شبهات فاطمیه
شيعه مدعی است فاطمه زهرا س را مورد اهانت قرار داده، پهلوي او را شكستند و خواستند خانه اش را آتش بزنند، سؤال اين است، علي که به ادعاي شیعیان، شجاع ترين فرد عرب بود چرا از همسرش دفاع نکرد؟!
پاسخ:
1. اميرمؤمنان عليه السلام در تمام دوران زندگياش، مطيع محض فرمانهاى الهى بوده و آنچه او را به واكنش وا مىداشت، فقط و فقط اوامر الهى بود و هرگز به خاطر تعصب، غضب و منافع شخصى از خود واكنش نشان نمىداد.
2. امام علی (علیه السلام) در جریان هجوم به خانه اش ابتدا با مهاجمان برخورد شدید نمود اما با تبعیت از همین اصل بود كه دست به شمشير نبرد. سليم بن قيس هلالى در کتابش برخورد با یکی از مهاجمان را نقل کرده و اشاره می کند که حضرت او را به شدت كشيد و بر زمين زد و بر بينى و گردنش كوبيد و خواست او را بكشد؛ ولى به ياد سخن پيامبر صلى الله عليه وآله و وصيتى كه به او كرده بود.
افتاد و فرمود: قسم به آنكه محمّد را به پيامبرى مبعوث نمود، اگر مقدرّات الهى و عهدى كه پيامبر با من بسته است، نبود، مىدانستى كه تو نمىتوانى به خانه من داخل شوى.
3.کار امیرالمومنین (علیه السلام)هنگام هجوم به خانه اش شبیه به کار رسول خدا ص هنگام شکنجه عمار و پدر و مادرش در مکه بود که این صحنه ها را از نزدیک می دید، اما کاری نمی کرد و خاندان یاسر را به صبر دعوت می کردو می فرمود: «اى خاندان ياسر! صبور باشيد كه وعدهگاه شما بهشت است.» در حالی که غیورترین و شجاع ترین فرد عالم بود.
4. دفاع از ناموس مساله ای فطری است اما دشمن قصد داشت تا با تعرض به حریم خانه امام علی ع او را به واکنشی وادارد که آنها را به هدف شوم می رساند و در این صورت علاوه بر خونریزی بین مسلمانان زمینه تبلیغات سوء بر علیه حضرت از جمله اتهام قتل حضرت زهرا س فراهم می شد چنانکه معاویه پس از کشتن عمار، با تبلیغات سوء امام علی ع را به دلیل آوردن همراهی عمار با حضرت در جنگ، مسئول کشته شدن او دانست.
خصائص الأئمة (عليهم السلام)، ص73.
كتاب سليم بن قيس الهلالي، ص568.
الإصابة في تمييز الصحابة، ج 7، ص 712.
حضرت زهرا سلام الله علیها با وصیت خود،در تاریخ پیروز شد...
آیت الله بهجت ره:
حضرت زهرا سلام الله علیها با وصیت عجیب خود،در تاریخ پیروز شد…
چرا حضرت فاطمه(س) فاطمه نامیده شدند؟
حضرت رسول (ص) به فاطمه(س) فرمود: «اى فاطمه خداوند براى تو اسمى از اسامى خود را مشتق كرد، و او «فاطر» است و تو «فاطمه» هستى»
همچنین پيامبر بزرگوار اسلام فرمود: «از آن جهت دخترم، «فاطمه» ناميده شد كه خداوند دوستداران او را از آتش به دور نگه داشته است».
امام على(ع) فرمود: «از آن جهت «فاطمه»، «فاطمه» ناميده شد كه خداوند دوستداران او را از آتش جهنم به دور نگه داشته است».
امام علی (ع) فرمود:«میدانی چرا فاطمه، فاطمه ناميده شده است؟»
عرض كردم: «برای اینکه تفاوتى باشد بين نام او و ديگر اسامى».
حضرت فرمود: «از آن جهت به اين اسم ناميده شده، كه خداوند تبارك و تعالى پيش از آفرينش موجودات به آنها علم داشت و مى دانست كه حضرت رسول (ص) در بين قبائل مختلف ازدواج خواهد كرد و آنان در وراثت اين مقام طمع خواهند كرد، لذا بعد از آنكه فاطمه متولد شد او را بخاطر فرزندانى كه از او متولد مى شوند فاطمه ناميد و اين منصب را در بين آنان قرار داد و با اين برنامه آنان را از آن چه كه در آن طمع كرده بودند محروم ساخت و بدين جهت فاطمه را فاطمه ناميد كه طمع آنان را از وراثت در اين امر قطع كند»
بحارالانوار، ج43، ص15.
