پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به مناسبت حضور حماسی ملت در راهپیمایی بیست و دوم بهمنماه ۱۳۹۶
درپی حماسه راهپیمایی امروز ملت عزیز ایران در سراسر کشور، حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی پیامی صادر کردند.
متن پیام رهبر معظم انقلاب به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
ملت عزیز و سربلند ایران! امروز عزم و بصیرت شما حادثهی بزرگ و خیره کنندهئی آفرید. عظمت راهپیمائی امروز شما که به نظرِ محاسبهگرانِ دقیق، از سالهای پیش پرجمعیتتر و پرشورتر بود، پاسخ قاطع و دندانشکنی به بیگانگان و دشمنان و سستعهدان داد. دشمن با تکیه بر تصوّر ناقص و باطل خود از ایران و ایرانی، همهی توان و تلاش تبلیغی خود را بر این متمرکز کرده بود که 22 بهمن امسال را بیرونق و احیاناً به ضد خود تبدیل کند. شما عملاً زنده و پویا بودن انقلاب را به رخ آنان کشیدید و پایبندی به آرمانهای امام راحل را با شعارهای خود و با حضور گرم خود، با صدای بلند فریاد کردید. نهیب ملت ایران دشمن را به عقب میراند و عزم راسخ او معادلات غلط آنان را به هم میریزد. مسئولان کشور قدر این پدیدهی بینظیر را بدانند و با استقامت کامل و روحیّهی انقلابی و عمل جهادی به ملت عزیز خدمت و از آرمانهای انقلاب دفاع کنند. آینده متعلق به ملت بیدار و بصیر ماست، ما مسئولان باید بکوشیم از ملت عقب نمانیم. ولا تهنوا و لاتحزنوا و انتم الأعلون ان کنتم مؤمنین
والسلام علیکم و رحمت الله
بیست و دوم بهمن 1396
سید علی خامنهای
آیه راهپیمایی
دلیل لجبازی کودکان
1. تثبیت استقلال: گاهی کودک دوست دارد به گونه ای باشد که خودش میخواهد، نه آن گونه که شما میخواهید؛ زیرا احساس استقلال میکند؛ بنابراین، جایی برای نگرانی نیست.
2. جلب توجه: چنان سخن نگویید که کودک چنین موضعی بگیرد؛ او دوست دارد جلب توجه کند؛ پس به مخالفت هایش بی توجهی کنید و حساسیت نشان ندهید.
3. لجبازی: ممکن است این رفتار کودک به سبب لجبازی باشد که در اثر بی توجهی شما به خواسته های منطقی اش ایجاد شده است.
4. انتقامجویی: گاهی کودک برای انتقام جویی از پدر و مادری که دائم با هم درگیری و اختلاف دارند، چنین برخورد میکند.
چرا مرگ بر آمریکا؟
لباسی برای امیرالمومنین(ع)
امام على(ع) در بازار ، به دکانی که لباس می فروخت رسیدند و به فروشنده گفتند:
“دو جامه مى خواهم به قیمت پنج درهم.”
فروشنده به ناگاه از جاى بر خواست و گفت:
“فرمانبردارم يا امير المؤمنين!”
امیرالمومنین وقتی فهمید فروشنده او را شناخته است، از او چيزى نخريد و به جاى ديگر رفت.
امام علی به فروشنده ای دیگر رسيد و گفت:
“دو جامه می خواهم به پنج درهم.”
فروشنده گفت:
“دو جامه دارم ، آنكه بهتر از ديگرى است، به قیمت سه درهم می دهم و آن ديگری را به دو درهم.”
امام على(ع) لباس ها را خریدند و به غلام خود (قنبر) گفتند :
“لباسی که به سه درهم می ارزد برای تو باشد.”
قنبر گفت:
“شما به منبر می روید و برای مردم سخن می گویید و لباسی که گران تر است ، براى شما مناسبتر است”
امام على(ع) گفتند:
“نه ! تو جوانى و شور جوانى داری. من از پروردگارم شرم دارم كه خودم را بر تو برترى دهم . زیرا از حضرت محمد صلی الله علیه و اله و سلم شنيده ام:
“برای زيردستان خود ، همان لباسی را تهیه کنید كه خود می پوشيد و همان خوراکی را به آنها بدهید كه خود می خوريد.”
