ستون پنجم دشمن در جنگ نرم
آیتالله علمالهدی :برگزارکنندگان جشن برج میلاد تهران ستون پنجم دشمن در جنگ نرم بودند.
خطیب جمعه مشهد مقدس: یکی از نکتههای جنگ نرم و روانی دشمن، مقابله با حجاب و عفت است زیرا اگر این مسئله از زنان ما گرفته شود، هویت دینی خود را از دست میدهیم و در این صورت میتوان بر این جامعه مسلط شد و دشمن برای همین با حجاب مبارزه میکند.
اینکه تصور کنید یک دختر ناهنجار سر یک چهارراه روسری خود را بردارد یک حرکت کودکانه است درست نیست، جریانی که او را مزدور کرده و برنامه را برای وی پیاده کرده، لشگر جنگ نرم دشمن برای هویتستیزی جامعه دینی ما است.
عواملی که برنامهای را در تهران اجرا کردند، یک برنامه تصادفی نبود و از شهردار تهران نیز دعوت کردند تا در این جشن شرکت کند، جشن حضرت زهرا(س) را با رقص یک عده نوجوان برگزار کردند و خواستند نشان دادند الگوی جامعه، حضرت زهرا(س) نیست بلکه سوفیا لورن است، اینها هرزههای غرب را به عنوان رقیب معرفی و آنها را الگو نشان دادند
آیا حذف #نام_پدر در کارت ملی ربطی به سند 2030 ندارد..؟
وارد کردن #نام_مادر در ثبت نام کارت ملی هوشمند اختیاری است/ در آینده نام پدر و مشخصات فردی از فرم ارگان ها حذف خواهد شد..!!
دقت کنید :از آنجایی که در اروپا و آمریکا تعداد زیادی تولد نامشروع دارند..مثلا فرانسه بالای 50 درصد جمعیتش را فرزندان نامشروع تشکیل میدهد.لذا برای شناخت والدین او نام مادر را در اوراق هویتی او درج میکنند.
در همین رابطه، آیا برای ازبین بردن غیرت مرد ایرانی و عفت زن ایرانی، درج #نام_مادر بستر سازی برای ترویج این مسئله در کشور نیست.
آیا نسل حلال زاده ایرانی را که سازمان ملل نیز به آن مباهات میکند..اینگونه تحت عناوین حقوق بشر لکه دارد باید کرد..؟؟!
هوشیار باشید.
حذف نام پدر که نسب را منتقل میکند.. و وارد کردن نام مادر در کارت ملی…!!
بجزء اجرای طرح 2030 در کشور چیزی دیگری نمیتواند باشد.
هنگام دریافت کارت ملی جدید،به این مورد رضایت ندهید..
برگرفته ازافشاگری استاد حسن عباسی96/12/14
مسجدشیطان
پیامبر (ص) از شیطان پرسید : “مسجد تو کجاست ؟
شیطان گفت : بازارهایی که پر از غش و تقلب در اموال باشد !
حضرت فرمود : با چه کسی هم غذاهستی؟"
شیطان گفت : زنان و مردانی که بر سر سفره، نام خدا را نمیبرند!
حضرت فرمود : “چه کسی پیش تو عزیز است ؟”
شیطان گفت : کسی که دائم غرق در معصیت است و معصیت را برای لحظهای تعطیل و رها نمیکند!
حضرت رسول (ص) از شیطان پرسید : آیا تو مؤذنی هم داری ؟
شیطان گفت : کارگردانان و مطربان شبانه، مؤذن من هستند!
قطع درختان و به تباهی کشیدن جنگلها غیراسلامی است
جشن پوریم(ایران کشی)
همان اسرائیل که عاشق کوروش است، از ایرانی متنفر استضرب سکه مشترک کوروش و ترامپ! در روز ایرانی کُشی پوریم!
در علم هم باید جهادی عمل کرد
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اساتید و نخبگان دانشگاه صنعتی شریف
مسئله علم را جدّی بگیرید. تلاش علمی در دانشگاه نبایستی متوقّف بشود. این مدالها، علاوه بر ارزش مادّی، ارزش معنوی هم دارد. لذا من این هدیه شما رامفتخرانه میپذیرم امّا بعد آنها را به خود شما برمیگردانم. دلم میخواهد که شما این نمادها را در خانه و محلّ کارتان نگه دارید.
