جهان در آستانه ظهور
جهان در آستانه ظهور را میتوان چنین تصور کرد:
گروهی از مردم برای کسب منافع بیشتر، به ظلم و ستم رو میآورند. اینان برای به دست آوردن امکانات بیشتر از هیچ جنایتی روی گردان نبوده، به استثمار مردم اقدام میکنند.[۱] در کنار استفاده از ابزار ظلم، فساد را نیز در جامعه رواج میدهند.
آنان میکوشند با فریب مردم و کشاندن آنان به ورطه فساد، حاکمیت ظالمانه خود را ادامه دهند و در این راستا عده ای را به دامن فساد میکشانند؛ درنتیجه: وضع حکومت ها، استبدادی [۲] و افراد آن، فاسد و ظالم هستند و حکومتها ضعیف و زودگذر و متزلزلند. از اسلام و قرآن فقط اسمی باقی میماند و مساجدِ زیبا، اما بدون جمعیت، فراوان است. [۳]
عواطف انسانی ضعیف میشود و رحم و دلسوزی وجود ندارد. انواع فسادهای اخلاقی به صورت علنی و بدون نهی و جلوگیری در جامعه انجام میشود. [۴]
ترس و اضطراب، فراگیر و راهها ناامن میشود. جنایتهای هولناک صورت میگیرد و مردم، آرزوی مرگ میکنند. مرگهای ناگهانی و زلزله و جنگ و فتنه و بیماری و مرگ زیاد میشود. [۵]
نشانه تواضع
امام حسن عسکری(علیه السلام):
مِنَ التَّواضُعِ السَّلامُ عَلی کُلِّ مَنْ تَمُرُّ بِهِ، وَ الْجُلُوسُ دُونَ شَرَفِ الْمَجْلِسِ.
یکی از نشانههای تواضع و فروتنی آن است که به هرکس برخورد نمائی سلام کنی و در هنگام ورود به مجلس هر کجا، جا بود بنشینی نه آن که به زور و زحمت برای دیگران جائی را برای خود باز کنی.
بحار الانوار،ج ۷۵،ص۳۷۲،ح ۹
مرور برکلام رهبرانقلاب درمورد9دی
در آستانه فرارسیدن روز نهم دی مهم ترین جملات ولی امر مسلمین جهان امام خامنهای مدظله العالی درباره حماسه نهم دی و فتنه را مرور نماییم:
_ دنیاطلبان برای اینکه به مقاصد خودشان برسند، در جامعه فتنه ایجاد میکنند؛ جنگها، تبلیغات دروغین، سیاستبازیهای ناجوانمردانه؛ اینها ناشی از همین دنیاطلبیهاست.
۱۳۸۷/۰۶/۲۹
_ در اوائل حوادث بعد از انتخابات ۸۸ اولین کاری که شد، تردیدافکنی در کار مسئولین رسمی کشور بود؛ در کار شورای نگهبان، در کار وزارت کشور. این تردیدافکنی ها خیلی مضر است؛ دشمن این را میخواهد.
۱۳۸۸/۰۹/۰۴
_ در شرائط فتنه، کار دشوارتر است؛ تشخیص دشوارتر است. البته خدای متعال حجت را همیشه تمام میکند؛ هیچ وقت نمیگذارد مردم از خدای متعال طلبکار باشند و بگویند تو حجت را برای ما تمام نکردی، راهنما نفرستادی، ما از این جهت گمراه شدیم.
۱۳۸۸/۱۰/۱۹
_ فتنه معنایش این است که یک عدهای بیایند با ظاهرِ دوست و باطنِ دشمن وارد میدان شوند، فضا را غبارآلود کنند؛ در این فضای غبارآلود، دشمن صریح بتواند چهرهی خودش را پنهان کند، وارد میدان شود و ضربه بزند.
۱۳۸۸/۱۰/۲۹
_ وقتی در داخل محیط فتنه، کسانی با زبانشان صریحاً اسلام و شعارهای نظام جمهوری اسلامی را نفی میکنند، با عملشان هم جمهوریت و یک انتخابات را زیر سؤال میبرند، وقتی این پدیده در جامعه ظاهر شد، انتظار از خواص این است که مرزشان را مشخص کنند، موضعشان را مشخص کنند.
۱۳۸۸/۱۰/۲۹
_ مهمترین هدف از حوادث دوران فتنهی بعد از انتخابات ۸۸ این بود که بین آحاد ملت شکاف بیندازند؛ سعیشان این بود. میخواستند شکاف بین آحاد مردم بیندازند، و نتوانستند.
