رحلت یا شهادت پیامبر(صلی الله علیه وآله)؟
معتبرترین اسناد برای شهادت پیامبر اکرم به وسیله “سَم” ،از زبان امام مجتبی علیه السلام است
امام حسن مجتبی علیه السلام به اهل خود فرمودند:
من به وسيله سَم شهيد مي شوم، همان طور كه پيغمبر خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم شهيد شدند.
گفتند: چه كسى شما را مسموم مي نمايد؟
فرمودند: جعده دختر اشعث بن قيس، زيرا معاويه وى را تحريك مي كند و اين دستور را به او مي دهد.
گفتند: پس جعده را از خانه ات خارج و از خودت دور كن!
فرمودند: چگونه او را خارج كنم در صورتى كه هنوز عملى انجام نداده است؟
اگر من وى را خارج كنم باز هم مرا مي كشد علاوه بر اينكه نزد مردم عذرى خواهدداشت..
منابع:
قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائح، ج1، ص241
مناقب ابن شهر آشوب، ج3، ص175
بحار الانوار، ج44، ص153
جابر بن عبدالله و اولین اربعین
عماد الدین طبری، در کتاب «بشارة المصطفی» از قول عطیه بن سعد مینویسد:
«با جابر بن عبدالله به قصد زیارت امام حسین (علیهالسلام) حرکت کردیم، چون به کربلا رسیدیم جابر به سوی فرات رفت و غسل کرد، سپس پارچهای به کمر بست و پارچهای به دوش انداخت و عطر زد، سپس ذکرگویان به سوی قبر امام حسین(علیهالسلام) رفت. وقتی نزدیک قبر شد، گفت: دستم را بگیر و روی قبر بگذار. من دستش را روی قبر گذاشتم. جابر خود را به روی قبر انداخت و آنقدر گریه کرد که بیهوش شد. بر او آب پاشیدم تا به هوش آمد. آنگاه سه بار گفت: «ای حسین! سپس گفت: دوست پاسخ دوستش را نمیدهد؟! بعد ادامه داد: تو چگونه جواب دهی در حالی که رگهای گردنت را بریدند و بین سر و بدنت جدایی انداختند.
گواهی میدهم که تو فرزند خاتم پیامبران و پسر سرور مؤمنان و همپیمان تقوا و از نسل هدایت و پنجمین نفر از اصحاب کسایی؛
فرزند سرور نقیبان و پسر فاطمه(علیهاالسلام) سرور زنانی و چرا چنین نباشی که سالار پیامبران با دست خویش غذایت داده و در دامان متقین تربیت شدهای و از سینه ی ایمان شیر خوردهای و از دامان اسلام برآمدهای. خوشا به حالت در حیات و ممات. اما دل مؤمنان در فراق تو ناخرسند است و شک ندارد که آنچه بر تو گذشت، خیر بوده است. سلام و خشنودی خدا بر تو باد. شهادت میدهم که تو همان راهی را رفتی که برادرت یحیی بن زکریا پیمود.»
آنگاه نگاهی به اطراف قبر افکند و گفت:
«سلام بر شما ای جانهای پاک که در آستان حسين(علیهالسلام) فرود آمدید. گواهی میدهم که شما نماز را بر پا داشته و زکات پرداختید، امربهمعروف و نهی از منکر کردید و با ملحدان جهاد نمودید و خدا را پرستیدید تا آنکه مرگ شما را فرارسید. سوگند به خدایی که محمد(صلیاللهعلیهوآله) را بهحق فرستاد، ما در راهی که رفتید، شریک شماییم».
عطیه میگوید: «به جابر گفتم: چگونه با آنان شریکیم درحالیکه نه با آنان دشتی پیمودیم و نه از بلندی و کوه بالا رفتیم و نه شمشیر زدیم، اما اینان سر از پیکرهایشان جدا شد، فرزندانشان یتیم گشتند و همسرانشان بیوه شدند؟!».
