کاش خودخواهی به جای «لذت» درد داشت!
امام خمینی (ره):
مرضهاى روانى اگر درد داشت باز جاى شكر بود، بالاخره انسان را به معالجه و درمان وامی داشت؛ ولى چه توان كرد كه اين امراض خطرناك درد ندارد.
مرض غرور و خودخواهى بی درد است. معاصى ديگر بدون ايجاد درد قلب و روح را فاسد می سازد. اين مرضها نه تنها درد ندارد، بلكه ظاهر لذت بخشى نيز دارد: مجالس و محافلى كه به غيبت می گذرد خيلى گرم و شيرين است! حب نفس و حب دنيا كه ريشه همه گناهان است لذتبخش می باشد!
امام خمینی ،کتاب جهاد اکبر،صفحه ۵۲
خواندن نماز به نیّت قضا در وقت ادا
سوال :
اگر شخصی به اشتباه گمان برد که وقت نماز صبح تمام شده و نماز خود را به نیّت قضا بخواند و هنگام نماز ظهر بفهمد که نماز صبح قضا نشده بود، حکم نمازی که خوانده چیست؟
پاسخ:
اگربه قصد وظیفه فعلیه وآنچه برعهده او می باشد نماز را خوانده، صحیح است.
سایت آیت الله خامنه ای – احکام نماز - leader ir
ضرورت ساده زيستي كارگزاران
امیرالمومنین علی علیه السلام در نامه ای خطاب به عثمان بن حنیف فرمودند:
اي پسر حنيف، به من گزارش دادند كه مردي از سرمايه داران بصره، تو را به مهماني خويش فرا خواند و تو به سرعت به سوي آن شتافتي، خوردنيهاي رنگارنگ براي تو آوردند و كاسه هايي پر از غذا پي در پي جلوي تو مي نهادند،
گمان نمي كردم مهماني مردمي را بپذيري كه نيازمندانشان با ستم محروم شده
و ثروتمندانشان بر سر سفره دعوت شده اند،
انديشه كن در كجايي؟
و بر سر كدام سفره مي خوري؟
پس آن غذايي كه حلال و حرام بودنش را نمي داني دور بيافكن
و آنچه را به پاكيزگي و حلال بودنش يقين داري مصرف كن.
نهج البلاغه، قسمتی از نامه ۴۵
تلنگر...
حضرت روح الامین از نوح علیه السلام که دو هزار و پانصد سال عمر داشت، پرسید: ای دراز عمرترین پیامبر! دنیا را چگونه یافتی؟
نوح علیه السلام گفت: دنیا را همچون خانه ای یافتم که دو در دارد؛
از یک در، آمدم و از در دیگر، بیرون رفتم.
معراج السعاده، ملا احمد نراقی
فرمان هشت مادهای رهبر انقلاب به سران قوا
امروز کشور تشنهی فعالیّت اقتصادی سالم و ایجاد اشتغال و سرمایهگذاری است. و اینبه فضائی نیازمند است که، سرمایهگذار و صنعتگر و… از سلامت ارتباطات حکومتی و امانت متصدیان امور مالی مطمئن بوده و احساس امنیت و آرامش کنند.
اگر دست مفسدان قطع نشود، و اگر زیادهخواهان پرمدّعا ، طرد نشوند سرمایهگذار و تولیدکننده و اشتغالطلب، احساس ناامنی خواهد کرد.
شبلی و سگ
از شبلی که از عارفان نامی است، پرسیدند: ای شیخ! از چه زمانی وارد زهد و تقوا شدی؟ او گفت: روزی از محله ای عبور می کردم که سگی را بر کنار جوی آبی دیدم. آن حیوان می خواست آب بخورد؛ اما با دیدن عکس خود در درون آب، به خیال اینکه سگی دیگر درون آب است، می ترسید و خود را عقب می کشید.
این رو آوردن و گریز ساعتی ادامه پیدا کرد. سر انجام، سگ به ناگاه سر در آب فرو برد و دانست که سگ دیگری در کار نیست؛ بلکه خودش مانع رفع تشنگی اش بوده و وقتی خود را ندید به آسودگی سیراب شد.