۱۳۸۸/۱۱/۱۹
حکم خوردن خون داخل تخم مرغ
آثار عجیب دروغگویی!
عملی برای دفع بلای قطعی
حضرت عيسى علیه السلام با اصحاب خود نشسته بودند که هیزمشکنی از کنار آنها گذشت.
حضرت عیسی علیه السلام به اطرافیان فرمودند:
این هیزم شکن به زودی خواهد مُرد
پس از مدتی، هیزمشکن با كولهبارى از هيزم برگشت.
اصحاب به حضرت عیسی گفتند:
شما خبر داديد كه اين مَرد به زودی مىميرد ولی او را زنده مىبينيم.
حضرت عيسى عليه السلام به آن هیزمشکن فرمودند:
هيزمت را زمین بگذار
وقتی هيزم را باز كردند، ناگهان مارى سیاه كه سنگى در دهان گرفته بود را دیدند.
حضرت عيسى از هیزمشکن پرسيدند:
امروز چه عملی انجام دادی که این بلا از تو دفع شد؟
هیزمشکن پاسخ داد:
دو عدد نان داشتم. فقيرى دیدم؛ يكى از نانها را به فقیر دادم.
عده الداعی و نجاح الساعی، صفحه ۸۴
جرعه ای ازکلام شهید
نمازهایت را عاشقانه بخوان.
حتی اگر خسته ای یا حوصله نداری
قبلش فکر کن چرا داری نماز میخوانی و با چه کسی قرار ملاقات داری.
آن وقت کم کم لذت میبری از کلماتی که در تمام عمر داری تکرارشان میکنی.
تکرار هیچ چیـــــز جز نماز در این دنیا قشنگ نیست…..
شهیدمصطفی چمران
درخواست ازبهلول برای قضاوت
هارون الرشیـد درخواسـت نمــود کسـی را بــرای قضـاوت در بغـداد انتخاب نمایید. اطرافیان او همه با هم گفتند عـادل تر از بهلول سـراغ نداریم او را انتخاب نمایید
خلیفه دستور داد بهلول را نزد او بیاورند. بعد از دیــدار با بهلول به او پیشنهاد قاضی شــدن در بغداد را داد . بهلول گفــت من شایسته این مقام نیستم و صلاحیـت انجــام چنین کاری را نـدارم.
هارون الرشید گفــت تمـام بزرگان بغـداد تو را انتخاب کرده اند چگونه اســت که تو قبول نمی کنی ! بهلول جــواب داد من از اوضـاع و احـوال خودم بیشتــر اطلاع دارم و این سخن یا راسـت است یا دروغ.
اگر راســت اســت که مـن به ایــن دلیل که گفتم شایسته مقام نیستــم و اگر هم دروغ باشد که شخص دروغگو صلاحیت قضاوت کردن ندارد ! هارون اصـرار کرد و بهلول درخـواســت کرد یک روز به او مهلت دهند تا فکر کند.
فــردای آن روز بهلول بر چــوبی نشســـت و در خیابان ها فریـاد میـزد اسبم رم کرده بروید کنار تا زیـر سمــش گرفتــار نشــده اید . مــردم گفتند بهلول دیوانه شده است
خبــر دیوانگی بهلول به خلیفه رسیــد . هارون الرشید گفــت او دیوانه نشــده اســت او بخاطر حفظ دینش از دســت ما فرار کـرده تا در حقوق مردم دخالتی نداشته باشد.
مـرنج و مـرنجـان
آیت الله مجتهدی(ره):
موعظه ی حاج شیخ حسنعلی نخودکی رو گوش بدید ، یه کتاب هست:
«مرنج و مرنجان»
بهش گفتن مرنجانش راحته، من یه کاری کنم که شما از دست من ناراحت نشین ، مالِ شما رو نخورم، غیبت شما رو نکنم ، بی احترامی نکنم
ولی مرنج رو چیکار کنم ، اون آقا به من اهانت کرده چیکار کنم، فرمودند که: «خودت رو کسی ندون!»
علت اینکه ماها می رنجیم اینه که خودمونو کسی میدونیم، یکی صبح به آیت الله خوانساری فحش داد، آیت الله خوانساری همینطوری بهش نگاه کرد، نزدیک ظهر گفت: اجازه می فرمایید به نماز بروم، اجازه نماز گرفت بره مسجد، ابداَ ناراحت نشد.