جابر در پاسخ عطیه گفت:
«ای عطیه! از حبیبم رسول خدا(صلیالله علیهوآله) شنیدم که میفرمود: هر کس گروهی را دوست دارد در عمل آنان شریک است. سوگند به آنکه محمد(صلیاللهعلیهوآله) را بهحق به پیامبری فرستاد نیت من و نیت یارانم همان است که حسين(علیهالسلام) و اصحابش داشتند
و گفت:منرا بهسوی خانههای کوفیان ببر. چون مقداری راه رفتیم، به من گفت:
ای عطیه! گمان نمیکنم که پس از این سفر تو را ببینم پس به تو وصیت میکنم محبین خاندان محمد(صلیاللهعلیهوآله) را دوست بدار تا وقتی در دوستی باقی است، دشمن خاندان محمد(صلیالله علیهوآله) را تا زمانی که دشمن است، دشمن بدار، هرچند اهل نماز و روزه بسیار باشد. با دوستدار آل محمد(علیهمالسلام) مدارا کن، هرچند به سبب گناهانش بلغزد، اما گام دیگرش با محبت این خاندان ثابت میماند که دوستدار آل محمد(علیهمالسلام) به بهشت میرود و دشمنانشان به دوزخ».
بشارة المصطفى لشيعة المرتضى، عماد الدين طبرى،
دیدگاه نظریه پرداز روسی درباره اربعین
الکساندر دوگین: پیادهروی اربعین شبیه یک حادثه آخرالزمانی و مقدمه تحول جهانی است
از نظر من حادثه پیاده روی اربعین که هر روز ابعاد بین المللی گستردهتری پیدا می کند و از همه ملیتها و ادیان از جمله مسیحیان در آن شرکت می کنند، مقدمه یک تحول اساسی در مقیاس جهانی است.
دنیای مدرن با ایدئولوژی لیبرال و سرمایه سالارانه اش به پایان رسیده و جز بحران آفرینی دستاورد دیگری برای بشریت ندارد.
امروز محتاج یک رستاخیز معنوی و الهی است که مایه های آن قویا در انقلاب اسلامی و نهضت امام خمینی وجود دارد.
من به عنوان یک مسیحی ارتدوکس با رویکرد آخرالزمانی انقلاب اسلامی که خود را حرکتی آماده گر برای ظهور مسیح و مهدی می داند، موافقم و امیدوارم با آن حادثه عظیم که پیروان همه ادیان منتظر آن هستند، فاصله زیادی نداشته باشیم.
ثواب پیاده روی اربعین از نگاه امام صادق (علیه السلام)
امام صادق(علیه السلام) می فرماید:
کسى که با پای پیاده به زیارت امام حسین(ع) برود، خداوند به هر قدمى که برمی دارد یک حسنه برایش نوشته و یک گناه از او محو مى فرماید و یک درجه مرتبه اش را بالا مى برد، وقتى به زیارت رفت، حق تعالى دو فرشته را موکل او مىفرماید که آنچه خیر از دهان او خارج میشود را نوشته و آنچه شر و بد است را ننویسند.
و وقتى برگشت با او وداع کرده و به وى مىگویند: اى ولىّ خدا! گناهانت آمرزیده شد و تو از افراد حزب خدا و حزب رسول او و حزب اهلبیت رسولش هستی، به خدا قسم! هرگز تو آتش را به چشم نخواهی دید و آتش نیز هرگز تو را نخواهد دید و تو را طعمه خود نخواهد کرد.
ابن قولویه، کامل الزیارات ص۱۳۴
توصیه به زائران و عاشقان پیاده روی اربعین در راستای سفارش مهم رهبر معظم انقلاب
رهبر انقلاب توصیه فرموده اند که ایرانیها تصویر ایشان را با خود نبرند ولی بر فرض اگر برخی از دوستان تصویر امام خمینی و آیت الله خامنه ای را با خود می برند پیشنهاد می شود حتما تصاویر برخی از شخصیتهای عراقی و غیرایرانی را نیز با آن همراه کنند:
سید حسن نصرالله ، آیت الله سیستانی ، آیت الله عیسی قاسم (بحرینی) ، آیت الله شهید سید محمدباقر صدر (عراقی) ، آیت الله شهید سید محمدصادق صدر(عراقی) ، سید عبدالملک حوثی(رهبر انصارالله یمن) ، آیت الله شهید نمر النمر(عربستانی) ، شیخ ابراهیم زکزکی (نیجریه ای) و شهید سید محمدباقر حکیم و …
اگر تصویر حاج قاسم سلیمانی را همراه می برید پیشنهاد می شود حتما تصویر سرداران بسیج مردمی عراق همچون هادی العامري و ابومهدی المهندس که در کنار حاج قاسم در موصل با داعش نبرد می کنند نیز به همراه داشته باشید تا این تصور پیش نیاید که ایرانیها دنبال تبلیغ برای شخصیتهای خودشان هستند.