شبلی گفت: با مشاهده آن ماجرا فهمیدم که حجاب و مانع من در رسیدن به کمال و ترقی، خود بینی خود من است و از آن پس، کوشش نمودم تا خود را نبینم و به خود نیندیشم، تا راه سعادت را پیدا کنم!
قصه های عطار، رضا شیرازی
تلنگر...
نابینائی در شب تاریک چراغی در دست و سبوئی بر دوش در راهی می رفت.
فضولی به وی رسید و گفت: ای نادان! روز و شب پیش تو یکسانست و روشنی و تاریکی در چشم تو برابر، این چراغ را فایده چیست؟
نابینا بخندید و گفت: این چراغ نه از بهر خود است، از برای چون تو کوردلان بی خرد است، تا به من پهلو نزنند و سبوی مرا نشکنند.
اقسام افراد نسبت به خشم
حجت الاسلام والمسلمین رفیعی
محدوده تربت سیدالشهدا(علیه السلام)
سوال:
محدوده تربتی که خوردن آن به قصد شفا یافتن مستحب است، از مرقد شریف حضرت سید الشهدا (علیه السلام) چقدر است و آیا خوردن مهرهای کربلا نیز همان حکم را دارد؟
پاسخ:
آیت الله خامنه ای: قدر متیقن، قبر شریف و ملحقات عرفی آن است و مهر اگر از آن دو محل تهیه شده باشد، همان حکم را دارد.
آیت الله سیستانی: به احتیاط واجب از قبر شریف و ملحقات آن نباید تجاوز کند. اگر غیر از محل نامبرده مانند اطراف قبر استفاده کنند، باید با آب مخلوط شود که صدق خوردن خاک نکند.
آیت الله مکارم:
الف) نقاط نزدیکی که دسترسی به آن در شرایط فعلی ممکن است، خواه چند صد متر باشد، یک کیلومتر یا بیشتر.
ب) آری، همان حکم را دارد؛ مقدار کمی را در آب حل کند و بخورد.
آیت الله صافی: استحباب آن بعید نیست؛ ولی احتیاط این است که به قصد رجا و تبرک کمی از مهر را در مقداری آب حل کنند به طوری که در آب مستهلک شود و آن را بیاشامند.
آیت الله تبریزی: خوردن آن به عنوان خاک قبر امام حسین (علیه السلام) یا مهر کربلا که در دسترس است، چنانچه با آب مخلوط شود به طوری که مستهلک گردد، به قصد شفا یافتن مانعی ندارد.
آیت الله فاضل: هر چه عرفا تربت کربلا محسوب شود (که در روایات محدوده آن مشخص شده) و مهرهای ساخته شده از آن محل نیز همن حکم را دارد.
آیت الله بهجت(ره): احوط اقتصار بر مأخوذ از قبر و اطراف مجاور قبر مطهر است و در زائد بر آن در آب مستهلک شود.
منبع:
سید محسن محمودی، مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید، ج 4، ص 205.
برگرفته از کتاب «واجب است بدانیم1»، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، ص 134-133.
چرا اصرار بر ۱۴ سکه؟
رهبرفرزانه انقلاب(حفظه الله):
اینکه میبینید ما گفتیم ۱۴ سکه بیشتر را عقد نمیکنیم، نه برای این است که چهارده سکه بیشتر اشکالی در ازدواج ایجاد میکند. خیر.
چهارده هزار سکه هم باشد، ازدواج اشکالی ندارد. فرقی ندارد.
برای این است که آن جنبهی معنوی ازدواج، غلبه پیدا کند بر جنبهی مادّی. اگر تشریفات را کم کردید، جنبهی معنوی تقویت خواهد شد.
۱۳۷۲/۱۰/۲۶
درمحضراستاد
حضرت على عليهالسلام:
مردى نزد پيامبر صلی الله عليه آمد و گفت:
به من كارى بياموز كه خداوند به سبب آن، مرا دوست بدارد و مردم نيز دوستم بدارند،و خدا دارايى ام را فزون گرداند و تندرستم بدارد و عمرم را طولانى گرداند و مرا با تو محشور كند.
