تلنگر...
وقتی با 1 انگشت به سمت کسی
اشاره می کنی و مسخرش می کنی
اگر خوب به دستت نگاه کنی
3 تا انگشتت به سمت خودته
یک پُرس غذا
امام صادق علیه السلام فرمودند:
غذا دادن به يك مؤمن، محبوبتر است از آزاد كردن ده برده و ده حج!
نصر بن قاموس با تعجب پرسید:
ده برده و ده حج؟!
امام صادق علیه السلام پاسخ دادند:
اى نصر! اگر شما به او طعام ندهيد، یا مىميرد يا از فشار گرسنگى، نزد دشمن ما مىرود و از او تقاصای طعام مىكند و ذلیل میشود.
اگر او را سیر نكنيد، او را كشتهايد و اگر اطعامش كنيد او را زنده كردهايد و هر کس که یک نفر را از مرگ رهایی بخشد، مثل این است که همه انسانها را زنده کرده و هر کس که یک نفر را به ناحق بکشد، مثل این است که همه انسانها را کشته است.
اصول كافى،جلد ۳،صفحه ۲۹۱
راه رسیدن به آرامش
ازقضاوت دست بکش تا آرامش را تجربه کنی
أ لَيْسَ اَللّٰهُ بِأَحْكَمِ اَلْحٰاكِمِينَ
آیاخدابهترین داوران نیست؟
قرآن کریم-سوره مبارکه تین ؛ آیه ۸
خودتو کسی حساب نکن
آخوند ملاعلی همدانی خدمت حاج حسنعلی نخودکی اصفهانی رسید و از ایشان تقاضای موعظه کرد.
آیت الله نخودکی فرمود: مرنج و مرنجان!
مرحوم ملاعلی همدانی می گوید: خوب مرنجان راحت است، کسی را از خود ناراحت نمیکنیم، اهانت به کسی نمی کنیم، غیبت کسی را نمی کنیم و ..این می شود،
اما مرنج را چه کار کنیم؟
کسی به ما بدی می کند، غیبت مان را می کند، پول مان را می خورد، قطعا انسان رنجش پیدا می کند. می شود چنین چیزی که انسان نرنجد؟!!
فرمودند:بله.
گفت:چطور؟
فرمودند:"خودت را کسی ندان”
عیب کار ما همین جاست. ما خودمان را کسی می دانیم، به ثروت مان، به علم مان، به ریاست مان، به هرچیزی می بالیم، لذا هیچ کس جرأت ندارد به ما “تو” بگوید…!
درس زندگی ازطبیعت
بر بلندای کوهی لانه عقابی با چهار تخم قرار داشت. روزی یکی از تخم ها از دامنه کوه به پایین افتاد. بر حسب اتفاق آن تخم به مزرعه ای پر از مرغ و خروس رسید. مرغ ها به نوبت از تخم مراقبت میکردند.
یک روز تخم شکست و جوجه عقاب از آن بیرون آمد. جوجه عقاب مانند سایر جوجه ها پرورش یافت و طولی نکشید که جوجه عقاب باور کرد که چیزی جز یک جوجه خروس نیست.
روزی متوجه چند عقاب شد که در آسمان اوج می گرفتند و پرواز می کردند. آهی کشید و گفت: ای کاش من هم می توانستم مانند آنها پرواز کنم. مرغ و خروس ها شروع کردند به خندیدن و گفتند: تو خروسی و یک خروس هرگز نمی تواند بپرد.
عقاب همچنان در آرزوی پرواز بود. اما هر موقع که عقاب از رویایش سخن می گفت به او می گفتند که رویای تو به حقیقت نمی پیوندد.
بعد از مدتی او دیگر به پرواز فکر نکرد و مانند یک خروس به زندگی ادامه داد و بعد از سالها زندگی خروسی، از دنیا رفت.
یادت باشد تو همانی که می اندیشی! هرگاه به این اندیشیدی که تو یک عقابی. پس به دنبال رویاهایت برو و به یاوه های مرغ و خروسهای اطرافت فکر نکن.
جرعه ای ازکلام شهید
اگر خسته شدیم، باید بدانیم کجای کار اشکال دارد، وگرنه کار برای خدا که خستگی ندارد.
تلنگر...
وقتـی کسی که دوستـش داریـم بیمـار میشـود ، میگوییـم امتحان الهی است . ولی هنگامی که شخصی کـه دوستـش نداریـم بیمـار مـی شـود ، میگوییم عقوبت الهی است.
وقتی آنکس کـه دوستـش داریـم دچـار مصیبتی میشود، میگوییم از بس که خوب بود و هنگامی که شخصی که دوستش نداریم، دچـار مصیبت میشود ، میگوییم از بس که ظالم بود.
مـراقب باشیـم قضـا و قـدر الهـی را آن طـور کـه پسند مـان هست تقسیـم نکنیـم . همـه ما حامـل عیوب زیادی هستیم و اگر لباسی از سـوی خدا ، که نامش سِتْر “پوشش” است نبـود ، گردن های مااز شدت خجالت خم میشد پس عیب جویی نکنیم ، در حالی که عیوب زیادی چون خون در رگها در وجودمان جاریست.
