نیز عرضه داشت که بسیار آموزنده و نشانگر شخصیت امام حسین(ع)، قیام او و آن چه ایشان خواهان آن بوده است، باشد. به همین جهت، به بسیاری از معانی که بین علما و عموم مردم است نیز میتوان استناد کرد و تا زمانیکه آن معنا با این کلمات سازگار باشند و منافات با عقاید دیگر نداشته باشند، قابل پذیرش هستند.
پی نوشت:
_____________
(1) امالی، شیخ صدوق، ص 118؛ منتهی الامال، محدث قمی، ص 538 ؛ بحارالا نوار، علامه مجلسی، ج 44، ص 279.
(2) بحارالانوار، ج 11، ص 356.
(3) ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، محقق و مصحح: فارس صاحب الجوائب، احمد، ج 4، ص 532، دار صادر، بیروت، چاپ سوم، 1414ق.
(4) «أَنَا قَتِیلُ الْعَبْرَةِ لَا یَذْکُرُنِی مُؤْمِنٌ إِلَّا بَکَى»؛ محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 10، ص 311، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، 1408ق.
(5) شیخ صدوق، الأمالی، ص 137، اعلمی، بیروت، چاپ پنجم، 1400ق.
(6) فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، محقق و مصحح: مخزومى، مهدى، سامرائى، ابراهیم، ج 2، ص 129، انتشارات هجرت، قم، چاپ دوم، 1410ق.
(7) شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، محقق و مصحح: موسوی خرسان، حس ن، ج 6، ص 113، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق.
(8) ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، محقق و مصحح: امینی، عبد الحسین، ص 108، دار المرتضویة، نجف اشرف، چاپ اول، 1356ش.
(9) طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، تحقیق: حسینی، سید احمد، ج 3، ص 393، کتابفروشی مرتضوی، تهران، چاپ سوم، 1375ش.
(10) مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 98، ص 355، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.
منبع:سایت پرسمان قرآنی
قانون برای همه...
قانون برای همه، حتی نور چشمیها
شهید مرتضی مطهری:
علی علیهالسلام چقدر حساسیت نشان میدهد که قانون خدا تعطیلبردار نیست ولو در مورد فرزند خودم.
میشنود که عبداللهبنعباس، پسر عموی عزیز و مورد احترامش-که واقعا هم از جهاتی مرد بزرگی بوده ولی بدیهی است که معصوم نبوده- مرتکب خطایی شده.
به علی خبر دادند که ابنعباس، پسر عموی بزرگ، دانشمند و عالم تو، سیاستمدار و مورد اعتماد تو در بیتالمال تصرفی کرده است، از آن تصرفاتی که امروز اصلا کسی آنها را به حساب نمیآورد.
علی علیهالسلام نامهای به او نوشته که این نامه در نهجالبلاغه هست: پسر عباس! من از تو انتظار نداشتم؛ به خدا قسم اگر چنین و چنان بشود و اگر چنین بکنی، با آن شمشیری که به هر کس زدم یکسره به جهنم رفت و حساب و کتابی ندارد، تو را آدم خواهم کرد.
بعد میگوید:
پسر عباس! به خدای عالم قسم اگر حسن و حسین هم چنین کاری بکنند، با همین شمشیر میزنمشان، و میزد. این مقدار حساسیت در مقابل اجرای قانون الهی!
آیندهٔ انقلاب اسلامی ایران، ص۳۱
شنونده خوبی برای کودکانتان باشید...
زماني كه فرزند شما ناراحت است و براي عقده گشايي نزد شما مي آيد ، ممكن است به عنوان مثال بگويد :
- از معلمم متنفرم
- از خاله بدم مياد
- بابا رو دوست ندارم
- ديگه خونه مادر بزرگ نميام
- از خواهرم يا برادرم بدم مياد
و و و و …..
در چنين شرايطي :
نصيحت نكنيد
حالت دفاعي به خود نگيريد
سعي نكنيد فرزندتان را متقاعد كنيد كه اشتباه مي كند
سعي نكنيد نظر او را عوض كنيد
سعي نكنيد در حمايت از ديگران صحبت كنيد.
در چنين مواردي ، شنونده خوبي باشيد احساسش را تایید كنيد. با اين روش هم هوش هيجاني فرزندتان را بالا ميبريد هم فرزندتان به شما اعتماد ميكند. در ادامه به او كمك كنيد راه حلي براي مشكلش بيابد.