الغارات صفحه 46
حکایت
گویند در عصر سلیمان نبی، پرنده ای برای نوشیدن آب به سمت برکه ای پرواز کرد،
اما چند کودک را بر سر برکه دید،پس آنقدر انتظار کشید تا کودکان از آن برکه متفرق شدند.
همینکه قصد فرود بسوی برکه را کرد، اینبار مردی را با محاسن بلند و آراسته دید که برای نوشیدن آب به آن برکه مراجعه نمود .
پرنده با خود اندیشید که این مردی با وقار و نیکوست و از سوی او آزاری به من متصور نیست.
پس نزدیک شد، ولی آن مرد سنگی به سویش پرتاب کرد و چشم پرنده معیوب و نابینا شد.!
شکایت نزد سلیمان برد.
پیامبر آن مرد را احضار کرد، محاکمه و به قصاص محکوم نمود و دستور به کور کردن چشم داد.
آن پرنده به حکم صادره اعتراض کرد و گفت:
“چشم این مرد هیچ آزاری به من نرساند، بلکه ریش او بود که مرا فریب داد!
و گمان بردم که از سوی او ایمنم
پس به عدالت نزدیکتر است اگر محاسنش را بتراشید تا دیگران مثل من فریب ریش او را نخورند”
#دهخدا
علت آبادانی کشورها
امام علی علیه السلام:
کشور ها با میهن دوستی آباد شده اند
عَمُرَتِ البُلدانُ بِحُبِّ الأوطانِ
میزان الحکمه، جلد ۱۳، صفحه ۲۳۶
سالروز پیروزی انقلاب اسلامی مبارک باد
اسیر شیطان
حضرت موسی (علیهالسلام) در جایی نشسته بود، ناگاه ابلیس که کلاهی رنگارنگ بر سر داشت نزد موسی آمد. وقتی که نزدیک شد، کلاه خود را برداشت و مؤدبانه نزد موسی (علیهالسلام) ایستاد.
موسی (علیهالسلام) گفت: تو کیستی؟
ابلیس گفت: من ابلیس هستم!
موسی (علیهالسلام) گفت: آیا تو ابلیس هستی؟ خدا تو را از ما و دیگران دور گرداند!
ابلیس گفت: من آمدهام به خاطر مقامی که در پیشگاه خدا داری، بر تو سلام کنم!
موسی (علیهالسلام) گفت: این کلاه چیست که بر سر داری؟
ابلیس گفت: با رنگها و زرق و برقهای این کلاه، دل انسانها را میربایم.
موسی (علیهالسلام) گفت: به من از گناهی خبر ده که اگر انسان آن را انجام دهد، تو بر او چیره میشوی و هر جا که بخواهی، او را میکشی.
ابلیس گفت: اذا اعجبته نفسه و استکثر عمله، و استصغر فی عیبه ذنبه؛
سه گناه است که اگر انسان گرفتار آن بشود، من بر او چیره میگردم:
1- هنگامیکه او، خودبین شود و از خودش خوشش آید؛
2- هنگامیکه او عمل خود را بسیار بشمارد؛
3- هنگامیکه گناهش در نظرش کوچک گردد.
اصول کافی، ج 2، ص 262
چرک زیر ناخن درغسل
از سه کس ، سه چیز را توقع نداشته باش..
امام حسن عسکری(ع) فرمود:
«لَا تَطْلُبِ الصَّفَا مِمَّنْ کَدَرْتَ عَلَیْهِ وَ لَا الْوَفَاءَ لِمَنْ غَدَرْتَ وَ لَا النُّصْحَ مِمَّنْ صَرَفْتَ سُوءَ ظَنِّکَ إِلَیْهِ»
از سه کس ، سه چیز را توقع نداشته باش:
از کسى که با او بدرفتارى کرده اى،توقع صفا و پاکدلى نداشته باش.
از کسى که به او خیانت کردهاى،توقع وفا نداشته باش.
از کسى که به او بدگمان شدهاى،توقع خیرخواهى نداشته باش.
نزهة الناظر و تنبیه الخاطر، 142
22بهمن امسال تماشایی خواهدبود
رهبرمعظم انقلاب(حفظه الله):
من به شما عرض بکنم، به حول و قوّهی الهی ۲۲بهمن امسال از آن ۲۲بهمنهای تماشایی خواهد بود.
