چهار اصل در سیر و سلوک
از امام صادق عليه السلام پرسیدند: كار خود را بر چه اساسى استوار ساخته اى؟
فرمودند: بر چهار اصل:
1- فهمیدم كه عمل مرا كسى ديگر انجام نمى دهد پس (برای انجام آن) تلاش نمودم
2- دانستم كه خدا بر کار من آگاه است، پس (از انجام کارهای ناشایست) حيا كردم
3- فهمیدم كه روزى مرا ديگرى نمى خورد پس آرام گرفتم؛
4-دانستم كه پايان كار من مرگ است پس براى آن آماده شدم.
بحار الانوار, ج75، ص228
درمحضراستاد
آیت الله مجتهدی تهرانی(ره) :
خیلی مرد می خواهد که دلش را از غیر یاد خدا تهی سازد.
مستاجرهایی که در دلش خانه کرده اند ، همه را بیرون کند.
یک گوشه دل انسان محبّت دنیاست ، یک گوشه دیگرش محبّت خانه ، یک گوشه دیگرش محبّت زن و بچه ، یک گوشه دیگرش محبّت مال و یک گوشه دیگرش محبّت جاه و مقام.
… هر کس بالاخره یک مستاجرهایی در خانه دل دارد و محبّت هایی در گوشه و کنار دلش هست ،
مرد آن کسی است که همه این ها را جواب کند. خدا نکند که شیطان هم بیاید و در دل انسان لانه کند.
پیامبر به دنبال مردم میرفت برای تبلیغ دین
طبِيبٌ دَوَّارٌ بِطِبِّهِ قَدْ أَحْكَمَ مَرَاهِمَهُ وَ أَحْمَى مَوَاسِمَهُ يَضَعُ ذَلِكَ حَيْثُ الْحَاجَةُ إِلَيْهِ مِنْ قُلُوبٍ عُمْيٍ وَ آذَانٍ صُمٍّ وَ أَلْسِنَةٍ بُكْمٍ مُتَتَبِّعٌ بِدَوَائِهِ مَوَاضِعَ الْغَفْلَةِ وَ مَوَاطِنَ الْحَيْرَةِ
پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) طبيبى است كه براى درمان بيماران سيّار است.
مرهم هاى شفا بخش او آماده، و ابزار داغ كردن زخم ها را گداخته. براى شفاى قلب هاى كور و گوش هاى ناشنوا و زبان هاى لال، آماده، و با داروى خود در پى يافتن بيماران فراموش شده و سرگردان است
نهج البلاغه خطبه108
چگونگی شکلگیری تفکر یمانی
اصل تفکر یمانی توسط شیخ حیدر مشتت شکل گرفت که نسبت به احمد بن اسماعیل پیشینهی بیشتری در طلبگی داشت و احمد بن اسماعیل در حقیقت در نجف مهمان او بود.[1]
محمدعلی نصرالدین مینویسد: «بعضی از آنها به من گفتهاند که آنها حدود هفت نفر بودند و بسیاری از اوقات کنار نهرهای اطراف نجف میرفتند و به عبادت و گوشهنشینی میپرداختند و فقط نان و سبزی میخوردند تا اینکه در سال 1424 قمری، حیدر مشتت و احمد اسماعیل تصمیم گرفتند حرکت یمانی را که احادیث به آن اشاره دارند و او را وزیر امام مهدی(عجلاللهتعالیفرجه) معرفی میکنند، آغاز نمایند. آنها در ابتدا شخص یمانی را مبهم گذاشتند و حیدر مشتت مشخص نکرد که یمانی خودش است یا احمد اسماعیل. حیدر بیشتر از رفیق خود، فعال بود به همین خاطر چند بار به قم مسافرت کرد تا اعراب و طلاب ساکن آن را تحت تأثیر قرار دهد. چند سال قبل به همراه یاران خود اقدام به پخش اعلامیههایی کرد که در آن به ظهور یمانی بشارت داده بود و یک روز به همراه یاران خود از وسط شهر قم، تظاهرکنان و درحالیکه شعار میدادند و فریاد میکشیدند، بهطرف مسجد جمکران حرکت کردند که توسط پلیس، دستگیر و به عراق فرستاده شدند.»[2]
آقای کورانی در کتاب دیگر خود با تفصیل بیشتری به همین موضوع پرداخته و تصریح میکند که فرد مذکور، حیدر مشتت بوده است.[4]
اینچنین خدایی داریم ...