رفع گره های ڪور
وصیت میت دفن باجوراب کهنه
شخصی به پسرش وصیت کــرد که پس از مرگم جوراب کهنه ای به پایم بپوشانید ، میخواهم در قبر در پایم باشد.
وقتی که پـدر فـوت کرد و جسدش را روی تخته شسـت و شـوی گذاشتنـد تا غسـل بدهنـد ، پسـر وصیت پدر خود را به عالم اظهار کرد، ولی عالم ممانعت کردو گفت طبق اساس دین ما ، بر میت به جز کفن چیزی دیگری پوشانیده نمیشود!
ولی پسر بسیار اصرار ورزید تا وصیت پدرش را بجای آورنـد ، سر انجـام تمـام علما ی شهـر یک جـا جمـع شـدنـد و روی ایـن مـوضـوع مـشـورت کردند ، که سر انجام به مناقشه انجامید.
بحث ادامـه داشـت که شخصی وارد مجلس شد و نامه پـدر را به دست پسر داد ، پسر نامه را باز کرد ، معلـوم شـد که نامـه وصیت نامه پـدرش است و به صدای بلند خواند :
پسرم ، میبینی با وجود این همه ثروت و دارایی و باغ و این همه امکانات حتی اجازه نیست یک جوراب کهنه را با خود ببرم.
یک روز مـرگ سراغ تو نیـز خواهد آمد ، هوشیار باش ، به تـو هـم اجازه یک کفن بیشتـر نخواهند داد. پس کوشش کن از دارایی که برایت گذاشته ام استفاده کنی و در راه نیک و خیر به مصرف برسانی و دست افتاده گان را بگیری ، زیرا یگانه چیزی که باخود به قبر خواهی برد همان اعمالت است.
امتحان
استادپناهیان:
خدا از بندگان خود دائما امتحان میگیرد، ولی امتحانات بیش از اینکه برای آزمودن باشد، برای آموزش دادن است.
برای اینکه روحیه بگیریم امتحان آسان میگیرد.
برای آنکه مغرور نشویم، امتحان سخت میگیرد.
ولی با امتحانات به دنبال رفع تمام عیوب ماست.
زمانِ امتحان که تمام بشود ، از این دنیا میرویم.
نکوهش خیانت کاران
امیرمومنان فرمودند:
فَأَجْمَعَ رَأْيُ مَلَئِكُمْ عَلَي أَنِ اخْتَارُوا رَجُلَيْنِ فَأَخَذْنَا عَلَيْهِمَا أَنْ يُجَعْجِعَا عِنْدَ الْقُرْآنِ وَ لَا يُجَاوِزَاهُ وَ ….
رأي جمعيت شما در صفين يكي شد كه دو مرد را به داوري برگزينند (ابوموسي اشعري، عمروعاص) و از آن دو پيمان گرفتيم كه در برابر قرآن تسليم باشند، و از آن تجاوز نكنند،
زبان آن دو با قرآن و قلبهايشان پيرو كتاب خدا باشد، اما آنها از قرآن رويگردان شدند،
حق را آشكار مي ديدند و ترك گفتند كه جور و ستم، خواسته دلشان، و كجي و انحراف در روش فكريشان بود.
در صورتيكه پيش از صدور راي زشت و حكم جائرانه، با آنها شرط كرده بوديم كه به عدل حكم نموده و به حق عمل كنند،ما به حقانيت خود ايمان داريم در حالي كه آن دو از راه حق بيرون رفتند و حكمي بر خلاف حكم خدا صادر كردند.
خطبه 177
اعتمادکن به....
اﻋﺘﻤﺎﺩﮐﻦ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﯾﻮﻧﺲ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﯾﺮ
ﺁﺏ، ﻧـﻮﺡ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺁﺏ ﻭ ﯾﻮﺳﻒ ﺭﺍ ﺩﺭ
ﻗﻌـﺮ ﭼــﺎﻩ ﺩﺭ ﮐﻨـﺎﺭ ﺁﺏ ﺣﻔﻆ ﮐـﺮﺩ…
ﺍﻋﺘﻤـﺎﺩ ﮐﻦ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ میتوانـد ﺍﺯ ﯾﮏ
ﺿـﺮﺑـﻪ ﻋﺼـﺎ ﮐـﻪ ﺑـﻪ ﺭﻭﺩ ﻧﯿـﻞ ﻧﻮﺍﺧﺘـﻪ
میشودﺧﺸﮑﯽ ﻇﺎﻫﺮ ﮐﻨﺪ ﻭ ﻫﻤﯿﻦ ﻋﺼﺎ
ﺩﺭ ﺟﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﺳـﻨﮓ ﺑﺨـﻮﺭﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ
ﺩﻭﺍﺯﺩﻩ ﭼﺸﻤﻪ ﺟﺎﺭﯼ ﺷﻮﺩ …
ﺍﻋﺘﻤﺎﺩﮐﻦ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ میتواند ﻓﺮﻋﻮﻥ
ﺭﺍ ﺩﺭﺁﺏ ﻭ ﻗﺎﺭﻭﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﺎﮎ ﻏﺮﻕ ﮐﻨﺪ
ﺍﻣـﺎ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿـﻢ ﺭﺍ ﺩﺭ میان ﺁﺗﺶ ﺳﺎﻟـﻢ
ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ . اﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻦ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻦ
ﺗﺎ ﺑﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺎ ﺑﺮﺳﯽ
چرا عبادت خدا همه را آدم نمیکند؟
استاد پناهیان:
عبادت وقتی آدم را متواضع نکرد، این آدم مثل بمبی است که آمادۀ انفجار است؛ از اینها باید ترسید!