سواد رسانه ای یعنی چه؟
روشن شدن هر مفهوم، قبل از هر چیزی برای درک صحیح آن مفهوم می تواند کمک کند.
سواد رسانه ای مشتکل از دو عبارت است: «سواد» و «رسانه».
برگردیم به دوران کودکی و روزهای اول مدرسه، زمانی که به مدرسه می رفتیم تا «خواندن و نوشتن» را یاد بگیریم و دیگر «بی سواد» نباشیم.
در مدرسه ابتدا حروف الفبا را یاد می گرفتیم؛ یعنی نسبت به شکل حروف، صدای آنها و نحوه نوشتن آنها «دانش» پیدا می کردیم. سپس «مهارت» کنار هم گذاشتن حروف و خواندن و هجّی کردن کلمات را یاد می گرفتیم و بعد از مدتی «کاربرد» کلمات در ساختن جمله ها و خواندن و نوشتن متون مختلف را آموختیم و بدین ترتیب «باسواد شدیم»! مجموعه ای از دانش ها در کنار مهارت ها به اضافه کاربردها در کنار هم، ما را با سواد کرد. رسانه وسیله ای است که فرستنده به کمک آن پیام خود را به گیرنده منتقل می کند. رفته رفته ابزارهای ارتباطی گسترش پیدا کرد و در عصر حاضر با ظهور رسانه های چاپی و الکترونیکی، رسانه های جمعی شکل گرفتند. مهم ترین تفاوت رسانه های امروزی آن است که می توانند پیام های خود را با سرعت زیاد به طیف وسیعی از مخاطبان برسانند.
همانطور که سواد خواندن و نوشتن به ما کمک می کند تا بتوانیم انواع جملات ساده و پیچیده را بفهمیم و معناهای متفاوتی از آن ها برداشت کنیم، سواد رسانه ای هم مهارتی است که با یادگیری آن می توانیم انواع رسانه ها و تولیدات رسانه ای را درک، تفسیر و تحلیل کنیم. هر رسانه مجموعه ای از نشانه های خاص خود را دارد که شناخت این نشانه ها در با سواد شدن ما نقش مهمی را ایفا می کند.
سواد رسانه ای یعنی چه؟
روشن شدن هر مفهوم، قبل از هر چیزی برای درک صحیح آن مفهوم می تواند کمک کند.
سواد رسانه ای مشتکل از دو عبارت است: «سواد» و «رسانه».
برگردیم به دوران کودکی و روزهای اول مدرسه، زمانی که به مدرسه می رفتیم تا «خواندن و نوشتن» را یاد بگیریم و دیگر «بی سواد» نباشیم.
در مدرسه ابتدا حروف الفبا را یاد می گرفتیم؛ یعنی نسبت به شکل حروف، صدای آنها و نحوه نوشتن آنها «دانش» پیدا می کردیم. سپس «مهارت» کنار هم گذاشتن حروف و خواندن و هجّی کردن کلمات را یاد می گرفتیم و بعد از مدتی «کاربرد» کلمات در ساختن جمله ها و خواندن و نوشتن متون مختلف را آموختیم و بدین ترتیب «باسواد شدیم»! مجموعه ای از دانش ها در کنار مهارت ها به اضافه کاربردها در کنار هم، ما را با سواد کرد. رسانه وسیله ای است که فرستنده به کمک آن پیام خود را به گیرنده منتقل می کند. رفته رفته ابزارهای ارتباطی گسترش پیدا کرد و در عصر حاضر با ظهور رسانه های چاپی و الکترونیکی، رسانه های جمعی شکل گرفتند. مهم ترین تفاوت رسانه های امروزی آن است که می توانند پیام های خود را با سرعت زیاد به طیف وسیعی از مخاطبان برسانند.
همانطور که سواد خواندن و نوشتن به ما کمک می کند تا بتوانیم انواع جملات ساده و پیچیده را بفهمیم و معناهای متفاوتی از آن ها برداشت کنیم، سواد رسانه ای هم مهارتی است که با یادگیری آن می توانیم انواع رسانه ها و تولیدات رسانه ای را درک، تفسیر و تحلیل کنیم. هر رسانه مجموعه ای از نشانه های خاص خود را دارد که شناخت این نشانه ها در با سواد شدن ما نقش مهمی را ایفا می کند.