لطف خدا به بندش اونقد زیاده که امام صادق (ع)فرمود
خداوند به داود نبی (ع)وحی کرد :
“بنده مؤمن من اگر مرتکب گناهی شد، ولی پشیمان گشت و توبه نمود و در وقت یاد آوری آن گناه از من حیأ نمود ، علاوه بر این گناه او را مــیآمرزم ،آن را به حسنه تبدیل مــیکنم و من خدای ارحم الراحمین هستم".
بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 6، ص 28
عالمان امر كننده بى عمل
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:
پشيمان ترين و پُر حسرت ترين دوزخيان، مردى است كه بنده اى را به راه خداوند عزّ و جلّ فرا خواند و او دعوتش را بپذيرد و خداوند عزّ و جلّ را اطاعت كند و خداوند به بهشتش برد و دعوت كننده را به سبب فرو گذاشتن عمل و پيروى از هوا و هوس به دوزخ برد.
الخصال ؛ 51/63
گروهى از بهشتيان، به گروهى از دوزخيان مى نگرند و مى گويند: ما به بركت آموزش و پرورش شما به بهشت رفتيم. چه شده است كه شما خود به دوزخ افتاده ايد؟ گويند: ما به نيكى فرمان مى داديم و خود به آن عمل نمى كرديم.
مكارم الأخلاق ؛ 2/364/2661
مراد از حشر با پيامبر چيست ؟
غرض آن كه مرحوم آقاي شعراني درباره حشر دربهشت ومحشور شدن با بهشتي ها مي فرمود كه محشور شدن با پيامبر (ص) يعني حشر با حقيقت رسول الله واين با آن حشر كه عوام بر سر زبان دارند فرق دارد،
آن گاه مثال ميزد و ميفرمود :
الان عده اي خدمت آيت الله بروجردي مي روند .
ودر محضرش مي نشينند و حتي دستش را مي بوسند و شايد شبانه روز در كنارش هم باشند ، چنين كساني محشور با آقاي بروجردي اند و ظاهرا با او حشر و نشر دارند .
آيا شما چنين حشر مي خواهيد يا حشر علمي و معنوي آن حشركه ميگوييم خدايا مارا با محمد و آل محمد (ص) محشور بدار ،بدان معناست كه ما را با صفات و حقيقت آنها محشور فرما ، ما را بر اسرار قرآن و مقامات بهتر توفيق ارزاني دار ، ما چنين حشر را ميخواهيم ؛ منظور حشر جسماني نيست .
حضرت علامه حسن زاده آملي
روشنگری جهاد است نه تندروی!
امام خامنه ای(حفظه الله) :
البتّه یکی از جهادها هم جهاد فکری است. چون دشمن ممکن است ما را غافل کند، فکر ما را منحرف سازد و دچار خطا و اشتباهمان گرداند؛ هرکس که در راه روشنگری فکر مردم، تلاشی بکند، از انحرافی جلوگیری نماید و مانع سوءفهمی شود، از آنجا که در مقابله با دشمن است، تلاشش جهاد نامیده میشود.
آن هم جهادی که شاید امروز، مهمّ محسوب می شود. پس، کشور ما امروز کانون جهاد است.
20/3/1375
محكم ترين دستگيره هاي ايمان
روزي رسول خدا (ص) به اصحاب خود رو كرد و فرمود:
اي عري الايمان اوثق?
كدام يك از دستگيره هاي ايمان، محكمتر است ؟
اصحاب: خدا و رسولش داناتر است.