حضرت فرمود:
«اينهايى كه گفتى شش چيز است كه به شش چيز نياز دارد:
اگر میخواهی خدا تو را دوست بدارد، از او بترس و تقوا داشته باش.
اگر میخواهی مردم دوستت بدارند، به آنان نيكى كن و به آنچه دارند چشم مدوز
اگر میخواهی خدا دارايى ات را فزونى بخشد، زكات آن را بپرداز
اگر میخواهی خدا بدنت را سالم بدارد، صدقه بسيار بده
اگر میخواهی خداوند عمرت را طولانى گرداند، به خويشاوندانت رسيدگى كن.
و اگر میخواهی خداوند تو را با من محشور كند، در پيشگاه خداى يگانه قهّار، سجده طولانى كن.
بحارالأنوار، جلد۸۵ صفحه۱۶۴، حدیث۱۲
خودراارزان نفروشید..
شناخت پيروان شيطان
امام علی علیه السلام:
منحرفان، شيطان را معيار كار خود گرفتند
و شيطان نيز آنها را دام خود قرار داد
و در دلهاي آنان تخم گذارد
و جوجه هاي خود را در دامانشان پرورش داد
پس با چشمهاي آنان مي نگريست
و با زبانهاي آنان، سخن مي گفت
پس با ياري آنها بر مركب گمراهي سوار شد
و كردارهاي زشت را در نظرشان زيبا جلوه داد، مانند رفتار كسي كه نشان مي داد در حكومت شيطان شريك است و با زبان شيطان، باطل مي گويد.
نهج البلاغه، خطبه ۷
بهلول بر مسند خلیفه
بهلول روزی وارد دارالخلافه هارون شد و خلیفه را در مسند ندیده و مسند را خالی دید پس به جای او رفت و نشست. حاجبان و دربانان او را از روی مسند کشیدند و زدند.
بهلول بسیار فریاد میزد و هارون در حالی که مضطرب بود از اندرون بیرون آمد. بهلول هم چنان فریاد میزد تا این که هارون علت را سؤال نمود. مأمورین جریان را بیان نمودند.
اما بهلول گفت: گریه من برای توست زیرا من یک ساعت روی این مسند نشستم تا این اندازه عقوبت دیدم تو که یک عمر این مسند را برخلاف حق اشغال نمودی خداوند متعال با تو چگونه رفتار کند؟
آیا آماده هستیم؟
آیت الله مجتهدی تهرانی(ره)
حکایتی شنیدنی...
حکایت کرده اند که مردی در بازار دمشق، گنجشکی رنگین و لطیف، به یک درهم خرید تا به خانه آورد و فرزندانش با آن بازی کنند. در بین راه، گنجشک به سخن آمد و مرد را گفت: در من فایده ای، برای تو نیست. اگر مرا آزاد کنی، تو را سه نصیحت می گویم که هر یک، همچون گنجی است.
دو نصیحت را وقتی در دست تو اسیرم می گویم و پند سوم را، وقتی آزادم کردی و بر شاخ درختی نشستم، می گویم.
مرد با خود اندیشید که سه نصیحت از پرنده ای که همه جا را دیده و همه را از بالا نگریسته است، به یک درهم می ارزد. پذیرفت و به گنجشک گفت که پندهایت را بگو.
گنجشک گفت: نصیحت اول آن است که اگر نعمتی را از کف دادی، غصه مخور و غمگین مباش؛ زیرا اگر آن نعمت، حقیقتا و دائما از آن تو بود، هیچ گاه زایل نمی شد.
دیگر آن که اگر کسی با تو سخن محال و ناممکن گفت، به آن سخن هیچ توجه نکن و از آن درگذر. مرد، چون این دو نصیحت را شنید، گنجشک را آزاد کرد. پرنده کوچک برکشید و بر درختی نشست. چون خود را آزاد و رها دید، خنده ای کرد.
