سفیانی کیست؟
سفیانی از دردسرسازترین شخصیتهایی است که پیش از ظهور خروج می کند. بخشی از اعمال او پیش از ظهور و بخشی از آن پس از ظهور اتفاق می افتد.
قیام سفیانی بی شک ناشی از انتقام است. چرا که شعار او «انتقام! آتش» است. (1) جنگ سفیانی و حضرت مهدی (عج) برای دین است و این جنگ از زمان ابوسفیان خاموش ماند، با فتنه ها و توطئه ها درآمیخت و در نهایت در همان قبیله ی بنی کلب، از میان چشمهای خون آلود سفیانی ظاهر می شود.
ماجرا این است که هرجه پیامبر اکرم (صلوات الله علیه آله) فرمود، عکس آن در خاندان لعینان گفته شد و مردم نیز به همین راه نادرست دعوت شدند. در جای جای تاریخ اسلامی این تقابل را می توان دید. ابوسفیان با پیامبر اکرم (ص) جنگید، معاویه با امیرالمؤمنین (علیه السلام)، یزید با امام حسین (ع) و سفیانی نیز با قائم محمد (ع) خواهد جنگید. (2)
پیش از این در «چهره ها: سفیانی» به بیان ویژگی های سفیانی پرداختیم. اکنون به عملکرد او در دوران حکومت کوتاه و بی سرانجامش می پردازیم.
شروع شورش:
سفیانی از «وادی یابس» خروج می کند.(3) وادی یابس مرز بین اردن و سوریه است. هم زمان با او «یمانی» و «سید خراسانی» خروج می کنند و هر دوی آنها حق هستند.
سفیانی لشکری با سیصد و شصت سواره فراهم می کند و به سمت سوریه حرکت می کند.(4) در این راه، ابقع و اصهب را که تشنه ی قدرت هستند به قتل می رساند و خاندان آنها را نیز نابود می کند تا بتواند حکومت را تصاحب کند.
زیارت بارضایت
کی گفته امام رضا(ع) دلشکستهها رو بیشتر تحویل میگیره؟!
عاقبت فرزندان شیعیان که در کودکی از دنیا رفته اند..
رواياتى وارد است كه اولاد مؤمنين كه در سنّ كودكى از دنيا رفته اند، در عالم برزخ بوسيله حضرت إبراهيم خليل و يا بوسيله حضرت زهراء سلام الله عليها تربيت می شوند.
در كتاب «أمالى» شيخ صدوق،بيان می كند كه:
«چون رسول خدا صلّى الله عليه و آله و سلّم به معراج رفت، عبورش افتاد به پيرمردى كه در زير درختى نشسته بود و در اطراف او كودكانى گرد آمده بودند.
رسول خدا صلّى الله عليه و آله و سلّم سؤال كرد: اى جبرئيل! اين پيرمرد كيست؟ جبرائيل گفت: اين شيخ، پدر تو إبراهيم است.
رسول الله صلّى الله عليه و آله و سلّم سؤال كرد: اين اطفال در اطراف او كيانند؟
جبرائيل گفت: اينها اطفال مؤمنان هستند كه حضرت إبراهيم به آنها غذا می دهد.»
امام صادق عليه السّلام فرمودند:
بدرستى كه اطفال شيعيان ما را از مؤمنين، حضرت فاطمه سلامُ الله عَليها تربيت می كند.
معادشناسى ،ج3،ص113و114.
راهکارهایی برای رهایی از فشار قبر...
حقیقت نفرین دردین اسلام
آيا نفرين در دين مبين اسلام صحت دارد و به واقعيت تبديل ميشود ويا خرافات است؟
نفرین در صورتی تاثیر دارد که بر حق باشد. شخصی که به دیگران نفرین می کند، اگر به ناحق باشد، تأثیری در زندگی فرد نفرین شده ندارد، حتی اگر نفرین به حق باشد، تا خداوند مصلحت نداند، اثر نخواهد کرد. طبق برخی روایات، نفرین را خداوند آن گونه که صلاح میداند، اجابت میکند، نه آن طور که نفرین کننده دلش میخواهد، چون گاهی ممکن است به خاطر یک مسئله جزئی و کوچک، شدیدترین نفرین علیه کسی صورت گیرد.