اگر تعهّد دینی و انقلابی نباشد، پیشرفت علمی به تنهایی یک کشور را خوشبخت نمیکند. اگر بخواهیم کشور، ملّت، جامعه بشری به سعادت برسد، راهش این است که آرمانهای دینی و الهی را برتر از همه آرمانها قرار بدهیم؛ این در اقتصاد،کار علمی، ادارهی کشور، گزینش مدیران کشوری و در حرکت فکری خود ما هم باید اثر بگذارد.
حوادث گوناگون، انسان را دچار تغییرات فکری میکند؛ گاهی انحرافها و زاویهها خیلی ریز شروع میشود، لکن وقتی ادامه پیدا میکند، این فاصله از خطّ مستقیم و اصلی مدام زیاد میشود. آن کسانی که توانستند کارهای بزرگ را در این مملکت انجام بدهند که یکی از آنها مسئلهی انقلاب و یکی مسئلهی دفاع مقدّس است ناشی از ایستادگی و ثبات بوده. آنهایی که یک روز اینجوریاند، یک روز آنجوریاند، تلوتلو میخورند، به تعبیر امیرالمؤمنین مثل یک شتری که بارش را روی پشتش سست بستهاند و همینطور که راه میرود این بار از اینطرف میافتد یا از آنطرف میافتد؛ طبعاً نمیتواند مستقیم راه برود؛ از این باید ترسید و پرهیز کرد.
جنبش دانشجویی را دوجور میشود معنا کرد: یکی به این معنا که انسان علیه همهی آرمانها حرف بزند و شعار بدهد و مشت گره کند؛ یکی اینکه در خدمت آرمانها حرکت بکند: حرکت جوانانه و جهادانه. در علم هم باید جهادی عمل کرد.
۹۵/۱۰/۱۳
سخنان آیت الله جوادی آملی درباره بانکهای ربوی
داستان واقعی #ولنتاین به روایت دکتر رحیم پور ازغدی
تلنگر...
موشي در خانه ي صاحب مزرعه، تله موش ديد. به مرغ و گوسفند و گاو خبر داد.
همه گفتند: تله موش؛ مشکل توست به ما ربطي ندارد…
ماری دمش در تله موش گیر کرد و زن مزرعه دار را که آنجا بود گزيد و سپس از آن مرغ، برايش سوپ درست کردند و گوسفند را براي عيادت کنندگان از زن مزرعه دار، سر بريدند. زن مزرعه دار زنده نماند و مُرد.
گاو را براي مراسم ترحيم کُشتند.
«و در اين مدت موش از سوراخ ديوار نگاه مي کرد و به مشکلي که به ديگران ربط نداشت فکر می کرد. »
روشی ساده برای کشتن جامعه
برای کشتن یک جامعه روشی ساده به کار گیرید!
بر فرهنگ آنان تمرکز کنید؛
ابتدا کتاب را از آنها بگیرید و بعد سرشان را درون تلویزیون به دیدن فیلم و مسابقات ورزشی فرو کنید.
صحبتهای آتشین ابراهیم حاتمیکیا پس از دریافت سیمرغ
من فیلمساز وابستهام. من فیلمساز این نظامم. من ۳۰ سال است که روی این سن میآیم و میروم، بار اولم نیست.
باید تقدیر کنم از سازمان اوج که واقعا سربازان گمنام هستند.
افرادی مانند رشیدپور واژههایی در این باره میسازند که مطرح میشود. من اعتراض میکنم به صداوسیما و از شبکه سه و دو شکایت به خدا میبرم.
حاج قاسم سلیمانی میگوید من برای «به وقت شام» گریه کردم اما اُف بر آن کسی که میگوید این فیلم کمدی است.
من افتخار میکنم فیلمی درباره مدافعان حرم ساختهام و افتخار میکنم بابت ساخت این فیلم از عزیزی مثل حاج قاسم سلیمانی هدیه گرفتم.