زيارتنامه حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها
يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ
صَابِرَةً وَ زَعَمْنَا أَنَّا لَكِ أَوْلِيَاءُ وَ مُصَدِّقُونَ وَ صَابِرُونَ لِكُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ
أَبُوكِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ أَتَى (أَتَانَا) بِهِ وَصِيُّهُ فَإِنَّا نَسْأَلُكِ إِنْ كُنَّا صَدَّقْنَاكِ
إِلاَّ أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِيقِنَا لَهُمَا لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوِلاَيَتِكِ
اَلسَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ نَبِيِّ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ حَبِيبِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَلِيلِ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ صَفِيِّ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَمِينِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَيْرِ خَلْقِ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَفْضَلِ أَنْبِيَاءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ مَلاَئِكَتِهِ
السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَيْرِ الْبَرِيَّةِ
السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ
السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا زَوْجَةَ وَلِيِّ اللَّهِ وَ خَيْرِ الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا أُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ سَيِّدَيْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ
السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الصِّدِّيقَةُ الشَّهِيدَةُ
السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّةُ السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْفَاضِلَةُ الزَّكِيَّةُ
السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْحَوْرَاءُ الْإِنْسِيَّةُ
السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا التَّقِيَّةُ النَّقِيَّةُ السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمُحَدَّثَةُ الْعَلِيمَةُ
السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْمَغْصُوبَةُ
السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمُضْطَهَدَةُ الْمَقْهُورَةُ
السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا فَاطِمَةُ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ
صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكِ وَ عَلَى رُوحِكِ وَ بَدَنِكِ
أَشْهَدُ أَنَّكِ مَضَيْتِ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّكِ وَأَنَّ مَنْ سَرَّكِ فَقَدْ سَرَّرَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
وَ مَنْ جَفَاكِ فَقَدْ جَفَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
وَ مَنْ آذَاكِ فَقَدْ آذَى رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
وَ مَنْ وَصَلَكِ فَقَدْ وَصَلَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
وَ مَنْ قَطَعَكِ فَقَدْ قَطَعَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
لِأَنَّكِ بَضْعَةٌ مِنْهُ وَ رُوحُهُ الَّذِي بَيْنَ جَنْبَيْهِ كَمَا قَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
أُشْهِدُ اللَّهَ وَ رُسُلَهُ وَ مَلاَئِكَتَهُ أَنِّي رَاضٍ عَمَّنْ رَضِيتِ عَنْهُ سَاخِطٌ عَلَى مَنْ سَخِطْتِ عَلَيْهِ
مُتَبَرِّئٌ مِمَّنْ تَبَرَّأْتِ مِنْهُ مُوَالٍ لِمَنْ وَالَيْتِ مُعَادٍ لِمَنْ عَادَيْتِ مُبْغِضٌ لِمَنْ
أَبْغَضْتِ مُحِبٌّ لِمَنْ أَحْبَبْتِ وَ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيداً وَ حَسِيباً وَ جَازِياً وَ مُثِيباً
مفاتیح الجنان
آغازوپایان ایام فاطمیه
درباره تاریخ شهادت حضرت زهرا(س) روایات مختلفی وجود دارد است. و از چهل روز تا شش ماه بعد از رحلت پیامبر(ص) بیان شده است. اما میان علمای شیعه، دو احتمال معتبر است: هفتاد و پنج روز بعد از رحلت پیامبر(ص) یا نود و پنج روز بعد از رحلت ایشان.
بنابراین با توجه به رحلت پیامبر اسلام(ص) در بیست و هشتم صفر، بنا به روایت هفتاد و پنج روز، در مورخه سیزدهم تا پانزدهم جمادی الأوّل، شهادت حضرت زهرا(س) است و این ایام را فاطمیة اوّل می خوانند.
اما بنا به روایت نود و پنج روز، شهادت حضرت(س) در سوم تا پنجم جمادی الثانی است و این ایام را فاطمیة دوم می خوانند.
بنابراین؛ ایام فاطمیه جمعا ۶ روز می باشد، ۳ روز در ماه جمادی الاول و ۳ روز در ماه جمادی الثانی. فاطمیه اول از ۱۳ تا ۱۵ جمادی الاول است و فاطمیه دوم از سوم تا پنجم جمادی الثانی می باشد.