اعتراض استادپناهیان به کاسبکاری دولت با اربعین(دانلودفیلم)
دولت باید برای مردم رایگان میکرد نه اینکه پول بیمه اجباری بگیرد.
۱۰ توصيه آيتاللهالعظمی مكارم به زائران اربعین
حضرت آیت الله مکارم شیرازی در توصیه هایی ضروری به زائران اربعین تصریح کردند: از هر گونه اهانت به مقدّسات ديگران پرهيز كنند بخصوص اينكه گروههايى از مذاهب گوناگون در اين مراسم شركت دارند.
به گزارش خبرگزاری«حوزه»، توصیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی به زواراربعين و عاشقان حسينى(ع) بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحيم
بحمدالله امسال استقبال از مراسم اربعين پرشكوه حسينى از هر سال بيشتر و پرشورتر است، اين مراسم نه تنها از نظر عدد شركتكنندگان در دنيا نظير ندارد، بلكه از نظر مسائل عاطفى فوق العاده گسترده و ايثارها و فداكارىها بىنظير است.
براى برگزارى هر چه بهتر اين مراسم تأكيد مىكنم كه زوار عزيز امور زير را دقيقاً در نظر بگيرند:
1_ نظم را در همه حال رعايت كنند كه سبب نجات از هر گونه حادثه ناگوارى است.
2_ رعايت نظافت، سبب آبرومندى اين مراسم و نجات از انواع بيمارىهاست.
3_ زوار عزيز وقت نماز را كاملاً رعايت كنند، چرا كه نماز ستون خيمه دين و شرط قبولى زيارت و همه اعمال است.
4_ از ورود در عراق بدون پاسپورت و ويزا جداً بپرهيزند كه اين كار شرعاً جايز نيست و براى انجام زيارت مستحب هرچند بسيار مؤكّد باشد نمىتوان مرتكب حرام شد.
5_ همگى مراقب افراد ناتوان، بيماران، سالمندان و كودكان باشند و از هر گونه كمكى به آنان دريغ نكنند.
6_در اهداف اين قيام پرشكوه حسينى زياد بينديشند و روح و جان خود را با آن هماهنگ سازند.
7_ ان شاء الله سعى كنند اين مراسم، انسان تازهاى از آنها بسازد و هر گونه خلق و خوى بد و عمل نادرست را از خود دور سازند و با آب توبه روح و جان خود را بشويند.
8_ از هر گونه اهانت به مقدّسات ديگران پرهيز كنند بخصوص اينكه گروههايى از مذاهب گوناگون در اين مراسم شركت دارند.
9_ زيارت خود را در كنار مرقد نورانى سالار شهيدان طولانى نكنند و جاى خود را به سرعت به ديگران بدهند تا در ثواب آنها نيز شريك باشند.
براى ظهور حضرت مهدى(ارواحنا فداه) و نجات همه كشورهاى اسلامى از شرّ اشرار و سعادت و سربلندى مسلمين دعا كنند.
جاماندههای اربعین به چه فکر کنند؟!
زیارت نامه حضرت رقیه سلام الله علیها
اسنادتاریخی برشهادت حضرت رقیه(س)
سخت ترين مصيبت خاندان سيدالشهداء عليه السلام
امام سجاد علیه السلام فرمود:
سخت ترین مصیبت های ما در شام بود…
حضرت برای نعمان بن منذر مدائنی توضیح داد:
در شام ماموران در حالی که شمشیرهای خود را برهنه و نیزه ها را استوار کرده بودند بر ما حمله می کردند و نوک نیزه بر ما می زدند و ما را در میان جمعیت اهل شام نگه می داشتند، در حالی که ساز و طبل می زدند و شادی می کردند.