سپس بعضي گفتند: نماز،
بعضي گفتند: زكات،
بعضي گفتند: روزه
و برخي گفتند: حج عمره
و بعضي گفتند: جهاد.
رسول خدا (ص) فرمود:
هر كدام از اينها را كه گفتيد فضيلتي است ولي جواب سؤال من نيست.
آنگاه فرمود:
محكم ترين دستگيره هاي ايمان،
دوستي براي خدا
و دشمني براي خدا
و پيروي از اولياء خدا
و بيزاري از دشمنان خدا است.
اصول کافی باب حب فی الله ؛ح۶،ص۱۲۵،ج۲
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﺍﯾﺎ...
1 - ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺪﺭ ﻋﺰﺕ ﺍﺳﺖ.
2 - ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎﺩﺭ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺍﺳﺖ.
3 - ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺍﺣﻮﺍﻝ ﭘﺮﺳﯽ ﺍﺳﺖ.
4 - ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﺍﺳﺖ.
5 - ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻋﺸﻖ ﻣﺤﺒﺖ ﺍﺳﺖ.
6 - ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻃﻔﻞ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﺍﺳﺖ.
7 - ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻭﺳﺖ ﻭﻓﺎ ﺍﺳﺖ.
8 - ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺧﺪﻣﺖ ﺍﺳﺖ.
9 - ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﻫﻤﺪﺭﺩﯼ ﺍﺳﺖ.
10 - ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺮﺩﻩ ﺩﻋﺎ ﺍﺳﺖ.
11 - ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﺧﺮﺕ ﻧﯿﮑﯽ ﺍﺳﺖ.
مراقبت ازاعمال
حضرت آیت اللہ جوادے آملے مےفرماید:
هرڪس یڪ ساعت براے مراقبت از اعمال و رفتار خود زحمت بڪشد و تلاش ڪند، دہ ساعت او را حفظ مےڪنند و پیش مےبرند (من جاء بالحسنہ فلہ عشر امثلها).
قهرا چنین ڪسے اهل نجات و اهل سعادت خواهد بود.
ڪسے ڪہ مراقبت داشتہ باشد، حفظ خاطرات در نماز براے او سهل و آسان خواهد بود.
محبت و اطاعت
امام صادق عليه السّلام فرمودند:
هل الدينُ الاّ الحبُّ؟ انّ اللهَ عزّوجلّ يقول: قُل ان كُنتم تُحبّونَ اللهَ فاتّبعوني يُحببكُم الله.
آيا دين چيزي غير از حب و دوستي است؟ همانا خداوند عزوجل مي فرمايد: اي پيامبر به مردم بگو اگر مرا دوست مي داريد پس مرا اطاعت كنيد، پس آنگاه خدا شما را دوست خواهد داشت.(الخصال، ص 21)
روزی ثوبان به خدمت پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآلهوسلّم ـ رسید، در حالی که پریشان و مریض بود. پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآلهوسلّم ـ به او فرمودند چه شده است؟
گفت: بیمار نیستم، ولی در این فکرم که فردای قیامت، اگر وارد جهنم شوم، هرگز شما را نمیبینم و اگر وارد بهشت شوم، مقام و منزلتی بسیار پایین تر از شما خواهم داشت که نمیتوانم به حضورتان برسم، همین موضوع است که مرا اندوهناک کرده است.
در این هنگام بود که این آیه نازل شد:
وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَٰئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَٰئِكَ رَفِيقًا
ﻭ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﻛﻨﻨﺪ ، ﺩﺭ ﺯﻣﺮﻩ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﺍﺯ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﻭ ﺻﺪﻳﻘﺎﻥ ﻭ ﺷﻬﻴﺪﺍﻥ ﻭ ﺷﺎﻳﺴﺘﮕﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻧﻌﻤﺖ [ ﺍﻳﻤﺎﻥ ، ﺍﺧﻠﺎﻕ ﻭ ﻋﻤﻞ ﺻﺎﻟﺢ ] ﺩﺍﺩﻩ ؛ ﻭ ﺍﻳﻨﺎﻥ ﻧﻴﻜﻮ ﺭﻓﻴﻘﺎﻧﻰ ﻫﺴﺘﻨﺪ .