بدیهی است خدای عادل و عالم و حکیم، به اندازة آنچه حق است، نفرین را اجابت میکند، نه بیشتر.(1)
در نهج البلاغه، مقوله نفرین و نفرین شدگان مشاهده می شود. حضرت علی(ع) از انس بن مالک، خادم پیامبر خواست که به سراغ طلحه و زبیر برود و حدیثی را که از رسول خدا دربارة آن ها شنیده بود، یاد آور شود. أنس سرپیچی کرد و بازگشت و بهانه آورد که حدیث فراموشم شده است.
حضرت علی فرمود: اگر دروغ می گویی، خداوند به لکه ای سفید دچارت کند که دستارش نپوشاند. آورده اند که پس از این نفرین، أنس به بیماری بَرَص در چهره دچار شد.(2)
در قرآن مجید این مقوله با واژه های دیگری دربارة کفّار و منافقان و ابلیس و اذیّت کنندگان خدا و رسول خدا و مفسدان و قاطعان رحم و ستمکاران و … به کار رفته. دربارة کفار آمده : انّ الله لعن الکافرین و أعدّلهم عذاباً سعیراً؛ خداوند کفار را لعنت و نفرین کرده و برای آن ها عذاب دردناکی را مهیّا نموده است.(3)
عیدبیعت
برتری دین اسلام بر ادیان دیگر
همانا این اسلام ، دین خداوندی است که آن را برای خود برگزید ، و با دیده عنایت پروراند , و بهترین آفریدگان خود را مخصوص ابلاغ آن قرار داد .
پایه های اسلام را بر محبّت خویش استوار کرد و ادیان و مذاهب گذشته را با عزّت آن خوار کرد ، و با سربلند کردن آن ، دیگر ملّت ها را بی مقدار کرد ، وبا محترم داشتن آن ، دشمنان را خوار گردانید ،
و با یاری کردن آن دشمنان سرسخت را شکست داد ، و با نیرومندی ساختن آن ارکان گمراهی را درهم کوبید ،
وتشنگان را از چشمه زلال آن سیراب کرد و آبگیره های اسلام را پر آب کرد.
خطبه ۱۹۸
درمحضراستاد
آیت الله بهجت(ره) :
هر چه ما گشتیم ذکری بالاتر از “صلوات” پیدا نکردیم .
اگر کسی حال قرآن خواندن ندارد ، زیاد صلوات بفرستد.
نامه امیدبخش
حضرت آیتالله خامنهای: «عدهای از شیعیان فکر میکردند که امام عسکری (علیهالسّلام) از راه پدرانش منصرف شده. امام عسکری(علیهالسّلام) در نامهای به آنها میفرمایند: «نیّت و عزم ما همچنان مستحکم است. ما دلمان به خوشنیّتی و خوشفکری شما آرام است.»؛ ببینید چقدر این نیروبخش است برای شیعیان… این همان ارتباط مستحکم تشکیلاتی است میان امام و پیروانش.»
منبع:
کتاب همرزمان حسین(علیهالسلام)، گفتار دهم، ص۳۴۶.
شهادت امام حسن عسکری علیه السلام برهمگان تسلیت باد
پایه های کفر
امیرالمومنین على عليه السلام:
اَ لْكُفْرُ عَلى اَرْبَعِ دَعائِمَ: عَلَى التَّعَمُّقِ وَ التَّنازُعِ وَ الزَّيْغِ وَ الشِّقاقِ فَمَنْ تَعَمَّقَ لَمْ يُنِبْ اِلَى الْحَقِّ، وَ مَنْ كَثُرَ نِزاعُهُ بِالْجَهْلِ دامَ عَماهُ عَنِ الْحَقِّ، وَ مَنْ زاغَ ساءَتْ عِنْدَهُ الْحَسَنَةُ وَ حَسُنَتْ عِنْدَهُ السَّيِّئَةُ وَ سَـكِرَ سُـكْرَ الضَّلالَةِ، وَ مَنْ شاقَّ وَ عُرَتْ عَلَيْهِ طُرُقُهُ وَ اَعْضَلَ عَلَيْهِ اَمْرُهُ وَ ضَاقَ عَلَيْهِ مَخْرَجُهُ؛
كفر، بر چهار پايه استوار است:
تُندرَوى، بگومگو، انحراف از حق و دشمنى ورزيدن.
كسى كه تُندروى كند، به حق نمى رسد
و كسى كه ناآگاهانه بگومگو كند، همواره از ديدن حقيقت، محروم است.