سرهای شهدا را میان زنهای ما قرار دادند و سر عمویم عباس علیه السلام را در مقابل عمه هایم زینب و ام کلثوم علیهما السلام نگه داشتند و سر برادرم، علی اکبر علیه السلام و سر پسر عمویم قاسم علیه السلام را در کجاوه ی خواهرانم سکینه و فاطمه علیهما السلام می آوردند و با سرها بازی می کردند و چه بسیار سرها به زمین می افتاد و در میان دستها و پاهای چهارپایان قرار میگرفت.
از بالای بام ها آتش و آب بر سر ما می ریختند. وقتی آتش به عمامه ام افتاد چون دستهایم را به گردنم بسته بودند، نتوانستم آن را خاموش کنم ، پس عمامه ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزانید.
از طلوع آفتاب تا نزدیک غروب ما را با ساز و آواز در برابر چشم مردم در کوچه و بازار گردش دادند و میگفتند:
ای مردم! بکشید اینها را که در اسلام هیچگونه احترامی ندارند.
ما را از شتران پیاده کردند و به یک ریسمان بستند. پس ما را از در خانه ی یهودی و نصاری عبور دادند و به آنها گفتند:
اینها کسانی هستند که پدرانشان پدران شما را کشتند و خانه های آنها را ویران کردند. امروز شما تلافی کنید. ای نعمان، تمام یهودیان و نصاریان هر چقدر خواستند از خاک و سنگ و چوب بسوی ما افکندند.
ما را به بازار برده فروش ها بردند و خواستند ما را به جای غلامان و کنیزان بفروشند، ولی خداوند این موضوع را برای آنها میسر نساخت.
ما را در مکانی منزل دادند، که سقف نداشت، روزها از گرما و شبها از سرما و گرسنگی و ترس از کشته شدن در عذاب بودیم.
منبع:
رمز المصیبه به نقل از تذکره الشهدا، صفحه ۴۱۱
سوگنامه آل محمد صفحه ۴۰۸
ناسخ التواريخ صفحه ۳۰۴
حماسهای که امام زین العابدین علیه السلام در مجلس یزید آفرید
در روز جمعهاى در شام نماز جمعه است. ناچار خود یزید باید شرکت کند. اول آن خطیبى که به اصطلاح دستورى بود، رفت و هرچه قبلا به او گفته بودند گفت؛ تجلیل فراوان از یزید و معاویه کرد، هر صفت خوبى در دنیا بود براى اینها ذکر کرد و بعد شروع کرد به سبّ کردن و دشنام دادن على(ع) و امام حسین(ع) به عنوان اینکه اینها -العیاذباللَّه- از دین خدا خارج شدند، چنین کردند، چنان کردند.
زین العابدین(ع) از پاى منبر نهیب زد: «ایهَا الْخَطیبُ! اشْتَرَیتَ مَرْضاةَ الَمخْلوقِ بِسَخَطِ الْخالِق» تو براى رضاى یک مخلوق، سخط پروردگار را براى خودت خریدى.
بعد خطاب کرد به یزید که آیا اجازه مىدهى من بروم بالاى این چوبها دو کلمه حرف بزنم؟ یزید اجازه نداد.
آنهایى که اطراف بودند، از باب اینکه على بن حسین(ع)، حجازى است، اهل حجاز است و سخن مردم حجاز شیرین و لطیف است، براى اینکه به اصطلاح سخنرانىاش را ببینند، گفتند: اجازه بدهید، مانعى ندارد. ولى یزید امتناع کرد. پسرش آمد و به او گفت: پدرجان! اجازه بدهید، ما مىخواهیم ببینیم این جوان حجازى چگونه سخنرانى مىکند. گفت: من از اینها مىترسم. اینقدر فشار آوردند تا مجبور شد؛ یعنى دید دیگر بیش از این، اظهار عجز و ترس است؛ اجازه داد.
ببینید این زین العابدین(ع) که در آن وقت از یک طرف بیمار بود (منتها بعدها دیگر بیمارى نداشت، با ائمّه دیگر فرق نمىکرد) و از طرف دیگر اسیر، و به قول معروفِ اهل منبر چهل منزل با آن غُل و زنجیر تا شام آمده بود، وقتى بالاى منبر رفت چه کرد! چه ولولهاى ایجاد کرد! یزید دست و پایش را گم کرد. گفت الآن مردم مىریزند و مرا مىکشند.