و شاید علت اینکه سه روز در هر ماه بعنوان روز شهادت آن حضرت(س) معرفی شده است به این دلیل است که این احتمال وجود دارد که ماههای قمری از رحلت پیامبر(ص) تا شهادت حضرت زهرا(س)، ۲۹ روز بوده باشند، حال آنکه د رصورت کامل بودن ماههای قبل، روز شهادت ۱۳جمادی الاول و یا سوم جمادی الثانی خواهد بود. چرا که طبق تقویم، حداکثر سه ماه قمری ۲۹ روزه و حداکثر ۴ ماه قمری ۳۰ روزه می توانند پشت سر هم قرار گیرند.
اما در عرف، به دهه دوم جمادی الاول، از دهم تا بیستم جمادی الاول که بنابر قول ۷۵ روز، شهادت آن بانوی بزرگوار در آن واقع شده است دهه فاطمیه اول و به دهه اول جمادی الثانی از اول تا دهم جمادی الثانی، که طبق قول ۹۵ روز، شهادت حضرت زهرا(س) در آن واقع شده است، دهه فاطمیه دوم گفته می شود.
و باید توجه کرد که برگزاری عروسی در ایام فاطمیه اگر توام با معصیت و یا هتک حرمت به حضرت زهرا (سلام الله علیها)نباشد، اشکال ندارد. اما برای مومنان سزاوار است که حرمت این ایام را پاس بدارند و از انجام کارهای شادی آفرین بپرهیزند.
مستفاد از زساله دانشجویی،ج۱۶(به نقل از: صراط النجاه آیه الله تبریزی،ج۵،س۵۲۱، و دفاترسایر مراجع)
تبدیل عفاف وحجاب به عزت مجاهدانه
حضرت زینب (س) نشان داد که میتوان حجب و عفاف زنانه را تبدیل کرد به عزت مجاهدانه، به یک جهاد بزرگ
رهبرانقلاب: در جمهوری اسلامی روز پرستار را با ولادت حضرت زینب کبری (سلام اللَّه علیها) برابر قرار دادهاند؛ این هم معنای بزرگی دارد.
زینب کبری یک نمونهی برجستهی تاریخ است که عظمت حضور یک زن را در یکی از مهمترین مسائل تاریخ نشان میدهد.
اینکه گفته میشود در عاشورا، در حادثهی کربلا، خون بر شمشیر پیروز شد - که واقعاً پیروز شد - عامل این پیروزی، حضرت زینب بود؛ والّا خون در کربلا تمام شد. حادثهی نظامی با شکست ظاهری نیروهای حق در عرصهی عاشورا به پایان رسید؛ اما آن چیزی که موجب شد این شکست نظامىِ ظاهری، تبدیل به یک پیروزی قطعىِ دائمی شود، عبارت بود از منش زینب کبری؛ نقشی که حضرت زینب بر عهده گرفت؛ این خیلی چیز مهمی است.
این حادثه نشان داد که زن در حاشیهی تاریخ نیست؛ زن در متن حوادث مهم تاریخی قرار دارد. قرآن هم در موارد متعددی به این نکته ناطق است؛ لیکن این مربوط به تاریخ نزدیک است، مربوط به امم گذشته نیست؛ یک حادثهی زنده و ملموس است که انسان زینب کبری را مشاهده میکند که با یک عظمت خیرهکننده و درخشندهای در عرصه ظاهر میشود؛ کاری میکند که دشمنی که به حسب ظاهر در کارزار نظامی پیروز شده است و مخالفین خود را قلع و قمع کرده است و بر تخت پیروزی تکیه زده است، در مقر قدرت خود، در کاخ ریاست خود، تحقیر و ذلیل شود؛ داغ ننگ ابدی را به پیشانی او میزند و پیروزی او را تبدیل میکند به یک شکست؛ این کارِ زینب کبری است.
زینب (سلام اللَّه علیها) نشان داد که میتوان حجب و عفاف زنانه را تبدیل کرد به عزت مجاهدانه، به یک جهاد بزرگ.
۱۳۸۹/۰۲/۰۱
معصومهی بهشت
رهبرفرزانه انقلاب(حفظه الله):
ما باید از حضرت معصومه علیهاالسلام، بیشتر استفاده کنیم.
ایشان امامزاده بلافصل است.
دختر امام، خواهر امام، عمه امام، خیلی عظمت دارد.
در زیارت نامه ایشان آمده:
ای فاطمه معصومه!تو برای ورود من به بهشت شفاعت کن،چون نزد خدا دارای شأن و مقام بزرگی هستی.»
۲۸/۴/۷۱
نجات گمشده و عنایت به زائرین
خادم و کلیددار حرم و مکبر مرحوم آقای روحانی (که از علمای قم و امام جماعت مسجد امام حسن عسکری علیه السلام بودهاند) میگوید: شبی از شبهای سرد زمستان در خواب حضرت معصومه علیها السلام را دیدم که فرمود:بلند شو و بر سر منارهها چراغ روشن کن.