حکایت
جوانی به حکیمی گفت: وقتی همسرم را انتخاب کردم، در نظرم طوری بود که گویا خداوند مانندش را در دنیا نیافریده است
وقتی نامزد شدیم، بسیاری را دیدم که مثل او بودند.
وقتی ازدواج کردیم، خیلیها را از او زیباتر یافتم. چند سالی را که را با هم زندگی کردیم، دریافتم که همه زنها از همسرم بهترند…!
حکیم گفت: آیا دوست داری بدانی از همه اینها تلختر و ناگوارتر چیست؟ جوان گفت: آری…
حکیم گفت: اگر با تمام زنهای دنیا ازدواج کنی، احساس خواهی کرد که سگهای ولگرد محله شما از آنها زیباترند…! جوان با تعجب پرسید: چرا چنین سخنی میگویی؟
حکیم گفت: چون مشکل در همسر تو نیست. مشکل اینجا است که وقتی انسان قلبی طمعکار و چشمانی هیز داشته باشد و از شرم خداوند خالی باشد، محال است که چشمانش را به جز خاک گور چیزی دیگر پر کند. آیا دوست داری دوباره همسرت زیباترین زن دنیا باشد؟ جوان گفت: آری
حکیم گفت: مراقب چشمانت باش…
سواد رسانه ای یعنی چه؟
روشن شدن هر مفهوم، قبل از هر چیزی برای درک صحیح آن مفهوم می تواند کمک کند.
سواد رسانه ای مشتکل از دو عبارت است: «سواد» و «رسانه».
برگردیم به دوران کودکی و روزهای اول مدرسه، زمانی که به مدرسه می رفتیم تا «خواندن و نوشتن» را یاد بگیریم و دیگر «بی سواد» نباشیم.
در مدرسه ابتدا حروف الفبا را یاد می گرفتیم؛ یعنی نسبت به شکل حروف، صدای آنها و نحوه نوشتن آنها «دانش» پیدا می کردیم. سپس «مهارت» کنار هم گذاشتن حروف و خواندن و هجّی کردن کلمات را یاد می گرفتیم و بعد از مدتی «کاربرد» کلمات در ساختن جمله ها و خواندن و نوشتن متون مختلف را آموختیم و بدین ترتیب «باسواد شدیم»! مجموعه ای از دانش ها در کنار مهارت ها به اضافه کاربردها در کنار هم، ما را با سواد کرد. رسانه وسیله ای است که فرستنده به کمک آن پیام خود را به گیرنده منتقل می کند. رفته رفته ابزارهای ارتباطی گسترش پیدا کرد و در عصر حاضر با ظهور رسانه های چاپی و الکترونیکی، رسانه های جمعی شکل گرفتند. مهم ترین تفاوت رسانه های امروزی آن است که می توانند پیام های خود را با سرعت زیاد به طیف وسیعی از مخاطبان برسانند.
همانطور که سواد خواندن و نوشتن به ما کمک می کند تا بتوانیم انواع جملات ساده و پیچیده را بفهمیم و معناهای متفاوتی از آن ها برداشت کنیم، سواد رسانه ای هم مهارتی است که با یادگیری آن می توانیم انواع رسانه ها و تولیدات رسانه ای را درک، تفسیر و تحلیل کنیم. هر رسانه مجموعه ای از نشانه های خاص خود را دارد که شناخت این نشانه ها در با سواد شدن ما نقش مهمی را ایفا می کند.
سواد رسانه ای یعنی چه؟
روشن شدن هر مفهوم، قبل از هر چیزی برای درک صحیح آن مفهوم می تواند کمک کند.
سواد رسانه ای مشتکل از دو عبارت است: «سواد» و «رسانه».
برگردیم به دوران کودکی و روزهای اول مدرسه، زمانی که به مدرسه می رفتیم تا «خواندن و نوشتن» را یاد بگیریم و دیگر «بی سواد» نباشیم.