دست به حیلهاى زد. ظهر بود، یکدفعه به مؤذّن گفت: اذان! وقت نماز دیر مىشود. صداى مؤذّن بلند شد. زین العابدین(ع) خاموش شد. مؤذّن گفت: «اللَّهُ اکبَرُ، اللَّهُ اکبَرُ»، امام حکایت کرد: «اللَّهُ اکبَرُ، اللَّهُ اکبَرُ». مؤذّن گفت: «اشْهَدُ انْ لا الهَ الَّا اللَّهُ، اشْهَدُ انْ لا الهَ الَّا اللَّهُ»، باز امام حکایت کرد، تا رسید به شهادت به رسالت پیغمبر اکرم(ص). تا به اینجا رسید، زین العابدین(ع) فریاد زد: مؤذّن! سکوت کن. رو کرد به یزید و فرمود: یزید! این که اینجا اسمش برده مىشود و گواهى به رسالت او مىدهید کیست؟ ایهاالناس! ما را که به اسارت آوردهاید کیستیم؟ پدر مرا که شهید کردید که بود؟ و این کیست که شما به رسالت او شهادت مىدهید؟ تا آن وقت اصلا مردم درست آگاه نبودند که چه کردهاند.
آنوقت شما مىشنوید که یزید بعدها اهل بیت پیغمبر(ص) را از آن خرابه بیرون آورد و بعد دستور داد که آنها را با احترام ببرند. نعمان بن بشیر را که آدم نرمتر و ملایمترى بود، ملازم قرار داد و گفت: حداکثر مهربانى را با اینها از شام تا مدینه بکن.
این براى چه بود؟ آیا یزید نجیب شده بود؟ روحیه یزید فرق کرد؟ ابداً. دنیا و محیط یزید عوض شد. شما مىشنوید که یزید، بعد دیگر پسر زیاد را لعنت مىکرد و مىگفت: تمام، گناه او بود. اصلا منکر شد و گفت من چنین دستورى ندادم، ابن زیاد از پیش خود چنین کارى کرد. چرا؟ چون زین العابدین(ع) و زینب(س) اوضاع و احوال را برگرداندند.
استاد مطهری، حماسه حسینی، ج ۱ ص ۲۹۴ -۲۹۳ (با تلخیص)
شهادت امام سجاد(علیه السلام) تسليت باد
روز مباهله و معنای مباهله
مسيحيان نجران، پس از گفتوگوي بسيار پيامبر با ايشان گفته بودند: «گفتو گوهاي شما ما را قانع نميكند. راه اين است كه در وقت معيني با يكديگر مباهله نمائيم و بر دروغگو نفرين بفرستيم، و از خدا بخواهيم دروغگو را هلاك و نابود كند.»
در اين هنگام بود كه حضرت جبرئیل نازل گرديد، آيه مباهله را آورد و پيامبر را مأمور كرد تا با كساني كه با او مجادله ميكنند و حق را نميپذيرند به مباهله برخيزد:
«پس هركه بعد از رسيدن به علم با تو محاجه كرد…
پس بگو بياييد فرزندانمان و فرزندانتان و زنانمان وو زنانتان و خودمان و خودتان را فرا خوانيم، آنگاه مباهله كنيم و لعنت خداوند را بر دروغگويان قرار دهيم.»
چنين بود كه دو طرف مذاكرهكننده رضايت دادند كه بحث و گفتوگو را پايان دهند و قرار بر اين شد كه فرداي آن روز براي اثبات حقانيت خود با يكديگر مباهله نمايند و از خداوند بخواهد كه دروغگويان را عذابي نازل كند و به كيفر برساند.
اكنون بيست و چهارم ذي الحجه است و روز مباهله فرا رسيده است. پيامبر اسلام فاطمه و علی،حسن و حسين علیه السلام را فراخوانده و آنان را در زير عباي خويش گردآورده،در همين لحظه فرشته وحي آيه تطهير را بر او نازل ميكند كه:
«انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا» «خداوند اراده كرد كه پليدي را از شما خاندان دور بدارد و شما را بسيار پاك بدارد.».