من از خواب بیدار شدم ولی توجهی نکردم. مرتبه دوم همان خواب تکرار شد و من بیتوجهی کردم در مرتبه سوم حضرت فرمود: مگر نمیگویم بلند شو و بر سر مناره چراغ روشن کن!
من هم از خواب بلند شده بدون آنکه علت آن را بدانم در نیمهشب بالای مناره رفته و چراغ را روشن کردم و برگشته خوابیدم.
صبح بلند شدم و درهای حرم را باز کردم و بعد از طلوع آفتاب از حرم بیرون آمدم با دوستانم کنار دیوار و زیر آفتاب زمستانی نشسته، صحبت میکردیم که متوجه صحبت چند نفر زائر شدم که به یکدیگر میگویند: معجزه و کرامت این خانم را دیدید! اگر دیشب در این هوای سرد و با این برف زیاد، چراغ مناره حرم این خانم روشن نمیشد ما هرگز راه را نمییافتیم و در بیابان هلاک میشدیم.
خادم میگوید: من نزد خود متوجه کرامت و معجزه حضرت و نهایت محبت و لطف او به زائرینش شدم.
محمدصادق انصاری، ودیعه آل محمد،
نجات یافتگان در غیبت امام مهدی (عج)از زبان مبارک امام حسن عسکری علیه السلام
عنْ أَحْمَدَ بْنِ إِسْحَاقَ بْنِ سَعْدٍ الْأَشْعَرِيِّ: قال مولانا الإمام حسن العسکري صلوات الله علیه: وَاللَّهِ لَيَغِيبَنَّ غَيْبَةً (الإمام المهدي صلوات الله علیه) لَا يَنْجُو فِيهَا مِنَ الْهَلَكَةِ إِلَّا مَنْ ثَبَّتَهُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ عَلَى الْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ وَوَفَّقَهُ فِيهَا لِلدُّعَاءِ بِتَعْجِيلِ فَرَجِهِ.
احمد بن اسحاق می گويد:مولای ما حضرت امام حسن عسکری صلوات الله علیه فرمودند:او (امام مهدی صلوات الله علیه) غيبتى طولانى خواهد داشت كه هيچ كس در آن نجات نمى يابد مگر كسى كه خداى تعالى او را در اعتقاد به امامتش ثابت بدارد و در دعاء به تعجيل فرج موفّق سازد.
كمال الدين و تمام النعمة، ج 2، ص، 384
ادب شیعه
امام صادق(علیه السلام)خطاب به اصحاب خود فرمودند:
هر گاه یکی از شما راستگو، امانتدار و خوشاخلاق باشد و در وصفتان بگویند:
این شخص، شیعه است،من خوشحال میشوم. زیرا خواهند گفت که:
این نمونه ای از آداب شیعیان است.
اصول کافی ، ج۲ ، ص ۶۳۶
شبهه امی بودن پیامبر(ص)
مسلمانان خودشان می گویند پیامبر بیسواد بوده و معجزه اوست!
چگونه یک فرد بیسواد (اُمی) میتواند مردم جهان را هدایت کند؟
اُمی به کسی گفته می شود که خواندن و نوشتن را نیاموخته باشد. به پیامبر اکرم (ص) نیز از آن جهت امی می گویند که خواندن و نوشتن را از کسی نیاموخته بود.
این مسأله از نظر تاریخی مسئله ای روشن و قطعی است و برای پیامبر اسلام (ص) کمال محسوب شده، مدح و ستایش ایشان محسوب می گردد و دلیل رسالت و اعجاز آن حضرت است. زیرا اهمیت و ارزش خواندن و نوشتن به عنوان یک هنر برای آن است که انسان بتواند با استفاده از این ابزار از آراء و اندیشه های دیگران که در آثارشان بر جای مانده بهره جسته، تا بر معلومات خویش بیافزاید. کسی که خداوند علوم اولین و آخرین را یک جا به او آموخته است که تمام مردم از رسیدن به آن عاجزند چه نیازی به خواندن و نوشتن دارد؟
صفت امّی در میان صفات پیامبر (ص) از نشانه های نبوت و دلیل رسالت آن حضرت است که با این صفت دارای علم اولین و آخرین است، از غیب آسمانی و زمین خبر می داد و مردم را به راه حق و صراط مستقیم دعوت می کرد.
امی به کسی گفته می شود که خواندن و نوشتن را نیاموخته باشد. به پیامبر اکرم (ص) نیز از آن جهت امی می گویند که خواندن و نوشتن را از کسی نیاموخته بود.