آثار شوم بعضى از رذائل اخلاقى
امام حسن مجتبى عليهالسلام فرمودند:
«سه چيز مردم را به هلاكت مى رساند:
تكبّر
حرص و آز
حسد
پس خودبينى و تكبر، دين انسان را از بين مى برد، همانطورى كه شيطان تكبر كرد و دينش نابود شد و منفور گرديد.
حرص و آز دشمن شخصيت هر فرد است همانطور كه آدم ابوالبشر (بواسطه حرصى كه در وى به وجود آمد) از بهشت رانده شد.
حسد (آرزوى نابودی نعمت از ديگران) راهبر بدبختيها و تيره روزيها است، بواسطه حسد قابيل هابيل را كشت.»
الروائع المختارة، سيد مصطفى موسوى، ص۱۱۶
تابلوی ولایت
چرا خداوند ضربت خندق را بجای انفاق در رکوع، نشان ولایت امام علی(ع) نکرد؟
کاش به خودمون بیاییم ودرباره این حکمت خداوند قدری بیشتربیندیشیم
نفوذ باکتری ها ازمسواک به دندان
میکروب ها وباکتریها به راحتی از مسواک آلوده به دهان راه پیدا می کنند
در هفته 1بار مسواک خودرا چنددقيقه در لیوانی پراز سرکه قرار دهيد
وسپس با آب داغ آبکشی کنيد تاضدعفونی شود.
حکم نماز مسافر در مقصد
سوال:
در نماز مسافر ایا باید محلی که در شهر قرار است برویم را کیلومتر بگیریم یا ابتدای ورودی شهر را ؟
پاسخ:
آیات امام و رهبری : اگر جای خاصی از شهر مقصد مورد نظر است باید مسافت را تا ان محل حساب کند (. مثلاً دوستی او را به منزل یا باغی که در داخل همان شهر است دعوت کرده، در محاسبه مسافت، همان نقطه باید در نظر گرفته شود.) و الا ابتدای شهر ملاک است.
آیت الله بهجت : اگر مقصد خود شهر باشد ابتدای شهر را حساب کند ولی اگر مقصد مکان مشخصی در شهر باشد بطوری که بقیه به منزله جاده است تا همان نقطه حساب شود.
آیت الله سیستانی : انتهای مسافت آخرین مقصد است.
آیات عظام صافی وحید خراسانی زنجانی فاضل مکارم نوری همدانی: اول شهر را انتهای مسافت حساب کند.
——
منبع: امام استفتائات ج1 صلوه المسافر س:2402-صافی هدایه العباد ج1 م1109.بهجت استفتائات ج2. س 2985.خامنه ای اجوبه الاستفتائات س 667.وحید توضیح المسائل نماز مسافر شرط اول م1289.زنحانی همان م 1281.نوری : همان م1316مکارم استفتائات ج1.س 209. سیستانی توضیح المسائل م1267
تلنگر...
خداوند روزي به حضرت موسي(ع) فرمود:
برو بدترين بنده مرا بياور .
موسي(ع) رفت يكي از گناهكارهاي درجه يك را پيدا كرد و وقتي ميخواست با خود ببرد،گفت نكند يك موقع اين آدم توبه كرده باشد و من فكر كنم كه اين بنده ي گناهكار مي باشد ،رهايش كرد.
رفت دزدي را گرفت تا ببرد نزد خود گفت نكند؛ اين بنده خاص خدا باشد و توبه كرده باشد و خدا او را بخشيده باشد ولش كرد.
هر كسي را مي گرفت با چنين فرضيات و داوريهائي آزادش مي نمود.
بالاخره سگي را گرفت و گفت بدتر از اين كه ديگر نداريم ،رفت ميانه ي راه رهايش كرد و گفت شايد در عالم سگي بودنش كاري كرده باشد ؛
بالاخره حضرت موسي(ع) دست خالي پيش خدا رفت.
خدا گفت:اي موسي دست خالي آمدي؟
موسي گفت: هرچه گشتم بدتر از خودم پيدا نكردم.
خدا گفت: اي موسي؛ اگر غير از اين عمل كرده بودي از پيغمبري عزل ميشدي!
منبع : حدیث دل سپردن،آقاتهرانی ،ص17