و چنين بود كه وقت مباهله فرا رسيد. قبلاً پيامبر و هيئت نمايندگي «نجران»، توافق كرده بودند كه مراسم مباهله در نقطه اي خارج از شهر مدينه، در دامنه صحرا انجام بگيرد.
پيامبر از ميان مسلمانان و بستگان خود، فقط همین چهار نفر را برگزيده است كه در اين حادثه تاريخي شركت نمايند.
زيرا در ميان تمام مسلمانان، نفوسي پاك تر، و ايماني استوارتر از ايمان اين چهار تن، وجود ندارد.
پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) پيش از ورود به ميدان «مباهله»، به همراهان خود گفت: من هر وقت كه دعا كردم، شما دعاي مرا با گفتن آمين بدرقه كنيد.
سران هيئت نمايندگي نجران گمان ميكردند كه محمد (صلی الله علیه و آله) با افسران و سربازان خود به ميدان مباهله بیاید ،
وقتی صحنه آمدن بي پيرايه پيامبر به صحنه مباهله را ديدند، همگي با بهت و حيرت به چهره يكديگر نگاه كردند و انگشت تعجب به دندان گرفتند.
آنان دريافتند كه پيامبر، به دعوت و دعاي خود اعتقاد راسخ دارد والّا يك فرد مردد، عزيزان وجگرگوشه های خود را در معرض بلاي آسماني و عذاب الهي قرار نميدهد.
اسقف نجران گفت: من چهرههايي را ميبينم كه هر گاه دست به دعا بلند كنند و از درگاه الهي بخواهند كه بزرگترين كوهها را از جاي بكند، فوراً كنده ميشود.
بنابراين، هرگز صحيح نيست ما با اين افراد بافضيلت، مباهله نمائيم.و چنين بود كه هيئت نصرانيان نجران درخواست مباهله را پس گرفتند و از پيامبر خواستند تا تحت حاكميت حكومت اسلام درآيند.
از اين روي روز بيست و چهارم ذي الحجه، در تقويم ديني اسلام، روزي با اهميت شد و مهر تأييدي ديگر بر حقانيت خاندان پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) و اسلام راستين گرديد.
منابع:
۱. جعفر سبحاني، فروغ ابديت.
۲. شيخ عباس قمي، مفاتيح الجنان.
۳. علامه طباطبايي، تفسير الميزان.
22 ذی الحجه شهادت میثم تمار(رحمة الله)
دراین روز در سال 60هجری میثم تمار به دلیل وفاداری به امام حسین (علیه السلام) به دست ابن زیاد به دار آویخته شد و به شهادت رسید.
ابومسلم میثم تماربن یحیی التمار عجمی چون خرما فروش بود ملقب به تمارشد. از یاران و صحابی با وفا و دوستان و شیعیان خاص حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) بود صاحب علم منایا و بلایا بود و دارای علم تفسیروایمانی کامل بود. او زاهد وعابد بود و شب ها به قیام وروزها را به روزه می گذراند. دارای بیانی فصیح بود ونزد رسول خدا مقامی جلیل داشت. ابن زیاد ملعون این بزرگوار را به شهادت نرساند مگر به خاطرمصاحبت وولای امیرالمومنین (علیه السلام) آن حضرت نیز علاقه وافری به اوداشت، حتی گاهی اوقات از مسجد جامع خارج می شد ودرمغازه میثم می نشست و با او صحبت می کرد و گاهی که حضرت میثم را برای کاری می فرستاد و برای میثم خرما می فروخت. (1)
میثم ازامیرالمومنین (علیه السلام) وازامام حسن (علیه السلام) وامام حسین (علیه السلام) علم را فراگرفته بود تا اینکه آن بزرگوار را گرفتند و به دار زدند با اینکه دست و پای او را قطع کرده بودند امام فضائل و مناقب امیرالمومنین (علیه السلام) را می گفت تا او را به شهادت رساندند. 7نفراز خرما فروشان کوفه شبانه او را از دار پایین آورده بدن او را درمحل فعلی قبر شریف دفن نمودند.