عبادت بناست تکبر ما را از بین ببرد، لذا کسی که عبادت کرد و تکبرش از بین نرفت؛ آدم خطرناکی میشود.
وقتی گریه و روضۀ حسین(ع) رونق پیدا کرد، طبیعی است بعضیها نان حسین(ع) را بخورند ولی به مرام حسین(ع) خیانت کنند.
مشکل اصلی در آخرین مراحل انتظار، مواجهۀ حق با «خوبان منحرفشده» است و الا باطلِ محض در مقابل حق، تاب مقاومت ندارد.
امام باقر(ع): قومی در آخرالزمان هستند که امر به معروف و نهی از منکر را واجب نمیدانند،مگر هنگامی که هیچ ضرری به آنها نرسد!
طرف میداند برخی همکاران ادارهاش زد و بند میکنند ولی نهی از منکر نمیکند و از آن طرف دور میزند میرود مجلس روضه!
چهار شرط قبولی اعمال و عبادات
نمازاول وقت مانع ملک الموت
داستانی شگفت انگیز از زندگی شخصی که نماز اول وقت او مانع عزرائیل میشود و اجازه نمیدهد که عزرائیل جان او را بگیرد
آیت الله حق شناس:
آی رفقایی که به نماز اول وقت عادت کرده اید، همین نماز اول وقت شما را نزد ملک الموت شفاعت می کند.
یک کسی گفت: من یک کسالتی داشتم، گفت: اشتهای زیادی به گوشت پیدا کرده بودم، گفتم: یک لقمه گوشت به من بدهید! گفتند: اگر ما به تو گوشت بدهیم؛ تو از بین خواهی رفت. گفت: بالاخره آهسته، بدون اینکه کسی بفهمد، محل گوشت کوبیده را پیدا کردم و از آن خوردم! تا خوردم، دل درد سختی گرفتم! طبیب آمد و آهسته به اطرافیان من گفت: این مریض چه کار کرده که در مخاطره افتاده است؟
گفتند: از خودش بپرس. به طبیب گفتم؛ آقا من گوشت خورده ام. طبیب گفت: امیدی به درمانت نیست! ایشان به امام زمان “علیه السلام” متوسل می شود. گفت: همان شب دیدم یک شخص فوق العاده زیبارو با یک شخص دیگر که چنگکی در دستش بود، وارد شدند. این شخص حضرت ملک الموت بوده است و شخص زیبارو هم نماز اول وقت اون شخص هر چه ملک الموت می خواست که این چنگک را بیندازد و از نوک پنجه روح را بکشد، آن شخص زیبارو جلوی دست او را می گرفت! بالاخره مانع از قبض روح توسط ملک الموت شد. نماز اول وقت بین شما و مرگ شما شفاعت می کند. مبادا از دست بدهید.
از ملک تا ملکوت ج1 صک- دروس اخلاق آیت الله حق شناس
جواب سلام
بزرگی می فرمـود:هرگاه به امامی سلام
دهيم خود آن امـام جواب سلاممان را
ميدهـد ولـی اگـر کسی بگويـد السـلام
عليکِ يا فاطمه الزهرا، همهی امامان
جواب ميدهند.
السَلامُ عَلَیکٍ يا فاطِمَةُ الزَّهْراَّءُ، يا بِنْتَ
مُحَمَّدٍ، يا قُرَّةَ عَيْنِ الرَّسُول ، يا سَيِّدَتَنا
وَمَــوْلاتَنـــا ، اِنّا تَوَجَّهْنــا وَاسْتَشْفَعْنـــا
وَتَوَسَّلْنا بـِكِ اِلَى اللّه ، و َقَدَّمْنــاكــِ بَيْنَ
يَدَىْ حـاجــاتِنــا ، يــا وَجيــهَةً عِنْدَاللَهِ
اِشْفَعى لَنا عِنْدَاللَهِ
درمحضراستاد
حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
گناهان شخصی که در خلوت انجام میگیرد و ربطی به امور اجتماعی ندارد، استحقاق جهنم را دارد، مگر اینکه بعد از آن توبهای مناسب حال، انجام گیرد.
[حال آنکه] عواقب گناهان اجتماعی که موجب تغییرات در جامعه و اختلال نظام و انحلال آن، و یا تحریم حلال و ترک واجب و یا مصادرۀ اموال، هتک حرمت و قتل نفوس زکیه و ریختن خون مسلمانان و حکم به ناحق و… میشود، چگونه خواهد بود؟
در محضر بهجت، ج١، ص٨٩