و هر كس از حقْ منحرف گردد، خوبى را بدى و بدى را خوبى مى پندارد و از باده گمراهى مست مى شود.
و كسى كه دشمنى بِوَرزد، راه ها برايش ناهموار و كارش سخت مى شود و راه نجات، بر او بسته مى مانَد.
نهج البلاغه، نامه 31
چراآیات ولایت باصیغه جمع آورده شده است؟
شیعیان میگویند در آیات قرآن ولایت علی(ع) اثبات شده، اما چرا آیات با صیغه جمع آمده در حالی که علی(ع) یک نفر است؟
نکته اول:
از جمله آیاتی که دلالت بر امامت و خلافت حضرت امام علی(ع) بعد از پیامبر گرامی اسلام(ص) میکند، آیه ولایت است. خداوند در این آیه شریفه میفرماید: «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُون»
نکته دوم:
یکی از شبهههایی که بر این آیه وارد شده این است که چرا «ألَّذینَ آمَنوا» به صورت جمع آمده در حالیکه حضرت علی(ع) یک نفر بیشتر نیست؟
یکی از پاسخها این است که برخی از قرائن و شواهد نشان میدهد که علت جمع آمدن این عبارت، برای این است که این حکم، شامل دیگر امامان نیز بشود؛ یعنی این حکم به صورت کلی ذکر شده است. دلیل این سخن آن است که در آیه مذکور، به دلیل وجود کلمه «إنّما» در اول آیه، که برای حصر حکم نسبت به موضوع آمده، «ولایت» از آن جهت که ولایت است، منحصر به خدا، پیامبرش و «ألُّذینَ آمَنوا»؛ یعنی همه امامان(ع) شده است. هرچند بخش پایانی آیه به جهت اینکه در رکوع انگشتر به فقیر داد، در شأن امام علی(ع) میباشد.
اما همان ولایتی که برای حضرت علی(ع) وجود دارد، در امامان بعد از او نیز وجود دارد. شاهد قرآنی این مدعا، آیه «اولی الامر» است. خداوند در این آیه میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم»؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید، از خدا پیروی کنید. همچنین از پیامبر و صاحبان امر، اطاعت کنید.
این آیه که اطاعت از خدا و پیامبرش را مطرح کرده، در کنار پیامبر افرادی را به عنوان «اولی الأمر» نام برده که همانند پیامبر(ص) باید از آنان اطاعت شود.
اسلام به دروغ نیازی ندارد...
استادشهیدمطهری(ره):
برای حق باید از حق استفاده کرد.
معنی این حرف این است: اگر من بدانم چنانچه یک حرف ناحق و نادرست، یک دروغ بگویم یا یک حدیث ضعیف، حدیثی که خودم میدانم دروغ است برای شما بخوانم همین امشب همه گنهکارانِ شما توبه میکنند و همه شما نمازشب خوان میشوید، [در عین حال] اسلام به من چنین کاری را اجازه نمیدهد.
آیا اسلام اجازه میدهد ما دروغ بگوییم که مردم برای امام حسین اشک بریزند؟ آن که میشنود که نمیداند دروغ است،اشک ریختن برای امام حسین هم که شک ندارد اجر و ثواب دارد، آیا اسلام اجازه میدهد؟ ابداً.
اسلام نیازی به این دروغها ندارد. حق را با باطل آمیختن، حق را از میان میبرد. وقتی انسان حق را ضمیمه باطل کرد، حق دیگر نمیایستد، خودش میرود. حق تاب اینکه همراه باطل باقی بماند ندارد.
سیری درسیره نبوی،ص ۱۲۳
دریوزه گری صوفیان
صوفیان نخستین گدایی کردن را به خاطر ذلت نفس یا توکل به خدای متعال آغاز کردند.
اما به مرور این اعتقاد دستمایه شکم بارگان صوفی شد و غایت گدایی صوفیه که تربیت نفوس بود از بین رفت و انحرافی به نام “سوال” یا همان تکدیگری در تصوف نهادینه شد.
“تکدیگری"، “سوال” یا “فتوح” از جمله آداب صوفیه بود که در میان این فرقه به مرور شکل گرفت.
این کار در پی اعتقاد صوفیه به پست بودن دنیا یا تربیت نفوس دراویش شکل گرفت.