و پیامبر به او فرمود: به خدا قسم! ایمان هیچ مسلمانی کامل نمیشود تا این که مرا از خودش و پدر و مادرش و همسر و فرزندانش و از همه مردم بیشتر دوست داشته باشد.
به روایت مفسران، نزول آیه ۶۹ سوره نساء درباره وی دانسته شده است که به دلیل علاقه شدید به پیامبر صلی الله علیه وآله، نگران جدایی از آن حضرت در قیامت بود.
نساء/سوره۴، آیه۶۹.
مجمع البیان، طبرسی، ج۳، ص۱۲۵.
اسباب النزول، واحدی، ص۱۶۵.
مجمع البیان، طبرسی، ج۳، ص۱۲۶
در هر بیست و چهار ساعت برای عبد بیست و چهار خزانه مرتب قرار داده می شود،
در روایتی آمده است که:
در هر بیست و چهار ساعت برای عبد بیست و چهار خزانه مرتب قرار داده می شود.
درب یکی از آن خزانه ها باز می شود، آن را پر از نور عمل نیکش می بیند، عملی که آن را در یک ساعت از بیست و چهار ساعت انجام داده، به مشاهده آن نور، چنان انبساط و خوشحالی به او دست می دهد، که اگر بر اهل جهنّم پخش کنند، شگفت زده می شوند.
سپس خزانه ای را باز می کنند تاریک و سیاه، بوی بدی از آن می آید و این نتیجه ساعتی است که در آن معصیت خدا را کرده، به فزع و ترسی گرفتار می شود که اگر بر اهل بهشت تقسیم کنند عیش آن ها را ناقص می کند.
خزانه دیگری بر او می گشایند که از دیدن آن نه خوشحال می شود نه بدحال و آن ساعتی است که در آن خواب بوده، یا غافل از برنامه بوده، یا به کاری از مباحات دنیا مشغول بوده است، از خالی بودن آن خزانه دچار اندوه می شود که چرا در حالی که قدرت داشته آن ساعت را به منافع الهی پر نکرده و از آن غفلت ورزیده!!
و به همین صورت خزانه طول عمر را حساب کنید که چه چیزی در آن قرار داده اید،
آیا به حق پر کرده اید، یا از باطل و لهو و لعب آن را آلوده نموده اید؟
کتاب عرفان اسلامی، اثر استاد حسین انصاریان
درمحضراستاد
علامه حسن زاده آملی :
سکوت با تزکیه نفس برکت دارد…
بعضی خیلی ساکتند واین سکوت اگر از روی تزکیه نفس باشد خیلی برکت دارد، چون این سکوت دهن بستن است و دل را باز می کند و سِرّ آدم به حرف در می آید برخلاف باز بودن دهن به خصوص که نعوذبالله اگر از روی هرزگی و یاوه گویی باشد چه در خوراکش و چه در گفتارش که روح او هم هرزه می شود، از همین رو فرمودند اول اندیشه وانگهی گفتار، چانه چنین آدمی را عقل می گرداند.
معنای برطرف شدن حجابِ بین انسان و خداوند
ميان نفس انسان و خداوند حجابهائيست، بلكه هفتاد هزار حجاب است.
و هر عملى را كه انسان انجام دهد، خواه فعل طاعت بوده باشد خواه ترك معصيت، اگر از روى قصد قربت و نيّت نزديكى به وى باشد، يك عدد از حجابها را بر مى دارد يعنى نفس انسان يك مرحله به خداوند نزديكتر مى شود و خود را روشن تر مى نگرد، و قساوت و ظلمات درونى اش را كمتر و سبكتر احساس مى نمايد؛ تا رفته رفته، بنده جميع حجابهايش از بين مى رود و ميان وى و خداى وى هيچ فاصله و بُعد نفسانى باقى و برقرار نمى ماند.