آیت الله حائری فرمودند همه کلاس ها را با آیت الله خوانساری رفتم ولی یه کلاس عقبم، آیت الله خوانساری عصبانی نمیشن ولی من عصبانی میشم.
افزایش روزی
حضرت صادق علیه السلام:
تعجب می کنم از کسی که مال و متاع دنیایی می خواهد و به این کلمه [ ذکر لا حول ] پناه نمی برد!
همچنین از امام صادق علیه السلام نقل است که هر کس روزی صدبار این ذکر را بر زبان آورد، حق تعالی هفتاد نوع بلا را از او دفع می کند که کم ترین آن ها فقر و غم است. و نیز فرموده است که هر کس صد بار این ذکر را بگوید، فقر او را در نمی یابد.
قمی، شیخ عباس، باقیات صالحات، ص ۷۹۶ ـ ۷۹
مروری بر زندگی آیت الله هاشمی شاهرودی
یادش بخیر...
ﯾﮏ ﺯﻣﺎﻥ ﮔﻮﻫﺮﯼ ﺍﺯ ﺳﻨﮓ ﻣﺤﮏ،
ﺍﺭﺯﺵ ﺩﺍﺷﺖ…
ﺳﺨﻦ ﭘﯿﺮﻣﺤﻞ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻓﻠﮏ،
ﺍﺭﺯﺵ ﺩﺍﺷﺖ…
ﺩﻭﺳﺘﯽ، ﻣﻌﻨﯽ ﺯﯾﺒﺎﯼ ﺻﻤﯿﻤﯿﺖ ﺑﻮﺩ…
ﻧﺎﻥ ﺧﺸﮑﯽ ﺑﻐﻞ ﺩﻭﻍ ﺧﻨﮏ،
ﺍﺭﺯﺵ ﺩﺍﺷﺖ…
ﮐﺎﺭﻫﺎ ﯾﮑﺴﺮﻩ ﺑﺎ ﻋﺸﻖ ﻭ ﺻﻔﺎ میچرخید…
ﺗﺎﺭ ﻣﻮ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺳﻔﺘﻪ ﻭ ﭼِﮏ،
ﺍﺭﺯﺵ ﺩﺍﺷﺖ…
افسوس که ﮔﺬﺷﺖ ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺍﺳﺖ
فرياد رسي صلوات در قبـر
شِبلي نقل نموده است:
من همسايه اي داشتم که وفات نمود.
او را خواب ديدم،
از او پرسيدم: خدا با تو چه کرد؟
گفت : اي شيخ ! هول هاي بزرگ ديدم،
و رنج هاي عظيم کشيدم.
از آن جمله به وقت سوال منکر و نکير،
زبان من از کار باز ماند.
با خود مي گفتم : واويلاه،
اين عقوبت از کجا به من رسيد؟
آخر ، من مسلمان بودم و بر دين اسلام مُردم.
آن دو فرشته با غضب از من جواب طلبيدند.
ناگاه شخصي نيکو موي و خوش بوي آمد ،
ميان من و ايشان حايل شد
و مرا تلقين کرد تا جواب ايشان را
به نحو خوب بدهم ،
از آن شخص پرسيدم : تو کيستي – خدا تو را رحمت کند – که من را از اين غصه خلاصي دادي؟
گفت: من شخصي هستم که از صلواتي که تو بر پيغمبر (صلی الله علیه وآله) فرستادي آفريده شده ام، و مامورم در هر وقت و هر جا که در ماني به فرياد تو رسم
آثار و برکات صلوات ص ۱۳۱
چرا اماکن مقدس در سرزمینهای بد آب و هوا قرار دارند؟
استادپناهیان:
امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) در خطبه قاصعه، نکاتی را راجع به موقعیت مکانی خانه خدا در شهر مکه ذکر میکنند. ایشان در این خطبه میفرمایند:
خداوند متعال یک مکان مقدس را در مکانی قرار میدهد که آبادانی نداشته باشد و اتفاقاً به لحاظ آب و هوا و شرایط اقلیمی نامساعد باشد تا بندگان خدا را امتحان کند. تا نشان دهد که اگر مردم در این مکان تجمعی دارند به خاطر یک امر مقدس است.