2- خروج ابراهیم مالک اشتر برای جنگ با ابن زیاد
هنکامی که کوفه را جناب مختار از قتله حضرت سید الشهدا (علیه السلام) پاک کرد دراین روز ابراهیم بن مالک اشتربا 12000یا به روایت ابن نما با کمتراز 20000نفربا جنگ با ابن زیاد از کوفه خارج شد ومختاربه مشایعت او رفت. لشکر ابراهیم تا کنار نهرخارزدرپنج فرسخی موصل رفت وآن مکان را لشکر گاه کرد. عبیدالله به موصل آمد و آنجا را با سی هزاریا هشتاد هزار سواره تصرف کرد و آماده جنگ با لشکر ابراهیم شدند. سرانجام بعد از چند روز جنگ وفرارلشکر عبید الله بن زیاد درروز عاشورای سال 67 هجری عبیدالله به دست ابراهیم بن مالک اشترنخعی به درکات جحیم شتافت وسراو را برای مختارفرستادند. (2)
3- منازل امام حسین (علیه السلام) تا کربلا: ثعلبیه
دراین روز امام حسین (علیه السلام) به همراه اهل بیت واصحابشان به منزل ثعلبیه رسیدند که یکی از دهات مخروبه بود. (3) بنا برنقلی دراین منزل عبدالله بن سلیم ومذری بن مشهل که هردو از بنی اسد بودند از مکه به طرف امام حسین (علیه السلام) می آمدند که کسی را ملاقات کردند که خبر از شهادت جناب مسلم وهانی داد ولی مشهوراین است که خبردر منزل زباله به حضرت رسید.
منابع:
1- بحارالانوار: ج 41 ص 268. میثم تمار: 19.
2- بحارالانوار: ج 45 ص 384-380. تاریخ طبری: ج 4 ص 548.
3- الامام حسین واصحابه: ج 1 ص 166.
میلادنورمبارک
امام کاظم علیه السلام :
منْ اَتاهُ اَخُوهُ الْمُؤْمِنُ فِى حاجَةٍ فَاِنَّما هِىَ رَحْمَةٌ مِنَ اللّهِ ساقَهَا اللّهُ فَاِنْ فَعَلَ ذلِكَ فَقَدْ وَصَلَهُ بِوِلايَتِنا وَ هِىَ مَوْصُولَةٌ بِوِلايَةِ اللّهِ عَزَّوَجَلِّ؛
وقتى برادر مؤمنى نياز خود را به مؤمنى عرضه مى كند
اين عرضه نعمتى است از خداوند ، كه بسوى او فرستاده شده است پس اگر مؤمن نياز او را بر طرف نمايد
اين كار او را به ولايت ما مى رساند و او به ولايت خدا متّصل است.
بحارالأنوار: ج 74، ص 313
خجسته میلاد هفتمین پیشوای خیر و خوبی
هفتمین قافله سالار کاروان صبر و شکیبایی
امام موسی کاظم علیه السلام مبارک باد.
علی(ع) از زبان شاعر مسیحی غدیر ...
جن های مسلمان در غدیر خم
علامه طباطبایی میفرماید استادما آسید علی آقای قاضی می فرمود:
در روز عید غدیر خم جنیان مسلمان هم حضور داشتند وابلاغ امامت امیرالمومنین علیه السلام را شاهد بودند واز آنجایی که جنها از معمرین هستند(عمر طولانی دارند) لذا به نسلهای بعد از خودشان جریان غدیر خم را گفتند به همین علت است که در بین جنهای مسلمان ،سنی وجود ندارد تمام جن های مسلمان شیعه هستند.
به نقل از آیت الله جوادی آملی در درس تفسیر
ثواب افطاری یک میلیون پیامبر!
امیرالمومنین علی(علیه السلام ) می فرماید:
هر كس مؤمنى را در غروب روز غدیر افطار دهد، مثل این است که یک میلیون پيامبر و صدّيق و شهيد را افطار داده است. حالا اگر یک نفر، چند نفر از مومنین و مومنات را افطاری دهد دیگر چند میلیون میشود؟ و من از سوى خداى متعال، ضامنم كه از كفر و فقر، در امان باشد
مصباح المتهجد، ج2، ص758