آنگاه است كه وى با چشم خدا مى بيند، و با گوش خدا مى شنود، و با زبان خدا سخن مى گويد.
الله شناسى ،ج1،ص275
انفاق یک فریضه شرعی است نه فقط حکمی اخلاقی
امام خامنه ای (حفظه الله) :
آن کسانی که در طبقات بالاتر و بهرهمندیهای بیشتر هستند، درآمدهای بیشتر دارند، امکانات بیشتری داشتند و توانستند بیشتر بهرهمند بشوند، اینها مسئولیت و تکلیف بیشتری دارند. این قابل قبول نیست که آنها خودشان را بر کنار بدارند و نکته اینجاست که جامعهی اسلامی به صورت تعارف این حرف را نمیزند، این یک وظیفه است، یک تکلیف است، نه فقط یک حکم اخلاقی. این همه آیات انفاق در قرآن بیان یک حکم اخلاقی نیست، بیان یک فریضهی شرعی است. شما ببینید لحن «انفقوا» در قرآن همان لحن «جاهدوا فی سبیل الله» است. «انفقوا فی سبیل الله»، «جاهدوا فی سبیل الله»، یک جور حرف زده؛ یک جور مردم را مخاطب قرار داده و این یکی از آن نکات مهمی است که در طی مباحث اقتصادی اسلام حتما باید به آن توجه بشود؛ بحث مسئولیت عمومی به تناسب امکانات و به تناسب بهرهمندیها در مقابل نیازهای عمومی، در مقابل دفاع از کشور، دفاع از مرزها، دفاع از نوامیس، دفاع از نظام اسلامی و در مقابل بقیهی تهاجمهائی که میشود. این یکی از وظایف و فرایضی است که بر دوش مردم هست.
خطبههای نماز جمعه تهران ۱۳۶۶/۰۷/۲۴
لگدشتر
شیخ رجبعلی خیاط می فرمود:
در بازار بودم…
اندیشه مكروهی در ذهنم گذشت.
سریع استغفار كردم و به راهم ادامه دادم.
قدری جلوتر شترهایی قطار وار از كنارم میگذشتند.
ناگاه یكی از شترها لگدی انداخت كه اگر خود را كنار نمیكشیدم، خطرناك بود.
به مسجد رفتم و فكر میكردم همه چیز حساب دارد.
این لگد شتر چه بود؟!
در عالم معنا گفتند:
شیخ رجبعلی! آن لگد نتیجه آن فكری بود كه كردی؟
گفتم: اما من كه خطایی انجام ندادم…
گفتند: لگد شتر هم كه به تو نخورد!
اثر کارهای ما در عوالم جریان دارد، حتی یک تفکر منفی میتواند تاثیری منفی ایجاد کند…
کیمیای محبت ;ص134
هيچ زمينى خالى از قبر نيست!
يحيى وزير متوكّل عبّاسى حكايت كند:
روزى خليفه گفت: عازم شهر مدينه شو و ابوالحسن ، علىّ بن محمّد هادى را با عزّت و احترام به بغداد بياور.
من نيز دستور خليفه را اطاعت كرده و پس از جمع آورى افراد به همراه امكانات لازم ، حركت كرديم.
چون مقدار زيادى از راه را پيموديم ، فرمانده کاروان به كاتبِ من که شیعه بود گفت : آيا علىّ بن ابى طالب عليه السلام پيشواى شما، نگفته است :
هيچ زمينى خالى از قبر نيست و در هر گوشه اى از زمين ،گورستانى از انسان ها وجود دارد؟
آيا در اين بيابان خشك و بى آب و علف ،اصلا كسى زندگى كرده است تا بميرد و دفن شود؟
این را گفت و سپس همگی شروع كرديم به خنديدن!
هنگامى كه جلوى درب منزل رسيديم ، من تنها وارد شدم و نامه متوكّل را تحويل ايشان دادم.