این اتفاق دقیقاً دارد در موضوع حماسه پیاده روی اربعین هم رخمیدهد. این مردم یقیناً برای سیاحت و استفاده از طبیعت و هوای خوش و خرم این سرزمین به اینجا نیامده اند، آمدهاند برای زیارت حضرت اباعبدالله و طبیعی است که آب و هوای نامساعد و گرما و گرد و غبار که هیچ، که اگر از آسمان سنگ هم ببارد باز خللی در این عزم راسخ مردم به وجود نمیآورد و این مردم هستند که در یک سفر معنوی و به دور از هوای نفس، به سوی حضرت حسین در حرکتاند.
افراد «تجدد زده» یعنی...
شهیدمطهری(ره):
به آداب خودشان بدبين باشند، آداب آنها [یعنی مردم دنیای مدرن] را بهتر بدانند. به رسوم خودشان بدبين باشند، رسوم آنها را از رسوم خودشان بهتر بدانند. به ادبيات خودشان بدبين باشند، ادبيات آنها را از ادبيات خودشان بهتر بدانند. به فلسفه خودشان بدبين باشند، فلسفه آنها را از فلسفه خودشان بهتر بدانند.
به دين و آيين خودشان بدبين باشند، دين و آيين آنها را بهتر بدانند. به كتابهاى خودشان بدبين باشند، كتابهاى آنها را از كتابهاى خودشان بهتر بدانند. هر چه كه از ناحيه آنهاست آن را خوب بدانند، هر چه از ناحيه خودشان است آن را بد بدانند.
آینده انقلاب اسلامی،ص۱۶۳
سکوت،نشانه عقل
ﺍﺯ دانایی ﭘﺮﺳﻴﺪﻧﺪ ﭼﮕﻮﻧﻪ میتوان
ﺑـﻪ ﻣﻴـﺰﺍﻥ ﻋﻘـﻞ کسـی پـی ﺑـﺮد؟
گفـت ﺍﺯ ﺣﺮفی ﮐﻪ میزند …
ﭘﺮﺳﻴﺪﻧﺪ ﺍﮔـﺮ ﭼﻴـﺰی ﻧﮕﻔـﺖ ﭼـﻪ؟
پـاســخ ﺩﺍﺩ ، ﻫﻴـﭻ ﮐـﺲ آن قــدر
ﻋﺎﻗـﻞ ﻧﻴﺴﺖ ﮐﻪ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺳﮑﻮﺕﮐﻨﺪ
تحمل همسربداخلاق
در وادي يابس چه گذشت؟
ابوبصير مي گويد:
از امام صادق (علیه السلام) در مورد سوره والعاديات پرسيدم، امام (علیه السلام) فرمود: اين سوره در ماجراي وادي يابس (بيابان خشك) نازل شده است. پرسيدم: قضيه وادي يابس از چه قرار بود.
امام صادق عليه السلام فرمود:
- در بيابان يابس دوازده هزار نفر سواره نظام بودند، با هم عهد و پيمان محكم بستند كه تا آخرين لحظه، دست به دست هم دهند و حضرت محمد صلي الله عليه و آله و علي عليه السلام را بكشند.
جبرئيل جريان را به رسول خدا صلي الله عليه و آله اطلاع داد. حضرت رسول صلي الله عليه و آله نخست ابوبكر و سپس عمر را با سپاهي چهار هزار نفري به سوي ايشان فرستاد كه البته بي نتيجه بازگشتند.
پيامبر صلي الله عليه و آله در مرحله آخر علي عليه السلام را با چهار هزار نفر از مهاجر و انصار به سوي وادي يابس رهسپار نمود. حضرت علي عليه السلام با سپاه خود به طرف بيابان خشك حركت كردند.
به دشمن خبر رسيد كه سپاه اسلام به فرماندهي علي عليه السلام روانه ميدان شده اند. دويست نفر از مردان مسلح دشمن به ميدان آمدند. علي عليه السلام با جمعي از اصحاب به سوي آنان رفتند. هنگامي كه در مقابل ايشان قرار گرفتند. از سپاه اسلام پرسيده شد كه شما كيستيد و از كجا آمده ايد و چه تصميمي داريد؟ علي عليه السلام در پاسخ فرمود:
- من علي بن ابي طالب پسر عموي رسول خدا، برادر او و فرستاده او هستم، شما را به شهادت يكتايي خدا و بندگي و رسالت محمد صلي الله عليه و آله دعوت مي كنم. اگر ايمان بياوريد، در نفع و ضرر شريك مسلمانان هستيد.