به همین دلیل عدهای از صوفیه از این کار دفاع کردهاند. از جمله ایشان ابونصر سراج طوسی است. او در این باره میگوید:
«و کان بعض الصوفیه ببغداد لا یکاد ان یاکل شیئا الا بذل السوال. فسئل عن ذلک؛ فقال اخترت ذلک لشده کراهیه نفسی ذلک.[اللمع، ص 191]
بعضی از صوفیه در بغداد چیزی نمیخوردند مگر از طریق خوار شمردن نفس بوسیله سوال (گدایی) کردن.
از ایشان درباره آن سوال شد. گفت: به خاطر شدت کراهت نفسم از آن، آن را برگزیدم.» وی همچنین با بکارگیری واژه “فتح” و با تعبیر “فی ذکر آدابهم اذا فتح علیهم شیءٌ من الدنیا” به توضیح این نکته میپردازد که اهل تصوف از روی آوردنِ دنیا به آنان بیمناکاند و آن را “محنتی عظیم” میشمارند.[همان، صص 193 و 194]
بنابراین برخی از صوفیه کسب و کار را رها کرده و به گدایی و درخواست از مردم روی آوردند.
سوال کردن صوفیه از مردم به مرور منشا آفاتی از قبیل تن پروری و بیکارگی صوفیان شد و ذلت نفسی که هدف نهایی صوفیان از تکدیگری بود، بر اثر تکرار گدایی، از بین رفت و شکمبارگان صوفی به گدایی دائمی مشغول شدند.
پینوشت:
سراج طوسی ابونصر، اللمع فی التصوف، تصحیح نیکلسون، جهان، تهران، بیتا
دعای ما به کجا میرود و چه می شود؟
فضائل زيارت عاشورا
فضائل زيارت عاشورا بر حسب آن چه در فرمايش حضرت امام محمّد باقر (عليه السلام) و حضرت صادق (عليه السلام) در روايت علقمه و صفوان است، بيست و دو امر است:
اوّل: ثواب دوازده هزار حج.
دوّم: ثواب هزار هزار جهاد.
سوم: ثواب دو هزار هزار عمره كه همه ى آن ها را با حضرت رسول (صل الله عليه و اله) و ائمه طاهرين (عليه السلام) بجا آورده باشد.
چهارم: ثواب مصيبت هر پيامبرى از اوّلين تا آخرين.
پنجم: ثواب مصيبت هر رسولى.
ششم: ثواب مصيبت هر وصيّى تا روز قيامت.
هفتم: ثواب مصيبت هر صدّيقى تا روز قيامت.
هشتم: ثواب هر شهيدى تا روز قيامت.
نهم: بلندى مقام او صد هزار هزار درجه.
دهم: نوشته شدن هزار هزار حسنه.
يازدهم: محو شدن هزار هزار گناه.
دوازدهم: رسيدن به درجه ى شهداى با آن حضرت تا حدّى كه به هيئت آن ها محشور شود، و در مقامات آن ها داخل گردد.
سيزدهم: ثواب زيارت هر پيامبرى.
چهاردهم: ثواب زيارت هر رسولى.
علت افضلیت زیارت امامرضا(علیه السلام)از زیارت امامحسین(علیه السلام)
علی بن مهزیار نقل میکند از امام هادی(علیه السلام)پرسیدم: فدایت شوم زیارت امام رضا (علیه السلام)افضل است یا زیارت امام حسین (علیه السلام)؟
آن حضرت فرمود: «زیارت پدرم افضل است؛ زیرا امام حسین (علیه السلام) را هر گروهی از مردم زیارت میکنند؛ ولی پدرم را زیارت نمیکند، مگر شیعیان خاص و خالص ما.
کلینی، اصول کافی، ج9، ص335، طبع دارالحدیث.
رفع فقر
شخصی به محضر رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد و از فقر خود شکایت کرد.
حضرت به او فرمود : هر وقت داخل خانه ات شدی،
- سلام کن هرچند کسی در خانه نباشد
- بر من صلوات بفرست.
- سپس سوره قل هو الله احد را یک مرتبه بخوان ، تا فقرت برطرف شود.
آن مرد چنین کرد و چیزی نگذاشت که آن قدر رزق و روزی اش زیاد شد که به همسایگانش نیز کمک مالی می کرد.
اسرار الصلاه، میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، ص 262