سفارش آیت الله جوادی آملی به طلاب و دانشجویان
خداوند جهان را به احسنوجه خلق كرد تا شما به احسن وجه كار كنید. خیلی از كارهاست كه حلال است اما آدم هر كار حلالی را كه انجام نمیدهد هر كار خوبی را هم كه انجام نمیدهد، آن حلالترین و خوبترینش را انجام میدهد حالا میخواهد درس بخواند و علم یاد بگیرد، چه علمی یاد بگیرد و چطور یاد بگیرد؟
همین كه یك كسی استعداد خوبی دارد و درس نمیخواند یا كم درس میخواند این اتلافعمر است، چیزی كه ابدی نباشد به غیر او فكر كردن، اتلاف عمر است، سخن از عمر نوح یا میلیارد سال نیست، سخن از ابدیت است، ما هستیم كه هستیم، اگر ما موجود ابدی هستیم باید كالای ابدی داشته باشیم، غیر از خدا و اسمای حسنای او و اولیای او و اهل بیت او چیزی ابدی نیستند، اینها وجهالله هستند ﴿كل من علیها فان﴾.
غرض این است كه این طور كه خدای سبحان دارد هنرنمایی میكند نمیخواهد خودش را معرفی كند، میخواهد ما را بپروراند، فرمود ما این كار را كردیم به احسن وجه خلق كردیم تا شما كه خلیفه خدایید هر چه میكنید به زیباترین نحو باشد، پس تمام تلاش و كوشش برای این است كه خلیفه بپروراند، من به بهترین وجه خلق كردم، شما كه خلیفه من هستید به بهترین وجه زندگی كنید، به بهترین وجه حوزه و دانشگاه را اداره كنید، به بهترین وجه جامعه را اداره كنید، به بهترین وجه از عمرتان استفاده كنید.
خبرگزاریحوزه
آیتالله میلانی در حال بیهوشی پروفسور برلون را مسلمان کرد.
گویند مرحوم آیتالله سید محمدهادی میلانی (ره) دچار بیماری معده شده بودند، پروفسور برلون را از اروپا برای جراحی ایشان آوردند.
جراح حاذق پس از یک عمل سه ساعته زمانی که آن مرجع تقلید در حال به هوش آمدن بودند، به مترجم دستور داد تمام کلماتی که ایشان در حین به هوش آمدن میگویند را برایش ترجمه کند.
مرحوم آیتالله میلانی در آن لحظات فرازهایی از دعای ابوحمزه ثمالی را قرائت میکردند، پس از این مسئله پروفسور برلون گفت: شهادتین را به من بیاموزید، از این لحظه میخواهم مسلمان شوم و پیرو مکتب این روحانی باشم.
وقتی دلیل این کار را پرسیدند، پروفسور برلون گفت: تنها زمانی که انسان شاکله وجودی خود را بدون این که بتواند برای دیگران نقش بازی کند، نشان میدهد، در حالت به هوش آمدن بعد از عمل است.
و من دیدم این آقا، تمام وجودش محو خدا بود، در آن لحظه به یاد اسقف کلیسای کانتربری افتادم که چندی پیش در همین حالت و پس از عمل در کنارش ایستاده بودم، دیدم او ترانههای کوچه بازاری جوانان آن روزگار را زمزمه میکند.
در آن لحظه بود که فهمیدم حقیقت، نزد کدام مکتب است و بعد از آن هم وصیت کرد وی را در شهری که مرحوم میلانی را در آن دفن کردهاند به خاک بسپارند و اینچنین شد که مزار این پروفسور مسیحی، مسلمان شده در خواجه ربیع، محل مراجعه مردم و افرادی است که حقیقت اسلام را باور کردهاند قرار دارد.
هفت بهشت زندگی!
بهشت اول:
آغوش مادری ست که با تمام وجود ، بغلت کرد و شیرت داد.
بهشت دوم:
دستان پدری ست که برای راه رفتنت ، با تو کودکی کرد.
بهشت سوم:
خواهر یا برادری ست که برای ندیدن اشکهایت، تمام اسباب بازیهایش را به تو داد.
بهشت چهارم:
معلمی بود که برای دانستنت با تمام بزرگیاش هم سن تو شد تا یاد بگیری.
بهشت پنجم:
دوستی ست که روز ازدواجت در آغوشت کشید و چنان در آغوشش فشرد که انگار آخرین روز زندگیش را تجربه میکند.
بهشت ششم:
همسرتوست که باتمام وجوددرکنار تو معمار زندگی مشترک تان است
گویی دو شاخه از یک ریشه اید.
بهشت هفتم:
فرزند توست که خالق زیبایی های آینده است…