مرد گفت: نصیحت سوم را بگو! گنجشک گفت: نصیحت چیست!؟ ای مرد نادان، زیان کردی. در شکم من دو گوهر هست که هر یک بیست مثقال وزن دارد. تو را فریفتم تا از دستت رها شوم. اگر می دانستی که چه گوهرهایی نزد من است، به هیچ قیمت، مرا رها نمی کردی. مرد، از خشم و حسرت، نمی دانست که چه کند. دست بر دست می مالید و گنجشک را ناسزا می گفت. ناگهان رو به گنجشک کرد و گفت: حال که مرا از چنان گوهرهایی محروم کردی، دست کم، آخرین پندت را بگو.
گنجشک گفت: مرد ابله! با تو گفتم که اگر نعمتی را از کف دادی، غم مخور؛ اما اینک تو غمگینی که چرا مرا از دست داده ای. نیز گفتم که سخن محال و ناممکن را نپذیر؛ اما تو هم اینک پذیرفتی که در شکم من گوهرهایی است که چهل مثقال وزن دارد. آخر من خود چند مثقالم که چهل مثقال، گوهر با خود حمل کنم!؟
پس تو لایق آن دو نصیحت نبودی و پند سوم را نیز با تو نمی گویم که قدر آن نخواهی دانست. این را گفت و در هوا ناپدید شد.
پند گفتن با جهول خوابناک
تخم افکندن بود در شوره خاک
حکایت پارسایان،رضا بابایی
طلب روزی
شخصی با هیجان و اضطراب به حضور امام صادق علیه السلام آمد و گفت:
درباره ی من دعایی بفرمایید تا خداوند به من وسعت رزقی بدهد، كه خیلی فقیر و تنگدستم.
امام: هرگز دعا نمی كنم.
چرا دعا نمی كنید؟
برای اینكه خداوند راهی برای این كار معین كرده است. خداوند امر كرده كه روزی را پی جویی كنید و طلب نمایید. اما تو می خواهی در خانه ی خود بنشینی و با دعا روزی را به خانه ی خود بكشانی! »
داستان راستان شهید مطهری
گزیده سخنان رهبرانقلاب(دیداربااقشارمختلف مردم)
مردم زیر فشار مشکلات معیشتی هستند/ آن کارمند روزمزد در این شرایط برایش چیزی نمیماند/مشکل ارز و سکه بخاطر بیتدبیریها و بیتوجهیها بود
رهبر انقلاب، صبح امروز در دیدار اقشار مختلف مردم:
آحاد مردم مشکلات معیشتی امروز را احساس میکنند. یک بخشی از مردم واقعاً زیر فشارند و این گرانی مواد غذایی و مسکن و… روی مردم فشار میآورد.
کاهش ارزش پول ملی از مشکلات کنونی اقتصاد کشور است.
وقتی قیمت ریال اینجور پایین میآید، آن کارمند روزمزد است که برایش چیزی نمیماند.
کارشناسان اقتصادی و بسیاری از مسئولین بر این مسئله متفقند که عامل این مسئله خارجی نیست، درونی است. نه اینکه تحریمها اثر نداشته باشد اما عمدهی تأثیر مربوط به عملکردهاست. اگر عملکردها بهتر و باتدبیرتر و بهنگامتر و قویتر باشد، تحریمها اثر زیادی نمیگذارد و میشود ایستاد.
مثلاً در همین قضیهی ارز و سکه بر اثر برخی بیتدبیریها و بیتوجهیها ارز کشور رفت دست کسانی که از آن سوءاستفاده کردند. این مشکل، مربوط به نحوهی مدیریت و سیاستگذاری اجرایی است. وقتی ارز و سکه را بهصورت غلط توزیع میکنند، این توزیع دو طرف دارد: یکی که آن را میگیرد و یکی که آن را میدهد. ما همهاش داریم دنبال آن کسی میگردیم که میگیرد، درحالیکه تقصیر عمده متوجه کسی است که آن را داد؛ نمیگوییم خیانت، اما خطای بزرگی کرده است.