در مدرسه ابتدا حروف الفبا را یاد می گرفتیم؛ یعنی نسبت به شکل حروف، صدای آنها و نحوه نوشتن آنها «دانش» پیدا می کردیم. سپس «مهارت» کنار هم گذاشتن حروف و خواندن و هجّی کردن کلمات را یاد می گرفتیم و بعد از مدتی «کاربرد» کلمات در ساختن جمله ها و خواندن و نوشتن متون مختلف را آموختیم و بدین ترتیب «باسواد شدیم»! مجموعه ای از دانش ها در کنار مهارت ها به اضافه کاربردها در کنار هم، ما را با سواد کرد. رسانه وسیله ای است که فرستنده به کمک آن پیام خود را به گیرنده منتقل می کند. رفته رفته ابزارهای ارتباطی گسترش پیدا کرد و در عصر حاضر با ظهور رسانه های چاپی و الکترونیکی، رسانه های جمعی شکل گرفتند. مهم ترین تفاوت رسانه های امروزی آن است که می توانند پیام های خود را با سرعت زیاد به طیف وسیعی از مخاطبان برسانند.
همانطور که سواد خواندن و نوشتن به ما کمک می کند تا بتوانیم انواع جملات ساده و پیچیده را بفهمیم و معناهای متفاوتی از آن ها برداشت کنیم، سواد رسانه ای هم مهارتی است که با یادگیری آن می توانیم انواع رسانه ها و تولیدات رسانه ای را درک، تفسیر و تحلیل کنیم. هر رسانه مجموعه ای از نشانه های خاص خود را دارد که شناخت این نشانه ها در با سواد شدن ما نقش مهمی را ایفا می کند.
بی سوادی ,عامل سلطه بیگانگان
میگویند اسکندر قبل از حمله به ایران درمانده و مستأصل بود. از خود میپرسید که چگونه باید بر مردمی که از مردم من بیشتر میفهمند حکومت کنم؟
یکی از مشاوران میگوید: کتابهایشان را بسوزان. بزرگان و خردمندانشان را بکش
اما ظاهراً یکی دیگر از مشاوران (به قول برخی، ارسطو) پاسخ میدهد:
«نیازی به چنین کاری نیست. از میان مردم آن سرزمین، آنها را که نمیفهمند و کم سوادند، به کارهای بزرگ بگمار. آنها که میفهمند و باسوادند، به کارهای کوچک و پست بگمار.
بی سوادها و نفهم ها همیشه شکرگزار تو خواهند بود و هیچگاه توانایی طغیان نخواهند داشت.
فهمیده ها و با سوادها هم یا به سرزمینهای دیگر کوچ میکنند یا خسته و سرخورده، عمر خود را تا لحظه مرگ، در گوشه ای از آن سرزمین در انزوا سپری خواهند کرد.
سؤاستفاده مستکبرین از فضای مجازی، مسئولیت ما را کم نمیکند!
حکم بهلول
حاکم از بهلول پرسید :
مجازات دزدی چیست؟
بهلول گفت :
اگر دزد سرقت را شغل خود کرده باشد دست او قطع می شود ،
اما اگر بخاطر گرسنگی باشد
باید دست حاکم قطع گردد!
فقر زمینه ساز فساداداری
امام در نامه بسیار ارزشمند خود به مالک اشتر مطالبی را در مورد قضات و کارگزاران بیان می دارند که از مفهوم آنها می توان این گونه استفاده نمود که نپرداختن حقوق کافی به کارگزاران، موجب نیاز آنها به مردم و در نتیجه باعث رشوه خواری و فساد اداری می گردد:
«با جدیت هرچه بیشتر قضاوتهای قاضی خویش را بررسی کن و در بذل و بخشش مال به او سفره سخاوتت را بگستر، آنچنان که نیازمندیش از بین برود و حاجت و نیازی به مردم پیدا نکند.»
و در جای دیگر می فرماید:
«سپس حقوق کافی به آنها بده! زیرا این کار، آنها را در اصلاح خویش تقویت می کند، و از خیانت در اموالی که زیردست آنها است، بی نیاز می سازد.»
نهج البلاغه، نامه 53