قرآن کریم برای این حقیقت علاوه بر واژۀ “اُمی” از عبارات دیگری نیز استفاده کرده است؛ مانند:
“تو هرگز پیش از این کتابى نمىخواندى، و با دست خود چیزى نمىنوشتى، مبادا کسانى که در صدد (تکذیب و) ابطال سخنان تو هستند، شک و تردید کنند.
این اساس برخی از مفسران گفته اند: صفت امّی در میان صفات پیامبر (ص) از نشانه های نبوت و دلیل رسالت آن حضرت است که با این صفت دارای علم اولین و آخرین است، از غیب آسمانی و زمین خبر می داد و مردم را به راه حق و صراط مستقیم دعوت می کرد.
منابع:
شهید مطهری مجموعه آثار، ج 3، ص 219.
کشف الاسرار، ج 1، ص 244.
خاطره رهبرانقلاب از دوران تبعيد در ايرانشهر و برگزاری جشن هفته وحدت
ملاک حضرت خدیجه برای ازدواج
سالروز ازدواج پیامبر (ص) و حضرت خدیجه(س) مبارک باد
عیدبیعت
نامه امیدبخش
حضرت آیتالله خامنهای: «عدهای از شیعیان فکر میکردند که امام عسکری (علیهالسّلام) از راه پدرانش منصرف شده. امام عسکری(علیهالسّلام) در نامهای به آنها میفرمایند: «نیّت و عزم ما همچنان مستحکم است. ما دلمان به خوشنیّتی و خوشفکری شما آرام است.»؛ ببینید چقدر این نیروبخش است برای شیعیان… این همان ارتباط مستحکم تشکیلاتی است میان امام و پیروانش.»
منبع:
کتاب همرزمان حسین(علیهالسلام)، گفتار دهم، ص۳۴۶.
شهادت امام حسن عسکری علیه السلام برهمگان تسلیت باد
دعــای خـروج از مــاهصـفـــر
بِسْمِ اللہِ الرَّحْمَنِ الرَّحیم
یا سَیّدُ یا سَیّدُ یا صَمَدُ یا مَنْ لَهُ الْمُسْتَنَدُ اِجْعَلْ لی فَرَجاً وَ مَخْرَجاً مَمّا اَنا فیهِ وَاکْفِنی فِیهِ وَ اَعُوذُبِکَ بِسْمِ اللهِ التّامّاتِ
یا اَللهُ یا اَللهُ یا اَللهُ یا رَحْمنُ یا رَحْمنُ یا رَحیمُ یا خالِقُ یا رازِقُ یا بارِیُ یا اَوَّلُ یا آخِرُ یا ظاهِرُ یا باطِنُ یا مالِکُ یا قادِرُ یا واهِبُ یا وَهّابُ یا تَوّابُ یا حَکیمُ یا سَمیعُ یا بَصیرُ یا غَفورُ یا رَحیمُ یا غافِرُ یا شَکُورُ یا عالِمُ یا عادِلُ یا کَریمُ یا رَحیمُ یا وَدودُ یا غَفورُ یا رَؤفُ یا وِتْرُ یا مُغیثُ یا مُجیبُ یا حَبیبُ یا مُنیبُ یا رَقیبُ یا مَعیدُ یا حافِظُ یا قابِضُ یا حَیُّ یا مُعینُ یا مُبینُ یا جَلیلُ یا جَمیلُ یا کَفیلُ یا وَکیلُ یا دَلیلُ یا حَیُّ یا قَیّومُ یا جَبّارُ یا غَفّارُ یا حَنّانُ یا مَنّانُ یا دَیّانُ یا غُفْرانُ یا بُرْهانُ یا سُبْحانُ یا مُسْتَعانُ یا سُلْطانُ یا اَمینُ یا مُؤمِنُ یا مُتَکَبِّرُ یا شَکُورُ یا عَزیزُ یا عَلیُّ یا وَفِیُّ یا قَویُّ یا غَنیُّ یا مُحِقُّ یا اَمینُ
علت افضلیت زیارت امامرضا(علیه السلام)از زیارت امامحسین(علیه السلام)
علی بن مهزیار نقل میکند از امام هادی(علیه السلام)پرسیدم: فدایت شوم زیارت امام رضا (علیه السلام)افضل است یا زیارت امام حسین (علیه السلام)؟
آن حضرت فرمود: «زیارت پدرم افضل است؛ زیرا امام حسین (علیه السلام) را هر گروهی از مردم زیارت میکنند؛ ولی پدرم را زیارت نمیکند، مگر شیعیان خاص و خالص ما.
کلینی، اصول کافی، ج9، ص335، طبع دارالحدیث.